بعضی اوقات به این فکر میکنم که آیا بعضی بازیهای کلاسیک به خودی خود یک اثر با کیفیت بودهاند یا چون جز اولینها به حساب میآمدند و نگاهی جدید خلق کردهاند باعث شده تا ما ایرادات و نکات منفی آثار مختلف را نادیده بگیریم؟ یا شاید تاثیر تکامل باعث شده تا ما نکته سنج بشویم و آثار منتشر شده هر روز بهتر و کاملتر شوند؟! رسیدن به جواب این سوال خیلی سخت است اما برخی از عناوین هستند که خیلی از ما آرزو میکنیم که ایکاش در همان کالبد دوران کلاسیک باقی میماندند و هرگز ادامهی برای آنها ساخته نمیشد. بازی مد نظر ما برای بررسی عنوان Sonic Colors ultimate است که در گرداب همین اتفاق گرفتار شده است. گذشتهای درخشان که در منجلاب امروز گرفتار شده است. بدون پیشرف و بدون خلاقیت!
شاید برای کالبدشکافی سوال ذکر شده در متن بالا، استفاده از بازی Sonic Colors کار مناسبی نباشد اما میتوانیم بگوییم که مجموعه بازیهای Sonic «سونیک» کاملا از گردونه تکامل به دور ماندهاند و کمپانی سگا فقط از نام و نشان سونیک استفاده میکند تا شاید بتواند سرپا باقی بماند. آخرین ساخته این شرکت بزرگ از طرف استودیوی Sonic Team قبلا برای کنسولهای نینتندو منتشر شده بود و اینبار با نام Sonic Colors ultimate با اندکی تغییرات برای کنسولهای نسل حاضر منتشر شده است. در این که سونیک بعد از این همه مدت همان نسخه قدیمی است و تغییری نکرده که بحثی نیست اما باید در همین قدم اول بگوییم که Sonic Colors ultimate یک اثر کاملا ضعیف است.
طبق روال همیشگی سری بازیهای سونیک ، Sonic Colors ultimate یک بازی پلتفرمر یا سکویبازی است که درون مایههای ماجراجویی را نیز در خود دارد اما مثل همیشه هسته اصلی بازی روی سکو بازی خلاصه شده است. شخصیت اصلی داستان و ماجراجویی ما خارپشت دوستداشتنی است که به همراه دوستانش برای روایت کردن یک داستان سطحی و کلیشهای وارد یک ماجراجویی جدید میشوند. به این دلیل سطحی که باز هم دکتر اگمن بازگشته است و به دنبال جاهطلبی است و سونیک و دوستانش در تلاش هستند تا مانع او بشوند و ما نیز وظیفه داریم تا این خارپشت آبی را همراهی کنیم. داستان فقط در همین حد است و اندک میانپردههایی هم که در فواصل بازی پخش میشود آنچنان قوی نیستند و به چند دیالوگ کوچک و به درد نخور ختم میشود که برای خالی نماندن عریضه طراحی شده است.
هسته گیمپلی بازی به مانند گذشته سکوبازی است. سرعت راز زنده ماندن خارپشت است و این اتفاق در شکل و قالب یک دنیای سه بعدی به خوبی در نیامده است. طراحی مراحل بازی به شکلی است که در اکثر مواقع من به عنوان مخاطب هیچ واکنش خاصی انجام نمیدادم و حتی بعضی اوقات هیچ دکمهای را نمیزدم و در حالی که خارپشت داستان ما بدون هیچ محدودیتی به حرکت خودش ادامه میداد. این به این معناست که ساختار مراحل بازی به شکلی طراحی شده که چالش آنچنان سختی روبروی مخاطب قرار ندارد و بازی به شکل سادهای فقط ساخته شده که ما با سونیک همراه بشویم و از دنیای طراحی شده از نظر بصری و دیدار با سونیک لذت ببریم. با این که سازندگان سعی کردهاند مکانهای مخفی و دالانهای مختلفی در گوشه کنار مراحل بازی قرار بدهند اما در حقیقت این امر به خوبی جا نیوفتاده است و کسب و کشف امتیاز و مکانهای مخفی آنچنان شگفتانگیز و لذت بخش نیست.
بازی از هشت دنیا متشکل شده که هر دنیا برای خودش چندین مرحله کوچک دارد که در انتهای هر کدام از این دنیاها ما باید با دکتر اگمن که با تجهیزاتی متفاوت نسبت به هر دنیا به سراغ ما میآید مبارزه کنیم. نبرد با غولآخرها آنچنان سخت نیست و با یکی دو حرکت دقیق به راحتی و البته سریع میتوانیم دکتر اگمن یه به قولی رییس مرحله را از پا در بیاوریم. این روند ساده در کل مسیرهای بازی وجود دارد و به جز یکی دو جهان که براساس طراحی متفاوتی که دارند، آنچنان چالش سختی برای مخاطب ایجاد نمیکنند. روند سکو بازی در طول مراحل به شکلی است که در برخی مواقع زاویه دید دوبعدی و در برخی مواقع به صورت سهبعدی است که بازی از این نظر تا حدودی خوب عمل کرده و میتوان گفت برای مخاطب لذت بخش است.
با این که سازندگان سعی کردهاند با اضافه کردن قدرتهای مختلف به خارپشت، عملا مراحل بازی را به صورت پازل و معمایی طراحی کنند، اما در نهایت این کار آنچنان خوب از آب در نیامده و اثربخشی خودش را از دست داده است. یک نوار کوچک در گوشه تصویر وجود دارد که میزان خالی شدن نوار به معنی مدت زمانی است که ما میتوانیم از قدرت مخصوص خودمان نسبت به مرحلهای که در آن هستیم استفاده کنیم. برای مثال قدرت از بین بردن جعبههای آبی رنگ و تبدیل آنها به ماهیت خالی شده یا توپر از جمله بخشهایی است که با این که روی کاغذ بسیار زیباست اما در عمل و داخل بازی آنچنان چالشی نشده و بسیار ساده طارحی شده است. همین وضعیت شامل حال بقیه قدرتهای کسب شده میشود و مشکل بعدی کم بودن میزان نوار است که مدت زمان کمی در برخی قدرتها برای استفاده به کاربر میدهد.
جمعآوری حلقه از جمله مواردی است که به عنوان یک نماد در این سری شناخته میشود اما متاسفانه حس تاثیرپذیری جمعآوری حلقه اصلا به چشم نمیآید و اثر جمعآوری زیاد از حلقهها یا در حالت کلی به دست آوردن بهترین امتیاز و بهترین رکورد در طول مراحل بازی آنچنان جذاب نشده و به سختی این قدرت و حس تکرارپذیر بودن را به مخاطب منتقل میکند. مشکل این بخش هم در ضعیف بودن گیفت یا جایزه دریافتی است که آنچنان مخاطب را برای تکرار کردن یک مرحله ترغیب نمیکند. به همین دلیل قدرت تکرار مراحل بازی حتی برای کشف مکانهای مخفی آنچنان قوی و اثر بخش ظاهر نشده است.
با توجه به این که این نسخه در سال 2010 و روی کنسولهای نینتندو (Wii – DS) منتشر شده است و نسخه امروزی که به عنوان یک بازی ریمستر یا بازمنتشر شده، تفاوت زیادی با نسخه قدیمی ندارد و حتی هیچ گونه تغییر گرافیکی از نطر فنی در بازی دیده نمیشود. حتی در برخی مواقع افت فریم به وضوح در بازی دیده میشود که با توجه به موقعیتهایی که در بازی ایجاد میشود و ساکت بودن بخشهای مختلف بازی این افت فریم آن هم در زمان حال قابل چشمپوشی نیست. اندک تغییراتی از نظر بصری در بازی به وجود آمده است که این موارد هم به خاطر قابلیتهای جدیدی است که در نسخه ultimate به بازی اضافه شده است و خب همین مورد هم به هیچ عنوان زیبا نیست و ما با یک بازی کاملا گرافیک قدیمی یا نسل هفتمی روبرو هستیم.
خوشبختانه محیطهای رنگی و شادی که در جهانهای مختلف بازی وجود دارد و بعضا اتفاقات بامزه و شوخیهایی که بین شخصیتها شکل میگیرد باعث شده تا بازی از این نظر قابل توجه و جذاب به نظر برسد. این مورد خوب در کنار موزیک و صداگذاری بازی که اکثر افکتهای آن یادآور نسخههای کلاسیک است از جمله اندک بخشهای زیبای بازی است که یادآوری آنها به دور از لطف نیست.
حرف آخر:
وقتی به گذشته نگاه میکنیم و گذشت زمان را میسنجیم به این نکته میرسیم که زمان بازنشستگی بسیاری از بازیها فرا رسیده است. مجموعه بازیهای سونیک نیز از جمله همین عناوین هستند و زور زدن برای زنده نگه داشتن بازیهای این چنینی بدون تزریق خلاقیت و تنها استفاده از نام آنها برای پیشبرد اهداف تجاری زیاد جالب نیست و همین مورد باعث میشود تا آثار نهایی به مانند اثر پیش رو یعنی Sonic Colors ultimate به بیراهه رفته و به یک بازی ضعیف تبدیل شود.
امتیاز بازیسنتر - 5
5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: دیدن دوباره خارپشت و دوستان محیطهای رنگی و بامزهنقاط ضعف: کلیت گیمپلی ضعیف و خسته کننده است بازی شدیدا ساده است گرافیک بازی آنچنان پیشرفت نکرده داستانی ساده که فقط بهانهای برای حضور داشتن شخصیتها استاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است