ساموراییها از آن دست گروههایی هستند که به خاطر شیوه زندگی و مرامشان، شهرت دارند. آنها راه جنگیدن را به خوبی میدانند اما همواره در تلاشند تا از قدرت خود به نفع مردم استفاده کنند. شرافت، بزرگترین خط قرمز ساموراییها به حساب میآید و هرکس که از این خط قرمز عبور کند، دیگر راه برگشتی نخواهد داشت.
برای تماشای بررسی بازی در یوتوب کلیک کنید
دنیای سینما پر از فیلمهایی با تم سامورایی است که نمونههای شرقی آنها اکثرا آثاری قابل احترام و دقیق هستند. آکیرا کوروساوا بارها به خاطر به تصویر کشیدن زندگی ساموراییها مورد تحسین قرار گرفت و امروز اگر کسی بخواهد عنوانی با تم مخصوص به ساموراییها بسازد، ناخودآگاه با فیلمهای این کارگردان بزرگ ژاپنی مقایسه خواهد شد. بازی Trek to Yomi هم از همان لحظه معرفی، به چنین سرنوشتی دچار شد و به واسطه استفاده از فیلتر سیاه و سفید، به سرعت در کانون توجه قرار گرفت. بسیاری بر این عقیده بودند که استودیوی Flying Wild Hog راه را به درستی رفته و حالا با عنوانی در حد و اندازههای کوروساوا مواجه هستیم. حالا که بازی منتشر شده، میتوان گفت که این ادعاها تا چه اندازه راست بوده و آیا Trek to Yomi عنوانی شایسته تقدیر است یا خیر؟
بازیکن در طول بازی کنترل شخصیتی به نام هیروکی را به دست میگیرد؛ کودکی که در تلاش است تا با یادگیری فنون شمشیرزنی، روزی به یک سامورایی شریف تبدیل شود. دست بر قضا روزی به دهکده آنها حمله میشود و اهالی روستا جانشان را از دست میدهند. از اینجا هیروکی قسم میخورد تا انتقام بگیرد و به این شکل بازی آغاز میشود. اگر دنبال داستان خاص و روایت منحصر به فرد هستید، دور Trek to Yomi را به کل خط بکشید؛ زیرا تمام خط داستانی در همین نقطه به اتمام میرسد. هیروکی شخصیتی یک بعدی است که فقط دشمنان خود را از بین میبرد و کار دیگری هم انجام نمیدهد. شخصیتهای جانبی هم تقریبا وجود ندارند و تمام دیالوگهای آنها به آه و ناله و یا فریاد زدن به هنگام کشته شدن خلاصه میشود. منطق روایی داستان هم زشت و احمقانه است؛ به شکلی که مخاطب با فهمیدن سرنوشت شخصیت منفی در اواخر فصل سوم، احساس میکند که به شعورش توهین شده.
کیفیت دیالوگها هم به هیچ وجه خوب نیست و حتی تیم نویسنده نتوانسته تا پیش از مبارزه با باس فایتها، بده بستانهای جالبی خلق کند. باس فایتها هم که فقط یک جمله میگویند و میمیرند؛ اگر شما هم داستانی استخراج کردید، به ما هم بگویید. بازی سه تا پایان مختلف دارد اما هیچکدامشان به شکلی نیستند که بخواهید به خاطرشان، دوباره به تجربه بازی بنشینید.
خوشبختانه Trek to Yomi در بخش گرافیک عملکرد قابل قبولی دارد و بازی از لحاظ هنری چشم نواز است. دقت تیم سازنده در پیاده سازی فضای دوره Edo ژاپن فيودال مثال زدنی است و این موضوع به واسطه استخدام تاریخ شناس مطرح ژاپنی یعنی Aki Tabei Matsunaga میسر شده. در کنار بحث تاریخی، اسطوره هم نقش پررنگی در بازی دارد و طبق گفته سازندگان از اسطورههای شینتو برای خلق این بازی بهره گرفته شده است. همین موضوع باعث شده تا Trek to Yomi به دو بخش تقسیم شود: مراحلی که رنگ و بوی واقعی دارند و دیگری مراحلی که جنبه اسطورهای دارند که در طی آنها هیروکی در توهم خود سیر میکند.
با این حال نباید فراموش کرد که بازی یک تجربه ۵ ساعته است و به واسطه تک رنگی بودنش، نمیتوان به صورت مداوم پای آن نشست و به طور قطع، چشمتان اذیت میشود. این موضوع در فصلهای مربوط به توهم هیروکی به اوج خود میرسد؛ زیرا به واسطه ماهیت مراحل، خیلی از اجسام سر جای خود قرار ندارند و به احتمال زیاد، چشمانتان برای پیدا کردن راه، بیش از پیش خسته خواهند شد.
چیدمان دوربین هم از آن مواردی است که در برخی موارد به شدت سینمایی و گاهی اوقات هم اعصاب خردکن میشود. در طول یکی از مراحل، دوربین عقب میرود تا بتوانید بهتر به جنبه هنری بازی پی ببرید؛ غافل از اینکه دشمنان در حال مبارزه با شما هستند و به خاطر عدم تسلط روی مبارزه، ضربات بیموردی را دریافت میکنید.
در مورد موسیقی دوست داشتم بیشتر حرف بزنم زیرا بسیاری از ادوات موسیقایی دوره Edo در این بازی مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ اما اینجا هم مشکلاتی وجود دارد که سبب میشود تا نتوانید بیشتر لذت ببرید. به خاطر یک باگ صوتی، دو مرحله از مجموع هفت مرحله بازی، به کل صدای بازی قطع شد و نه تنها موسیقی، بلکه شخصیتها هم بدون صدا شدند و احساس کردم که یک ساعت فیلم صامت میبینم با این تفاوت که در آن زمان، موسیقی وجود داشت!
اگر این مورد را ندید بگیریم، باید بگویم که موسیقی تا حدودی جذابیت دارد هرچند که اغلب قطعات با تصاویر، زیبا میشوند و به طور مستقل، هویت چندانی ندارند. صداپیشهها هم کار زیادی انجام ندادهاند و به جز صداپیشه نقش هیروکی، بقیه در حال فریاد زدن و گریه کردن هستند و نمیتوان عملکرد آنها را قضاوت کرد.
Trek to Yomi اثری است که باید در ژانر اکشن Hack & Slash طبقه بندی شود؛ بازیای که در ظاهر جذابیتهای زیادی دارد اما در باطن با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. بسیاری از کمبوهایی که آزاد میکنید، به دردتان نمیخورند زیرا در درجه سختی نرمال، دشمنان با دو ضربه کشته میشوند و همین که یک دکمه را مداوم بزنید، کارتان راه میافتد. این موضوع زمانی عجیب میشود که ضربات تمام کننده متنوعی تدارک دیده شده اما کمتر پیش میآید که از آنها استفاده کنید. هیروکی در طول بازی از شمشیر خود به عنوان سلاح اصلی بهره میگیرد اما هرچه پیش میرود، سلاحهای کمکی بیشتری مانند تیر و کمان، شوریکن و البته نوعی سلاح گرم به دست میآورد. برخی از دشمنان به این سلاحها مجهز هستند و اینجاست که اعصابتان خرد میشود. میزان آسیب این سلاحها به شکل غیر قابل باوری بالا است و اگر بخواهید به سرعت از دست آنها خلاص شوید، باید عواقب آن را هم بپذیرید. حرکت سریع به سمت این دشمنان سبب میشود تا آنها با یک ضربه لگد، شما را به عقب هل دهند و دوباره از سلاح خود استفاده کنند. این موضوع در مراحل توهم هیروکی به اوج خود میرسد.
از جمله موارد عجیب و البته بیربط Trek to Yomi باید به معماهای آن اشاره کرد که تازه از مرحله چهارم شروع میشوند. سطح طراحی معماها به قدری پایین و احمقانه است که شاید قید بازی کردن بیشتر را بزنید.
در نهایت باید گفت که Trek to Yomi اثری ضعیف و پیش پا افتاده است که صرفا به خاطر فیلتر رنگیاش مورد توجه قرار گرفت ولی هنگام عرضه مشخص شد که در پس این فیلتر، چیزی بیشتر از یک عنوان فراموش شدنی وجود ندارد.
امتیاز بازیسنتر - 4
4
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گرافیک هنری خوبفیلتر سیاه و سفید که فضای فیلمهای کوروساوا را تداعی میکندزاویه دوربین سینماتیک نقاط ضعف: داستان بی در و پیکردیالوگهای افتضاحباگهای صوتی که باعث حذف شدن صدا میشوندمدت زمان بازی با توجه به فیلتر سیاه و سفید، زیاد به نظر میرسدکمبوهای ناکارآمدمعماهای توهین آمیزاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است
سلام
ممنون بابت نقد
در زمره گوشت کوب ترین بازی هایی که تجربه کردم و از تجربه کردنش پشیمونم
حیف وقتی که صرف این اثر بشه !
ممنون از اون بازی هایی هست که نظرات منتقد ها پیرامونش خیلی ضد و نقیض هست هر کس باید خودش تجربه کنه تا با بازی ارتباط بگیره یا نه
ولی خوب تعداد نقدهای میکسش خیلی زیاده از ۹۵ داره تا ۷۰ و ۵۰ و همین ۴۰
کلا نمیشه به همه توصیه کرد از اونجایی که فقط ۵ ساعت هم هست
ولی خوب بعد از موفقیت Ghost of tsushima راه جدیدی باز شد و این دست بازی ها بیشتر میشن