استودیوی آلمانی Piranha Bytes سالهاست که برای ساخت مجموعه بازیهای نقش آفرینی Gothic و Risen شناخته شده. تیم کوچکی که گاها لقب «متوسط ساز آلمانی» را به آن نسبت میدهند ولی اغلب ساختههایش از مقبولیت خوبی نزد دوستداران سبک نقش آفرینی برخوردار بوده است. پس از پایان سهگانه Risen استودیو با خلق یک IP جدید، عنوان ELEX را در سال 2017 عرضه کرد. عنوانی که نقدهای متفاوتی را دریافت کرد ولی بین جامعه مخاطبان به اثری محبوب تبدیل شد تا سازنده را مجاب به توسعه نسخه دوم کند. حالا با گذر بیش از سه سال، نسخه دوم اینجاست و قصد داریم تا با هم عملکرد جدیدترین ساخته Piranha Bytes را بررسی کنیم.
سیاره Magalan توسط یک دنبالهدار مورد اثابت قرار گرفته است. اثابت سهمگینی که نه تنها باعث کشتار جمعی و نابودی تمدن شده است، بلکه منبعی اسرارآمیز و بسیار قدرتمند به نام ELEX را به سطح سیاره آورده. شهرنشینی سالها به عقب رانده شده و در این فضای پساآخرالزمانی، معدود انسانهای باقی مانده به جناحهای مختلف تحت تاثیر فرهنگ و آیین خاص خود تقسیم شدهاند. در این هرجومرج، هر جناح برای تصرف سرزمین و منابع بیشتر با دیگری میجنگد. اتفاقاتی که در بستری علمی-فانتزی دنبال میشود. با این که فضای ELEX در ابتدا شلخته و بینظم به نظر میرسد، ولی در ادامه با سفر به نقاط مختلف Magalan خواهید دید که توسعه دهنده، به خوبی توازن را بین فکشنها بازی برقرار کرده و حضور پررنگ جناحین، بر معدود کمبودهای فضاسازی بازی غلبه میکند و در آخر ستینگی هنرمندانه را میآفریند. معمولا از زیر ژانر علمی-فانتزی به عنوان فرزند ناخلف دو سبک علمی-تخیلی و فانتزی یاد میشود، اما هارمونی حاکم بر سیاره Magalan جهانی اورجینال را برای ELEX و به شکل کاملتر در ادامهاش به ارمغان آورده که مخصوصا در مدیوم ویدئوگیم، کمتر نمونه آن را دیدهایم.
با کلیف هنگر پایانی نسخه اول، مشخص شد که دنبالهدار با تدبیر نژاد شروری بیگانه و هوشمند، به سطح سیاره برخورد کرده و بشر باید به زودی منتظر تجاوز آنها به خاک خود باشد. داستان نسخه دوم جریانات این حمله را دنبال میکند. جایی که «جَکس» که مدتی است دور از همه منزوی شده و به تنهایی زندگی میکند، دوباره مجبور است تا برای نجات Magalan و ساکنیناش پا به عرصه قهرمانی بگذارد. همین قدر کلیشهای، پلات اصلی بازی حول محور متحد کردن دوباره فکشنها برای رویارویی قریب الوقوع با نژاد بیگانه میچرخد. استودیوی Piranha Bytes برای داستانسرایی ELEX II در مسیر تکراری «متحد کردن برای بقا» قدم برداشته و ایدههایی را در قصهگویی دنبال میکند که بارها در آثار ساخته شده توسط BioWare نمونه بهتر آن را دیدهایم. اما طرح کلی داستان با این که تکرار مکررات است؛ اما به توسعهدهنده فرصت مانور بر نقطه عطف بازی، یعنی نقش فکشنهای پنجگانه را داده است.
دیالوگنویسی و نوع روایت، چنگی به دل نمیزند، اما پرداخت فکشنها از نظر داستانی قابل قبول است و حضورشان در ماموریتها و گیمپلی RPG بازی گاها درخشان. زمانی که برای متحد کردن هر حذب، کوئستهای مربوط به آن را انجام میدهید، کاملا با نوع فرهنگ و تفکرات هر جناح درگیر خواهید شد. زمانی هم با ایدئولوژی یک جناح در موضوعی خاص مخالف هستید، ولی باید سیاست پیشه کرده و برای دستیابی به اهداف بزرگتر، خواستههای شخصی و حتی شاید اخلاقیات را زیر پا بگذارید. اینجاست که سطح کیفی ماموریتهای بازی و مکانیک تصمیم و تاوان خود را معرفی میکند و بزرگترین نقطه قوت بازی که انتخابهایی خاکستری است را پیش رویتان خواهد گذاشت که تماما ذهن و احساساتتان را به چالش میکشد.
در ELEX II هر تصمیم تاوانی خواهد داشت. با اینکه سیستمی با نام Destruction برای اخلاقیات شما تعریف شده و بر پایانبندی تاثیر دارد، اما برای دیدن نتیجه بسیاری از تصمیمات خود، لازم نیست تا انتهای بازی صبر کنید. مطمئن باشید که ELEX II و کارکترهایش به خوبی کارهایی که در گذشته انجام دادهاید را به یاد خواهند آورد. هر چند انتظار میرفت در این بخش حضور همراهان موثرتر باشد، اما Companion شما، به اغلب حضور کوتاهی در گفتوگوها بسنده میکند. میتوانست تمرکز بیشتر بر حضور همراهان در تصمیمات و گفتوگوها به دیگر نقطه قوت منحصر به فرد بازی تبدیل شود که متاسفانه به دلیل تعداد همراهان و این که در یک زمان تنها یک همراه را میتوانید با خود داشته باشد، این مهم اتفاق نیوفتاده است.
سطح دیالوگها خوب نیست، اما تمام NPCهای مهم صداگذاری کامل و قابل قبولی دارند و جکس نیز تماما صداگذاری شده است. در این بخش میتوان به دیالوگهای رد و بدل شده حین گیمپلی با همراهان یا دیگر NPCها اشاره کرد که باعث میشود تا به شناخت بهتری نسبت به شخصیتها، مکانها و Lore بازی برسید و سفر در دنیای Magalan خشک و بیروح نباشد؛ علاوه بر این که طراحی بزرگ سیاره، تا حدی توانسته اتمسفر مد نظر سازنده را بر جهان بازی حاکم کند. بزرگراههایی که آسفالتشان متلاشی و ماشینها بدون سرنشین در آن رها شدهاند، یادآور آثار آخرالزمانی هستند. بخش دیگر تکنولوژیهای پیشرفته را به تصویر میکشد که تداعیکننده ژانر علمی-تخیلی است و در قسمتی استفاده از هرگونه فناوری منع شده و قبیلهای شبیه به قرون وسطا و با اتکا به سحر و جادو، فضایی فانتزی را خلق کردهاند. جهان Magalan گسترده و آشفته است، اما همانطور که گفته شد؛ هارمونی حاکم بر آن، اتمسفری باورپذیر را آفریده.
برای سفر در این جهان گسترده، وسیله نقلیهای وجود ندارد ولی همچون قبل جکس خیلی زود مجهز به یک جتپک میشود. استفاده از جتپک اجازه کاوش در سطوح بالاتر را هم به شما میدهد و با استفاده از آن خیلی راحت از موانع جغرافیایی عبور میکنید. مکانیک استفاده از جتپک نسبت به نسخه قبل پیشرفت قابل قبولی داشته، اما کنترل همچنان تاریخ مصرف گذشته و به شدت خشک و غیرقابل انعطاف است! آن قدری کنترل ELEX II بد و عقبمانده است که کامتان را با یادآوری کابوسوار روزهای ابتدایی نسل هفتم و آثاری چون Oblivion تلخ میکند. اما وضعیت زمانی بدترخواهد شد که به کامبت بازی فکر میکنیم. این مشکلات در مبارزات دوچندان خود نمایی میکنند. بیشتر از دشمنان، کنتترل جکس در هر مبارزه برایتان چالش خلق خواهد کرد، هر چند که کامبت بازی هیچ استراتژی و تاکتیکی را معرفی نمیکند. با اینکه سلاحهای سرد و گرم هر دو در بازی وجود دارند و طیف گستردهای را شامل میشوند، اما اغلب مبارزات با فشردن پیاپی دکمه حمله به پایان خواهد رسید. البته این برای زمانی است که خوششانس باشید و با دشمنان سطح پایینتر روبرو شوید. سطحبندی بازی چندان بالانس طراحی نشده و ممکن است همان اوایل با دشمنی روبرو شوید که با یک ضربه کارتان را بسازد!
گستردگی ELEX II، زمان نسبتا کوتاه ساختش، انتشار بین نسلی و منابع محدود مالی و انسانی استودیو باعث شده تا این بازی در برخی ابعاد جاهطلبانهتر از واقعیتهایی که Piranha Bytes در ساخت بازی با آن روبرو هست، به نظر بیاید. سنگ بزرگ نشانه نزدن است و هیچ ناشر عاقلی اپنورلد نقش آفرینی خود را نزدیک به عرضه Horizon: Forbbiden West و Elden Ring منتشر نمیکند. با همه این تفاسیر، پیشنهاد ELEX II سخت خواهد بود. اما اگر شجاع باشیم، بازی جدید استودیوی آلمانی همچنان جادویی خاص را با خود همراه دارد. سیستم فکشنها، مکانیک تصمیمات و کوئست دیزاین بازی برای عنوانی در این مقیاس گاها شگفتانگیز عمل میکند و اغراق نیست اگر بگوییم در جاهایی نزدیک به استانداردهای The Witcher 3 و Fallout: New Vegas میشود! قطعا ELEX II پتانسیلهای لازم برای تبدیل شدن به بازی بزرگتری را داشت، ولی ای کاش در زمان دیگری عرضه میشد یا روز انتشار روی گیمپس در دسترس قرار میگرفت تا افراد بیشتری شانس تجربه آن را داشته باشند.
امتیاز بازیسنتر - 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: ستینگ منحصر به فرد بازیاستفاده از جتپک در کاوشهاتصمیمات خاکستری و دشوارطراحی جذاب فکشنها نقاط ضعف: مشکلات فنی پرتکرارکنترل بدروایت تکراریاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم Xbox Series X بررسی شده است
من با بازی Gothic بزرگ شدم
زیال متن نقد با نمره آخرش جور درنمیاد من گفتم نهایت ۵ یا ۶
خیلی بالا و دست و دلباز نمره دادی چه خبره ign تهش یک ۴ داده