چند ساعت و یا شاید دقیقتر بگوییم، ده ساعت اول تجربهی بازی Payday 3 شگفتانگیز است. البته اگر خوششانس باشید. خوششانس بودن اینجا به معنای برنخوردن به انواع مشکلات فنی کوچک و بزرگی است که سرورهای بازی با آن دست و پنجه نرم میکنند. اگر این مشکلات سر راهتان قرار نگیرند، گانپلی ساختهی جدید استاربریز مسحورتان خواهد کرد. یک اثر مهندسیشده، خوشساخت و شدیدا کاربرپسند (User-Friendly) که ساخته شده تا صدها ساعت مخاطبش را درگیر کند. البته ای کاش این گانپلی درجهیک و خوشساخت، برای موفقیت Payday 3 کافی بود و مشکلات بازی تنها به همان مشکلات فنی سرورها خلاصه میشد.
تعویض عجیب برای تیم برنده
عنوان Payday 3 همچنان لقب یک شوتر شبیهساز سرقت را به دوش میکشد و با وجود ضعفهایی که در «شبیهسازی» دقیق چنین عملیاتهایی دارد، تجربهای قابل تامل را به مخاطب ارائه میدهد. تعداد سناریوها و عملیاتهای بازی از ۱۰ به ۸ کاهش پیدا کرده، اما با این حال کیفیت طراحی و پرداخت هر کدام از آنها بالاتر از چیزی است که در نسخههای پیشین به یاد میآوریم. اگر به دنبال داستان و روایت هستید، نسخهی سوم همان چیزی است که همیشه از سری به یاد میآوریم: بدون پیچیدگی، مستقیم و البته بیش از حد اغراقشده و هالیوودی. اضافه شدن دو عضو جدید به گروه همیشگی دزدان Payday نیز با وجود تفاوتهای جالب ظاهر هر دو شخصیت، آنچنان تغییر ملموسی نیست و عمقی به گیمپلی و قصه اضافه نمیکند. اگرچه اضافه شدن تمهایی چون رمزارزها در طراحی ماموریتها و تاثیرپذیری از مکانیکهای جدید در گیمپلی تا حدی بازی را متنوعتر میکند؛ اما Payday 3 همان محصول قدیمی است. همان محصول با این تفاوت که یکی از نقاط قوت نسخههای پیشین را به نقطهی ضعف تبدیل میکند: سیستم پیشرفت و آپگرید.
گویا نقل مکان از واشنگتن به نیویورک، تنها تغییری نبوده که استاربریز بعد از حدود یک دهه در نسخهی سوم محصول خود ایجاد کرده است. به لطف سیستم جدید آپگریدها و پیشرفت بازی، دیگر مهم نیست شما چهطور از بازی کردن Payday 3 لذت میبرید. مهم این است که سازندگان چه تصمیمی برایتان گرفتهاند و آنها دوست دارند با چه چالشهایی امتیاز بگیرید و به واسطه این امتیازها، از بین مهارتهای پیشنهادی بازی که فرمی کلاسگونه به خود گرفته، یکی را برای پیشرفت انتخاب کنید. بازی دقیقا در همان چالهای افتاده است که ماهها پیش استودیو 343i با هیلو اینفینیت گرفتارش شده بود. محدود کردن تجربه بازیکن برای پیشرفت در بازی به چالشهای از پیش تعیینشده نهتنها آزادیعملی که از این مجموعه میشناختیم را زیر سوال میبرد؛ بلکه عملکرد و تعامل بسیاری از بازیکنان در بازی آنلاین (بخوانید تنها حالت قابل بازی) را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. بازی کردن و تجربه معمول Payday 3 حتی در بهترین دستها هم بدون به پایان بردن چالشهای تعیینشده توسط بازی، با جایزهی بسیار کمی همراه است و به راحتی گیمر را در همان ساعات ابتدایی دلسرد میکند.
افقی روشن در دل تاریکی
اشاره کردیم که شاید تعداد سناریوهای بازی کمتر شده باشد؛ اما همچنان کیفیت و از همه مهمتر ارزش تکرار آنها از بهترین نمونههایی است که در بین شوترهای اول شخص آنلاین کو-آپ پیدا خواهید کرد. مهمترین عامل در این مسیر هم مکانیکهای جدیدی است که به بازی اضافه شدهاند. حالا دیگر میتوان روی انتخابهای مخفیکاری بیشتر مانور داد و یا حتی با ترکیب آن با ماسکهای مخوف دزدان داستان (ترکیب اکشن و مخفیکاری؛ زیرا تا وقتی ماسک نداشته باشید، مکانیکهای اکشن محدودتر هستند)، یک تجربهی سریع و در عین حال مرگبار برای قربانیان دزدی ساخت. شاید هم دوست داشته باشید چند نفری را گروگان بگیرید و برای وقت خریدن با پلیس معاوضهشان کنید. حتی استفاده از گروگانها به عنوان سپر انسانی نیز با وجود سادگی مکانیک، عمق زیادی به تجربهی بازی اضافه میکند و در درجات سختی بالا با توجه به واکنش دشمنان به این اقدام، سرنوشتساز خواهد بود.
سازندگان بهجای آنکه با محتوای بیشتر و عمیقتر به دنبال سرگرم کردن مخاطب و ارائهی تجربهای جدید باشند، سعی کردهاند تا صرفا رسیدن به هر جنسی از پیشرفت را دشوارتر و محدود به چالشهایی کنند که خود میپسندند و یا برای چرخهی بازی خود (بخوانید بیشتر بازی شدن توسط کاربران) به آن نیاز دارند. این تجربه و سیستم پیشرفت برای عنوانی که میلیونها نفر سالها آن را تجربه کردهاند و صدها ساعت از عمرشان را در لابیهایش گذراندهاند، بیشتر یک توهین است تا قدم رو به جلو.
مثلث نابودی و مسیر طولانی رستگاری
تصور کنید بعد از نزدیک به ده دقیقه انتظار در لابی، وارد یک سناریو دزدی شدید. در این سناریو، هیچ یک از همتیمیهایتان قصد ندارد از شیوههای تعامل (متن، صدا و …) استفاده کند و کارتان دو چندان دشوار خواهد بود؛ زیرا تقریبا هیچ یک از چهار دزد نمیدانند که میخواهند کدام سناریو را پیش ببرند. درست زمانی که فکر میکنید مجموع انتظار و همتیمیهای بد و یا ناآشنا به بازی و ناهماهنگی با آنها قرار است آخرین گزینههای لیست بدشانسیتان باشد، بازی یک برگ جدید رو میکند: قطع شدنهای گاه و بیگاه از سرور بازی و جایگزین شدن دیگر بازیکنان با هوش مصنوعی و Botهایی که تقریبا هیچ فعالیتی بهجز ایستادن و هر از گاهی تیر زدن نمیکنند! اگر از اینها جان سالم به در ببرید، تازه به چالشهایی میرسیم که نمیگذارند آنطور که باید از بازی لذت ببرید و همواره سعی میکنند تا به شیوه بازی کردنتان جهت بدهند.
اگرچه جزئیات طراحی محیطها، ضرباهنگ موسیقی و صدای سلاحها اجرای قابل قبولی دارند؛ اما Payday 3 حتی در زمینه گرافیکی نیز چندان آش دهنسوزی نیست. استفاده از آنریل انجین ۴ و البته وعدهی مهاجرت به نسخهی پنجم این موتور گرافیکی قدرتمند، از جمله انتخابهای هوشمندانه استاربریز در مسیر توسعه بازی بودهاند. انتخابی که سبب شد تا نسخه نسل هشتمی بازی – به عقیدهی نگارنده بهدرستی – از برنامههای سازندگان حذف شود و تمرکز روی پلیاستیشن ۵، اکس باکس سری اکس/اس و رایانههای شخصی باشد. با این وجود و با وعدهی نسل نهمی بودن گرافیک، باز هم با یک اثر متوسط حتی برای این ژانر مواجه هستیم. سلاحها، ظاهر دزدها، محیطهای سرقت و موارد از این دست، در نگاه اول کیفیت قابل قبولی دارند؛ اما هر چه بیشتر به دیگر جزئیات نگاه میکنید، بیشتر ضعفهای بازی به چشم میآیند. از مشکلات انیمیشن NPCها در هنگام برخورد یا رد شدن از کنار آنها گرفته تا هدف بصری (Visual Target) کلی بازی که معمولی و نهچندان هیجانانگیز است. شاید اگر همه چیز یه کم پر زرق و برقتر بود، تحمل مشکلات سادهتر میشد و رغبت بیشتری برای تجربه بازی پیدا میکردیم.
بازی Payday 3 با سه مشکلی دست و پنجه نرم میکند که هر یک به تنهایی برای زمینگیر کردن نامهای بزرگتر از این عنوان نیز کافی به نظر میرسند. با این حال الماسی پشت این مشکلات و در دل گانپلی درجه یک بازی و ارزش تکراری بالایش نهفته است که اگر به آن توجه شود و سازندگان به خوبی به پشتیبانی از آن بپردازند، باری دیگر میتوان شاهد یکی از موفقترینهای مالتیپلیر در چارتهای پلتفرمهای مختلف بود. تا آن زمان و با آنچه در دست داریم، بهتر است کمی برای تجربه Payday 3 منتظر بمانید و یا حداقل آن را از طریق سرویس اشتراکی گیمپس تجربه کنید. فراموش نکنید که محصول کنونی شاید به شکل رسمی عرضه شده باشد، اما فاصلهی قابل تاملی تا کامل شدن دارد. شاید بیش از ۱۲ ماه فاصله.
بازیسنتر - 6
6
بازیسنتر
نقاط قوت: گانپلی کمنظیر و پولیششده سناریوهای با ارزش تکرار بالا گزینههای مخفیکاری معنیدار همچنان بهترین انتخاب برای دوستداران سناریوهای سرقت نقاط ضعف: مثلث مشکلات فنی و سروری سیستم بد و غیر منطقی پیشرفت و آپگریدها در کنار محتوای محدود بالهای پرواز سومین ساخته استاربریز را قیچی میکنند این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است