از همان روز اول که Robocop Rogue City معرفی شد، حس خوبی نسبت به آینده این بازی نداشتیم. سازندههای بازی یعنی استودیوی Teyon همان تیمی هستند که در گذشته روی دو شوتر ضعیف لایسنسی دیگر یعنی Rambo و Terminator کار کرده بودند. از طرفی باید به این مسئله توجه داشت که تاکنون هیچ بازی ویدیویی نتوانسته به خوبی حس اولین فیلم از این مجموعه را شبیهسازی کند. تمام این دلایل باعث شده بود تا بعد از یک دمو قابل بازی ضعیف به این نتیجه برسیم که محصول نهایی احتمالا چیزی جز یک بازی درجه دو نیست.
بررسی ویدیویی را در یوتوب تماشا کنید
بعد از تجربه بازی Robocop Rogue City اما احتمالا دچار بحران هویتی میشوید. بازی پیش رو مطمئنا محصولی با کیفیت یا حتی خوب نیست اما سعی کرده تا خرابکاریهای خود در بسیاری از موقعیتها را با ظاهری جذاب و نوستالژی پنهان کند. رویکردی که در کمال تعجب بعضا با موفقیت دنبال میشود.
اگر فاجعه سال 2014 را کنار بگذاریم، با سهگانهای طرف هستیم که کار خود را در سال 1987 به بهترین شکل ممکن شروع کرد و با هر قسمت کیفیت خود را از دست داد. در فیلم سوم با فاجعهای روبرو بودیم که در آن روبوکاپ پرواز میکرد و با رباتهای سامورایی درگیر میشد. استودیوی Teyon اما برای داستان Robocop Rogue City به سراغ بازهای در میان قسمت دوم و سوم رفته. جایی که دنیای این مجموعه گسترش بیشتری پیدا کرده بود و دیگر با مشکلات یک داستان پیدایشی مواجه نبودیم. اینجا ما روبوکاپی سر و کار داریم که مبارزههای بزرگی را پشت سر گذاشته و حالا به چهرهای شناخته شدن در شهر تبدیل شده. با تمام این تفاسیر میبینیم که بازی به شکل واضحی نکات داستانی قسمت اول و دوم را با تغییرات جزئی بازگو میکند. از مبارزههای تکراری گرفته تا نکات داستانی همچون درگیری داخلی روبوکاپ و بحران هویتی که از ابتدا درگیرش بوده. سازندههای بازی عملا ترکیبی از قسمت اول و دوم را با کمی بهروزرسانی همراه کردهاند تا نه حرفی تازه برای گفتن داشته باشند نه خاطرات خوب گذشته را دست نخورده باقی بگذارند. بسیاری بر این تصور بودند که Robocop Rogue City از راه رسیده تا به نوعی اتفاقات قسمت سوم را به شکلی متفاوت رقم بزند اما بازی به شکل واضحی روایت را به سمت اتفاقات فیلم سوم هدایت میکند. با این حال سازندگان بازی در همین کلیت تکراری داستان، به سراغ نوعی متفاوت از روایت رفتهاند.
جالب است که نسخههای اخیر Deus Ex با الهام بسیاری از Robocop ساخته شدند و حالا Rogue City از آنها الگوبرداری کرده. بسیاری از بخشهای این بازی درست همانند Deus Ex Mankind Divided دنبال میشود. اینجا روبوکاپ برای دفعات وارد بخشی از شهر دیترویت میشود و میتواند به شکل آزادانه در این محیط به بررسی نکات مختلف بپردازد. هر بار که وارد این منطقه میشویم به جز ماموریتهای اصلی و داستانی، میتوانید به سراغ ماموریتهای جانبی رفته یا فعالیتهای دیگری را انجام دهید. چیزی شبیه به یک هاب که مراحل مخلتف بازی را به یکدیگر متصل کرده. در جریان این بخشهای گیمپلی، شاهد روایت داستانی به شکلی متفاوت هستیم. چیزی شبیه به بازیهای نقش آفرینی به شدت سبک که در هابها میتوانید با شخصیتهای مختلف صحبت کرده، فعالیتهای جانبی را انجام دهید و به شکل کلی شرایط را برای ارتقا شخصیت خود آماده کنید. در این مکالمهها بازی سعی کرده تا تمرکز اصلی خود را روی پرداخت شخصیتهای جانبی بگذارد. شخصیتهایی که یا از فیلمها به این بازی منتقل شدهاند یا به شکل اختصاصی مربوط به Rogue City هستند. هرچند رفت و آمدها، برخورد با شخصیتها و اطلاع از پسزمینهها آنها باعث میشود تا حدی در این دنیا غرق شوید اما بسیاری اوقات سازندگان بازی برای ایجاد خطهای ارتباطی به بیراهه رفتهاند. از جمله این موارد میتوان به برخی ماموریتهای جانبی بازی اشاره کرد. در جریان این ماموریتها پیش میآید که شما وارد محیطی جدید شده، با گروهی درگیر و نهایتا آنها را شکست میدهید. در برخی ماموریتهای جانبی دیگر اما وظایفی همچون پاسخگویی به شکایات مردم، باز کردن درب کمد و چک کردن فیوز برق برعهده روبوکاپ قرار میگیرد. بازی مدام سعی بر این دارد که موقعیتهای طنزی را پیرامون روبوکاپ ایجاد کند. سازندگان بازی به طور کلی سعی داشتهاند تا ریشههای طنز را همچون فیلمها در بازی هم قرار دهند. اشتباه آنها اما مربوط به نوع پیادهسازی این موقعیتهای طنز میشود. در فیلم شوخیهای مختلفی با سیاست، رسانه و وضعیت جامعه میشود. شوخیهایی که به خصوص در جریان اخبار خیالی داستان جای گرفتهاند. اینجا اما میتوان گفت روبوکاپ یک پای اکثر شوخیهای بازی است و همین موضوع با جدیتی که در دیگر بخشهای پرداخت شخصیت به کار رفته در تناقض شدیدی است. در طرف دیگر ماجرا باید به شخصیت منفی داستان یعنی وندل آنتونوفسکی (Wendell Antonovsky) اشاره کرد. کلارنس بادیکر، یکی از بزرگترین نقاط قوت داستان فیلم اول روبوکاپ بود و تا انتها توانست تا چالشهای بسیاری را در پرداخت شخصیت قهرمان اصلی ایفا کند. اینجا اما وندل آنتونوفسکی از آن دست شخصیتهایی است که لباس و ظاهر یک مغز متفکر شرور را در اختیار دارد اما در عمل یه کلیشه به تمام معناست.
بخش دیگری از Robocop Rogue City که بیشباهت به بازیهای نقش آفرینی نیست، گیمپلی است. در این قسمت با اینکه مغز استخوان بازی در مبارزات به شکل اول شخص شکل گرفته اما روبوکاپ سعی کرده تا درست همانند بازی قبلی Teyon از المانهای نقش آفرینی در بخشهای مخلتف خود استفاده کند. شخصیت اصلی در دو ساختار کلی ارتقا پیدا میکند. قسمت اول در قالب مهارتها معرفی شده و بعد از هربار ارتقا درجه میتوانید از میان گزینههای مختلف یکی را ارتقا دهید. بخش دوم اما تحت عنوان بردها (Board) شناخته میشود و شامل نقاطی است که به یکدیگر متصل هستند. شما میتوانید این بردها را با نقاط مورد نظر خود پر کرده و به ترکیبهایی برای ارتقا اسلحه اصلی روبوکاپ برسید؛ اسلحهای که به بهترین شکل ممکن در این بازی طراحی و ارتقا یافته. به واسطه قابلیتهای مختلفی که شخصیت اصلی در جریان بازی به دست میآورد میتوانید اسلحه اصلی خود را تبدیل به یک مسلسل نابودگر کنید که هیچ چیزی متوقفش نمیکند. از طرفی این فرصت برای شخصیت اصلی هم وجود دارد که به مرور قابلیتهای بیشتری را در اختیار بگیرد. از فلش کردن که هیچوقت به درستی کار نمیکند تا قابلیت صحنه آهسته که در جریان مبارزات بیتوقف بازی نمیتواند دردی دوا کند. سازندگان بازی برای رسیدن به فرمولی مناسب در جریان گیمپلی، تغیرات زیادی را روی قدرتهای شخصیت اصلی ایجاد کردهاند. با این حال دو نکته وجود دارد که به بهترین شکل ممکن از فیلمها به بازی منتقل شدهاند. اولی انتقال حس حرکت روبوکاپ در محیطهای مختلف و دومی حس تیراندازی با Auto 9 است. با اینکه در بازی شاهد حضور اسلحههای مختلفی دیگری هستیم اما هیچ چیزی نمیتواند جایگزین Auto 9 به عنوان یکی از شناختهشدهترین اسلحههای تاریخ صنعت سرگرمی شود. بعضا لحظاتی در جریان گیمپلی بازی وجود دارند که به خودتان آمده و متوجه میشوید که برای 10 تا 15 دقیقه است که در میان رگبارهای اسلحه روبوکاپ و دشمنهایی که به کیسه خون تبدیل میشوند، غرق شدهاید. بازی پیش رو با اینکه در جریان مبارزات بعد از مدتی تکراری میشود و در زمینه طراحی مراحل حرف خاصی برای گفتن ندارد اما توانسته تجربهای جذاب از حضور در نقش روبوکاپ را پیش روی شما قرار دهد.
با اینکه گیمپلی حاوی لحظات جذابی در نقش روبوکاپ است اما کارگردانی بازی دیگر بخشها را به شکل کلی نابود کرده. زمانی که بازی از گیمپلی خارج شده و به مکالمه با شخصیتی دیگر یا میانپرده منتقل میشود، انگار دو تیم متفاوت روی آن کردهاند. پرداخت سینمایی Robocop Rogue City در حد Fallout 3 فاجعه است. جایی که شخصیتها بدون هیچ انیمیشن مناسبی روبروی یکدیگر یا بیتفاوت در محیط قرار گرفته و دیالوگ رد و بدل میکنند. همین وضعیت درباره میانپردههای بازی هم صدق میکند. به شکل کلی به جز بخش مبارزات، نمیتوان انیمیشن خوبی در بازی پیدا کرد. حالا مربوط به صورت شخصیتها باشد یا حرکت کلی آنها در محیط. فراموش نکنیم که فیلم روبوکاپ دستپخت یک کارگردان اروپایی بود و به همین واسطه توانست تا لحظات به یادماندنی بسیاری را در سینما ثبت کند. اینجا اما بازی هیچ بویی از سینما یا نمای سینمایی نبرده و همچون اثری از نسل ششم کنسولهای خانگی گرافیک قدرتمند خود را به نمایش میگذارد. بله درست شنیدید. هرچه بازی در زمینه انیمیشن و کیفیت مدلسازی شخصیتها ضعیف عمل کرده، در بخش طراحی محیط و به شکل کلی جلوههای گرافیکی از بهترینهایی است که در سال 2023 منتشر شده. به لطف استفاده از آنریل انجین 5 شاهد محیطهای داخلی و خارجی جذابی هستیم که با نورپردازی فوقالعادهای همراه شدهاند. با اینکه بخش عمدهای از بازی با محیطی تکراری پر شده اما تغییر آب و هوا و وضعیت نورپردازی در آن باعث شده تا به هیچوجه گیمر از حضور در این محیط خسته نشود. گرافیک و طراحی محیطی شاید بهترین الگوبرداری از فیلم 1987 باشد که تا به امروز شاهدش بودیم. فضایی با دید آیندهنگرانه اما نزدیک به چیزی که امروز شاهدش هستیم.
سازندگان بازی سعی کردهاند تا در تمامی لحظات بازی همچون تکه کلامها یا حتی شکل رانندگی روبوکاپ یک جشن نوستالژی به پا کنند. هر بخشی از بازی را که نگاه کنید در آن میتوانید یک نکته نوستالژی پیدا کنید. با این حال دید تک بعدی باعث شده تا بسیاری از نشانهها با روایتی امروز همخوانی نداشته باشد. فراموش نکنید که قسمت اول این مجموعه نقدی بود بر دولت رونالد ریگان و سیاستهای خصوصیسازی او در آمریکا که به شکل مستقیم به Rogue City منتقل شدهاند و شاید سنخیتی با آنچه امروز شاهدش هستیم نداشته باشند. در نهایت باید به موسیقی هم اشاره کرد که بازی ضعیفترین رویکرد ممکن را نسبت به آن دارد. تم فراموشنشدنی روبوکاپ در این بازی هم حضور دارد اما سازندگان بازی مشخص نیست به چه دلیلی از یک ریمیکس متفاوت آن استفاده کردهاند. عجیبتر از آن اینکه این موسیقی به جز منو اصلی تنها در یکی از ماموریتهای بازی پخش میشود. در دیگر بخشها عملا چیزی به نام موسیقی وجود ندارد و به هیچوجه نمیتواند انتظارات موجود را برآورده کند. Robocop Rogue City بهترین بازی ساخته شده براساس این مجموعه است. جایی که شما برای لحظاتی میتوانید لذت کنترل روبوکاپ را تجربه کنید اما به سرعت متوجه میشوید که مشکلات زیادی برای رسیدن به نتیجه ایدهآل وجود دارد.
امتیاز بازیسنتر - 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: طراحی فوقالعاده اسلحه اصلیکیفیت خوب طراحی محیطهای شهرینورپردازی قدرتمندتیراندازی در بازی حس خوبی را منتقل میکندسیستم خوب ارتقا اسلحهنقاط ضعف: طراحی فاجعه برخی ماموریتهای جانبیاستفاده از طنز در موقعیتهای اشتباهطراحی مراحل تکراریپرداخت ضعیف شخصیت منفی داستانداستان حرف خاصی برای گفتن نداردکارگردانی ضعیف میانپردههای سینماییموسیقی کلیشهایاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است