بررسی بازی Sherlock Holmes Chapter One

استودیوی فراگوِرز (Frogwares ) که نام آن در صنعت بازی‌های کامپیوتری با نام شرلوک هولمز گره خورده است اینبار تصمیم گرفته تا در بازی herlock Holmes Chapter One بازیبازان را با دوران جوانی این کارگاه نابغه آشنا کند. بازی در جزیره کوردونا (Cordona) جریان دارد. جایی که شرلوک کودکی خود را در آنجا گذرانده و حالا پس از مدت‌ها برای ادای احترام بر سر مزار مادرش حاضر می‌شود. با حضور در جزیره بخشی از خاطرات کودکی برای او تازه می‌شود. وقتی بر سر قبر مادرش حاضر می‌شود نشانه‌های مشکوکی از حضور فرد مرموزی در آنجا مشاهده می‌کند و بعدا طی اتفاقاتی متوجه می‌شود که ظاهرا مسائلی در پشت پرده مرگ مادرش وجود داشته که تا الان از آن‌ها بی‌خبر بوده است. همانطور که از داستان کلی بازی مشخص است اینبار تمرکز اصلی بر روی ریشه‌های شخصیتی خود شرلوک است. در طول گشت و گذار در محیط باز جزیره و مشاهده برخی مکان‌ها، خاطراتی از دوران کودکی شرلوک برایش تازه می‌شود که با جستوجو در محیط می‌توان جزئیات بیشتری از اتفاقات گذشته را مشاهده کرد. همچنین درباره رابطه شرلوک و همکارش جان باید گفت جان اینبار هم نقش مهمی در بازی دارد و همه جا همراهتان است اما نوع حضور او در این نسخه کمی متفاوت است با آنچه که در گذشته دیده‌اید. اشاره بیشتری در اینباره نمی‌کنم و کشف این مسئله را بر عهده خودتان می‌گذارم.

ویژگی اصلی این عنوان را می‌توان جهان باز بودنش دانست. دیگر خبری از محدود بودن به صحنه جرم و محیط اطرافش نیست و می‌توانید آزادانه در محیط جزیره بگردید. خب تا اینجا به ظاهر همه چیز خوب است؛ یک بازی کاراگاهی که آزادی عملی به وسعت یک جزیره بزرگ به شما می‌دهد! اما واقعیت چیز دیگری است. جهان باز شرلوک هولمز به طور شگفت انگیزی مرده، خالی از فعالیت و رخدادهای جذابی است که به طور معمول در عناوین جهان باز انتظارشان را داریم. «شهر ارواح» بهترین توصیفی است که می‌توان برای این جزیره به کار برد. با گشت گذار در جزیره نه با اتفاق خاصی در میان مردم مواجه می‌شوید و نه حتی دیالوگ‌ها معنی دار و جالبی از آن‌ها می‌شنوید. عملا تنها کاری که این فضای بزرگ انجام داده این است که جابجا شدن از یک صحنه جرم به صحنه دیگر سخت کرده و جز این هیچ تاثیری در بازی نداشته است. البته یکسری فعالیت جانبی نیز در نقشه بازی پراکنده شده‌اند. مثلا در برخی نقاط نقشه مخفیگاه افراد خلاف کار وجود دارد که با ورود به آن‌ها باید با این خلافکارها مبارزه کنید. در مبارزات از تفنگ استفاده می‌کنید اما نه برای کشتن بلکه برای زنده دستگیر کردن مجرمان. مبارزات بازی چه زمانی که به عنوان فعالیت‌های جانبی هستند و چه زمانی که در طول یک پرونده با آن‌ها مواجه می‌شوید به این صورت است که شما در یک محیط محدود مثل یک اتاق قرار می‌گیرید و تعدادی مجرم هم به سمت شما حمله می‌کنند. شما باید با شلیک به برخی نقاط مشخص از بدنشان یا شلیک به اجسامی که در محیط وجود دارند آن‌ها را گیج کرده و سپس دستگیر کنید. مثلا وقتی دشمنی به سوی شما حمله می‌کند می‌توانید با شلیک به لامپ بالای سرش او را گیج کنید. عملا گیم پلی بخش اکشن به همین میزان محدود می‌شود و هیچ عمقی ندارد. ظاهرا خود سازندگان هم از نتیجه کارشان چندان راضی نبودند و به همین خاطر قابلیت رد کردن بخش‌های اکشن را در بازی قرار دادند. خرید لوازم خانه و یکسری جمع کردنی‌های دیگر از جمله دیگر فعالیت‌هایی است که می‌توانید در بازی انجام دهید اما هیچ کدام از اینها کوچکترین جذابیتی به نقشه بازی اضافه نکرده‌اند و تنها میزان زمان بازی کردنتان را افزایش می‌دهند بدون ارائه هیچ تجربه لذت بخشی.

بخش اصلی گیم پلی بازی همانند نسخه‌های قبلی است: ابتدا وارد صحنه جرم می‌شوید سپس با بررسی دقیق محیط مدارکی را جمع آوری می‌کنید و در نهایت با مدارکی که دارید باید در ذهن خودتان یک داستان منطقی از اتفاقاتی که رخ داده را سرهم کنید و بر اساس آن به نتیجه نهایی برسید. تنها بخش لذت بخش بازی جایی است که باید مدارک و شواهد مختلف را در ذهنتان به یکدیگر مرتبط کنید تا به یک نتیجه گیری برسید. یکی دیگر از جنبه‌های گیم پلی بازی بررسی شایعاتی است که میان مردم کوردونا جریان دارد. بعضا وقتی دو نفر مشغول صحبت با هم باشند علامت «گوش» بالای سرشان ظاهر می‌شود و شما باید با دقت به حرف‌هایشان اطلاعات مرتبط را از اطلاعات غیر مرتبط جدا کنید. در اینجا با مینی گیمی مواجه هستیم که طی آن یکسری جملات بر روی تصویر ظاهر می‌شوند و شما باید در زمانی محدود جملات مرتبط را انتخاب کنید. از آنجایی که در بسیاری از مواقع شما موضوعی که مردم در حال شایعه پراکنی هستند را نمی‌دانید بسیار پیش می‌آید که بارها این مینی گیم را تکرار کرده و با آزمون خطا جملات مرتبط را پیدا می‌کنید. در برخی پرونده‌ها برای گرفتن اطلاعات بیشتر نیاز به تغییر چهره دارید. در این بخش می‌توانید مدل مو، ریش و لباستان را تغییر دهید. همچنین گاهی اوقات باید به آرشیو پلیس یا روزنامه مراجعه کنید و اطلاعاتی را از آن‌ها دریافت کنید. در مجموع در بخش گیم پلی شاهد هیچ بهبودی نیستیم و فقط جهان باز و فعالیت‌های جانبی خسته کننده‌اش باعث عدم روایت منسجم داستانی شده است.

به طرز عجیبی در بازی با دیالوگ‌های تکراری و خسته کننده مواجهیم. برای یک بازی کاراگاهی جهان باز اصلا خوب نیست که در عرض 30 ثانیه یک جمله تکراری را از زبان شخصیت‌های مختلف بشنویم. کم کاری سازندگان در این زمینه واقعا شوکه کننده است. جدای از دیالوگ‌ها و صداهای تکراری، چهره‌های تکراری هم از دیگر ویژگی‌های مردم کوردونا است. برای فهمیدن وضعیت فاجعه بار بازی فقط تجربه خودم را بازگو می‌کنم: دو مغازه که بازیباز می‌تواند وارد آن‌ها شود در کنار هم قرار داشتند و برای خرید چند آیتم وارد یکی از آن‌ها شدم. وقتی از مغازه بیرون آمدم به مغازه کناری رفتم و همان مدل شخصیت با همان صدا در آنجا هم به عنوان مغازه دار حضور داشت.

جدای از اینها بازی مشکلات فنی متعددی دارد و نکته عجیب این است که به هیچ وجه گرافیک فنی و هنری خوبی را شاهد نیستیم. بدون اغراق تجربه تصویری که از این بازی خواهید داشت کاملا در حد عناوین دو نسل قبل است. نرخ فریم به شدت بی‌ثبات است و بالا پایین شدن‌های مداوم آن کلافه کننده است. مسئله جایی عجیب‌تر می‌شود که تمام این مشکلات فنی بر روی سخت افزار پلی استیشن 5 رخ داده است.

در نهایت باید گفت Sherlock Holmes Chapter One عنوانی است که فقط و فقط در صورتی که طرفدار پر و پا قرص این شخصیت کاراگاهی هستید و نسخه‌های قبلی این مجموعه را تجربه کردید و از آن‌ها راضی بودید احتمالا از این نسخه هم راضی خواهید شد. در غیر این صورت مطمئن باشید با عنوانی به شدت ناامید کننده و کلافه کننده مواجه می‌شوید.