آخرین باری که در نقش یک سامورایی در یک بازی ویدئویی قرار داشتیم را به خاطر دارید؟ زمانی که دوران اوج عناوین شرقی با فضا و اتمسفر ناب ژاپنی توانسته بودند لحظات به یادماندنیای را برای دوستاران این سبک از بازیها رقم بزنند. اما میتوان گفت که کمکم این اتمسفر ناب و دوست داشتنی در حال فراموشی بود که خوشبختانه استدیو خوشسابقه «Team Ninja» با معرفی و ارائه عنوان جدید خود«Nioh»، بار دیگر این سبک از بازیها را زنده کرده و توانست مخاطبین زیادی را که سالها در عطش همچین عنوانی در انتظار بودهاند به وصال برساند. بازی Nioh از جمله عناوینی است که پروژه ساخت آن مدتها به طول انجامید و از این رو باید دید که آیا توانسته است انتظارات را برآورده سازد یا خیر. پس با ما در نقد و بررسی آخرین ساخته استدیو «Team Ninja» از دیدگاه بازیسنتر همراه باشید.
ساموراییها مردمان شرافتمند و مبارزان قدرتمندی هستند که به اصول و قواعد خاص و منظمی پایبند بودهاند و به واسطه همین اصول و قواعد منظم خود به شهرت جهانی دست یافته و مشتاقان و طرفداران بسیار زیادی را در نقاط مختلف دنیا جذب و شیفته خود کردهاند. Nioh داستانی تاریخی را روایت میکند. زمانی را که اربابان محلی در ژاپن قدرت را به دست گرفتهاند و جنگهای داخلی بین اربابان و بزرگان آن دوره شکل گرفته است. بازی داستان مردی از غرب سفر کرده با نام «ویلیام آدامز» که برای به دست آوردن سنگهایی ماورایی به نام «آمریتا» به ژاپن آمده است را روایت میکند که به واسطه علاقه و شیفتگی که به منش و سبک ساموراییها پیدا کرده، خود نیز به یک سامورایی تبدیل شده و برای جستجوی آمریتاها وارد ماجرایی طولانی و پرفراز و نشیب میشود. یکی از نقاط قوت داستان بازی استفاده از همین رویدادهای تاریخی است که باعث شده تیم سازنده از شخصیتهای واقعی و بزرگی همچون «نوبوناگا اودا» «هاتوری هانزو» و …، استفاده کند. در کنار این اسامی و رویدادهای واقعی، سازنده توانسته با تزریق اتفاقات افسانهای و فانتزی (که هر کدام از این موارد خود از اسطورههای ژاپنی نشات گرفتهاند) روایتی چند لایه و منحصربهفرد را پیش روی ما قرار دهد. اگر از برخی کندیهای روایت داستانی در ابتدای بازی چشمپوشی کنیم بازی به مرور و با پیشروی در مراحل از لحاظ داستانی به اوج خود میرسد و بیننده را برای ادامه مشتاقتر میکند. البته باید گفت این روند خوب بیشتر از این که در سکانسهای سینمایی بازی روایت شود، در داخل خود بازی بسیار بهتر و منسجمتر روایت میشود، چرا که برخی مواقع سکانسهای سینمایی فقط به گفتگوهایی نامربوط با محیطی خشک و خشنی که قرار است داخل آن قرار بگیریم خلاصه شده و به امری آزار دهنده تبدیل میشود. خوشبختانه این اتفاق چندان دوام نداشته و روند خوب و متعادل داستانی سریع خود را پیدا کرده و این اتفاق خوب با جمع آوری Loreها و پیدا کردن آیتمهایی که از وقایع داستانی اتفاق افتاده سخن میگویند، کاملتر شده و داستان بازی را پرمحتواتر جلوه میکند. به مانند یک بازی نقش آفرینی با به دست آوردن هر آیتمی توضیحی درباره آن نیز خواهید خواند و از این رو Nioh توانسته است کاملا مورد قبول واقع بشود.
ترکیبی زیبا از چند نمونه موفق,Nioh از همان ابتدای نمایشهای خود نشان داد که عنوانی است از ترکیب چند بازی متفاوت و قرار است از آنها الگوبرداری کند. یکی از مهمترین عناوینی که بعد از دیدن نمایشها، مقایسه این بازی با آن شروع شد، اثر تحسین شده «دارکسولز» است. اما قبل از آن که بگوییم این الگوبردای به بازی آسیب زده یا نه، باید اشاره کنیم که Nioh در کنار دارک سولز از عناوین مشهور دیگری نیز الهام گرفته و در آخر با تزریق عناصر منحصر به فرد خود، یک اثر متفاوت را ارائه کرده است. جو و اتمسفر بازی بسیار شبیه به «اونیموشا» شده، سختی و اکشن بازی یادآور مبارزات نفسگیر «نینجا گایدن» و البته هسته و بیس گیمپلی الهام گرفته از «دارکسولز» است. ناگفته نماند که وقتی نیم نگاهی به سیستم لوت و آیتمها و استفاده از ابزار و امکانات نیز دقت میکنیم، بیشتر یاد عنوان «دیابلو» خواهیم افتاد. اما آیا ترکیب این همه بازی نتیجه بخش بوده است؟ و اثر نهایی توانسته یک الگوی مناسب باشد؟ یا فقط با یک کلون چند ملیتی طرف هستیم؟ در جواب باید گفت Nioh نه تنها یک الگوی مناسب است بلکه با ارائه و تزریق عناصر جدیدی به گیمپلی توانسته محصول نهایی را به یک اثر خوب و تحسین شده تبدیل کند. اگر دارکسولز بازی کرده باشید مطمئنا با Nioh خیلی سریع ارتباط برقرار خواهید کرد. آمریتاها در این بازی نقش سولزهای دارکسولز را دارند و این امکان را به مخاطب میدهند تا با کسب و جمعآوری آمریتا، به ارتقا و اصطلاح لولآپ بپردازد. با توجه به جزییات بسیار زیاد و پیچیدهای که در شخصیسازی و ارتقا وجود دارد ممکن است در ابتدای بازی از وجود این همه امکانات سردرگم شوید اما به مرور و با پیشروی در بازی با همه این امکانات آشنا شده و به درستی نیز استفاده خواهید کرد.
مکانهایی به شکل معابد کوچک در بازی وجود دارند که همان نقش «Bonfire»های دارکسولز را ایفا میکنند. همچنین از طریق این معابد میتوان برای کمک رسانی و یا کمک گرفتن از بازیکنان آنلاین و یا دوستانی که قصد انجام بازی به صورت co-op را دارند استفاده کنیم. که همین سیستم نیز برگرفته از دارکسولز است. البته این قسمت با کمی تغییرات همراه است، مانند کم نشدن لول مخاطبی که به کمک میرود و یا امکان همراه سازی فقط یک نفر! که از نکات متفاوت و البته مثبت مولتیپلیر بازی حساب میشود. با هر بار جمعآوری مقدار مناسب آمریتا با مراجعه به این معابد کوچک میتوان اقدام به ارتقا، انجام شخصیسازیهای مختلف از جمله تغییر، ترکیب و یا فروش تجهیرات موجود در بازی را انجام داد. خوشبختانه تنوع موجود در تجهیزات و اسلحهها بسیار زیاد است و این تنوع با پیشروی در بازی از لحاظ لول نیز ارتقا یافته و تنوع مثالزدنیای را برای مخاطب به ارمغان میآورد. تنوعی که برخلاف سری دارک سولز و دیابلو دست مخاطب را برای انتخابهای مختلف و گوناگون بسیار باز گذاشته و لذت بخش است. این تنوع زیاد در تمام بخشهای بازی دیده میشود. از تنوع دشمنان و باسفایتهای بازی گرفته تا نحوه مبارزات که با ارتقای خود میتوانید حرکات نمایشی و شگفتانگیز مختلفی را بر روی دشمن بخت برگشته امتحان کنید. به مانند سایر عناوین موجود در این سبک شما دو نوع ضربه محکم و معمولی دارید که هر کدام اثرات مختلفی بر روی دشمن نسبت به سلاحی که در بازی انتخاب میکنید میگذارد اما تمامی این موارد در رعایت دو اصول اساسی در بازی خلاصه میشود و چالش اصلی بازی در همین دو مورد که هسته اصلی گیمپلی و متفاوت بازی را ارائه کرده و Nioh را متفاوت از همه بازیهای هم سبک خود قرار میدهد که در ادامه به توضیح آن میپردازیم.
,
توجه مناسب به خط نوار استقامت برابر است با پیروزی شما!,وقتی که یک عنوان از دارکسولز و نینجا گایدن الهام میگیرد، پس مطمئنا باید منتظر دشمنان سرسخت و مبارزات طاقتفرسا در بازی باشیم. اما رعایت دو نکته اساسی لذت مبارزات را برای مخاطب دو چندان کرده، به شما مهارت داده و از مرگهای بیشمار جلوگیری میکند. نخستین نکته مهم توجه کردن به خط نوار استقامت یا قدرتبدنی در بازی است که با نام «Ki» در بازی شناخته میشود. توجه نکردن به خط استقامت مساوی است با امضاکردن حکم مرگتان؛ لذا حملههای بیمورد و پشت سر هم به سمت دشمنان نه تنها آسیب زیادی به آنان وارد نخواهد کرد، بلکه با اتمام خط استقامتتان، خود شما به مانند یک انسان نگونبخت و فلج شدهای خواهید شد که به یک شکار مناسب برای دشمنان تبدیل شده است. این نوار استقامت فقط شامل حال شما نیست و شما میتونید نوار استقامت دشمنان را نیز مشاهده کرده و بر اساس همین نکته نسبت به آسیب رساندن به دشمنان استفاده کنید. استفاده درست از خط استقامت و توجه به میزان استقامت باقیمانده در دشمنان به شما کمک خواهد کرد که نه تنها دشمنان بازی بلکه غولآخرهای بازی را به راحتی از بین ببرید. از همین رو سیستمی به این نوار استقامت نسبت داده شده است که شما بتوانید در حین مبارزه و فقط با زدن یک دکمه و یا جاخالی دادن در زمان مناسب سریع خط نوار استقامت خود را پر کرده و بدون لحظهای درنگ دشمنان را از پای دربیاروید. این سیستم بسیار جذاب است و زمانی که شما در این امر مهارت پیدا کنید، لذتی مضاعف و چالشی شیرین پیش روی شما قرار میگیرد، که از نکات مثبت و فوقالعاده در Nioh به حساب میآید. اما سیستم دوم و اساسی بازی وجود انتخاب چهار حالت و یا گارد مختلف است که به مبارزات شما و نحوه مبارزات شما برای موفقیت کمک میکند. این چهار گارد عبارتاند از گارد بالا، پایین، وسط و غلاف، که گزینه آخری زیاد مهم نیست. انتخاب درست و به موقع از یکی از این گاردها برگ برنده شما در مقابل دشمنان و البته تضمینی خواهد بود برای مصرف بهینه نوار استقامت. لذا وقتی در شکست دادن و زدن یکی از غولآخرها و دشمنان غول پیکر بازی به مشکل برخورد کردید بدانید که از گارد صحیح و مناسبی استفاده نمیکنید.
ژاپن، سرزمین خورشید,همانطور که اشاره کردیم تنوع در تمام قسمتهای Nioh به چشم میخورد، و طراحی مراحل بازی نیز از این قاعده مستثنا نیست. طراحی مراحل بسیار دقیق و منجسم انجام شده و به خوبی با داستان و رویدادهای داستانی جلو میرود. بازی از طریق یک نقشه، بخشهای مختلف را از هم جدا میکند و ماموریتهای فرعی و اصلی را میتوان از طریق همین نقشه شناسایی و برای انجام دادن آن اقدام کرد. نکته جالب در ماموریتهای فرعی این است که با وجود برخی مراحل تکراری، شاهد طراحی مراحل ناب و منحصر به فردی هستیم که این مراحل با داستان و اتفاقات خاص و جالبی همراه شدهاند که جای تحسین دارد. وجود آیتمها و رازههای مخفی در گوشه کنار هر مرحلهای به جستجو و گشت و گذار در محیط بازی کمک کرده و ارزش آن را دو چندان میکند. قبل از شروع بازی از شما سوالی مبنی بر انتخاب حالت «اکشن مد» و یا «حالت سینمایی» پرسیده میشود که با انتخاب هر کدام از این موارد نرخ فریم و گرافیک بازی تغییر میکند. اگر حالت سینمایی را انخاب کنید کیفیت بافتها و تکسچرها در بهترین حالت خود قرار میگیرد و با جلوههای بصری زیبایی روبرو خواهیم بود اما در حالت اکشن کیفیت گرافیکی از لحاظ فنی کمی افت کرده اما با یک نرخ فریم ثابت و بالایی میتوانیم به بازی بپردازیم که میتوان گفت برای عنوانی در این سبک انتخاب مد اکشن انتخاب درستی خواهد بود. با این تفاسیر بازی در بخش گرافیک و مخصوصا در انتقال جلوههای بصری بسیار شگفتانگیر عمل کرده و مخاطب را به خوبی وارد فاز ساموراییها، ژاپن و شکوفههای ساکورا میکند. طراحی مدل شخصیتها و دشمنان متنوع و با جزییات انجام شده و این مدلهای مختلف در چهره شخصیتها در صحنههای سینماتیک بازی بسیار زیبا به چشم میآیند. خوشبختانه تیم آهنگسازی بازی نیز توانستهاند لحظات بهیادماندنی و خوبی را با اجرای آهنگهای حماسی و البته ژاپنی-غربی برای ما به ارمغان بیاورند. قرار دادن دیالوگهایی با دوبله ژاپنی یکی از نکات مثبت دیگر بخش صداگذاری است که مطمئنا مورد قبول دوستداران عناوین شرقی قرار خواهد گرفت.
Nioh را میتوان به راحتی یکی از خوشساختترین عناوین نسل دانست که توانست با الهامگیری از بازیهایی مثل «دارک سولز»، «نینجا گایدن» و «اونیموشا» و ترکیب آنها با ایدههای ناب، به یکی از بهترین بازیهای اکشن-نقشافرینی نسل هشتم تبدیل شود.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی اعتیاد آور و لذت بخشصداگذاری قابل قبولموسیقیهای شنیدنیشخصیت پردازی مناسب کاراکترهاامکانات فراوان شخصی سازینقاط ضعف:کندی وقوع وقایع داستانی در مراحل ابتدایی بازی