استودیوی Arkane در طول یک دهه اخیر بیشتر به واسطه خلق بازیهایی همچون Dishonored و Prey شناخته میشود و هر وقت از این تیم اسمی به میان میآید، باید منتظر عنوان مهم و تاثیر گذاری باشیم. درست مانند دو سال قبل که Deathloop توجه بسیاری از گیمرها را به سمت خودش جلب کرد و اصحاب رسانه هم به آن روی خوشی نشان دادند. بازی RedFall جدیدترین عنوان آرکین به حساب میآید که میخواهد از فرمول آشنای عناوین مشهور این استودیو فاصله بگیرد و تجربه متفاوتی را برای بازیکنان رقم بزند.
برای تماشای بررسی ویدیویی در یوتوب کلیک کنید
پیش از شروع بررسی بازی بیایید یک سوال مهم را مطرح کنیم: ردفال با چه هدفی ساخته شده و آیا اثر منحصر به فردی محسوب میشود؟ این دقیقا همان سوالی است که گیمرها هنگام نمایش اولین تریلر از ردفال در ذهنشان نقش بست؛ اثری که بیش از هر چیز تمرکزش را روی تجربه تیمی گذاشته و چهار نفر را به جنگ با ومپایرها میفرستد. پیش از ردفال آثار دیگری مانند Left 4 Dead و Back 4 Blood هم در مسیر مشابهی قدم گذاشته بودند پس ساخته جدید آرکین کار بسیار دشواری را برای دیده شدن پیش رو داشت.
همانند ساختههای پیشین آرکین، این عنوان هم داستان را در اولویت قرار داده و تلاش میکند تا آن را به شکل مناسبی روایت کند. داستان از جایی آغاز میشود که عدهای از ومپایرها به جزیره ردفال حمله کرده و با کشتن بقیه مردم شهر، وضعیت اصطراری ایجاد میکنند. قهرمانهای داستان که ابتدا قصد فرار از جزیره را دارند، با جادوی خاص ومپایرها، در این شهر گرفتار میشوند و از این لحظه تصمیم میگیرند تا نسل آنها و حامیانشان را از بین ببرند. داستان شروع مناسبی دارد و ترغیب میشوید تا حوادث را تعقیب کنید؛ هرچند که در ادامه، تیم سازنده داستان را به طور کامل فراموش کرده و از مسیر اصلی روایت آن خارج میشوند، به شکلی که بازیکنان را در جزیره رها میکنند تا به انجام کارهای تصادفی بپردازند و یا فرقههای مختلف ومپایرها را نابود کنند. ردفال به خوبی از پتانسیلهای داستانی خود استفاده نمیکند و این مورد برای تیمی که در بازیهای اخیر خود به خوبی از پس روایت داستان برآمده بود، عجیب به نظر میرسد.
در ابتدای بازی، بازیکنان میتوانند از بین چهار شخصیت که هر کدام از آنها دارای قدرتهای فوق بشری و قابلیتهای متنوع هستند، یکی را انتخاب کنند، اما بازی زمان لازم را برای تعریف منشا قدرت آنها و چگونگی به دست آوردنشان در نظر نگرفته است. برای مثال یکی از شخصیتهای بازی به نام جیک میتواند یک اسنایپر روح مانند خلق کند و از گلولههای ارواح برای آسیب زدن به دشمنان بهره بگیرد، ولی بازی هیچ توضیحی درباره اینکه او بقیه چگونه صاحب چنین قدرتی شدهاند، حرفی نمیزند. این در حالی است که برای Dishonored یک فصل مجزا به صورت کامل به معرفی آوتسایدر و قابلیتهای فرا بشری شخصیتهای اصلی اختصاص داده شده بود.
متاسفانه درست در ابتدای بازی، ردفال از بازیکنان یک اتصال پایدار و دائمی به اینترنت میخواهد، صرف نظر از اینکه بازی به هیچ ویژگی آنلاینی وابسته نیست. یک بازیکن میتواند بدون آن که از دوستان خود کمک بگیرد و یا وارد گروه دیگران شود، به راحتی بازی را تمام کند. تصمیم اشتباه تیم سازنده سبب شده تا بارها به دلایل مختلف از بازی بیرون بیافتید و این در حالی است که اگر در میانه ماموریت باشید، تمام پیشروی خود را از دست میدهید که این مورد میتواند به تنهایی شما را از تجربه ردفال منصرف کند. تمام کاری که در طول بازی باید انجام دهید، این است که ماهیت حمله خون آشامها را بررسی کنید، گروهی از همنوعان خود را زنده نگه دارید و به فرار از جزیرهای که در آن گیر افتادید، امیدوار باشید. بازی فضای تاریکی دارد تا کمی از محیط اطراف خود بترسید و همه چیز را جدی بگیرید زیرا علاوه بر شما و گروهی که همراهیتان میکند، جان غیر نظامیها هم در خطر است. با این حال طراحی لباسهای بازی از این منطق پیروی نمیکند و به شکل عجیبی این دو با یکدیگر همخوانی ندارند. ممکن است عجیب باشد ولی بهترین لباس بازی در واقع همانی است که از ابتدا در اختیار دارید و بازی را با آن آغاز میکنید. شما میتوانید لباس شخصیت خود را به یک آتش نشان، لباس اداری و به دلایل نامعلومی به لباسهای خزدار حیوانات (گرگ و خرگوش) تغییر دهید. این لباسها فضاسازی بازی را بیش از جدی بودن، به یک کمدی درجه دو تبدیل میکند.
RedFall حتی از منطق خودش هم پیروی نمیکند و این موضوع از همان ابتدا مشخص میشود. در ابتدا بازی از طریق کاتسین که صرفا اسلاید است، به شما میفهماند که خون آشامها در برار خورشید مقاوم نیستند و نور آن باعث سوختن پوستشان میشود بنابراین خون آشامها تنها در شب حمله میکنند؛ اما زمانی که بازی آغاز میشود، خون آشامها در برار خورشید مصون هستند زیرا نور آن به دست یک خون آشام بزرگ پوشانده شده است و میتوانید با انواع مختلف خون آشامها و بدون توجه به چرخه روز و شب در سرتاسر بازی مواجه شوید. در ادامه و برای حل این مشکل، بازی نور و سلاحهای UV (فرابنفش) را برای کشتن و محافظت از خانهها در شب معرفی میکند، زیرا نور UV باعث سوختن پوست خون آشامها و مرگ آنها میشود. تا اینجای کار به نظر میرسد که بازی یک استراتژی مناسب برای شما در نظر گرفته است، اما میتوانید خونآشامها را در طول روز در و حال قدم زدن در اطراف خانههای امن، عبور از نورهای UV بدون کوچکترین مشکل و حمله به دیگران پیدا کنید.همانطور که میبینید، منطق آخرین چیزی است که سازندگان به آن فکر کردهاند؛ پس در ردفال به دنبال چنین مواردی نگردید زیرا قوانین وضع شده، صرفا جنبه تئوری دارند.
بازی در بخش دیالوگ شخصیتهای اصلی و همچنین شخصیتهای غیر قابل بازی یا همان NPC بسیار ضعیف عمل کرده است. دشمنان در اکثر مواقع تنها پنج خط جمله را در طول بازی تکرار میکنند و این در حالی است که حداقل هفت نوع «آه کشیدن» در نحوه ادای دیالوگها وجود دارد. شما میتوانید در زیرنویس بازی اشکال مختلف «آه کشیدن» مانند «آه کشیدن عصبانی»، «آه کشیدن بی حوصله»، «آه کشیدن خسته» و «آه کشیدن رنجیده» را در بازی ببینید و بشنوید و در نهایت به این فکر بیافتید که آیا وجود این تعداد «آه کشیدن» در بازی ضروری است در حالی که هیچ دیالوگ واقعی برای تعامل شما و NPCها در بازی وجود ندارد.
سیستم لوت بازی آن طور که باید، به شما پاداش نمیدهد. طبیعتا میتوانید سلاحهای مختلف، مهمات و ارزهای رایج بازی را جمع آوری کنید اما ارزش گذاری جنسها کمی عجیب است. شما میتوانید حلقه ازدواج، گردنبند طلا و اقلامی از این دست را به ارزش 50 سکه غارت کنید در حالی که با برداشتن خرسهای عروسکی، دستمال توالت و بطریهای سفید کننده میتوانید بیش از 75 سکه و با برخی اقلام بیمصرف دیگر تا 150 سکه به دست آورید. از آنجایی که پیشتر گفتم، منطق وجود ندارد، این مورد هم چندان عجیب نیست و به سیستم شلخته ردفال میآید.
بازی هیچ امکانی را برای ارتقای سلاحها در اختیار شما نمیگذارد که این مورد به شدت آزار دهنده است. اگر یک سلاح افسانهای (legendary) را به طور شانسی به دست آورید، تنها زمانی قادر به استفاده از آن هستید که در سطح مورد نظر سلاح قرار داشته باشید و وقتی سطح شما بالاتر از سلاح مورد نظر برود، بازی شما را مجبور میکند تا سلاح مورد نظر را کنار بگذارید و از چیزی استفاده کنید تا با سطح یا لول شما همخوانی دارد.
هوش مصنوعی در ردفال بیشتر شبیه به یک شوخی بیمزه از سمت سازندگان است. به جرات باید گفت که سطح هوش مصنوعی دشمنان به حدی پایین است که احساس میکنید در مقابل دوربین مخفی قرار گرفتهاید. دشمنان بازی به حدی ابله هستند که از یک جا به بعد دوست دارید به رفتار آنها بخندید. بسیاری از آنها پس از ضربه خوردن و تا زمانی که بمیرند، هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهند. بعضی از آنها ثابت میمانند و برخی دیگر بدون توجه به شما برمیگردند و به پرسه زدن در دنیای بازی مشغول میشوند. شما میتوانید دشمنانی را که به شکل گروهی حرکت میکنند، با یک تفنگ تک تیرانداز به راحتی از بین ببرید و این در حالی است که در آن گروه، هیچکس واکنشی نشان نمیدهد. در ابتدا ممکن است این موضوع شما را عصبی کند اما از یک جا به بعد دوست دارید تا سطح حماقت هوش مصنوعی را به چالش بکشید. به عنوان مثال اگر یک خون آشام به سمت شما حمله کند و در این حین، پشت یک ماشین بایستید، او ماشین را دور نمیزند تا با شما مبارزه کند؛ در عوض میایستد و برایتان آنقدر رجز میخواند تا خسته شوید و با یک تیر خلاصش کنید.
به جز تفاوتهای ظاهری، تقریبا هیچ فرق دیگری بین یک خون آشام معمولی و یک نمونه قدرتمندتر وجود ندارد. به استثنای چند مورد، از بین بردن دشمنان معمولی و الیت، یک میزان مهمات میخواهد و در طول بازی بارها از خودتان میپرسید که اصلا آرکین موقع ساخت، تیمی به نام کنترل کیفیت داشته است یا خیر!
زمانی که پشت سر دشمنان قرار بگیرید، خاموش و روشن کردن چراغ قوه کوچکترین تاثیری در رفتار آنها ایجاد نمیکند. اجاره بدهید تا انتظارتان را از این هم پایینتر بیاورم؛ شما میتوانید از پشت گوش آنها شلیک کنید ولی آنها باز هم به روی خودشان نمیآورند. در طول بازی بارها احساس کردم که هوش مصنوعی بازی اعتصاب کرده و نمیخواهد درست عمل کند. به چراغ قوه اشاره کردیم، بد نیست به این مورد هم بپردازیم که دشمنان و همچنین برخی از اشیا سایه ندارند و خاموش و روشن کردن چراغ قوه به سمت آنها باعث ایجاد هیچ سایهای نمیشود. RedFall مملو از مشکلات بصری است، از LOD (سطح جزئیات) که به درستی بارگذاری نشده و یا بد قرار گرفته تا مشکلات کولیژن که باعث بیرون افتادن بازیکن از محیط بازی میشود، دست به دست یکدیگر دادهاند تا محصول پیش روی ما به یک اثر درجه سوم تبدیل شود.
در آخر، ممکن است برخی از بازیکنان با پشت سر گذاشتن تمام مشکلات ذکر شده، باگها، گلیچها، خطا و بیرون افتادنهای پیاپی از سرور بازی همچنان از ردفال لذت ببرند، اما بازی هنوز آماده نیست و به یک تا دو سال زمان نیاز دارد تا تمام مشکلاتش بر طرف شود. تاخیرهای زیاد هم نتوانست جدیدترین ساخته استودیوی آرکین را از جهنمی که امروز دچارش شده، نجات دهد. بیراه نیست که بگوییم ناامید کنندهترین بازی سال ۲۰۲۳، همین ردفال است.
امتیاز بازیسنتر - 5
5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: زمانی که تمام مشکلات بازی برطرف شود، ردفال میتواند یک بازی سرگرم کننده باشدنقاط ضعف: هوش مصنوعی ضعیفوجود انواع مشکلات فنی از جمله باگ و گلیچاز دست رفتن پیشرفت بازیکن با کوچک ترین خطای اتصال اینترنتمنطق داستان بازی بارها زیر سوال میرودسیستم لوت غیر منطقیمشکلات بارگذاری داخل بازیاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است