سری Tales که قدمتی حدود 26 سال دارند، نامی است که هر یک از طرفداران پروپاقرص بازیهای نقشآفرینی ژاپنی (JRPG) آن را شنیدهاند. وقتی با مجموعهای با چنین قدمتی مواجه هستید، اجتنابناپذیر است که برای بقا، رشد و عدم یکنواختی آن نیاز دارید تا گاهی در ساختارش بازنگریهایی انجام دهید. طبیعی است که خالقان و توسعهدهندگان مجموعه بازیهای Tales هم به این چالش فکر کرده باشند. آنها از چند قسمت قبل این سری چنین بحثی را پیش کشیدند و حتی قدمهایی را هم بهسوی آن برداشتند و اکنون آنها به بازی Tales of Arise رسیدهاند. قبل از اینکه بخواهم به سره و ناسرهی این قسمت بپردازم، باید این را بگویم که Tales of Arise به شایستگی این وعده را محقق کرده و تحول مطلوبی را پدید آورده است.
نبرد تمدنی سنتی در مقابل تمدنی با تکنولوژیهای بسیار پیشرفته درونمایهای آشنا است که بارها آن را در سطوح مختلف چه در آثار هنری و چه در واقعیت مشاهده کردهایم. جهان Tales of Arise تشکیلشده از دو تمدن و سیارهی کاملاً متفاوت است که یکی از آنها «دَنا» ((Dahna نام دارد و تمدنی سنتی و قرونوسطایی است و دیگری «رِنا» (Rena) نام دارد و تمدنی پیشرفته و مجهز به فناوریهای فوقالعاده است. حدود سه قرن قبل از وقایع بازی سلطنت رنا به دنا حمله میکند و جمعیت عظیم این سرزمین را به زیر بردگی و اسارت خود درمیآورد. آنها دنا را به 5 سرزمین تقسیم میکنند که در هر بخش آن اربابی گماشته شده است. طبیعی است که همچون بسیاری از نزاعهای واقعی یا خیالی تاریخ همهچیز برای کسب قدرت باشد.
ماجرای بازی از سرزمین «کالاگلیا» Calaglia که یکی از 5 سرزمین دنا است، شروع میشود؛ جایی که شما داستان مردی از اهالی Dahna به نام آلفن (Alphen) – که چهرهاش با ماسکی آهنین پوشیده شده است و چیزی از گذشتهاش به خاطر نمیآورد – و زنی از اهالی Rena به نام شیان (Shionne) را دنبال خواهید کرد. آنها با گروهی به نام Crimson Crows روبهرو خواهند شد که به دنبال آزادی Dahna از زیر سلطهی Rena هستند.
داستان بازی Tales of Arise در همان ساعتهای آغازینش توانایی دارد که شما را به خود جذب کند و این فقط به خاطر درونمایهی کلی و بعضی از مضامین ارزشمندی نیست که در طول بازی به آنها اشاره میشود، بلکه شخصیتهای بازی و تا حدی روایت داستان سرفراز بیرون میآیند. هرچند، بازی هنوز عاری از کلیشهها یا ضعفهای مرسوم داستانی بعضی از آثار نقشآفرینی ژاپنی یا حتی انیمههای ژاپنی نیست. برای مثال، هنوز ناپختگیهایی در نوشتن بعضی از دیالوگها دیده میشود یا گاهی استفادهی زیاد از اکسپوزیشن – بهخصوص در اواخر – کاملاً ملموس است که البته متأسفانه انگار در چنین آثاری به پدیدهای نسبتاً رایج و عادی تبدیل شده است! با این حال، بازی در مقایسه با بسیاری از همتایان خود نویسندگی خوبی دارد. شاید از بهترینها در ژانر نباشد اما یکی از نمونههای ممتاز به حساب میآید و آن را بدون شک میتوان در میان یکی از بهترین داستانهای کل سری قرار داد.
شخصیتها و تعامل آنها با یکدیگر هم به شکل فوقالعادهای کار شده است و شاید بتوان گفت که یکی از بهترین گروه شخصیتها در کل سری را شاهد هستیم که چه از نظر شخصیتپردازی در جریان داستان و چه در بطن گیمپلی اثرگذاری مهمی دارند. اگرچه آلفن و شیان در طول بازی برای رسیدن به اهداف خود با هم همکاری میکنند اما موضوع این است که آنها دو شخصیت از دو جهان متفاوت و با هم خصیصهها و اهداف گوناگونی هستند. آنها قرار نیست در بدو آشنایی با یکدیگر بهیکباره به دوستانی صمیمی تبدیل شوند و همین موضوع رابطهی آنها را کاملاً قابلدرک میسازد. خوشبختانه این موضوع در تعامل این دو شخصیت بهخوبی درک شده و نویسندگان سعی کردهاند که رابطهی این دو شخصیت بهمرور و با ریتمی بهتر تکامل یابد. چنین چیزی برای دیگر شخصیتهای بازی هم صدق میکند. شخصیتهای بازی غالباً تیپهایی را تداعی میکنند که برای ما آشنا دارند و مشابه آنها را دیدهایم اما نوع تعامل بهینه و کنش آنها در جریان بازی باعث شده تا آنها جایگاهی منحصربهفرد در ماجراجویی خود پیدا کنند و اگر قرار باشد صحنهای احساسی یا صحنهای توأم با شوخطبعی را شکل دهند، مخاطب آن را بهراحتی بپذیرد.
بازی Tales of Arise اصلاً کوتاه نیست اما تقریباً این یکی از استثناهایی است که خوشبختانه برخلاف بسیاری از آثار مشابه ضربآهنگ داستانی آن اصلاً آهسته نیست و داستانش برای طولانی شدن کش نیامده است و بازیکن را خسته نمیکند. البته، این مسأله سوی دیگری هم دارد. میتوان گفت که گاهی ریتم داستان بسیار سریع روایت میشود و همین وقوع حوادث را در برخی از برهههای داستانی مقداری بیش از اندازه میکند. هرچند این اتفاق بهصورت محدودتری رخ میدهد و در حدی نیست که در روایت کلی بازی خللی جدی ایجاد شود و همچنان به خاطر پرداخت خوب به شخصیتها ارتباط بازیکنان و داستان همواره حفظ میشود.
تحولات گیمپلی بیش از اینکه در این قسمت شکل گرفته باشد، در طول سالیان مختلف به وجود آمدهاند. به همین خاطر، شاید هستهی گیمپلی Tales of Arise را تا حد زیادی شبیه به قسمتهای قبل بدانیم. در واقع، پایهی اصلی گیمپلی همان چیزی است که از یک نقشآفرینی ژاپنی و بهصورت خاص از یک بازی سری Tales انتظار داریم. طراحی مأموریتهای اصلی با ظرافت انجام شده و با ریتم و ضربآهنگ مناسبی که به خود گرفته سعی بر این دارد تا هیجان و سرگرمکنندگی بازی را حفظ کند.
با این وجود، قضیه برای مأموریتهای فرعی کمی متفاوت است و اکثر آنها طراحی یکنواختی دارند. هرچند، در جریان بعضی از آنها شاهد تعاملاتی میان شخصیتهای بازی خواهیم بود که جذابیت پیشروی قوس شخصیتی آنها را به شکل بهتری نشان میدهد. با این حال، هر چه در بازی جلوتر رویم، شما با مأموریتهای فرعی بیشتری مواجه خواهید شد و این طراحی سطحی راحتتر نمایان میشود.
سیستم مبارزات بازی Tales of Arise شاکلهی اصلی گیمپلی و مهمترین عنصر مهیج بودن آن است. مبارزات تلفیقی از سیستم همیشگی سری و تعدادی المان جدید و بسیار تأثیرگذار است. در هر یکی از نبردها بهصورت همزمان میتوانید کنترل یکی از شخصیتها گروه خود را در اختیار داشته باشید. این سیستمهای قدیمی و جدید ترکیب خوشایندی را ایجاد کردهاند که تجربهی مبارزات را لذتبخش میسازد. حتی همان ساعتهای ابتدایی بازی که محدودیتهای نسبتاً زیادی برای شما وجود دارد و فقط کنترل دو شخصیت آلفن و شیان را در اختیار دارید، سیستم جذاب مبارزات خودنمایی میکند اما اوج کار زمانی پدیدار میشود که رفتهرفته افراد دیگری با قابلیتهای منحصربهفردشان به گروه اضافه میشوند و استراتژی در حین مبارزات اهمیت بالاتری پیدا میکنند. آنجاست که هیجان اصلی نبردهای بازی خودش را نشان میدهد. سیستم جدیدی به نام Boost Strike پیادهسازی شده است که اجازه میدهد در حین مبارزات شخصیتهای مختلف حرکتهای ویژه و قدرتمند فردی یا تحت شرایط خاصی حرکتهای ترکیبی فوقالعادهای انجام دهند. در این مواقع، جذابیت بصری Tales of Arise هم بسیار مؤثر واقع میشود.
علیرغم اینکه مبارزه با غول آخرهای بازی بسیار هیجانانگیز و چالشبرانگیز است و بهتنهایی طراحی خوبی دارد، یک ناهماهنگی در سطح دشواری آن دیده میشود. سطح دشواری بازی بهصورت کلی معقول است اما وقتی به سراغ غول آخر یک منطقه میرویم، ناگهان دشواری آن بهصورت نامتعادلی چند برابر میشود. اگر نخواهید سطح دشواری بازی را تغییر دهید، این موضوع متأسفانه شما را مجبور میکند که قبل از این نبردها به گرایند بپردازید یا حتی بدتر از آن وسوسهی شوید بستههای الحاقی بازی را تهیه کنید. افسوس اصلی اینجاست که این نبردها بسیار درگیر کننده طراحی شدهاند و این مشکل اندکی میتواند مخاطب را آزار دهد.
یکی از بدیهیترین تحولهای بزرگ این قسمت که از همان نمایشهای آغازین بازی هم مشخص بود، گرافیک و جلوههای بصری آن است. در حالی که دیگر به همان ظاهر گرافیکی قدیمی عادت کرده بودیم، آنریل انجین 4 رنگ و لعابی زیبنده و تازه به بازی Tales of Arise بخشیده است. با این حال، موضوع اصلی این است که این فقط به یک زیبایی سادهی ظاهری خلاصه نمیشود و به شکلی طبیعی در عناصر دیگر بازی هم تأثیر گذاشته است. تنوع سرزمینهای مختلف بازی از طریق این زیبایی بصری به شکل بهتری حس میشود و مخاطب بیشتر با آن مناطق ارتباط برقرار میکند. طبیعی است که چنین چیزی برای شخصیتهای اصلی هم صدق کند.
با توجه به موسیقی متن قسمتهای قبلی، شاید نتوانیم موسیقیهای Tales of Arise را از بهترینهای سری به حساب آوریم با این حال موسیقی متن این اثر همچنان سطح قابلتوجهی دارد و همراه با حوادث بازی پیش میرود. از طرف دیگر، از منظر صداگذاری بازی و صداپیشگی شخصیتها سطح بسیار خوبی را شاهد هستیم. طبق عادت بازی کردن آثار نقشآفرینی ژاپنی، ابتدا صدای ژاپنی را انتخاب کردهام و نتیجه طبق انتظار عالی بود اما نتیجهی کار صداپیشگان انگلیسی هم بسیار مطلوب بود و میتوان گفت به حدی راضیکننده واقع میشود که اگر با صدای انگلیسی بیشتر ارتباط برقرار میکنید و نمیخواهید همیشه به زیرنویس توجه داشته باشید، انتخاب آن میتواند کاملاً معقول باشد و خیال شما را راحت کند.
پس از چندین تلاش، بازی Tales of Arise خون تازهای در رگهای این مجموعه جاری کرده و حیاتی نو به آن بخشیده است. این اثر برآیندی از نکات قوت و ویژگیهای پسندیدهی آثار قبلی سری بازی Tales است. تجربهی این اثر نهتنها برای تمامی طرفداران بازیهای نقشآفرینی ژاپنی تجربهای برجسته و ممتاز است، بلکه مسیر روشنی را برای قسمتهای آیندهی این سری ترسیم کرده است که حتی میتواند آیندهی درخشانتری را پدید آورد.
امتیاز بازی سنتر - 9
9
امتیاز بازی سنتر
نقاط قوت: یکی از بهترین قسمتهای این مجموعه بازی است و مسیر تازهای را برای آن ترسیم کرده داستانی با درونمایههای مهم و شخصیتهای دوستداشتنی تعامل قابل درک و ملموس شخصیتها و تاثیر آنها در داستان و گیمپلی سیستم مبارزات سرگرمکننده و هیجانانگیز گرافیک و زیبایی بصری فوقالعاده نقاط ضعف: عدم تعادل میان دشواری مبارزه با غول آخرهای بازی و دشمنان دیگر گاهی ریتم داستان بسیار سریع میشود این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است