سالها از دوران اوج ژانر ترس در صنعت بازیهای ویدئویی میگذرد. سالهایی که گیمرها بیشتر با دو عنوان Silent Hill و Resident Evil از آن یاد میکنند اما آثار دیگری نیز فرصت درخشیدن داشتند. در طول یک دهه گذشته، ژانر ترس بیشتر توسط استودیوهای تازهکار و مستقل مورد توجه قرار میگرفت اما شاهد عرضه نسخههای مختلفی از سری بازی Resident Evil نیز بودیم. البته سری بازی Silent Hill در این مدت تقریبا به فراموشی سپرده شده است. بازی The Medium ساخته جدید استودیوی Bloober Team، با الهام گرفتن از ساختار کلی مجموعه Silent Hill ساخته شده اما آیا میتواند همانند این سری موفق ظاهر شود؟
در مدیوم روایت داستان بسیار مرموز و مجهول آغاز میشود. داستان در مورد دختری به نام ماریان (Marianne) است که قدرت ارتباط با ارواح سرگردان را دارد و میتواند آنها را با راهنماییهای خود به دنیای ابدی هدایت کند. به همین خاطر از او به عنوان یک Medium یا واسط روحی یاد میشود. ماریان مدتهاست با کابوسی روبرو است که معنی آن را درک نمیکند. در ابتدای بازی ماریان پدرخوانده خود را از دست داده و آماده وداع با او میشود اما در این بین فردی ناشناس با او تماس گرفته و تلاش میکند تا ماریان را به مکانی به اسم Hotel Niwa بکشاند. البته ماریان در ابتدا هیچ علاقهای به اینکار ندارد اما فرد ناشناس حقیقتی پنهان را در مورد ماریان بازگو میکند. ماریان نیز به دنبال کشف حقیقت، سفر خود را برای پی بردن به حقیقت آغاز خواهد کرد. داستان مدیوم، داستانی نسبتا کلیشهای است. این داستان چیزی نیست که قبلا مشابه آن توسط گیمرها مشاهده نشده باشد اما روایت نسبتا متفاوت آن جذاب است. نویسندگان سعی کردند تا روایت داستان آهسته و پیوسته دنبال شود. گیمر با پیشروی در بازی، ابعاد جدیدی از داستان مدیوم را درک کرده و میتواند اتفاقات رخ داده را بهتر تجزیه و تحلیل کند.
به نوعی میتوان گفت که روایت جذاب مدیوم باعث شده تا ساختار داستانی نسبتا کلیشهای آنچنان مطرح نباشد و گیمر بتواند به خوبی از داستان لذت ببرد. البته یکی از مشکلات اصلی این اثر، پایان بندی نه چندان جالب است. بدون اشاره مستقیم به پیامدهای داستانی باید گفت که سازندگان پاسخ بسیاری از سوالات به وجود آمده برای گیمر در طول بازی را ارائه خواهند کرد اما بسیاری از سوالات نیز بدون پاسخ خواهند ماند و به نظر باید در آینده منتظر نسخه بعدی این بازی باشیم.
اگر داستان The Medium یکی از نقاط قوت آن باشد، گیم پلی قطعا یکی از نقاط ضعف آن خواهد بود. این اثر، یک بازی ماجراجویی با پیش زمینه داستانی ترسناک است. گیمپلی در مدیوم به راه رفتن در محیطهای مختلف، مواجه شدن با پازلها، حل کردن آنها و راهیابی به محیط بعدی خلاصه میشود. پازلها دارای تنوع بسیار خوبی هستند اما مشکل بزرگ در این قسمت آسان بودن بیش از حد پازلهاست. بسیاری از پازلها دارای راه حل بسیار آسانی هستند. در بسیاری از موارد گیمر حتی برای حل پازل مجبور نیست بیشتر از چند متر حرکت کند و سرنخ یا راه حل در همان محیط وجود دارد. در بسیاری از بخشهای گیمپلی به خاطر ذات شخصیت اصلی و ارتباط با دنیای ارواح، صفحه نمایش به دو قسمت تقسیم میشود. نیمی از صفحه دنیای واقعی را نمایش داده، نیمی دیگر نیز ماریان را در دنیای ارواح نمایش میدهد. برخی از پازلها از این ویژگی به خوبی استفاده کرده و گیمر باید با استفاده از تقارن ویژگیهای فیزیکی هر دو دنیا به فکر راهی برای پیشروی باشد. پاسخ بعضی از پازلها نیز صرفا در یک دنیا قابل مشاهده بوده و گیمر باید حواس خود را برای پیدا کردن این سرنخها بیشتر جمع کند. اتمسفر و ساختار محیطی The Medium بسیار جالب به نظر میرسد اما تیم سازنده نتوانسته از این پتانسیل برای خلق دنیایی ترسناک استفاده کند. این بازی به جز چند مورد ترسهای ناگهانی، نمیتواند در ترساندن گیمر چندان موفق عمل کند در حالی که ساختار محیطی و داستان کاملا بر این موضوع تاکید دارند.
با توجه به اینکه کلیت گیمپلی مدیوم به گشتن در محیط و حل کردن پازلها محدود میشود، گیمر انتظار دارد تا بتواند بسیار راحت در محیط حرکت کند. البته سازندگان فکر دیگری در سر داشته و تمام تلاش خود را کردند تا مدیوم به اثری غیر قابل بازی کردن تبدیل شود. ساختار دوربین ثابت و حرکت سخت در محیط ، تجربه این بازی را خدشه دار میکند. انتخاب این زاویه دوربین و حرکات، به شدت روی باورپذیری محیطی صدمه وارد کرده و از تاثیرگذاری محیط و اتمسفر میکاهد. گیمر نمیتواند آنگونه که باید و شاید خود را به جای ماریان فرض کند چون او همانند رباتی به نظر میرسد که حرکت دادنش در محیط کاری دشواریست.
در بخش گرافیک باید گفت که The Medium دریچهای به دنیای نسل جدید کنسولها نیست. گرچه این اثر دارای گرافیک هنری زیبا و چشم نوازی است که اتسمفر بسیار خوبی را به گیمر ارائه میکند اما این بازی از لحاظ گرافیک فنی نمیتواند معرف کنسولهای نسل جدید باشد. ساختار محیط، کیفیت بافتها، نور پردازی، سایهها، انیمیشنها، انیمیشنها صورت و … هیچکدام در سطح استاندارد نسل جدید نیستند. همانگونه که اشاره شد، The Medium بر اساس ذات شخصیت اصلی خود در بسیاری از مواقع تصویر را به دو نیمه تقسیم میکند و دو بعد کاملا متفاوت را از یک محیط نمایش میدهد که در نوع خود بسیار جالب است. در این مواقع معمولا وضوح تصویر به شکل قابل توجهی کاهش پیدا میکند. یکی دیگر از مشکلات فنی، بارگذاری دیرهنگام بسیاری از بافتها و افت نرخ فریم است. همچنین باید گفت که به نظر میرسد سازندگان برای نسخه PS5 چندان به سختافزار این کنسول توجه نداشتند.
بازی در هفته اول بدون قابلیت Ray Tracing به بازار عرضه شد و حتی در زمینه زمان لودینگ نیز چندان خوب عمل نمیکند. بسیاری از ویژگیهای گرافیکی بازی مانند نورپردازی، سایهها و بازتابها در نسخه PS5 با مشکلات اساسی روبرو هستند. در نسخه PS5 سازندگان تلاش کردند تا از قابلیتهای DualSense استفاده کنند. البته باید گفت که آنها در انجام اینکار چندان موفق نبودند. کافیست تا تجربه DualSense در این بازی را با اثری همانند Ratchet & Clank Rift Apart مقایسه کنید. در بخش صداگذاری و موسیقی The Medium موفق عمل میکند. صدا پیشگی شخصیتهای متفاوت در بازی بسیار خوب انجام شده و حتی شاهد حضور Troy Baker به عنوان یکی از شخصیتهای بازی هستیم که کار خود را همانند همیشه بسیار حرفهای انجام داده است. ساخت موسیقی متن این اثر نیز بر عهده آکیرا یامائوکا بوده که ساخت موسیقی سری سایلنت هیل را در کارنامه دارد. موسیقی متن بازی هماهنگی بسیار خوبی با اتمسفر این اثر دارد اما حیف که سازندگان نتوانستند به خوبی از پتانسیل موجود برای ایجاد حس ترس استفاده کنند.
The Medium بازی با پتانسیل بسیار زیادیست که انتخابهای اشتباه از ارزشهای آن کاسته است. از نقاط قوت اصلی The Medium میتوان به داستانی نسبتا کلیشهای که روایت جذاب آن باعث میشود گیمر تا لحظه آخر این بازی را دنبال کند، اشاره کرد. اتمسفر تاثیر گذار و ساختار جذاب برخی از پازلها نیز میتواند گیمر را به تجربه این بازی ترغیب کند. البته گیمپلی بسیار محدود، پازلهای نسبتا آسان، زاویه دوربین و حرکت بسیار بد شخصیت اصلی، مشکلات گرافیکی و فنی ضربه بسیار بزرگی را به این اثر وارد کرده است.
امتیاز بازیسنتر - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: روایت بسیار خوب داستانتنوع در پازلهاگرافیک هنری خوبصداپیشگی حرفهای و موسیقی متن گوش نوازنقاط ضعف: پایان بندی که برخی از سوالات را بی پاسخ میگذاردگیمپلی تکراری و خسته کنندهپاسخ آسان بسیاری از پازلهادوربین ثابت و قابلیت حرکت بسیار ضعیفگرافیک فنی ضعیف و عدم استفاده بهینه از قدرت سخت افزاری PS5این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است