یک دهه بعد از انتشار سومین قسمت از مجموعه دیابلو، حالا نوبت به بازی Diablo 4 رسیده تا برای بار دیگر جان دوبارهای به ژانر اکشن نقش آفرینی بدهد. هرچند بازیهای بسیاری سعی کردند جایگاه بلیزارد در این سبک را به خود اختصاص دهند اما میتوان گفت که هیچکدام نتوانستند تا موفقیتی در حد و اندازه Diablo کسب کنند. آثاری که اکثرا سعی داشتند با اضافه کردن المانهای آنلاین خود را یک قدم جلوتر از ساخته بلیزارد قرار دهند. اینبار اما بازی Diablo 4 هر آن چیزی که طی این یک دهه تبدیل به استاندارد شده را در خود جای داده و آنها را نسبت به دیگر رقبا ارتقا داده تا به نتیجهای ایدهآل دست پیدا کند. اثری که اشتباه نیست اگر بگوییم یکی از بهترین تجربههای نقش آفرینی چند سال اخیر را ارائه میکند و به قدری محتوا در آن قرار گرفته تا همین حالا صدها ساعت مخاطبها را سرگرم کند.
بررسی ویدیویی را در یوتوب تماشا کنید
بزرگترین دستاورد Diablo 4 بدون شک وفادار ماندن به ریشهها و رساندن نکات مختلف گیمپلی به حدی است که این روزها مد نظر مخاطبهای این ژانر قرار میگیرد. موضوعی که با توجه به وجود طرفداران بیشمار، سختیهای بسیاری را به همراه دارد. با تمام این تفاسیر چهارمین نسخه از مجموعه پرطرفدار Blizzard توانسته تا هر آن چیزی که مد نظر طرفداران بوده را ارائه کند و ایستگاه مناسبی باشد برای کسانی که تاکنون هیچ آشنایی با این سری ندارند.
تا پیش از این هرگاه صحبت از داستان دیابلو میشد با مسیری سرراست روبرو بودیم. با اینکه همواره جزئیات بسیاری در جریان داستان مطرح میشدند اما در نهایت ما روایتی را دنبال میکردیم که طی آن یک یا چند Prime Evil تبدیل به تهدید اصلی میشدند و نهایتا وظیفه داشتیم تا آنها را از بین ببریم. این روند در هر کدام از قسمتهای قبلی به شکل متفاوتی تکرار میشد و شاید یکی از موضوعاتی که باعث شده بود تا هیچگاه داستان Diablo در کانون توجه قرار نگیرد به همین مسئله برگردد. اینبار اما سازندگان بازی در مسیری متفاوت قدم گذاشته و سعی کردهاند با قرار دادن تمرکز روی شخصیتهایی جدید، روندی تازه را در داستان مجموعه ایجاد کنند. اینبار Deckard Cain جای خود را به Lorath به عنوان راوی داستان داده و Lilith، دختر Mephisto که یکی از سه Prime Evil است تبدیل به شخصیت منفی بازی شده. هرچند در گذشته بارها با نام Lilith در قسمتهای مختلف مواجه شده بودیم اما این اولینباری است که این شخصیت در محوریت داستان قرار گرفته و به تنهایی توانسته تا جای خالی دشمنهای اصلی نسخههای پیشین را پر کند. شخصیتی که هر چند نقش کلیدی در داستان مجموعه داشت و به عنوان یکی از دو خالق Sanctuary، دنیای اصلی بازی شناخته میشد اما فرصتی برای نشان دادن اهداف خود پیدا نکرده بود. همین نکات به نظر ساده داستان Diablo 4 را تبدیل به بازگشتی مناسب برای طرفداران قدیمی و شروعی خوب برای تازهواردها کرده. اثری که به واسطه اضافه شدن میانپردههای Real Time جانی تازه در زمینه روایت گرفته و توانسته تا یکی از جالبترین داستانهای چند سال اخیر بلیزارد را به بهترین شکل ممکن بازگو کند.
با اینکه معمولا خط داستان اصلی در بازیهای اکشن نقش آفرینی اهمیت زیادی داشته و ماموریتهای جانبی تفاوت چندانی را رقم نمیزنند اما اینجا وضعیت فرق کرده و شاهد این هستیم که دنیای بازی و ماموریتهای جانبی حاضر در آن، نقش کلیدی در ایجاد پیش زمینه برای اتفاقات داستانی دارند. شما میتوانید با رفتن به سراغ هر گوشه و کناری در نقشه بازی، متوجه نکات جالبی شوید که به درک بهتر پیشزمینه داستانی این قسمت کمک بهسزایی میکنند. بدون شک طراحی دنیا یکی از بزرگترین نقاط قوت Diablo 4 محسوب میشود. با اینکه هیچگاه طراحی دنیا در نسخههای پیشین با ضعف خاصی همراه نبود اما به خصوص در Diablo 3 شاهد ساختاری بودیم که باعث شده بود تا اکثر اوقات، بازی را در ساختارهای آشنا تجربه کنیم. اینبار اما دنیای بازی دارای تنوع بسیار بالایی است و هر نقطهای از آن با اتمسفر خاصی طراحی شده و به خوبی در خدمت داستانسرایی قرار میگیرد. از طرفی باید این نکته را نیز در نظر داشت که فضاسازی Diablo 4 به مراتب نسبت به نسخه سوم تاریکتر، جدیتر و خشنتر است. چیزی شبیه به قسمت اول و دوم که مطمئنا میتواند نظر طرفداران مجموعه را به بهترین شکل ممکن جلب کند. این موضوع یعنی فضاسازی باعث شده تا به خوبی حساسیت داستانی و اتفاقاتی که پیرامون شخصیت اصلی رخ میدهد به گیمر منتقل شده و فشار همواره در بخشهای مختلف روایت کلی حفظ شود. با وجود چنین مواردی، طراحی پیچیده دنیا و دانجنهای بازی قربانی نشدهاند و اینبار شاهد تفاوتهایی هستیم که به خوبی در کنار دیگر اجزای بازی قرار گرفتهاند.
اولین نکتهای که در زمینه طراحی دنیا باید به آن اشاره کنیم این است که برخلاف نسخههای پیشین اینجا با نقشهای از پیش طراحی شده طرف هستیم که به شکل Open World پیش روی مخاطب قرار میگیرد. هر آن چیزی که در طراحی بخشهای خارجی نقشه میبینیم از قبل طراحی شده اما سعی شده تا همان حس پیچیدگی گذشته را القا کند. نقشه Diablo 4 به قدری بزرگ است و چگالی بالایی دارد که در همین ابتدا فرضیه تکراری شدن آن را کنار بگذاریم. برای بررسی تمامی نقاط این نقشه به چیزی حدود 60 تا 70 ساعت زمان نیاز دارید. حالا کافیست تا این ساختار جدید و متفاوت را در کنار همان ساز و کار طراحی تصادفی و قدیمی دانجنها قرار دهیم تا متوجه شویم، این قسمت از دیابلو در زمینه محتوا حتی در همین ابتدای عرضه هیچ ضعفی را احساس نمیکند. به این موضوع نیز باید توجه داشت که بخش زیادی از دانجنهای بازی به شکل تخصصی برای کلاسهای مختلف طراحی شدهاند تا ارزش تکرار بازی همچنان در بالاترین سطح ممکن باقی بماند. حالا گیمر به راحتی میتواند به سراغ هر کدام از کلاسها رفته و همچنان تجربهای جدید را دریافت کند. در Diablo 4 برای اولینبار بلیزارد به سراغ معرفی راهی جدید برای حرکت در محیط رفته و شاید بتوان گفت نتوانسته ایدهآلترین نتیجه ممکن را در این بخش کسب کند. به واسطه بزرگ بودن نقشه اصلی بازی در این نسخه میتوانید از اسب برای حرکت در محیط استفاده کنید. بخشی از بازی که از دید طراحی شباهت زیادی به Lost Ark دارد اما درست همانند آن بازی به اندازه کافی روان اجرا نمیشود.
بلیزارد در Diablo 4 از پنج کلاس سنتی مجموعه استفاده کرده و رویکرد خود در قسمت سوم را به شکل کامل کنار گذاشته. نکتهای ایدهآل برای طرفداران قدیمی و گیمرهایی که اگر با سبک نقش آفرینی غریبه نباشند احتمالا میتوانند از همان ابتدا برداشتی مشخص از هر کلاس داشته باشند. با این حال درست مانند گذشته هر کلاس تفاوتهای اساسی با دیگری دارد و این سلیقه شماست که نقش کلیدی در انتخاب کلاس را ایفا میکند. ذات همیشه آنلاین بودن بازی این فرصت را در اختیار سازندهها قرار داده تا جزئیات مربوط به هر کدام از کلاسها را در لحظه تغییر دهند و همین مسئله تا حدودی توانسته از تبدیل یک کلاس به قدرتمندترین جلوگیری کند. شاید در ظاهر، بازی از پنج کلاس ثابت استفاده کند اما شما این فرصت را دارید که هر کلاس را با چند روش مختلف به کار گیرید. وجود تعداد زیادی مهارت، هزاران قطعه مختلف از زره و اسلحهها باعث شده تا ارتقای شخصیت اصلی و انتخاب روش بازی به یک معادله چند مجهولی با هزاران خروجی تبدیل شود. اگر فکر میکنید جزئیات وحشتناک بخش نقش آفرینی بازی به همین جا منتهی میشود، سخت در اشتباهید. جدای از تمامی مهارتهایی که شما با ارتقا درجه به دست میآورید، برخی زره یا اسلحهها میتوانند برای شما یکی از مهارتها را آزاد کنند. با این تفاسیر شما میتوانید بدون خرج کردن Skill Point به یک مهارت دسترسی داشته باشید. برای کلاس Sorcerer حتی این امکان وجود دارد تا یک یا چند مهارت را در Enchantment Slot قرار دهد تا شکلی Passive از کارایی خود را اجرا کنند. عمق نقش آفرینی Diablo 4 بدون شک در بالاترین سطح خود قرار میگیرد و ارزش تکرار بازی یا استفاده از چند روش مختلف را به شکل قابل توجهی افزایش میدهد. شاید داستان بازی انتخابی به شما ندهد اما همین جزئیات توضیح داده شده هزاران انتخاب را برای شکل تجربه بازی ایجاد میکنند. به همین واسطه مبارزات بازی میتوانند برای هر گیمر شکلی منحصر به فرد داشته باشد. اینکه به چه شکلی میخواهید مبارزات نفسگیر و جذاب دیابلو را پشت سر بگذارید، انتخابی است که شما میتوانید با در نظر گرفتن چندین فاکتور مختلف انجام دهید. شاید تنها بلیزارد باشد که بتواند در یک نقش آفرینی اکشن، مبارزات را برای تمامی کلاسها تا این حد سرگرمکننده طراحی کند. از زمانی که وارد مبارزه با تنوع بالایی از دشمنها میشوید، بازی کاملا از کلیشه نقش آفرینیهایی با اکشنهای نیمه کاره فاصله گرفته و در صف بهترین اکشنهای بازار قرار میگیرد. هر اشتباه در مبارزات Diablo 4 میتواند به قیمت مرگ شخصیت اصلی تمام شود و یکی از بزرگترین ضعفهای فعلی بازی در همین بخش خود را نشان میدهد. درست مانند تمامی بازیهای بلیزارد، وضعیت سرورهای Diablo 4 در بهترین حالت خود قرار ندارد و اینکه به واسطه بالا رفتن پینگ، جان خود را از دست دهید تقریبا اجتنابناپذیر است. ضعفی که مطمئنا طی هفتههای آینده برطرف میشود اما در شرایط فعلی میتواند به تجربه کلی بازی ضربه بزند.
چهارمین قسمت از مجموعه Diablo در مقایسه با دیگر اکشن نقش آفرینیهای ایزومتریک، یک سر و گردن از دید گرافیک جلوتر است. ارتقای گرافیکی Diablo 4 به قدری بوده که حالا سازندگان این فرصت را پیدا کردهاند تا بخشی از میانپردههای سینمایی را به شکل Real Time نمایش دهند. فرقی نمیکند از دید فنی به بازی نگاه کنیم یا تنها طراحی هنری آن را مورد بررسی قرار دهیم، Diablo 4 در این زمینه یکی از بهترینهاست و یادآور روزهای اوج بلیزارد است. استودیویی که برای سالها یکی از استانداردهای این صنعت بود و حالا توانسته تا این جایگاه را برای بار دیگر به خود اختصاص دهد. از جزئیات تماشایی در طراحی شخصیتها گرفته تا محیطهای بازی همگی از دید هنری میتوانند هر طرفدار فانتزیهای تاریک را راضی کنند. اوج هنر تیم تولید بازی را میتواند در ساختار داخلی دانجنها دید. جایی که Diablo 4 بیشتر از هر لحظهای به نسخه دوم شباهت پیدا میکند و سیاهترین و خشنترین تصاویر ممکن در این مجموعه را خلق کرده. موسیقی از طرف دیگر کمک بسیاری کرده تا اتمسفر بازی در مسیر درستی شکل گیرد. بخش عمدهای از موسیقیهای این قسمت با صداهای محیطی ترکیب شدهاند و نقش مکمل را برای آنها ایفا میکنند. موضوعی که باعث شده تا تنوع فوقالعاده محیطها از دید بصری با اتمسفری همراه شود که لزوما تنها به گرافیک هنری ارتباط پیدا نمیکند. با وجود تمام توضیحات ارائه شده شاید در نگاه اول Diablo 4 یک تجربه داستانی باشد اما بخش اصلی بازی زمانی پیش روی شما قرار میگیرد که ماموریتهای اصلی را به پایان میرسانید. اینبار سازندگان بازی تکیه بیشتری به امکانات آنلاین کردهاند و از این رو ساز و کاری را ایجاد کردهاند که با بهروزرسانیهای متوالی میتواند همواره در تغییر بوده و حرف تازهای برای گفتن داشته باشد. شاید روی کاغذ این قسمت از دیابلو یک نقش آفرینی اکشن باشد اما بیش از همیشه به بازیهای MMO شباهت دارد و از این رو تجربهای غنیتر را ارائه میکند.
جدای از ضعفهای سرور در همین روزهای ابتدایی، Diablo 4 تکاملی است که طرفداران این مجموعه سالها در انتظارش بودند. یکی از کاملترین نقش آفرینیهای اکشنی که تاکنون عرضه شده و توانسته با ارائه یک داستان قدرتمند، روایتی بهبودیافته، هزاران انتخاب در ساخت و ارتقا شخصیت و گرافیک و اتمسفر فوقالعاده، برای بار دیگر جایگاه همیشگی خود را به دست آورد. اثری که اینبار با حضور پرنگتر المانهای آنلاین میتواند برای سالها گیمرها را جذب خود کند.
امتیاز بازیسنتر - 9.5
9.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: اندگیم مفصل و جذاببهبود چشمگیر روایت داستانتمرکز روی بخشی متفاوت از داستان مجموعهگرافیک فنی و هنری فوقالعادهسطحی ایدهآل از صداگذاری و موسیقیاکشن سرگرمکننده و جذابوجود انتخابهای متعدد در بخش نقش آفرینیطراحی خوب بخش اپنورد و دانجنهاارزش تکرار بسیار بالانقاط ضعف: ضعف سرورها در زمان انتشارحرکت اسب به اندازه کافی روان نیستاین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PC بررسی شده است