ایکس باکس سری ایکسایکس باکس وانبررسی بازیبررسی ویدیویی بازی هاپلی استیشن 4پلی استیشن 5

بررسی بازی It Takes Two

روابط عاشقانه همیشه در ابتدا گرما و حرارت غیر قابل وصفی دارند. هر چه زمان پیش می‌رود شور و شوق رابطه یک سیر نزولی را در پیش می‌گیرد تا نقطه‌ای که ما از خودمان می‌پرسیم: چه شد و چرا به اینجا رسیدیم؟ بسیاری از مردم در همین نقطه‌ی حساس تسلیم می‌شوند. بازی It Takes Two ساخته جدید جوزف فرس کارگردان اسبق سینما و بازیساز مشهور این روزها دقیقا همین نقطه‌ی حساس و حیاتی را نشانه گرفته و تلاش می‌کند در کنار سرگرم‌کردن، راه‌حل‌هایی عملی برای گذر از این دوران به شما ارائه دهد.

برای تماشای بررسی ویدیویی بازی در یوتوب کلیک کنید

استودیوی خلاق Hazelight که پیش از این با عرضه‌ی بازی A Way Out نشان داده بود در خلق عناوین داستانی چند نفره مهارت دارد، این بار با یک بازی انقلابی پا به میدان گذاشته است؛ عنوانی که در روزگار تکرار مکررات در دنیای سرگرمی یک تجربه ناب و منحصر به فرد را برایتان به ارمغان آورده است.

داستان بازی It Takes Two، روایت پدر و مادری  با نام‌های Cody & May است که تصمیم دارند از یکدیگر جدا شوند. دختر آن‌ها Rose که از این ماجرا ناراحت شده، از کتابی جادویی می‌خواهد تا پدر و مادرش را از این تصمیم منصرف کند. دکتر حکیم که شخصیت کتاب جادویی ماجرا است، روح پدر و مادر Rose را وارد بدن دو عروسک Rose می‌کند. پس از این که Cody و May از خواب بیدار می‌شوند خود را در بدن دو عروسک چوبی مرد و زن پیدا می‌کنند. در همین لحظه دکتر حکیم به آن‌ها می‌گوید: برای آن که بتوانید از خواب بیدار شوید باید مراحلی را پشت سر بگذارید تا بتوانید  رابطه‌ی خود را ترمیم کنید. اگرچه از همان ابتدا شما می‌توانید پایان خوش بازی را حدس بزنید؛ اما به مانند بسیاری از انیمیشن‌های دیزنی قصه‌گویی در این عنوان در لحظات تاثیرگذار طول داستان خلاصه می شود و نه لزوما پایان خوش آن.

از منظر روایت، It Takes Two به دو قسمت مهم تقسیم می‌شود. بخش اول  قصه‌گویی در کات‌سین‌ها که شباهت زیادی به انیمیشن‌های Pixar دارند و اغراق نیست اگر بگویم یک انیمیشن بی کم و کاست را در کات‌سین‌ها شاهد هستیم. بخش دوم روایت هم تمام و کمال در گیم‌پلی بازی اتفاق می‌افتد؛ طراحی مراحل، مکانیک‌ها و پازل‌ها با کمک ویژوال هنری و فنی بازی، ستون‌های اصلی قصه‌گویی در عنوان It Takes Two به شمار می‌آیند.

اوج هنرنمایی روایت بازی در طراحی مراحل و پازل‌های بازی اتفاق می‌افتد. در حالی که دیالوگ‌های Cody و May در طول مراحل ریشه‌ی اختلافاتشان را نمایان می‌کند، روش به کارگیری‌ المان‌ها و حل پازل‌ها، مسیر حل این اختلافات را به شما نشان می‌دهد.

برای مثال در بخشی از بازی متوجه می‌شوید Cody و May دیگر برای هم جذابیتی ندارند و مرحله‌ی پیش رو برای ایجاد شور و شوق و جاذبه بین آن‌ها طراحی شده است. در این بخش از بازی یک آهنربا به دو نیم تقسیم شده و قطب‌های مثبت و منفی هر کدام در اختیار یکی از دو شخصیت اصلی داستان قرار می‌گیرد. تمامی پازل‌های اصلی فقط و فقط با یک روش حل می‌شوند؛ تعامل دو نفره‌ی Cody و May با استفاده از آهنربا. استفاده از آهنربا و مفهوم جاذبه و کشش بین یک زوج، به هنرمندانه‌ترین و زیباترین شکل ممکن، روایت بازی را به دوش می‌کشند. علاوه بر این موارد، دیالوگ‌ها، اتمسفر محیط و گرافیک بازی تمام‌قد در اختیار گیم‌پلی بازی قرار دارند تا شیرینی داستان دوچندان شود.

نکته‌ی قابل توجه، سختی پازل‌ها است. معماهای بازی نه آنقدر سخت هستند که ریتم داستان‌ فراموش شود و نه آنقدر آسان که نتوانند پیام داستان را انتقال دهند. بخش دیگری از روند قصه‌گویی در عنوان It Takes Two به عهده‌ی مکانیک‌های قابل استفاده‌ی بازی است. در طول ٩ مرحله‌ی اصلی بازی قابلیت‌های متنوعی به دو شخصیت اصلی بازی داده می‌شود. به عنوان مثال در اوایل بازی، May قابلیت استفاده از چکش و Cody امکان استفاده از میخ را در اختیار دارند. میخ و چکش به صورت ناخوداگاه نقش دو مکمل را در ذهن ما تداعی می‌کنند. نکته‌ی جالب توجه مکانیک استفاده از میخ و چکش است. همگام بودن مراحل برای استفاده‌ی به موقع از میخ و چکش، بازیکن‌ها را مجبور می‌کند تا برای کنترل دو شخصیت اصلی بازی و پیشروی در آن نقش مکمل یکدیگر را اجرا کنند. بدون آن که حتی دیالوگ خاصی ابزار قصه‌گویی باشد، قصه‌گویی به وسیله‌ی طراحی مکانیک‌های بازی انجام می‌شود. تنوع زیاد مراحل، پازل‌ها و مکانیک‌های بازی نقش سرگرم‌کنندگی روایت بازی را به عهده دارند و از تکراری شدن و خسته کنندگی آن جلوگیری می‌کنند.

پر بی‌راه نیست اگر بگوییم مهمترین نقطه‌ی قوت عنوان It Takes Two، گیم‌پلی آن است.

٩ مرحله‌ی متفاوت که به لطف طراحی سیستم خلاقانه‌ی بازی باعث می‌شوند هر کدام از مراحل گیم‌پلی متفاوتی را به شما عرضه کنند.

برای مثال در حالی که در یک مرحله، بازی با زمان در کنار تلپورت نقش مکمل پلتفورمینگ بازی را به دوش می‌کشند؛ در مرحله‌ی بعدی استفاده از دو آهنربا و اسکیت روی یخ ماهیت گیم‌پلی را به طور کامل تغییر می‌دهند. همچنین تمرکز حل پازل‌ها روی تعامل دو نفره نیز باعث می‌شود تا ماهیت Co-Op بازی در لحظه به لحظه‌ی بازی احساس شود.

تنوع در گیم‌پلی بازی It Takes Two باعث می‌شود ژانر‌های متفاوتی را نیز تجربه کنیم. موضوعی که از ویژگی‌های عناوین جوزف فارس خالق این بازی است و او پیش تر با A Way Out دست به چنین کاری زده بود.

ژانرهایی مثل شوتر سوم‌شخص، پازل پلتفرمر و ماجراجویی جهان‌باز، از جمله ژانرهایی هستند که در طول بازی با آن‌ها مواجه خواهید شد.  با وجود این که تمام کردن بازی، بین ١٢ تا ١۵ ساعت طول می‌کشد؛ اما برای هر کدام از شخصیت‌های اصلی(Cody & May)، گیم‌پلی متفاوتی را شاهد هستیم. این مورد باعث شده ارزش تکرار بازی نیز دوچندان شود. در ضمن ٢۵ Mini Game به غیر از مراحل اصلی بازی نیز در It Takes Two وجود دارد.بازی شطرنج یا مسابقه‌ی ماشین‌های کنترل از راه دور نمونه‌هایی از این بازی‌های کوچک هستند.

یکی دیگر از ویژگی‌های سرگرم‌کننده It Takes Two، ایستراگ‌های زیاد آن است. برخی از این رفرنس‌ها به انیمیشن‌ها، بازی‌ها و فیلم‌های سینمایی اشاره دارد. برای مثال در طول تجربه‌ی بازی با ایستراگ‌هایی از انیمیشن هاچ زنبور عسل، سری God Of War و فیلم سینمایی ترمیناتور برخورد خواهید کرد. یکی از مهمترین ایستراگ‌های بازی تکرار تمام و کمال یکی از مراحل اولین بازی استودیوی Hazelight یعنی عنوان Brothers: Tale of Two Sons است. فارس که خود پیش تر از با استعدادترین کارگردان‌های سینمای سوئد محسوب می شد در این بخش به خوبی مهارت خود را نشان می دهد طوری که ایستراگ خود به یکی از بخش‌های جذاب بازی مبدل می شود. به بیان ساده تر حسن سلیقه‌ی او در انتخاب این رفرنس ها، از پایه‌های اصلی سرگرم‌کنندگی بازی به شمار می‌آید. تمرکز تمام و کمال بازی It Takes Two روی Co-Op بازی و عدم وجود مشکلات فنی در بخش گیم‌پلی، چاشنی‌های نهایی این معجون دوست داشتنی هستند.

به مانند ساخته پیشین فارس یعنی A Way Out این بازی هم یک ماجراجویی دونفره است که برای تجربه‌ی بصری آن صفحه به دو نیم تقسیم می‌شود و جالب اینکه با وجود اسپلیت اسکرین بودن که همیشگی سختی های خاص خود را از منظر فنی دارد اما در It Takes Two حتی یک بار هم شاهد افت فریم یا لود شدن کند بافت‌ها نخواهید بود. اهمیت این موضوع زمانی دو چندان می‌شود که بدانید محل قرارگیری دوربین بازی مدام در حال تغییر است. تفاوت جایگاه دوربین و همینطور اختلاف تصاویر در دو نیمه‌ی صفحه‌ی نمایش، در هیچ کجای بازی به تجربه‌ی دیداری شما لطمه‌ای وارد نمی‌کند. در برخی از مراحل، مثل اسکیت کردن روی یخ یا سواری روی شاخه‌ها، اهمیت این قابلیت فنی گرافیک بازی، بیشتر نمایان می‌شود. از دیگر مزیت‌های گرافیکی عنوان It Takes Two، تنوع در طراحی محیط‌های بازی است. فضا‌سازی بازی دقت زیادی در خلق جزییات دارد. به عنوان نمونه در مرحله‌ی کارگاه. در این بخش وجود ابزارآلات، قوطی‌های رنگ، وسایل قدیمی و همچنین رنگ‌بندی و محل قرارگیری آن‌ها در محیط بازی، کمک شایانی به مسیریابی و فهم پلتفرمینگ بازی می‌کند.

ویژوال چشم‌نواز این عنوان فقط به موارد فوق خلاصه نشده و در طراحی NPCها و باس‌های بازی نیز خلاقیت خاصی را به خرج داده است. جارو‌برقی و جعبه‌ابزار مثال‌های خوبی از یک طراحی شخصیت بی‌نقص در این مجموعه به شمار می‌آیند. در مجموع، عنوان It Takes Two، در بخش گرافیک یک انیمیشن تعاملی بی‌نقص را در اختیارتان قرار می‌دهد که از بعد گرافیک فنی و هنری می‌تواند جزو بهترین‌های سال ٢٠٢١ باشد.

بازی It Takes Two در حالی با قیمت ۴٠ دلار عرضه شده است که برای تجربه‌ی آنلاین دونفره‌ی آن کافی است فقط یک نفر بازی را خریداری کرده باشد؛ در حقیقت نفر دوم فقط با یک دعوت از سوی دارنده‌ی بازی می‌تواند به تجربه‌ی بازی بپردازد. فارغ از این جریان شما می‌توانید به صورت دو نفره روی یک پلتفرم نیز آن را بازی کنید.

طراحی صدا و صداپیشگی بازی نیز مثل دیگر بخش‌های بازی بدون نقص است. تمامی موارد ذکر شده باعث می‌شنود تا با اثری ارزشمند و سرگرم‌کننده روبرو باشیم.

در آخر عنوان It Takes Two یکی از بهترین عناوین Co-Op تاریخ صنعت گیم به شمار می‌آید؛ این بازی فراتر از یک بازی ویدیویی، تاثیرگذارتر از یک انیمیشن و سرگرم‌کننده‌تر از یک فیلم‌سینمایی، تلاش می‌کند تا نگاه ما را به روابط عاشقانه‌ تغییر دهد. در حقیقت می توانیم ادعا کنیم تا به امروز هیچ بازی تا این اندازه با تمرکز روی نگه داشتن روابط عاطفی بین یک زوج ساخته نشده و از این منظر It Takes Two یک دستاور مهم در تاریخ صنعت بازی است. ویژگی که باعث شده ما به این بازی نمره کامل بدهیم.

امتیاز بازی‌سنتر - 10

10

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
تمرکز داستان روی یک مسئله‌ی مهم اجتماعی(اختلاف زوجین)
طراحی مراحل متنوع و بدون نقص فنی که از خسته‌کننده بودن بازی جلوگیری می‌کند
طراحی مکانیک‌های خلاقانه که باعث می‌شود ژانرهای متفاوتی را تجربه کنید
بازی ٢۵ مینی گیم خلاقانه و غیر تکراری دارد
ایستراگ‌های خلاق و سرگرم‌کننده
گیم‌پلی متفاوت برای دو شخصیت بازی که ارزش تکرار بازی را دوچندان می‌کند
عدم وجود حتی یک مشکل فنی در گرافیک بازی
 مرکز بازی روی تعامل دونفره
قیمت مناسب بازی برای تجربه‌ی دو نفره
نقاط ضعف:

ندارد

User Rating: 4.14 ( 18 votes)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا