در سال 1999 یک تیم کوچک در استودیوی Accolade علاقهمند ایده ساخت یک بازی شوتر به سبک ژاپنی با روبات های غول پیکر به سبک بایوپانک شدند؛ بازیای به نام Slave Zero که در سال 1999 ابتدا برای کنسول Dreamcast منتشر شد و سپس برای PC پورت شد. بازی از لحاظ فروش نتوانست دستاورد بزرگی برای توسعه دهندگان خود به همراه داشته باشد؛ اما از لحاظ کیفی در سطح قابل قبولی بود و حتی امروزه هم عنوانی است که همچنان هسته سختی از طرفداران سرسخت، پشت سر خود به جا گذاشته است.
حال، پس از 25 سال، نسخه جدیدی از این بازی با نام Slave Zero X توسط استودیو Poppy Works ساخته شده که وقایع آن چهار سال قبل از بازی اصلی Slave Zero در سال 1999 اتفاق می افتد، منتشر شده. اما آیا این عنوان حتی برای کسانی که هرگز نسخه اصلی را بازی نکرده اند، مناسب خواهد بود؟ در بررسی بازی Slave Zero X به جستجوی پاسخ این پرسش میرویم.
Slave Zero X یک هَک اَند اِسلَش 2.5 بعدی است که در یک دنیای بایوپانک پسا آخرالزمانی قرار دارد؛ بایوپانک واژه ای که از ترکیب سر واژه های بیوتکنولوژی (زیست فناوری) و پانک (شخص ضد اجتماعی) ساخته شده است. موجودات دنیا های بایوپانک تغییر یافته هستند اما نه با ابزار سایبرنتیک بلکه با افزودنیهای فناوری زیستی و تغییرات ژنتیکی؛ به عبارتی می توان گفت بایوپانک تشکیل شده از زیر مجموعه پاد-آرمان شهری از سبک علمی-تخیلی که در آن پیشرفت های علمی در زمینه بیولوژی و به خصوص در اکثر موارد ژنتیک با زوال جامعه همراه شده اند.
داستان بازی در کلان شهری به نام Megacity S1-9 واقع در آمریکا اتفاق می افتد که تسلیم حکومت ظالمانه امپراطوری SovKhan شده است. در شکل و نوع حکومت، دیگر خبری از «ایالات متحده آمریکا» نیست و جای خود را به یک «حکومت مذهبی با ساختاری توتالیتر» داده که قدرت این سرزمین تمام و کمال به دست امپراطور ظالمی به نام SovKhan قرار دارد. شما در نقش شو (Shou) یکی از شورشیان مخالف این حکومت ویرانگر خون ریز بازی می کنید؛ او مبارزی آزادی خواه و عضو گروه The Guardians است که زندگی خود را برای سرنگونی حاکمان ظالم به خطر می اندازد؛ مبارزه تا آخرین نفس !
دنیای Slave Zero X فضایی بسیار تاریک، غم انگیز و دردناک داشته و هرج و مرج در آن بیداد می کند. طراحی کلی بازی با ظاهری سه بعدی رِترو در گرافیک پس زمینه به نمایش گذاشته می شود و بیوقفه اکشن را در یک چشم انداز پانوراما قاب بندی میکند. تصاویر بصری به سبک دهه 90 و محیط های سه بعدی طراحی شده و وقتی در محیط حرکت می کنید جهان را در محور خود مشاهده می کنید.
Megacity S1-9 یک ویران شهر (Dystopia) است که در آن همه چیز به ورطه سقوط و نابودی سوق داده شده؛ دیگر نه امیدی مانده و نه رمقی برای زندگی کردن؛ فقر تا پوسته های زیرین جامعه رسوخ کرده و اخلاقیات چنان پوسیده و تُهی از معنا شده که انسانها برای بقای خود به هر کار شنیع و زننده ای دست می زنند. نیروهای سرکوب که مزدوران امپراطور SovKhan هستند برای آزار و اذیت مردم و ایجاد رعب و وحشت از هیچ کاری دریغ نمی کنند و ماهیت ذاتی آنها نابود کردن و ویران کردن است. این وجود ذاتی حکومت های توتالیتر است که اگر با مذهب آمیخته شوند، شاید بتوان گفت حتی مثال زدن یک پاد-آرمان شهر هم جواب گوی توصیف این حجم از زوال و تباهی پیش رو نباشد.
اکشن طراحی شده در Slave Zero X آمیختهای از جنگجویان دو بعدی دوران نسل پنجم و ششم صنعت گیم را یاد آوری می کند و هسته گیم پلی بازی شبیه به سکانس های شِبه پلتفرمری بازی شینوبی مگادرایو را تداعی می کند. سلاح مبارزه Shou قهرمان بازی، علیه دشمنها یک شمشیر ساده است که با آن می توانید ضرباتی سبک و سنگین بر سر دشمنان نازل کنید و همین طور می توانید با استفاده از ضربات ترکیبی (combo) دشمنان مقابل خود را سلاخی کنید و اجزا بدن آنان را به تکه هایی از استخوان و گوشت های رنده شده تبدیل کنید تا طعم شیرین انتقام و رسیدن به آزادی برای شما دست یافتنی تر به نظر برسد.
انواع مختلف سربازان دشمن که در سفر با آنها روبرو می شوید، مهارت های بسیار متنوعی دارند که بیشتر مبارزات را جذاب نگه می دارد. برخی بر اثر یک ضربه از بین میروند و آسیب بسیار کمی وارد میکنند، در حالی که برخی دیگر نیزه های آتشین را به کار میگیرند که از دور آسیب وارد میکنند یا لباس های زره دار مکانیکی دارند که سپر قدرتمندی در برابر ضربات شما هستند و برخی از دشمنان می توانند شما را بگیرند و به زمین پرتاب کنند و آسیب جدی به شما وارد کنند.
در طول مبارزه، علاوه بر نوار سلامت کلاسیک، باید مراقب نوار “EX” باشیم که پس از پُر شدن، به ما امکان می دهد تا حرکات خود را با حداکثر آسیب ممکن انجام دهیم؛ این حالت “Fatal Sync” نام دارد و همچنین به شما امکان بازیابی نوار سلامت از دسته رفته را می دهد. با این حال، یک مروارید آبی کوچک، که نماد “انفجار” را نشان می دهد، وقتی روشن شود به ما اجازه می دهد “منفجر شویم” و تمام دشمنان اطرافمان را به این طرف آن طرف پرتاب کنیم؛ این یک راه عالی برای رهایی از برخی موقعیت هایی است که تحت محاصره دشمنان قرار گرفته اید و هیچ راه فراری برای شما باقی نمانده است. در نهایت تعداد محدودی نارنجک داریم که میتوانیم در مقابل دشمنان پرتاب کنیم.
از نظر سختی در طول Slave Zero X با تعادل درستی روبرو نیستیم و بازی نمیتواند جریانی درست را به نمایش بگذارد. گاهی به سادگی هر چه تمام تر می توانید دشمنان را با اجرای ضربات ساده از پا در آورید و روی دیگر سکه در قسمت هایی از بازی، چنان بازی سخت و چالش برانگیز می شود که حوصله شما از بازی کردن سر می رود؛ این چالش پیش رو نه از سر تعادل و منطقی باور پذیر، بلکه به صورت افراطی و زننده در قسمت هایی از بازی نمایان می شود و به روند جریان گیم پلی بازی آسیب می رساند.
همین طور مبارزات با مینی باس و باس های اصلی بسیار چالش برانگیز و جذاب بوده و به خصوص در هنگام مبارزه با باس های اصلی شما بار ها و بار ها شکست خواهید خورد و حتی زمان هایی این حس به شما دست می دهد که شکست دادن این باس دیگر غیر ممکن خواهد بود؛ بنابر این باید آزمون – خطا های بسیاری را پشت بگذارید تا سرانجام بیاموزید که روش شکست دادن هر باس به چه شکل و به چه صورتی خواهد بود.
یکی از مواردی که برای بازی های هَک اَند اِسلَش از نان شب هم واجب تر است، تنوع کافی ضربات ترکیبی (Combo) در بازیست که می تواند از تکراری شدن گیم پلی بازی جلو گیری کند؛ متاسفانه در Slave Zero X نبود تنوع کافی در ضربات ترکیبی اصلی ترین مشکل جریان گیم پلی است و پس از مدتی گیم پلی بازی برای شما خسته کننده می شود. فقدان ضربات متنوع شمشیر چه در ضربات نرم، سنگین و ترکیبی، باعث شده که روند گیم پلی بازی آسیب جدی وارد کند. Slave Zero X همچنین دارای موسیقی متن فوق العادهای است که به زیبایی تداعی کننده موسیقی درام و ریتمیک الهام گرفته از دهه 90 می کند و گشت و گذار در میان سربازان SovKhan را هیجان انگیزتر می کند.
مشخص نیست که استودیوی Poppy Works قصد ساخت چه چیزی را داشته است؛ یک هَک اَند اِسلَش خالص یا یک بازی مبارزهای کلاسیک؟ نتیجه یک مسیر میانه است که حداقل در حال حاضر بیش از حد نامتعادل است و همین سردرگمی به هسته گیم پلی بازی آسیبی جدی وارد کرده است. بازی از اتمسفر گیرا، داستانی درگیر کننده و طراحی مراحل خوبی برخوردار است؛ اما عدم تعادل و نبود تنوع باعث شده گیم پلی بازی از بی ثباتی شدیدی رنج ببرد و تجربه بازی در زمان هایی لذت بخش و در زمان های دیگر آزار دهنده باشد. حس دوگانه «عشق و نفرت» که از ابتدا تا انتها شما را رها نخواهد کرد.
امتیاز بازیسنتر - 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: یک اکشن خونین و سریع طراحی مراحل موسیقی حماسی و ریتمیک الهام گرفته از دهه 90 نقاط ضعف: عدم تعادل درجه سختی در هسته گیم پلی بازی عدم بالانس در آپگرید کردن قدرت های شخصیت بازی مبارزات پس از مدتی خسته کننده و تکراری می شود این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است