بازی Poison Control، ساختهی جدید استودیو Nippon Ichi Software، یکی از آن بازیهای عجیب و متفاوتی است که حتی میتواند در نگاه اول با تریلرهایش این خاص بودنش را نشان بدهد. تاکنون به دفعات زیاد و به شکلهای مختلف جهنم یا موجودات جهنمی را در بازیهای ویدیویی دیدهایم ولی جهنم Poison Control کاملاً متفاوت است. به هر حال همیشه این فرصت را پیدا نمیکنید که جهنمی با رنگ غالب صورتی ببینید که شخصیتهای دوستداشتنی و بامزهای در آن وجود داشته باشد! همین مورد بهتنهایی میتواند ما را برای این بازی کنجکاو کند. با این حال، مانند همیشه مهم این است که تا چه اندازه بعضی از این ایدههای جذاب بازی بهدرستی پیادهسازی شدهاند.
Poison Control یک بازی تیراندازی سومشخص است که المانهای جزئی از نقشآفرینی هم در آن دیده میشود و توسط Nippon Ichi Software توسعه یافته است و NIS America آن را برای پلیاستیشن 4 و نینتندو سوییچ منتشر کرده است.
هرچند هیچکدام از بخشهای Poison Control در بهترین حالت خود قرار ندارند اما بهراحتی میتوان گفت که داستان و نویسندگی بازی بهترین عنصر بازی است که میتواند انگیزهای را برای ادامه دادن آن فراهم کند. داستان بازی با ابهام فراوانی شروع میشود اما رفتهرفته و با پیشروی در بازی معماهای بیشتری از جهان اثر و اینکه چرا در آن گیر افتادهاید، برملا میشود. جهنم بازی تشکیلشده از توهمات تیره و تار انسانها است. این توهمات که هم از انسانهای زنده و هم از انسانهای مرده به وجود میآید، موجوداتی به نام Klesha را تشکیل میدهد. اگرچه ابهامات شما در اوایل کمی زیاد است اما مأموریتتان مشخص است. بدن شما در ابتدای بازی توسط دختری به نام Poisonette تسخیر میشود و شما در قالب دو روح از یک بدن استفاده میکنید. با این حال، در مسیر پیشروی داستان این دو روح به همدیگر نیازمند خواهد بود و برای از بین بردن توهم افرادی که در جهنم گرفتار شدهاند، به هم کمک میکنند.
داستان بازی Poison Control پتانسیل خوبی دارد و حتی نویسندگی آن هم تا حدی میتواند آن را جذاب کند و گاه با شوخیهای مناسبش نظر مخاطب را تا حدی به خود جلب کند. با این حال روند آن میتوانست شکل بهتری پیدا کند و ماجرای اصلی بیشتر در اواخر بازی قوت میگیرد. در این میان چیزی که همیشه توجه شما را جلب میکند، جذابیتهای شخصیتهای بازی از جمله Poisonette است که میتواند بعد از مدت کوتاهی به تیپ شخصیت مهربان دوستداشتنی انیمهای تبدیل شود و صمیمیتی با او پیدا کنید. نکتهی مهم دیگر صداپیشگی کامل این شخصیتها است که در نزدیک شدن با آنها تاثیرگذار است. با این وجود، بخش عمدهای از داستان بازی به خرده روایتهایی برمیگردد که به هرکدام از جهنمهای مختلف بازی (که با نام Belles’ Hells شناخته میشوند) مرتبط است. هرکدام از این جهنمها مربوط به فرد خاصی است و ماجرای منحصربهفرد خود را دارد. فریب ظاهر شوخوشنگ بازی را نخورید بعضی از این ماجراها سرگذشتها تاریک و ناگواری را روایت میکنند. تنوع این روایتها زیاد است و نوع روایت آنها هم در نوع خود جالب کار شده است. البته، همین تنوع زیاد و مکرر بودنشان شاید باعث شود که همهی آنها در خاطرتان نمانند اما به هر حال مهم این است که بعضی از آنها بعد از بازی همچنان میتوانند در خاطرتان بماند و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
تنوع این ماجراهای مختلف در هر Belles’ Hell، در طراحی محیط هم نمود پیدا کرده است اما مشکل اصلی این است که این تنوع در داستانهای هر مرحله پیوستگی خاصی با گیمپلی ندارد و از پتانسیل آن در ساختار گیمپلی بازی استفاده نشده است. هستهی اصلی گیمپلی از دو بخش تیراندازی و تصفیه یا همان پاکسازی جهنم از این توهمات مضر و سمی تشکیل شده است. از پتانسیل تنوع داستانی میان هر مرحله استفاده نشده و ساختار گیمپلی تقریباً روند یکسانی دارد که در طول زمان میتواند تکراری شود. این در حالی است که در صورت طراحی بهتر مراحل سازندگان میتوانستد شیوههای خلاقانهتری را برای هر مرحله یا حداقل مراحل بیشتری استفاده کنند. این کار میتوانست حتی در تأثیرگذاری بیشتر ماجرای هر مرحله هم نقش داشته باشد.
بخش تیراندازی بازی Poison Control پیادهسازی درستی ندارد و حتی کنترل آن گاهی میتواند نامناسب باشد. از آنجایی که بخش زیادی از گیمپلی به تیراندازی مربوط است، این ضعف کاملاً نمایان است و میتواند کمی توی ذوقتان بزند. البته تنوع سلاحهای مختلف بازی که هرکدام از آنها منحصربهفرد هستند، میتواند کمی این موضوع را تلطیف کند. سلاحهای مختلف با قدرتها و تیرهای گوناگون تلاش نسبتاً خوبی بوده که در بخشهای روند بازی را بهتر کند. همچنین با به دست آوردن امتیازهای مختلف میتوانید این سلاحها را ارتقا دهید و استفاده از آنها را لذتبخشتر کنید. البته، ارتقاهایی برای کارکرد کلی شخصیت اصلی هم وجود دارد، هرچند کمی محدود است.
از آنطرف، پایهی دیگر گیمپلی یعنی تصفیه سازی توهمات که از طریق Poisonette انجام میشود، طراحی بهتری دارد و میتوانم بگویم این عمل در بازی سرگرمکنندهتر و بهتر از تیراندازی پیادهسازی شده است. بهخصوص با در نظر گرفتن این موضوع که این اقدام پاداشهای دیگری را هم به بازیکن میدهد. اگر سموم دور یک Klesha را پاکسازی کنید، علاوه بر عمل پاکسازی آسیبی هم به دشمنانی که در آن منطقه پاکسازیشده وجود دارند، وارد میکنید. در کنار اینها، این اقدام باعث میشود تا مقداری از خط سلامتی شما هم پر شود. مجموع این پاداشها، پیادهسازی این مکانیک را بهتر کرده است و آن را نسبت به تیراندازی جالبتر ساخته است. هرچه بیشتر در بازی پیشروی میکردم، ترجیحم برای انجام این کار نسبت به تیراندازی بیشتر میشد.
این دو مکانیک در همهی مراحل وجود دارد اما در بعضی از مراحل یا بخشهای بازی فقط یکی از این مکانیکها برای پشت سر گذاشتن بازی کافی است. برای مثال، ممکن است برای اتمام یک مرحله نیاز داشته باشید که فقط 80 درصد از محیط مسموم آن جهنم را پاکسازی کنید. این موضوع شاید در نگاه اول چندان چیز عجیبی به نظر نرسد اما نتیجهای را به همراه میآورد. با توجه به اینکه ساختار کلی بازی میتواند تکراری شود، وقتی فقط این مأموریت برای اتمام مرحله تعیین شود، بازیکن از همان ابتدا میتواند بدون در نظر گرفتن مکانیک تیراندازی و صرفاً با تکیه بر مکانیک دیگر مأموریت را انجام دهد. این میتواند باعث شود که احساس هماهنگی و پیوستگی میان این دو مکانیک کمرنگتر شود. این در حالی است که شخصیت اصلی و Poisonette دو روح در یک جسم هستند و اینگونه میتواند تأثیر این همکاری کمتر پیدا شود.
طراحی محیط بازی Poison Control و همچنین طراحی شخصیتها بهخصوص در حالتی که داستان به سبک رمانهای تعاملی روایت میشود، بسیار زیبا است و حتی در دوستداشتنیتر کردن شخصیتها هم نقش داشته است. هرچند اغراقهای غیرضروری در طراحی بعضی شخصیتها و البته انیمیشنهای آنها صورت گرفته که بهتر است به جزییات آن ورود پیدا نکنم! با وجود طراحیهای خوب، گرافیک فنی بازی واقعاً منسوخ شده است و چیزی نیست که بتواند توجه شما را به خود جلب کند.
بازی Poison Control تلاش قابلاحترام و ایده و مضمونی جالب است که به خاطر مشکلات ساختاریاش ناکام مانده است. با وجود ضعفهایش، این اثر دوباره تلاش همیشگی این استودیو را در خلق بازیهای متفاوت نشان میدهد. داستان بازی و نویسندگی آن میتواند کنجکاویتان را برانگیزد و شما را مشتاق کند اما این پیادهسازی مکانیکهای گیمپلی بازی است که اثر را عقب راندهاند و آن را از رسیدن به پتانسیلهای بالاترش جلوگیری کردهاند.
امتیاز بازیسنتر - 6
6
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: ایدهی پاکسازی توهمات از جهنم جذاب و پاداشدهنده است داستان و نویسندگی آن تنوع سلاحها شخصیتهای بامزه و شوخطبعی آنها نقاط ضعف: روند تکراری گیمپلی و مکانیک تیراندازی بد گرافیک منسوخشده پیوستگی بیشتر میان داستان و گیمپلی میتوانست در جذابیتهای بازی نقش بسیاری بگذارد این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است