بررسی بازی Gears of War 2

چرخ دنده‌های جنگ دوباره به حرکت در ‌می‌آیند

با ورود بازی Gear Of war به دنیای بازی‌های ویدیویی توسط شرکنده سازنده موتور Unreal یعنی شرکت Epic، انقلابی جدید در سبک سوم شخص به وجود آمد. بازی که تنها پس از مدت کوتاهی توانست عنوان یکی از پرفروش‌ترین بازی‌ها را نصیب خود کند. بازی که با عرضه آن سیاره‌ای جدید به نام Sera و دشمنان جدید بشری، Locust Horde را معرفی کرد و در پی آن، قهرمان جدید به نام Marcus Fenix با اندامی ورزیده، صدای خشن و صورتی پر از زخم و رنج را وارد این دنیای مجازی کرد. شخصیتی جدید که شاید تا مدت‌ها در ذهن تمام گیمرها بماند.
بازیی که به حق، به خوبی از حدکثر توان موتور Unreal استفاده کرد و با خلق محیط‌ها، شخصیت‌ها و گیم پلیی زیبا جای خود را در میان رقبای خود به راحتی باز و تا حد بسیار زیادی تثبیت کرد. تنها ایرادی که می‌شد به این بازی گرفت، داستان نه چندان قوی بازی بود که البته شرکت اپیک سعی کرد با قرار دادن پیش زمینه‌ای از داستان بازی و با عنوان زیبایی ویران شده(Destroyed Beauty) در پک‌ Limited Colection آن تا حدی مشکل آن را حل کند که متاسفانه، علل الخصوص (به خاطر عدم وجود قانون کپی رایت در ایران) داستان نتوانست جای خود را در میان گیمرهای ایرانی به خوبی باز کند، اما بازی انقدر جذابیت و المان‌های جدید داشت که بتواند حتی بدون داشتن یک داستان عالی و کامل باز هم چرخ‌دنده‌ها را بدون کوچکترین خدشه‌ به راحتی به حرکت درآورد.
اما این نهایت کار Gear of war نبود، زیرا عدم اتمام کامل داستان پایان نسخه اول و همچنین سخنان Cliff Bleszinski نشان می‌داد که گیمرها نباید به این نسخه اکتفا کنند و باید منتظر نسخه بعدی این بازی بمانند.
سرانجام بعد از حدود دو سال از انتشار نسخه اول این بازی، تمامی انتظارات به پایان رسید و در روز هفتم نوامبر Gears of War 2 وارد دنیای بازی‌های ویدیویی شد.
در همان ابتدای بازی و در هنگام نشان دادن آرم شرکت اپیک، تصاویر خلاقانه‌ای نشان می‌دهند که این بار داستان و شخصیت‌های آن به کلی متفاوت با نسخه‌ آن است.
شاید درابتدای شروع بازی و پس از به دست گرفتن کنترل مارکوس فکر کنید که این باز همان تکرار نسخه اول بازیست. اما پس از مقداری تامل و دیدن چهره آنیا (تا آنجا که به باد دارید در نسخه اول شما با که نقش هماهنگ کننده گروه دلتا و مرکز فرماندهی COG داشت، تنها به صورت ارتباط صوتی ارتباط داشتید.)
در همان ابتدای شروع مرحله اول و آن‌هم در یک قدمی خود، و سپس آشنایی با شخصیت جدیدی به نام Tai Kaliso متوجه خواهید شد که داستانی متفاوت با شماره قبلی در انتظار شماست، داستانی که علاوه بر جنگ، عشق، انتقام، مرگ و زندگی را برای شما بیان خواهد کرد.شش ماه پس از اتمام داستان نسخه اول، شما داستان را از درون یک بیمارستان که به ظاهر قبلا محل کار پدر مارکوس یعنی Adam Fenix بوده آغاز می‌کنید و به دنبال آن و برای پیدا کردن علت اصلی زمین لرزه‌ها پا به غارهای زیرزمینی لوکاست‌ها میگذارند و پس از پیدا کردن عامل اصلی که کرمی بسیار غول پیکر است، به طرز جالبی او را از میان بر میدارند.
با توجه به اطلاعاتی که در طول بازی به دست می‌آید، مشخص می‌شود که سر و نخ تمام این ماجراها به آزمایشگاه و محل کار آدام فینیکس ختم می‌شود، پس مارکوس و تیمش راهی آزمایشگاه او می‌شوند و پس از پی بردن به یک سری نکات تکان دهنده، اتمام تمام این مشکلات را فقط در نابودی ملکه لوکاست‌ها می‌بینند و راهی مقر اصلی لوکاست‌ها می‌شوند. در مقر اصلی لوکاست‌ها وجود درگیری داخلی میان لوکاست‌ها به چشم می‌خورد و در ادامه مشخص می‌شود که عده‌ای از لوکاست‌ها با ترکیب با سیالی به نام Imulsion(خاصیت این سیال این است که به لوکاست‌ها قابلیت انفجار می‌دهد.) تحت تاثیر این ماده، دست به شورش علیه هم گروهی‌های خود زده‌اند. در ادامه راه ، با پخش نوار ضبط شده‌ای از آدام و بعد هم از صحبت‌های ملکه با مارکوس پس از ملاقات آن‌ها با هم نشان از این دارد که پدر مارکوس نیز به نوعی در به‌ وجود آمدن این فاجعه نقش داشته است. اما ملکه با فرستادن دستیارش برای نابود کردن مارکوس موفق به فرار می ‌شود.
مارکوس و گروه دلتا برای مخابره خبر به مرکز COG میروند و پس از هجوم توسط نیرو‌های لوکاست‌ها موفقیت را در انفجار مرکز زیرزمینی لوکاست‌ها می بینند و سوار بر یک بروماک به مقر اصلی آن‌ها پا میگذارند و پس از انفجار مقر داستان به پایان خود میرسد. اما بازی تازه بعد از تیتراژ آخر بازی و با صدای آدام فینیکس شروع می‌شود.
همچنین که مشاهده کردید، داستان بازی نسبت به نسخه اول آن دارای پیشرفت بسیاری بوده است، اما هنوز هم نکات مبهم و مجهول بسیاری در بازی به چشم می‌خورد که این خود می‌تواند نشانی بر ادامه بازی و داستان آن در نسخه سوم باشد. همچنین شخصیت پردازی با وجود برتری به نسخه پیشین باز هم دارای نکات مبهمی بود که در ادامه روند داستانی گیمر را کمی دچار مشکل می‌کرد که امیدواریم ان نکته در نسخه سوم این بازی رفع شود.البته این تغییر تنها در داستان نیست، بلکه در گرافیک هم کاملا این تغییرات به چشم می‌خورد. محیط‌های بازی نسبت به شماره قبلی خود توسعه بسیاری داشته و بسیار روی جزییات آن‌‌ها بیشتر کار شده است. این محیط‌ها که شامل محیط‌های مانند غار، جنگل، داخل دهان یک کرم بزرگ و حتی قلب مرکز فرماندهی و محل زندگی ملکه لوکاست‌هاست. جذابیت این مکان‌ها بسیار بالاست، به طوری که در بعضی از مراحل شما فقط در گوشه‌ای ایستاده و فقط زیبایی‌های لوکیشنی که در آن قرار دارید را نظاره می‌کنید. البته نمی‌توان تغییرات را فقط در محل خلاصه کرد، زیرا اغلب آیتم ها در این بازی نسبت به شماره قبل آن ارتقا پیدا کرده‌اند. لباس گروه دلتا دیگر از نزدیک بی‌کیفیت به نظر نمیرسد و در کلیه نماها بسیار زیبا و طبیعی کار شده است، همچنین این امر در مورد اسلحه‌‌ها نیز صادق است و دیگیر از اسلحه‌های ساده و یکنواخت خبری نیست.
در این بازی 13 نوع اسلحه و 2 نوع نارنجک وجود دارند که از میان اسلحه‌ها تنها 9 مورد آن در شماره قبل وجود داشت که البته باز هم در این شماره وجود دارند (که میتوان به Lancer یا همان تفنگ مخصوص مارکوس که همراه با اره برقیست اشاره کرد) با این تفاوت که از نظر ظاهری بسیار دقت بیشتری در آنها به کار برده شده است و نسبت به شماره 1 از کیفیت بیشتری در طراحی برخوردار شده‌اند. ولی اسلحه‌های جدید شاید به نوبه خود یک جذابیت به حساب آید، زیرا علاوه بر آن ‌که کشتن حداقل یک دشمن با هر یک از این اسلحه‌ها به شما امتیاز(Achievement) میدهد شما باید برای کشتن انواع لوکاست‌ها از اسلحه‌های گوناگون استفاده کنید(البته باز هم Lancer یکی از پرطرفدارترین اسلحه‌هاست.) . البته سلاح‌ها محدود به سلاح‌های سبک نیستند بلکه دو نوع سلاح سنگین یعنی تیربار و خمپاره انداز وجود دارند که شما علاوه بر چهار سلاح خود قادر به حمل آن‌ها هستید، البته نکته‌ای که وجود دارد این است که شما هنگامی که یکی از این سلاح‌ها را حمل میکنید قادر به دویدن نیستید.
این تنوع در نارنجک‌ها نیز وجود دارند و همان طور که قبلا نیز بیان شد شما با دو نوع نارنجک در این بازی روبه‌رو هستید که نوع اول، نوع کلاسیک آن است که اگر شماره قبل را بازی کرده باشید مسبما با این نارنجک آشنا هستید. نوع دوم این سلاح نارنجک مخصوصیست که در اثر انفجار گاز سمی از خود متصاعد خواهد کرد که اگر در دشمنی در نزدیک آن باشد به مرور و تا زمانی که اثر این سم وجود دارد از نیروی دشمنان خواهد کاست.
البته این بار نارنجک‌ها متفاوت با شماره فبل خود هستند، زیرا علاوه بر خاصیت اصلی خود، شما قادر خواهید بود آن‌ها را به دیوار چسبانده و بر سر راه لوکاست‌های از همه جا بی‌خبر تله انفجاری درست کنید.
و اما دشمنان بازی یعنی Locustها; مطمئن باشید دیگر این موجودات زشت و خشن و تکرار آن‌ها شما را خسته نخواهند کرد، زیرا تنوع زیاد لوکاست‌ها در مراحل مختلف، یکی از عواملیست که شما را برای ادامه مراحل تشویق خواهد کرد. بسیاری از انواع مختلف لوکاست ها که در شماره قبل فقط در دموها وجود داشتند، در این بازی حضوری کاملا فیزیکی داشته و شاید بتوان آن‌ها را به نوعی خطرناک‌ترین دشمنان نامید.
هوش مصنوعی لوکاست‌ها نسبت به نسخه اول پیشرفت‌هایی داشته(البته نباید این نکته را نادیده گرفت که هوش مصنوعی دشمنان در همان نسخه قبل نیز در حد بسیار بالایی بود) و تا حدی بعضی از ایرادات جزیی آن تصحیح شده است. لوکاست‌ها به محض ورود به صحنه‌های نبرد به زیبایی در پشت اولین سنگر پناه می‌گیرند و به دقتی بالا به طرف شما تیراندازی می کنند و به همان دقت و حتی بالاتر از آن به سمت شما نارنجک می‌اندازند، گاهی نیز ار غافلگیری شما استفاده کرده و با اره به سمت شما حمله‌ور خواهند شد. البته قسمت جدیدی اضافه شده که شاید بتوان آن را حتی یک مینی گیم کوچک و یک نوآوری در گیم پلی بازی به حساب اورد ، دویل(Dual) با اره برقیست که به نحو زیبایی انجام گرفته، در این حالت دوربین روی شما و لوکاست مورد نظر زوم کرده و تصویر را به صورت یک کلوز شات دونفره در حالی که اره‌ها در هوا با هم درگیرند را نشان می دهد که شما باید به سرعت دکمه B را پشت سر هم و به سرعت فشار دهید که در صورت درست عمل کردن اره لوکاست بخت برگشته، به عقب رفته و اره شما بر بدن او جای می‌گیرد.با وجود هوش مصنوعی بالا ولی هنوز هم مشکلاتی در این میان به چشم می‌خورد، هنوز بعضا از لوکاست‌ها پشت سنگرها گیر ‌میکنند و یا عده‌ای از آن‌ها درست در همان سنگری که شما هستید پناه می‌گیرندو در بعضی از اوقات هر چه شما از جلوی آن‌ها رد شوید باز هم شما را نمی‌بینند.
نکته‌ای که در این میان وجود دارد این است که بر خلاف تصور عده‌ای، همه لوکاست‌ها دارای هوش مصنوعی نیستند، در بعضی از مراحل شما عده بی‌شماری از لوکاست‌ها را خواهید دید که طوری برنامه‌ریزی شده‌اند که مانند بازیگران سیاهی لشگر فقط وظیفه رد شدن از جلوی شما را دارند و در حالی که به آن‌ها تیراندازی کنید به زمین می افتند و پس از روی زمین پاشدن بدون حتی کوچکترین توجهی به شما به راه خود را دقیقا در همان مسیر قبلی ادامه می دهند.
همانطور که قبلا هم گفته شد، محیط‌های بازی نسبت به قبل پیشرفت واقعا چشمگیری داشته است، زیبایی در گوشه گوشه این محیط‌ها کاملا به چشم می‌خورد، این زیبایی وقتی کاملتر می‌شود که یک نورپردازی کامل هم آن را حمایت کند که این امر هم در این بازی رعایت شده است. ترکیب نور و محیط گاهی اوقات آنچنان تصویرهای فوق‌العاده‌ای را خلق می‌کند که فقط و فقط باید آن را با چشم خود مشاهده کنید تا معنی حرف‌های ما را بفهمید، البته گاها افت میزان نور و همچنین گاها عدم هماهنگی نور به چشم می‌خورد که با توجه به صحنه‌های فوق‌العاده می توان از آن صرف نظر کرد.
از دیگر مشکلات گرافیکی می‌توان به دیر load شدن بافت‌ها اشاره کرد که البته با وجود آپدیت جدید و کپی شدن بازی‌ها روی هارد کنسولتان این مشکل تا حد زیادی حل شده است.
یکی از ایراداتی که به موتور Unreal 3 گرفته می شود عدم شبیه سازی دقیق حرکت سیالات علی‌الخصوص آب است. اما این بازی حرفی غیر از این مساله را بازگو می‌کند، آب و حرکاتش با توجه به توان موتور آن به بهترین نحو ممکن صورت گرفته است. حرکت امواج و تلالو نور در آن به خصوص در مرحله‌ای که شما روی قایق و بر روی آب مشغول به حرکت هستید چشم شما را نوازش خواهد داد و به طور کامل مثالی نقض برای عدم توانایی پردازش این موتور قدرتمند برای شبیه سازی سیالات است.
بهتر است نیم نگاهی هم به باگ‌ها، فیزیک و نرخ فریم ریت بیندازیم. باگ در این بازی به تعداد کمی محدود می‌شود، شاید بیشترین باگی که در این بازی به چشم می‌خورد غیب شد یاران شما باشد، در بعضی از مناطق بازی یاران شما به دلایلی مانند سنگر گرفتناشان و … که کاملا طبیعی است از شما دور می‌مانند ولی ناگهان با کمال تعجب در می‌یابید که ‌آن‌ها جلوتر از شما مشغول به حرکت هستند و گاها در بعضی از مناطق ممکن به یک باره جلو شما سبز می‌شوند. همچنین در بعضی صحنه‌ها مارکوس و بعضی از یارانش تا حدودی قانون جاذبه را زیر پا می گذارند و مقداری فراتر از سطح زمین به حرکت خود ادامه می‌دهند.
فیزیک بازی نیز مانند شماره قبلش شرایط بسیار مطلوبی دارد. افکت زیبای انفجار همراه با قابلیت لرزش دسته، لحظاتی بسیار زیبا را برای شما به وجود خواهد آورد. در مورد تخریب پذیری اجسام و محیط می‌توان این‌گونه بیان کرد که، تخریب پذیری و حرکت اجسام کاملا از قبل برنامه‌ریزی شده و این بدان معناست که فقط اجسامی که در روند بازی تعریف شده اند، قابلیت تخریب دارند که از آن‌ها می‌توان به ماشین‌ها و همچنین بعضی از ستون‌ها و … اشاره کرد. ولی در بعضی موارد هم بی‌دقتی‌هایی به چشم می‌خورد که بسی جای تعجب دارد، در بعضی از صحنه‌ها کوچکترین توجهی به بعضی از آبجکت‌ها نشده است به عنوان مثال درحیاط ساختمان مرکز فرماندهی COG، صندلی چرخ‌داری وجود دارد که چه در اثر ضربه، چه گلوله و حتی در اثر انفجار حتی یک اپسیلون از جای اصلی خود تکان نخواهد خورد.
و اما در مورد اجساد، فیزیک اجساد نیز به دقت رعایت شده‌است، دقیقا از همان جهتی که به آن‌ها تیر می‌خورد در همان جهت به روی زمین خواهند افتاد و یا در اثر انفجار و یا اره شدن با نهایت دقت به چند تکه تقسیم می‌شوند(البته این نکته ناگفته نماند که گاها هنگامی که دومنیک مشغول به اره کردن است، اگر شما همان وقت وارد عمل شوید بدون این‌که لوکاستی وجود داشته باشد، شما فقط هوا را اره خواهید کرد.). البته ایرادی که میتوان به اجساد گرفت، غیب شدن بسیار سریع آن‌هاست که باید از آن به عنوان نکته‌ای هوشمندانه برای ثابت نگه داشتن فریم ریت بازی عنوان کرد، زیرا با توجه به محدودیت‌های کنسول 360 با جمع شدن آیتم‌ها در تصویر(در قسمت مولتی پلیر میتوانید به راحتی آیتم‌ها را در هر کجای تصویر جمع‌آوری کنید.)، در افت فریم کاهشی محسوس به وجود می‌آید.,,هر بازی موفقی مسلما به جز گرافیک بالا به یک پلی مناسبی نیز احتیاج دارد که عملا این گزینه در نسخه پیشین وجود داشت.
شاید نتوان گیم پلی این نسخه را فراتر از نسخه قبلی دانست ولی به آن ایراد هم نمی توان گرفت. همانطور نیز که قبلا گفته شد در این شماره تنوع اسلحه‌ها بسیار فراتر از نسخه قبلیست و همین نکته موجب یک امر تازه در گیم پلی خواهد بود.
بهتر است کمی بیشتر در باره تازگی‌های گیم پلی این شماره با هم صحبت کنیم. در این شماره دشمنان به نسبت شماره قبلی زیادتر شده و بالطبع روش مبارزه آن‌ها نیز متفاوت با نسخه پیشین است که در طول بازی و مواجهه با دشمنان جدید در شما هیجان بازی کردن آن‌هن بیشتر از یکبار را به وجود خواهد آورد.
اما تازگی در این شماره منحصر به اسلحه های جدید و دشمنان جدید نیست، شاید بسیاری از ما سپر انسانی را در تریلر E3-08 دیده باشیم، دیگر با زدن تیر پای لوکاست‌ها، آن‌ها کشته نخواهند شد، بلکه زخمی روی زمین می‌افتند تا گزینه جدیدی را برای شما ارائه کنند. در این حالت وقتی شما به بالای سر دشمن می‌روید( بسته به اسلحه در دستتان)، 11 روش برای کشتن دشمن(Execution) پیش روی شما قرار دارد که هر 11 نوع بسیار جالب و کاملا متفاوت با نوع قبلی آن می‌باشد. میتوانید از لوکاست نگون بخت به عنوان سپر استفاده کنید، میتوانید با قنداق تفنگ صورت او را به ذره‌های کوچک گوشت تبدیل کرده یا آنقدر با مشت به صورت او بکوبید تا کاملا جان از بدنش خارج شود، در ضمن این قسمت آنقدر جذابیت دارد که شما را برای تجربه کردن تمام 11 مورد وادار به اتمام دوباره بازی کند.
در شماره قبل شما در قسمت کوتاهی سوار یک وسیله نقلیه می‌شدید، در این شماره نیز قادر به سوار خواهید بود، اما سواری در ان نسخه کمی متفاوت با نسخه پیشین خود است.
شده تا کنون خود را جای لوکاستی که سوار بر Reaver است قرار داده باشید و یا آرزو می‌کردید سوار بر یک بروماک(Brumak) غول پیکر به شکار لوکاست‌ها بپردازید؟
در این شماره شما در چند قسمت می‌توانید سوار بر موجودات و وسایل نقلیه مختلف شده و بازی را از نوع دیگر تجربه کنید، شاید بتوان گفت این قسمت از گیم پلی بازی یکی از هیجان انگیزترین بخش‌های آن است که به بهترین نحو ممکن کار شده است، البته قسمت رانندگی با اتومبیل دارای اشکالاتی است، به عنوان مثال کنترل آن دارای مشکلات فراوانی است و به خصوص در دریاچه یخ زده و همچنین در پرش از روی تپه‌ها گیمر را دچار مشکل خواهد کرد، البته سواری بر روی یک بروماک آنقدر جذابیت دارد که شما به واسطه آن تمام نواقص اتومبیل سواری را فراموش کنید.شاید یکی از مهمترین و پر طرفدارترین قسمت گیم پلی یک بازی را بتوان قسمت مولتی پلیر آن نامید، به جرات می توان مولتی پلیر این بازی را جزو 5 بازی برتر از نظر مولتی پلیر دانست. البته لازم نیست برای انجام این بخش و کسب امتیاز در آن یک گیمر حرفه‌ای باشید زیرا در بازی بخشی به نام Training Ground در نظر گرفته شده که شما به صورت Offline می‌توانید در 5 قسمت، بخش‌های گوناگون مولتی پلیر را تجربه کنید.
اگر بخواهیم بخشهای با قایلبت بازی چند نفره را در منوی اصلی بازی تقسیم بندی کنیم، بهتر است آن را به سه بخش Co-op Campaign، Multiplayer و Horde تفکیک کنیم. در قسمت Co-op Campaign، که همانطور که از نامش پیداست شما با همکاری 1 ال 3 نفر از دوستانتان مراحل داستان بازی را انجام خواهید داد، که این قسمت هم به صورتOffline و به صورت Split Screen(تقسیم تصویر به 2 قسمت مساوی) یا آنلاین انجام خواهد شد.
قسمت Multiplayer که نیازمند اتصال به Xbox Live است شامل نقشه‌های متنوع و قسمت‌های گوناگونی مانند Death match و … می‌باشد. در این قسمت شما به عنوان یکی از 5 عضو گروه لوکاست یا COG با همدیگر به رقابت می‌پردازید.
متاسفانه یا خوشبختانه سیستم اتصال به سرورهای بازی مانند گذشته نیست. در این شماره، ابتدا سرعت پینگ و اینترنت شما محک زده شده و سپس شما پس از یک جستجو در تیمی که سرعت اینترنتشان هم رده شما باشد قرار داده می‌شوید که متاسفانه در ایران به علت سرعت نامناسب و عدم هماهنگی سرورها با بقیه نقاط دنیا، گیمر باید مدت زیادی( گاهی اوقات تا 20 دقیقه) برای یافتن یک تیم منتظر بماند که البته این مشکل نیز با تشکیل یک بازی خصوصی(Private Xbox live) و هم‌بازی شدن با بقیه گیمرهای ایرانی به راحتی قابل حل است. همچنین آیتم جدیدی در این بخش اضافه شده است، همانطور که می‌دانید در بازی‌های چند نفره شما بعد از مردن قادر خواهید بود تا دوربین را هر کجا بچرخانید و حتی از دید بقیه بازی را نگاه کنید، شرکت Epic در این قسمت دوربینی قرار داده که شما می‌توانید از صحنه‌های جذاب عکس گرفته و آن‌ها را توسط خود برنامه آژلود کرده و سپس در سایت رسمی Gear Of War 2 آن را مشاهده کنید.
در شماره قبلی دو قسمت اول یعنی Co-op Campaign و Multiplayer با کمی تفاوت وجود داشت اما قسمتی که در این شماره اضافه شده، و شاید بتوان به آن عنوان بهترین قسمت بخش چند نفره را داد Horde است. شما در این قسمت به صورت تک نفره و یا با همکاری حداکثر 4 نفر از دوستانتان در برابر هجوم دسته لوکاست‌ها مقاومت می‌کنید(البته ابتدا باید درجه سختی بازی را بسته به میزان دل و جراتتان انتخاب کنید.).
روش کار بدین صورت است که در هر نقشه شما بار اول با تعداد خاصی از نوع ضعیف لوکاست‌ها مبارزه میکنید که بعد از کشتن هر کدام از آن‌ها به صورت معکوس از نواری که در گوشه سمت چپ تصویر تعبیه شده کم شده و به صفر می‌رسد و در این صورت حمله موج دوم که نسبت به قبل نوع قدرتمندتری هستند، آغاز می‌‌شود. این کار تا مرحله 10 ادامه پیدا می کند و هر مرحله نوع قدرتمندتری از لوکاست‌ها به سوی شما سرازیر می‌شوند(به طور مثال در موج اول Droneها مهمان شما هستند ولی در موج دهم Boomerها از ضعیف‌ترین دشمنان به حساب می‌آیند.)، اما این پایان کار نیست زیرا دور دوم آغاز می‌شود. این دور که تا 5 دور نیز ادامه پیدا میکند(مجموعا 50 موج لوکاست به سوی شما حمله ور می‌شوند) از نظر نوع لوکاست‌ها مشابه قبل می‌باشد ولی تفاوت آن این است که در مرحله بعد قدرت و زره آن‌ها دوبرابر دور قبل است(تجسم کنید، یک Boomer در دور پنجم دست کمی از ژنرال RAAM ندارد.).
همانطور که قبلا نیز گفته شد شما به صورت تک نفره نیز می‌توانید این قسمت را بازی کنید، اما هیجان تک نفره بازی کردن شاید به اندازه 10درصد از هیجان بازی به صورت چند نفره نرسد.

Let’s Rock.
این جمله‌ایست که بارها از زبان مارکوس در بازی شنیده‌ایم.صدایی خشن و کلفت که واقعا برازنده محیط جنگ و صورت پر از زخم او می‌باشد.
شاید تنها عیبی که می‌شد به صداگذاری نسخه قبل گرفت کمبود دیالوگ در بازی بود. در این بازی این کمبود تا حد بسیار زیادی جبران شده و شما علاوه بر صحبت‌های مارکوس، دیالوگ‌های بسیاری را از زبان بقیه افراد گروه دلتا بخصوص دومنیک و کول خواهید شنید.
صداپیشگی و Voice Acting در بازی در سطح بسیار بالا و عالی قرار دارد. کلیه صداها بخصوص در گروه دلتا با صورت افراد هماهنگی کامل را دارد، این نکته در مورد انواع گوناگون لوکاست‌ها نیز صدق می‌کند. نعره یک بروماک خشمگین موی شما را بر بدنتان سیخ خواهد کرد، همچنین فریادهای یک Kantus و یا ملکه لوکاست‌ها هنگامی که سربازانشان را هدایت می‌کنند اوج زیبایی و هنر در صداگذاری را می‌رساند.
موسیقی بازی نیز در نوع خود بی‌نظیر است، موسیقی با تمی کاملا حماسی در پس زمینه در تمامی صحنه‌های نبرد شما را همراهی خواهد کرد و حس یک نبرد حماسی و حس بودن یا نبودن را به شما القا خواهد کرد.
صدای وووووووووووووووووو اره‌، صدای برخورد اره‌ها به یکدیگر، صدای فریاد یک لوکاست در هنگام اره شدن و حتی صدای گام برداشتن یک Boomer و ترکیب آن با قابلیت لرزش دسته، شاید تا کنون در هیچ بازی دیگری مشاهده نشده باشد. البته این گوشه‌ای از کار زیبای تیم صداگذاری است، افکت‌های صوتی محیط نیز به خوبی کار شده‌اند; به عنون مثال صدای برخورد بدن مارکوس به صخر‌ه‌ها در هنگام سنگر گرفتن و یا صدای تعویض خشاب تفنگ‌ها، در نهایت دقت طراحی شده‌اند.

و در آخر Gear Of War 2 با وجود ضعفی که هنوز در دستان پردازی و شخصیت پردازی آن به چشم می‌خورد، بازی است که تمام فاکتورهای یک بازی نمونه را کاملا در خود جای داده و مطمئنا یکی از عناوینیست که میتواند نامزد دریافت بهترین بازی سال 2008 باشد. پس خود را آماده کنید، با دوستتان قرار بگذارید و در یک بازی دو یا چند نفره تمام لوکاست‌های چندش آور را با اره خود به تعدادی تکه گوشت بی اثر تبدیل کنید.

مجموع امتیاز - 9

9

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت: محیطی کاملا واقعی و طبیعیحالت Co-op عالی با قابلیت تعیین درجه سختی برای هر بازیکنمد های جالب در بخش Multiplayerطراحی چهره‌های عالیصداپیشگی خوبنقاط ضعف:کنترل مشکل وسائل نقلیهوجود نکات مجهول در داستان

User Rating: 4.58 ( 4 votes)
خروج از نسخه موبایل