برای مدتی طولانی، طرفداران سری بازی Silent Hill منتظر لحظهای بودند تا تحرکی برای این مجموعه دوستداشتنی از سمت Konami صورت بگیرد. آنها در سال 2014 و با دموی بینظیر P.T از Hideo Kojima تا مرز در آغوش کشیدن عنوانی دیگر از این سری بازی پیش رفتند که به دلیل اختلاف Kojima و Konami به بن بست خورد. اما نسل نهم کنسولها که در آن بازیهای بسیاری در قالب ریمیک یا ریمستر، دوباره عرضه میشدند، برای طرفداران Silent Hill نیز خوش یمن بود. آنها قرار بود نسخه ریمیک یکی از بهترین بازیهای ترسناک روانشناختی تاریخ یعنی Silent Hill 2 را دریافت کنند.
بررسی ویدیویی را در یوتوب تماشا کنید
این وظیفه سنگین بر عهده استدیو Bloober Team گذاشته شده بود. اما چیزی که طرفداران با اولین تریلر بازی دریافت کردند، با آنچه آرزوی دیدناش را داشتند، فرق میکرد. بسیاری از طرفداران جانسخت Silent Hill، از نگاه Bloober Team به گیمپلی و چهره برخی شخصیتها (مشخصا شخصیت Angela)، رضایت چندانی نداشتند و معتقد بودند که این استدیو، چهره این شخصیتها را از قصد زشت طراحی کرده تا با برخی جریانهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همراه شود. این اعتراضات، به یک Pyramid Head تبدیل شده بود که استدیوی Bloober Team را تا روز انتشار بازی دنبال کرد. آیا عرضه Silent Hill 2، اعتراضات را به تحسین تبدیل میکند یا این Pyramid Head خشمگین، شمشیر سنگیناش را بلند کرده و بر سر Bloober Team میکوبد؟
از عرضه Silent Hill 2 روی کنسول PS2 بیش از دو دهه گذشته است. سه نسل از کنسولها با پیشرفتهای تکنولوژیک آمده و بازیها از جنبههای مختلف فنی و هنری پیشرفتهای فراوانی کردهاند. حالا، در نسلی که بازیهای مورد علاقهمان، یک به یک همچون زامبیها از دل خاک بیرون میآیند و برایمان دست تکان میدهند، نوبت به Silent Hill رسیده تا نسخه ریمیک داشته باشد. دو دهه پیشرفت فنی، اولین چیزی است که در Silent Hill 2 به چشم میآید. گرافیک فنی بازی که با استفاده از Unreal Engine 5 جان گرفته، مثال زدنی است.
اولین پیشرفت را در کاتسین ابتدایی بازی میتوان دید؛ یعنی لحظهای که James خود را در آینه نگاه میکند. کاتسینهای CGI و از پیش رندر شده، جای خود را به کاتسینهایی دادهاند که با موتور Unreal Engine 5 و به صورت Real-Time رندر و نمایش داده میشوند. این کاتسینها به لطف سایهزنیهای پیشرفته و تعامل نور با پوست و پارچه و از همه مهمتر انیمیشنهای مثال زدنی چهرهها، ظرافت بینظیری پیدا کردهاند. هر کاتسین با وفاداری به نسخه اصلی خود، با استفاده از Motion Capture بازسازی شده و این، سبب واقعیتر شدن رفتار شخصیتها در کاتسینها شده است. تمام اینها را صداگذاری درجه یک هر یک از شخصیتها کامل کرده. همانقدر که حالتهایی همچون اضطراب، ترس و عدم اطمینان را میتوان در چهرههای شخصیتها دید، در لحن و صدایشان نیز میتوان حسشان کرد. تردید در کلام و لرزش صدای ناشی از عدم اعتماد به نفس شخصیتها یا کوتاه کردن جملاتشان بخاطر ترس از محیط ناشناخته اطرافشان، نکاتی است که شخصیتپردازی Silent Hill 2 را کامل کرده. امری که آنرا مدیون صداگذاری فوقالعاده شخصیتهاست.
البته جذابیتهای بصری Silent Hill 2 به کاتسینهایاش ختم نمیشود. از اولین لحظهای که به حاشیههای شهر Silent Hill قدم میگذاریم، پیشرفتهای فنی صعنت بازی در دو دهه گذشته را به چشم میبینیم. اتومبیلهای کنار جادهها، تابلوهای مغازهها و عناصر کوچکتر نظیر پوسترهای چسبانده شده به تیرهای چراغ که با وزش باد تکان میخورند، با جزییات و ظرافتی بینظیر طراحی شدهاند. انعکاس نور تابلوی مغازهها در شب روی گودالهای آب یا شیشه اتومبیلها، ظرافت محیطها و اجزائ آنها را کامل میکند. با ورود به محیطهای بسته، چهارراههای بزرگ، جای خود را به اتاقهای تنگ و لامپهای کوچک و کمنور که به زور اتاق را روشن نگه داشتهاند، میدهند. اما جزییات مثال زدنی نسخه ریمیک به محیطهای باز ختم نمیشود.
اعضای Bloober Team هرجا که توانستهاند ریزهکاریهایی اضافه کردهاند که به تمام محیطها، حتی آپارتمانهای بسته و خفهکننده نیز هویت داده. کاغذ دیواریهای رنگ و رو رفته، کمدهای خاک گرفته و تاثیر پوسیدگی که همه چیز را در برگرفته، محیطهای بسته را از دیگر نقاط شهر متمایز میکند. مهم نیست با چه سرعتی، به کدام قسمت از شهر میرویم، تمام این محیطها از قبرستان گرفته تا آپارتمانها و بیمارستان شهر، بدون کوچکترین لودینگ و به صورت یکپارچه پیش روی گیمرها قرار میگیرند.
اما آنچه نسخه PS2 این بازی را جذاب میکرد، نه زرق و برق محیط و شاتهای هنریاش، بلکه اتمسفر بینظیر آن بود. فضایی که نسخه 2001 بازی Silent Hill 2 خلق میکرد، ترس و آرامش را به طور همزمان به گیمر تزریق میکرد. اگر در سری Resident Evil با زامبیها میجنگیدیم، در Silent Hill، نبرد اصلی با شیاطین درونی بود. این عذاب وجدان و مجازات برای گناهان هر شخصیت بود که موجودات شهر Silent Hill را ترسناک میکرد. همه چیز، از محیط گرفته تا موجودات بازی، جلوهای از شخصیت اصلی بودند که با پیشروی در داستان، زوایای آن روشن میشد. این جلوه روانشناختی بینظیر بازی، سبب پیدایش حال و هوایی مرموز شده بود که به سبب ناشناخته بودناش، از آن میترسیدیم. این جلوه دلهرهآور با استفاده قدرت سختافزاری PS2 در آنزمان ساخته شدهبود و شاید یکی از دلایل ترسناک بودناش، تصویری بود که در نمایشگرهای قدیمی CRT در زمان ارائه میداد. تجربه نسخه اصلی Silent Hill 2 در آنزمان، شبیه به تماشای یک فیلم وحشتناک در دستگاه VHS بود. بازتولید وفادارانه فضای تولید شده در نسخه اصلی با توجه به دوربین جدید و نیز تغییر سلیقه هواداران ژانر وحشت، امری سخت به نظر میرسد که نیازمند رویکری جدید و بهرهگیری از تکنولوژیهای روز است. امری که استدیوی سازنده نیز به آن توجه کرده. آنها افکتهای Film Grain سنگین و فضای فیلمهای ترسناک قدیمی در VHS را در نسخه ریمیک کنار گذاشته و رویکردی مدرنتر و پر زرق و برقتر از نسخه اصلی در پیش گرفتهاند. چیزی که در اولین نگاه به تریلر ریمیک، هواداران بازی را نگران کرده بود.
استدیوی Bloober Team را نباید دست کم گرفت. آنها پیشتر آثاری همچون The Medium و Observer را ساخته که در فضاسازی و ارائه یک اتمسفر به یادماندنی در ژانر وحشت، موفق عمل کرده بودند. عرضه یک جهان ترسناک که گیمر را در آغوش کشیده و در بر میگیرد، نقطه قوت این استدیو محسوب میشود. آنها این ویژگی را با خود به Silent Hill 2 نیز آوردهاند. توجه به ریزهکاریها و تولید اتمسفری وحشت آفرین، که حالا به لطف تکنولوژیهای پیشرفته در صداگذاری عمیقتر شده، چیزی است که فضاسازی Silent Hill 2 را ارزشمند میکند. قدم زدن در خیابانهای مه آلود شهر و تماشای تکان خوردن چراغهای راهنمایی در باد، صدای ناله دشمنان از دور، آژیر دلهره آور معروف Silent Hill و موسیقی همگام با لحظههای بازی که Akira Yamaoka، آهنگساز افسانهای این سری بازی، آنرا برای نسخه ریمیک بازتولید کرده، هویت ترسناک نسخه ریمیک را تشکیل میدهد.
مه غلیظی که James را با ورود به شهر میبلعد، یادآور حس تردید و وحشتی است که در اولین ورودمان به شهر Silent Hill در نسخه PS2 بازی تجربه کردیم. از همه مهمتر روحی که سبب ترسناک شدن نسخه اصلی بود، در نسخه ریمیک حفظ شده. حس عذاب وجدان James و مقابله با دشمنانی که هر یک جلوهای از درگیریهای جسمی و ذهنی او هستند، چیزی است که در نسخه ریمیک میبینیم. این بازسازی مدرن فضای ترسناک، نه تنها دل هواداران قدیمی و نگران بازی را به دست میآورد، بلکه سایر دوستداران ژانر وحشت را نیز به سمت خود میکشاند.
وفاداری، عنصری است که توسعهدهندگان نسخه ریمیک در ذهن خود نگه داشته اما اجازه ندادهاند که مانع از تولید یک اثر مدرن در آنها شود. باید قبول کرد که از عرضه Silent Hill 2 بیش از دو دهه گذشته و در این دو دهه علاوه بر جهشهای فنی، شاهد پیشرفتهایی در قصهگویی، روایت و طراحی مراحل نیز بودهایم. Bloober Team به این موضوع توجه ویژهای کرده و این نگاه را میتوان در گیمپلی مشاهده کرد. دوربین بازی از ترکیب نماهای ثابت و دوربین سهبعدی محدود و افقی، به یک دوربین روی شانه تغییر کرده و حرکات در بازی روانتر و آسانتر شده. از طرفی انتخاب اسلحه و آیتمها، بسیار سریعتر شده تا با سلیقه مدرن همخوانی داشته باشد. دیگر برای انتخاب اسلحههای مختلف، نیازی به رفتن به منوی آیتمها و جستوجو نیست. میتوان با فشردن دکمههای جهت، به سرعت یکی از سه اسلحه اصلی در بازی را انتخاب کرد. استفاده از آیتمهای مربوط به جان، با فشردن یا نگه داشتن دکمه مثلث صورت میگیرد.
علاوه طراحی بهینه کنترل، از قابلیتهای کنترلر DualSense نظیر Haptic Feedback و Adaptive Triggers نیز به خوبی در جریان گیمپلی استفاده شده که به ارائه تجربه عمیقتری از گیمپلی منجر شده است. حتی از بلندگوی دسته نیز بهره گرفته شده است. شنیدن صدای نویز رادیو از بلندگوی دسته با نزدیک شدن دشمنان، استرس مضاعفی ایجاد کرده و قدرت تصمیم گیری را مختل میکند. این قابلیتها به درگیر شدن بیشتر در فضای بازی کمک میکنند.
پازلهای جذاب نسخه اصلی که نقطه قوت گیمپلی آن بودند، در این نسخه نیز وجود دارند. پازلها به خوبی در جریان گیمپلی عرضه میشوند. جستوجو برای سرنخهای هر کدام از این پازلها با محیطهای وحشتناک بازی ترکیب و به بزرگترین چرخ دنده گیمپلی در کنار اکشن، تبدیل میشود. تلاش برای یافتن سرنخ و عناصر پازلها با تصمیمات غیر منطقی شخصیتها در آثار ترسناک، که همه از پشت نمایشگرهایمان قضاوتشان میکنیم همراه است. قطعا نباید فردی در یک اثر ترسناک دستاش را در سوراخی چندش آور روی دیوار که صداهای عجیب از آن میآید برده تا راه حل یک پازل (یا هر چیز دیگر) را بیابد، اما این کاری است که افراد در آثار ترسناک انجام میدهند. برخی پازلها نظیر ساعت دیواری، گستردهتر و طولانیتر شدهاند و گیمر را به گشتن تمام قسمتهای یک آپارتمان ترسناک و پر از هیولا برای پیدا کردن سرنخ، مجبور میکنند.
Bloober Team تغییراتی را نیز در ظاهر شخصیتها اعمال کرده تا بیشتر با روح آنها همخوانی داشته باشد. برخی از این شخصیتها تغییرات چندانی به خود ندیدهاند و فقط جزییاتی درباره آنها دستکاری یا اضافه شده است. مثلا کت James جزییات بیشتری پیدا کرده و Maria یک خالکوبی جدید به خود دیده. اما پررنگترین نمونه این تغییر را میتوان در شخصیت Angela دید؛ فردی که یکی از دلایل خشم طرفداران Silent Hill 2 و نگرانیشان بابت آینده این ریمیک بود. اما این تغییر کاملا در راستای نقش شخصیت در بازی صورت گرفته. ویژگیهای شخصیتی Angela و معصومیتاش در کنار ترسی که نمیداند دربارهاش حرف بزند یا نه، به خوبی با چهره جدید او همخوانی دارد.
اما در برخی لحظات، تغییرات اعمال شده به دست Bloober Team تاثیر مثبتی که در سایر بخشها دیدیم را ندارد. دوربین جدید، یکی از نقاطی است که در آن، تیر توسعه دهندگان به هدف نمیخورد. تغییر زاویه دوربین به روی شانه، هر چند حرکت در محیط و اکشنها را راحتتر کرده اما در بخشهایی مشکل ساز میشود. این دوربین هر قدر در فضاهای باز، خوب عمل کرده و اکشن را ردیابی میکند، در فضاهای بسته، سردرگم به نظر میرسد. در محیطهای باز که امکان حرکت آزادانه وجود دارد، میتوان راحتتر دوربین را تنظیم کرد. اما دوربین بازی در محیطهای بسته، به خصوص لحظاتی که دشمنان از گوشه اتاق روی سر James میپرند، اکشن را گم کرده و برای یافتن خود و چیزی که باید نشان دهد، به زحمت میافتد. در لحظاتی احساس میشود که در محیطهای بسته، دوربین به حد زیادی به James نزدیک است. این را به خصوص در موقعیتهایی که دشمنان به سرعت خزیده و از کنار James رد میشوند میتوان لمس کرد.
بازتولید آثار کلاسیکی که طرفداران قدیمیاش روی آن غیرت دارند، امری بسیار دشوار است. Silent Hill 2 عنوانی انقلابی بود که با تعریف مسیری جدید در ژانر وحشت، شاخهای پیچیده و درگیر با موضوعات روانشناختی را پیش روی گیمر قرار میداد که آنها را به شکلی جدید میترساند. حفظ روح این اثر و بازتولید آن با استانداردهای مدرن بازیسازی، کاری بسیار دشوار است. همانطور که در تریلر ریمیک این بازی دیدیم، هواداران به سرعت علیه این ریمیک و مسیر تولیدش جبهه گرفتند. اما استدیو Bloober Team خلاف جبههگیریها و سختی بیاندازه در حفظ روح یک اثر کلاسیک، موفق میشود تا ریمیکی وفادارانه و مدرن از یکی از بهترین بازیهای ترسناک روانشناختی تاریخ ارائه کند. آنها با استفاده از تکنولوژی روز، Silent Hill 2 را آنطور که در ذهنمان تصور میکردیم پیش رویمان قرار میدهند و با بهینه کردن مکانیکهای بازی متناسب با سلیقه مدرن، نه تنها یک تجدید خاطره بینظیر، بلکه یک اثر مدرن شایسته تقدیر در ژانر وحشت عرضه میکنند.
امتیاز بازیسنتر - 9.5
9.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: کاتسینهای با کیفیت به لطف موتور گرافیکی Unreal Engine 5 صداگذاری فوقالعاده شخصیتها طراحی ظریف و پر از جزییات محیطهای خارجی و داخلی فضاسازی بینظیر و وفادار به نسخه اصلی موسیقی همگام با لحظههای بازی استفاده بهینه از قابلیتهای کنترلر DualSense گسترش پازلها در عین وفاداری به نسخه اصلی بهبود و تغییر در ظاهر شخصیتها با وفاداری به نسخه اصلی نقاط ضعف: برخی مشکلات دوربین در محیطهای بسته این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است
با داشتن اینهمه طرفدار 2آتیشه و حساس خیلی خوب از آب دراومده… جا داره تشکر کنم از این نقد قوی و بیطرف و استاندارد… /m\