استودیو لهستانی 11 bit در سال ۲۰۱۴ با عرضه عنوان This War of Mine نگاهی متفاوت به جنگ را در قالب یک بازی ویدیویی برای مخاطبان ژانر بقا روانه بازار کرد. عنوانی که مخاطبش را در نقش گروهی از بازماندگان جنگ برای بقا قرار میداد و در این راه تا حد زیادی هم سعی میکرد تا با اعصاب و روان مخاطبش بازی کند تا شرایط سخت بازماندگان جنگی را برای مخاطبش تداعی کند. حال با گذشت هشت سال از انتشار بازی و عرضه چندین بسته الحاقی، نوبت به عرضه نسخه نسل نهمی این عنوان رسیده تا در شرایط کنونی دنیا و به خصوص جنگ روسیه و اوکراین، یک بار دیگر به سراغ تجربه این اثر تحسین شده برویم و شاید تا حدودی حس و حال افرادی که هماکنون درگیر جنگ و بقا هستند را درک کنیم.
همانند دیگر آثار ژانر بقا در قالب گروهی از بازماندگان ماجراجویی خود را برای زنده ماندن و یا نجات پیدا کردن در پناهگاهی متروکه شروع میکنیم. در همان ابتدا میتوان از بین افراد مختلف با توانایی ها و شکل ظاهری متفاوت دست به انتخاب زد یا حتی افراد را به صورت دلبخواه شخصیسازی کرد. بعد از آن ماجراجویی خود را برای بقا در شرایط جنگی آغاز خواهیم کرد. سناریو بازی در یکی از مناطق اروپا شرقی و در شهر خیالی پوگورن که درگیر یک جنگ سرد است، جریان پیدا میکند. برای شروع من به سراغ سناریو پیشفرض بازی رفتم. سناریویی که در آن کنترل گروهی دو نفره شامل یک پدر و دختر کوچکش را در یک پناهگاه متروکه در دست داشتم. دوربین بازی به صورت ایزومتریک کنترل شخصیتها را بر عهده شما خواهد گذاشت.
در شروع، بازی به آرامی پیشمیرود. در روز های ابتدایی وظایفی مثل ساخت تختخواب، جست و جو بخشهای مختلف پناهگاه و دیگر موارد نسبتا پیش و پا افتاده را انجام خواهیم داد. اما طولی نمیکشد که این شرایط دست خوش تغییرات فراوانی میشود. به عنوان مثال، شخصیت دختر بچه داستان ما به دلیل از دست دادن مادرش هر روز غمگینتر میشود و این وظیفه پدر است که وقت بیشتری را در کنار دخترش سپری کند، اما از طرفی دیگر به دلیل ورود به فصل زمستان و کمبود چوب و غذا، شخصیت پدر مجبور است که وقت بیشتری را خارج از پناهگاه برای جمعآوری آذوقه در ساختمانهای متروکه شهر و ساخت وسایل مورد نیاز پناهگاه مثل بخاری صرف کند. در کنار این موارد حمله دیگر بازماندگان به پناهگاه یا حتی درگیری با گروههای دیگر و حمله به پناهگاه آنها از جمله مواردی است که در پیشرو ما قرار خواهد گرفت و این بر عهده ما خواهد که کدام مسیر را انتخاب کنیم. ماندن در پناهگاه و دلداری دختر بچه و یا جست و جو در خرابههای شهر برای غذا. البته با آن که بازی هیچگونه آموزشی را در اختیار مخاطبش قرار نمیدهد و این ما هستیم که باید راه خود را پیدا کنید، اما در مواردی با اضافه شدن بازماندگان جدید به پناهگاه ما، تا حدودی به کمک به بازیکن میآید و بدین صورت وظایف بین بازماندگان تقسیم میشود. به عنوان مثال در ادامه سناریو، یک نجار که به تازگی خانواده خودش را از دست داده، از من کمک خواست تا در پناهگاه من زندگی کند و در ازای آن به ساخت و ساز وسایل مورد نیاز و نگهبانی برای امنیت پناهگاه بپردازد. اما تمام این شرایط با حمله افراد یکی از پناهگاههای نزدیک و مجروح شدن شخصیت دختر بچه و مرگ نجار به صورت کلی برای من تغییر کرد. در ادامه سعی کردم با پیدا کردن اسلحه در نقش شخصیت پدر به سراغ آن پناهگاه بروم و تمام افراد آن جا را برای انتقام از بین ببرم. در این امر هم موفق بودم اما حال شخصیت پدر که به تازگی دخترش را از دست داده و با قتل دهها نفر، احساس گناه و ناامیدی میکند، در ادامه به شخصیتی افسرده تبدیل شد که در طول روز تنها به لطف سیگار و قرصهای خواب، زندگی خودش را ادامه میداد و در ادامه هم برای همیشه پناهگاه را ترک کرد و این افراد جدید بودند که به پناهگاه من آمدند و کنترل آنها را به دست گرفتم.
در عمل همین موارد هستند که تا حد زیادی عنوان This War of Mine را نسبت به دیگر سایر عناوین این ژانر متمایز میکنند. مواردی که کاملا به صورت اتفاقی به وقوع میپیوندد و به صورت کامل سرنوشت بازماندگان را تغییر میدهند. بازماندگانی که تنها مردمانی عادی هستند که احساسات و علایق متفاوتی دارند و در این شرایط سخت با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود به اتفاقات اطراف خود واکنش نشان میدهند. ما در این عنوان هیچوقت در نقش یک قهرمان یا یک شخصیت برتر قرار نخواهیم گرفت، بلکه با افرادی طرف هستیم که یا به تازگی عزیزان خود را از دست دادهاند و یا به طرز بدی بعد از جنگ روحیه خود را باختهاند و حال ما تنها برای بقا آنها تلاش خواهیم کرد.
البته عنوان This War of Mine بدون اشکال هم نیست. یکی از مواردی که تا حدی آزار دهنده میشود، نیاز های روزانه و مکرر افراد گروه است. هر چند این موارد سعی شده تا از شرایط دنیای واقعی الگو برداری شود، اما ترکیب آنها با روند پیشروی در بازی کمی آزار دهنده و دست و پا گیر عمل میکند. به عنوان مثال در شروع بازی عملا اگر ما تصمیم بگیریم در شب از پناهگاه خود نگهبانی دهیم و یا شب را در جست و جو برای آذوقه در خارج از کمپ سپری کنیم، روز بعد با شخصیتی خسته طرف خواهیم بود که باید کل روز را به استراحت و بازیابی انرژی خود بگذارند و عملا شخصیتی بیاستفاده است. همین مورد باعث میشود که تا حد زیادی پیشروی در بازی را آهسته کند. مورد بعدی هم به نبود هیچگونه بخش آموزشی باز میگردد که شروع بازی را تا حد زیادی گمراه کننده میکند.
در کنار سناریو های اتفاقی بازی، سه سناریو داستانی هم در نظر گرفته شده که هر کدام داستان گروهی از بازماندگان را روایت میکند. در یکی از آنها نقش مجری رادیو شهر و همسرش را بر عهده داریم و در دیگری داستان مردی که از ضرب گلوله دشمن فرار کرده و به یک کمپ ناشناس پناه میبرد. هر کدام از این سناریو ها از لحاظ گیمپلی تفاوت خاصی با یک دیگر ندارند و تنها سناریو آنها متفاوت است.
با آن که هشت سال از عرضه This War of Mine گذشته، اما به لطف طراحی متفاوت هنری این اثر، همچنان از لحاظ بصری با عنوان خوش ساختی رو به رو هستیم. در کل میتوان برای توصیف بخش هنری آن را همانند نقاشی توصیف کرد که به صورت کامل با مداد مشکی ترسیم شده و تنها منبعهای نور کمی به آن رنگ و لعاب دادهاند. در عمل همین تاریک بودن و یا خط خطی بودن اثر در کنار موزیکهای آرام و سنگین آن، کمک به سزایی به ایجاد اتمسفر تاریک و غمناک بازی کردهاست. تغییراتی که برای کنسولهای پلی استیشن ۵ و ایکس باکس سری ایکس|اس در نظر گرفته شده عملا به افزایش رزولوشن و کاهش زمان لودینگها ختم میشود و غیر از آن نمیتوان تفاوت خاصی را بین این نسخه و نسخه ابتدایی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، پیدا کرد.
نتیجهگیری:
This War of Mine اثری شایسته و ستودنی در ژانر بقا به شمار میرود که با گذشت هشت سال از عرضه همچنان میتواند عنوانی سرگرم کننده و البته تاثیر گذار باشد. عنوانی که به خوبی توانسته مخاطبش را درگیر اتفاقات بعد از جنگ کند و ما را در ماجراجویی برای بقا و جنگ برای زنده ماندن از دید بازماندگان قرار دهد. هر چند مواردی مانند نبود بخش آموزشی و نیازمندی های مکرر شخصیتها از تبدیل آن به یک اثر بی اشکال جلوگیری کرده اند اما با فضایی که در حال حاضر دنیا در آن قرار دارد، تجربه این عنوان میتواند ما را بیشتر در فضای سخت کشورهایی که درگیر جنگ هستند، قرار دهد.
امتیاز بازیسنتر - 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: آزادی عمل فراوان و غیر قابل پیش بینی بودن بازی اتمسفر و گرافیک هنری مناسب برای القا حس جنگ تجربه شرایط جنگی از نگاه بازماندگاننقاط ضعف: نبود بخش آموزشی پیش روی به شدت کند و بعضا آزار دهنده تغییرات اندک نسبت به نسخه اصلی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شداین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox Series X بررسی شده است