ایکس باکس سری ایکسبررسی بازیبررسی ویدیویی بازی هاپلی استیشن 4پلی استیشن 5

بررسی بازی Dying Light 2 Stay Human

استودیوی لهستانی Techland حدود 6 سال پیش با عرضه بازی دایینگ لایت تجربه کاملا جدیدی برای بازیبازان خلق کرد. گیمرهایی که تا پیش از آن تصویر کلی‌شان از یک بازی زامبی محور، مبارزه‌های بی وقفه با استفاده از سلاح‌های گرم بود حالا با عرضه دایینگ لایت شاهد بخش‌های پلتفرمینگ و پارکور در یک عنوان با محوریت زامبی بودند. می‌توان گفت هویت اصلی مجموعه Dying Light نه زامبی‌‌ها هستند و نه زامبی کشی. بلکه امضای این مجموعه بخش پارکور آن است. چیزی که همواره مزیت اصلی این عنوان در مقایسه با دیگر عناوین مطرح بازار بوده است.

برای تماشای بررسی بازی در یوتوب کلیک کنید

حالا پس از حدود 6 سال تکلند نسخه دوم این عنوان را عرضه کرده است. نسخه‌ای که از هر جهت چند گام رو به جلو برداشته است. دایینگ لایت دو تجربه‌ سینمایی کم‌نظیری برایتان خلق خواهد کرد. وقتی از تجربه سینمایی حرف می‌زنیم منظورمان صحنه‌های هیجان انگیز و اکشنی است که در دل گیم‌پلی‌ای جای گرفته‌اند که هیچگاه از ریتم نمی‌افتد. اما این اینبار شاهد داستانی جذاب و سینمایی نیز هستیم. یکی از ایرادات نسخه اول، داستان نه چندان جذاب آن بود. حالا استودیوی لهستانی با علم به این موضوع، داستان را به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل کرده است. شاید موضوع اصلی داستان به نوعی کلیشه‌ای باشد اما شخصیت پردازی مناسب در کنار صداپیشگی خوب و همچنین پرداخت و روایت مناسب، چیزی است که باعث می‌شود تجربه بیست ساعته بخش داستانی همواره برایتان جذاب باشد و همیشه به دنبال این باشید که با انجام ماموریت‌های بعدی اطلاعات بیشتری از دنیای آخرالزمانی‌ای که ایدن کالدول (Aiden Caldwell) در آن گرفتار شده، بدست بیاورید.

بازی Dying Light 2 Stay Human

ایدن، شخصیت اصلی این نسخه،  با اطلاعاتی که در ابتدایی قصه بدست می‌آورد برای پیدا کردن خواهر گمشده‌اش پا به شهر ویلدور (Villedor) می‌گذارد. جایی که عرصه تقابل گروه‌های مختلف بازمانده‌ها است. ایدن باید با انتخاب‌های خود در طول داستان، رابطه خود با این گروه‌ها را مدیریت کند و نهایتا به سرنوشت خواهرش پی ببرد. انتخاب‌های داستانی اینبار نقشی بسیار اساسی در چگونگی شکل‌گیری داستان دارند. با پیشروی در داستان به نقاطی می‌رسید که باید میان دو گزینه انتخاب کنید و داستان نیز بر همان اساس دچار تغییراتی می‌شود. این انتخاب‌ها سطحی و ظاهری نیستند و هر مسیر، مراحل خاص خود را دارد. نکته جالب‌تر این است که در طول ماجراجویی‌های ایدن باید یکسری مکان‌ها و تاسیسات شهری را آزاد کنید و پس از آن باید انتخاب کنید که مدیریت آن تاسیسات را به چه گروه و دسته‌ای واگذار کنید. این انتخاب‌ها نه تنها در داستان و رابطه شما با گروه‌ها تاثیر دارند بلکه بر گیم‌پلی بازی نیز اثر می‌گذارند. مثلا در یک مرحله‌ باید یکی از تاسیسات برقی شهر را دوباره فعال کنید و در نهایت انتخاب کنید که این تاسیسات در اختیار گروه بازمانده‌ها قرار بگیرد یا در اختیار نیروهای نظامی. انتخاب کردن نیروهای نظامی همیشه باعث می‌شود گزینه‌های بیشتری برای مبارزه مستقیم با زامبی‌ها در اختیارتان قرار بگیرد و در واقع بخش اکشن بازی را پررنگ‌تر می‌کند. و انتخاب گروه بازمانده‌ها باعث می‌شود گزینه‌های مربوط به پارکور در سطح شهر افزایش یابند.

در بخش اکشن خبری از اسلحه گرم نیست و شاهد تعداد زیادی سلاح سرد هستیم که برخی از آن‌ها قابلیت اضافه کردن عناصری همچون آتش، الکتریسیته و … دارند. همچنین معمولا در محیط اطرافتان گزینه‌هایی برای استفاده در نبردها وجود دارد. مثلا می‌توانید با فعال کردن صدای آژیر ماشین‌های بمب گذاری شده زامبی‌ها را به سمت آن ماشین بکشانید تا پس از انفجار بمب شاهد تکه تکه شدنشان باشید!

شخصی‌سازی سلاح‌ها، استفاده از محیط در مبارزات و همچنین قابلیت دفاع و ضد حمله باعث جذاب‌تر شدن مبارزات بازی نسبت به نسخه قبل شده و گیمر می‌تواند تا حدودی در مبارزات خلاقیت به خرج دهد و قطعا به مرور شیوه‌های ابداعی و خشونت باری از کشتن زامبی‌ها در بازی خواهیم دید. اما همچنان بخش اکشن بازی در حاشیه بخش پارکور قرار می‌گیرد. در واقع چیزی که دایینگ لایت 2 را از دیگر عناوین بازار متمایز می‌کند همچنان بخش پارکور آن است و نه مبارزات.

تغییرات بخش پارکور در این نسخه واقعا انقلابی بوده و شاهد حرکات و انیمیشن‌های جدید بسیاری هستیم. علاوه بر این ایدن از ابزارهای جدیدی هم بهره می‌برد. از پاراگلایدر گرفته تا طنابی که ایدن را به نسخه آخرالزمانی مردعنکبوتی تبدیل می‌کند! طراحی نقشه بازی به طور کامل در خدمت بخش پارکور است به گونه‌ای که می‌توانید برای مدت‌های طولانی در نقشه بازی و میان ساختمان‌ها بدون لحظه‌ای وقفه جابجا شوید. بخش پارکور و مبارزات هرکدام XP خود را دارند که با انجام حرکات مربوط به هر بخش می‌توانید آن را بدست بیاورید و قابلیت‌های جدیدی در آن بخش باز کنید. همچنین با پیدا کردن آیتم‌هایی می‌توانید میزان سلامتی و استقامتتان را افزایش دهید. تمام حرکات ایدن میزانی از نوار استقامت را خالی می‌کند. این موضوع باعث شده چه در مبارزات و چه در پارکور به سطحی از برنامه ریزی و استراتژی نیاز باشد.

نسخه اول Dying Light از نظر گرافیکی چندان چشم‌گیر نبود هرچند سطح گرافیکی پایینی هم نداشت. در یک کلام نسخه دوم هم از این نظر تفاوت چندانی با نسخه قبلی ندارد. گرافیک فنی بازی واقعا چیزی نیست که از دیدنش روی کنسول‌های نسل جدید شگفت زده شوید و البته ناامید کننده هم نیست. رنگ‌بندی محیط به نسبت نسخه اول کمی شادتر بنظر می‌رسد که البته دلیلش می‌تواند این باشد که سال‌هاست از اتفاقات نسخه اول گذشته و انسان‌ها از آن فضای ملتهب و بحرانی خارج شده‌اند. البته شب‌های بازی همچنان وحشتناک و استرس زا است. زامبی‌ها در شب‌ به شدت سریع‌تر و قوی‌تر هستند و تعقیب و گریزهای هیجان انگیزی در شب‌های ویلدور انتظارتان را می‌کشد. یکی از نقاط مثبت بازی برقراری تعادل میان بخش شب و روز است. اینبار برخی مراحل مختص قسمت شب هستند. همچنین ساختمان‌ها و فضاهای بسته در طول روز پر از زامبی‌هایی است که از نور به داخل آن‌ها پناه برده‌اند. در نتیجه با غروب آفتاب این زامبی‌ها از ساختمان‌ها بیرون می‌آیند و فرصت مناسبی برای گشت و گذار در داخل آن ساختمان‌ها فراهم می‌شود.

اجرای بازی روی کنسول‌های نسل جدید تقریبا بدون مشکل و روان است. البته در طول تجربه‌ام از بازی دو دفعه با مشکلاتی مواجه شدم که مجبور به اجرای دوباره بازی شدم. هرچند برخی مشکلات همین حالا هم با ارائه آپدیت برطرف شده‌اند. در ممجموع مطمئن باشید با سایبرپانک دیگری مواجه نیستید و می‌توانید بدون دردسر و نگرانی به تجربه بازی بپردازید! با توجه به بزرگتر شدن نقشه به میزان چهار برابر، سرعت لودینگ در نسخه‌های نسل جدید راضی کننده است و جابجایی سریع (فست تراول) نیز بسیار سریع و در حد دو سه ثانیه طول می‌کشد.

بازی Dying Light 2 Stay Human عنوانی است که از همه نظر پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. محیط وسیع و گزینه‌های متنوع در بخش پارکور و همچنین ماموریت‌ها و فعالیت‌های جانبی پر تعداد بازی می‌توانند ساعت‌ها پس از پایان بخش داستانی نیز سرگرمتان کنند. مبارزات بازی هرچند هنوز هم جای پیشرفت دارد و هم سطح بخش پارکور نیست اما نمی‌توان پیشرفت آن را نادیده گرفت. اگر از نسخه قبل لذت بردید بدون شک دایینگ لایت 2 با گیم‌پلی عمیق‌تر، بخش نقش آفرینی پررنگ‌تر و همینطور داستانی که ارزش شنیدن دارد به تجربه‌ای فراموش نشدنی برایتان تبدیل خواهد شد. ظاهرا اینبار هم «جادوی قسمت دوم» کار کرده و دایینگ لایت 2 را به اثری بسیار جذاب تبدیل کرده است!

امتیاز بازی‌سنتر - 9

9

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
آزادی عمل بالا در بخش پارکور
نقشه وسیع با تعداد زیاد فعالیت‌های جانبی
داستان خوب
انتخاب‌های داستانی تاثیر گذار در گیم پلی
نقاط ضعف:
گرافیک فنی و هنری متوسط
این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است

User Rating: 3.9 ( 15 votes)

نوشته های مشابه

‫9 دیدگاه ها

  1. Dying Light 2 از اون بازی هاست که انگار باید خودتون تجربش کنید تا بفهمید دوستش دارید یا نه مخصوصا با اوضاعی که نمره های بازی داره که بالا و پایینش یه مقدار پایینه … احتمالش هست بعد از قضیه سایبرپانک که اون همه باگ داشت و منتقد ها بهش نمره خیلی خوبی دادن که عجیب بود ( چون عملا غیر قابل بازی بود ) که باعث شد صدای اعتراض گیمر ها نسبت به این نقد ها بیرون بیاد ، ایندفعه منتقد ها سخت گیر تر شده باشن و به باگ ها و بقیه مشکلات بیشتر گیر بدن و طعمه هایپ بازی نشن ( مثل اتفاقی که برای نقد های سایبرپانک افتاد )

    1. بحث فقط مربوط به باگ ها نیست این بازی کلا در روند توسعه اش مشکلات زیادی داشت یکی از نویسنده هاش که به مشکل خورد با کارگردان و جدا شد کشمکش زیاد داشت تا منتشر شد ، ولی خوب نمرات میکسش به نسبت زیاده آخرین بار ۱۴ تا نقد زرد داشت هر چند این بازی فن بیس قوی داره و خوب میفروشه همین هم در استیم جز ۵ تای اول بود تا قبل ریلیز رسمی در پیش فروش

  2. آخرین جمله یک تیکه از نقد فوق العاده Guardian ببینید
    این تیتر برای پیش نمایش نقد بی نظیره
    “If you’ve played a zombie game in the past decade, this mishmash of tattered post-apocalyptic stereotypes will feel all too familiar.
    کسی که همچین تیتر مینویسه باید علاوه بر حوزه گیم بر ادبیات هم تسلط داشته باشد که به این شکل تیتر کنایه وار و پر طعنه خلق کند

  3. ما الان در رسانه های فارسی سه تا سایت شناخته شده داریم در گیم
    یکیش زومجی و گییمفا و بازیسنتر (رفیق قدیمی و دوران کودکی )
    یک مجله ریشه دار مثل بازنمایی هم بود که به رخمت خدا رفت اونجا هم نویسنده های استخوان دار و با سوادی کار میکردن یکیش همین بهرام عزیز که سابقه زیادی در بازینما هم داشت
    زومجی  که در حوزه نقر بازی افت کرده و یکی دو نویسنده کلا بیشتر نداره که اکثر بازی ها رو هم همین دو نفر بررسی می‌کنند
    گیمفا که نخودی محسوب میشه چون نقد نیست و اونچه آنها می‌نویسند تاریخچه و مقاله تحلیلی هست تا نقد ، نقد تعریف و چارچوب مشخص دارد  
    الیته سایت های معتبر مثل ign و گیم اسپات در مورد برخی ip های ریشه دار و پرطرفدار مثل هیلو یا God of war هنگام نقد بلندتر و تحلیلی تز می‌نویسند که احتمالش زیاده برای Horizonforbiddenwest  هم همین رویه رو در پیش بگیرند
    ولی بهترین ما همین بازیسنتر  هست

  4. این بازی جز بازی هایی هست که به شدت نمرات میکس و نظرات متضاد و دوپاره زیاد داشته منتقدها عملا دو دسته شدن یا خیلی عالی ۹ به بالا
    یا در حد ۶-۷
    یکسری مثل IGN گلایه کردن از باگ های زیاد بازی
    یکسری سایت های سخت گیر یه اشاره کردن که بازی نکته جدید و تازه ای نداره و انتظار چیز بکر داشتیم نه همون ساختار بازی های Ow به سبک یوبی سافت و گرایند کردن…
    یک نقد دیگه هم که جالب بود ۶ داده بود گفته بود مثل اینکه کارگردان در میانه راه مسیرش گم کرده بازی اول با ایده های خوبی شروع میشه ولی از اوسط دیگه میره تو همون مسیر تکراری و بدون خطر کردن

  5. یکی از ضعف های کسانی که در مدیا فارسی نقد مینویسند این است که خیلی توجه می‌کنند به میانگین metacritic یا نقد ساست های پرآوازه مثل گیم اسپات و ign
    من کاری به نمره این نقد ندارم ولی این نقد تحسین میکنم چرا ؟ چون جر معدود بازی هایی هست که بازیسنتز همزمان با سایت های جهانی بازی نقد کرده و نمره اش گذاشته این نشون میده که نویسنده نقد صرفا نشسته ببینه فلان سایت به بازی چند نمره داده یا مثلا میانگین نمرات چند گرد کنه همون حول و حوش یک عددی بده، حاصل نگاه خودش و لذتی که از بازی برده نمره اش داده

    1. منظورم از مدیا همین حوزه گیم هست و بازی های ویدویی خیلی نقد نویس های حرفه ای نداریم و خودساخته و مستقل و با نگاه شخصی خودشون صرفا اکثرا نگاه میکنن یا به میانگین سایت متا یا به یکسری سایت های قدیمی و با سابقه مثل گفتم برای ایرانی ها شناخته شده ترین هاش و قابل استناد ign و Gamespot هست
      بهتره کم کم حرکت کنیم به سمت نگاه مستقل نقد بازی ها برگرفته از حس درونی و درون ریز و حس حالی که خود ادن نویسنده از یک بازی می‌گیرد نه اینکه بریم صرفا ببینیم گیم اسپات چه ایرادی گرفته همون بولد کنیم این البته نیازمند تجربه و حرفه ای شدن هم هست مثلا خیلی از نویسنده ها در زمینه بحث های تخصصی گرافیک و فریم و … خوب سررشته ندارن اینجور جاها به نظر من باید حتما به منابع و سورس های معتبر و علمی مثل DF مراجعه کرد

      1. منتقد های سینمایی و گیم فرقی ندارن با مخاطب های فیلم و گیمر ها اونا هم در واقع هم گیمر هستن و مخاطب فیلم و سینما اما با نگاه جزیی تر که ممکنه یک گیمر معمولی متوجه نباشه اینا همه احتیاج به بالا بردن سواد و شناخت و مطالعه منابع مختلف و تجربه نقد نوشتن و هاردکور گیمر بودن.. در طی سالهای زیاد داره مثلا ما یک آدمی مثل حمید نیکوفر با اون نگاه ویژه و خاص که داشت دیگه هیچوقت جایگزین نداره و تمام شد متاسفانه و رفت
        در بازیسنتر به نظر من هنوز هم دوستان حرفه ای هستن و نقدهای خوبی مینوسن و آقای طالبیان و کسری به خوبی تحریریه رو دارن اداره میکنن خود طالبیان هم واقعا دست به قلم خوبی داره ، حالا فارق از اینکه من زیاد با نمره این نقد کناد نمیام ولی احترام میزارم به نگاه شخصی این نویسنده و لذتی که از دنیای بازی برده

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا