بررسی بازی Deadlight

شروع تابستان و خالی شدن ویترین‌های فروشگاه‌ها از عناوین جدید ، فرصتی ایجاد شد که سری به فروشگاه‌های الکترونیک بزنیم و از کلکسیون بازی‌های دانلودی عناوین مطابق با سلیقه خود را انتخاب کنیم. امسال نیز مانند چند سال گذشته بنابر قول مایکروسافت جشنواره تابستانه XBLA برگذار شد که در بین عناوین منتشر شده چندین عنوان در خور توجه وجود داشت. Deadlight یکی از همین بازی‌ها است که با تم، رنگ و لعاب خاص، نظر بسیاری از دوستداران بازی را به خود جلب کرده است. حال باید دید این عنوان انحصاری کنسول مایکروسافت می‌تواند ما را تا ورود عناوین پاییزی چند ساعتی سرگرم کند یا خیر.

با Deadlight به همراهRandall Wayne به شهر سیاتل در سال 1986 خواهید رفت و در بین زامبی‌هایی که هر لحظه ممکن است او را به مرده متحرک تبدیل کنند، به دنبال همسر و تنها فرزند او خواهید بود. سناریوی پایان دنیا و طاعون و ویروسی که مردم را به موجودات وحشی و آدم خوار تبدیل می‌کند چیز جدیدی نیست و بارها نمونه آن را در بازی‌های مختلف مشاهده کرده‌ایم. بهترین مثالی که می‌شود به کار برد، بازی معروف شرکت کپکام یعنی Resident Evil می‌باشد. با اینکه این بازی محبوبیت زیادی در بین گیمرها دارد، اما نمیتوان آن را به عنوان منبع الهام گیری Tequila Work برای ساخت این بازی در نظر گرفت. اینجاست که متوجه میشویم سریال Walking Deadبه کارگردانی فرانک دارابانت، منبع الهام گیری برای این بازی می‌باشد. شباهت این دو به حدی زیاد است که براحتی می‌توان Deadlight را یکی از عناوین ساخته شده در دنیای سریال دانست و یا حنی Walking Dead را به اول نام بازی اضافه کرد. همانطور که انتظار می‌رفت برخلاف Walking Dead، بازی از نظرکیفیت داستان در سطح پایینی قرار دارد. صدای Randall در طول بازی در حال روایت داستان شنیده می‌شود که به عنوان یک راوی، صدای چندان دلچسبی نیست و بیننده با صدا و نقش او رابطه محکمی برقرار نمی‌کند. در میان بازی فلش بک‌هایی به اتفاقات گذشته زده می‌شود که به ضعیف ترین شکل ممکن ساخته شده‌اند و بود و نبودشان تقریبا تفاوتی نمی‌کند. پایان داستان که قرار است شما را شوکه کند چندان با عقل و منطق سازگار نیست و گیمر را متقاعد نمی‌کند.

یکی از نقاط قوت Deadlight فضا سازی عالی تیم طراحی و گرافیکی Tequila Works است که محیط پویا و اتمسفریک زیبایی را خلق کرده‌اند؛ که باعث می‌شود تا بازی کننده به درون دنیای بازی کشانده شود. به عنوان یک Side Scroller همیشه در پشت زمینه اتفاقاتی در حال رخ دادن است که داستان و گیم پلی بازی را تحت تاثیرقرار می‌دهد. محیط‌های با جزییات در کنار نورپردازی ریلستک به خرابه‌های شهر نمایی زیبا و دیدنی داده است . خرد شدن پنجره‌ها در اثر اصابت گلوله‌های هلی کوپتر و رقص نورآفتاب که Randall رادر حین فرار تعقیب می‌کنند، صحنه‌هایی سینمایی و جذابی خلق می‌کنند.
یکی از بازی‌هایی که می‌توان منشا الهام Deadlight دانست، عنوان موفق Limbo است که دو سال پیش از همین شبکه برای اولین بار منتشر شد. چیزی که باعث می‌شد Limbo در آن سطح قرار بگیرد، اتمسفر زیبا و گیم پلی ساده ولی بسیار کارآمد و دقیق آن بود. Deadlight در قسمت اول به خوبی عمل می‌کند ولی مشکلات قسمت دوم از ارزش بازی کاسته و به تجربه‌ای که می‌توانست جز بهترین‌های 2012 باشد، لطمه وارد کرده است.
به لطف بدن ورزیده و آماده Randall بالا رفتن از لبه‌ها و پریدن از پشت بام‌ها به نرمی صورت می‌پذیرد. حالت بدن و انیمیشن بدن او سنگینی خاصی دارد که باعث می‌شود حرکات او واقعی تر به نظر برسد. پرش زدن دقیق و عکس العمل سریع دو ویژگی هستند که سازندگان Deadlight از شما در طول بازی انتظار دارند. مشکل اینجاست که کنترل به اندازه کافی دقیق نیست و بارها و بارها باعث سقوط شما و تکرار مرحله از checkpoint قبلی می‌شود. حتی مراحل تعقیب و گریز که قرار است ضرب آهنگ تندی داشته باشند و هیجان بازی کننده را افزایش دهند، قربانی کنترل بی‌دقت بازی شده و به یک قسمت آزمون و خطا تبدیل شده‌اند. به همین دلیل گیمر مجبور است تا لحظه به لحظه سکانس را حفظ کرده و در زمان معین دکمه مربوطه را فشار دهد. این مشکل در مراحل آخر بازی حادتر می‌شود، طوری که ممکن است بارها و بارها برای رد شدن از یک قسمت ساده، مجبور به تکرار چندباره‌ آن شوید.

ولی با این وجود، Deadlight از بخش پلتفرمر نسبتا خوبی برخوردار است و اگر از طرفداران این سبک باشید با وجود مشکلات کنترل و تا حدودی ضعف در طراحی مراحل بازی، هنوز هم چیزهایی برای نشان دادن به شما دارد که از آن لذت خواهید برد.
دنیای Limbo پر از پازل‌های بیاد ماندنی و نسبتا سخت بود، ولی ما هر چقدر سیاتل را در Deadlight زیر و رو کردیم اثری از یک پازل که زره‌ای به مغز ما فشار وارد کند ندیدیم. معماهای بازی در پیدا کردن مسیر خلاصه شده‌اند؛ چرا که بیشتر اوقات پلتفرمها و یا قسمت‌هایی که قابلیت تعاملی دارند در پس زمینه تیره بازی محو شده و یا زاویه دید شما به شکلی است که از دید شما مخفی می‌ماند. ابزار و وسایل محدود Randall نیز برای عبور از موانع تاثیر خاصی در گیم پلی بازی ایجاد نمی‌کنند، چرا که در نحوه استعمال آن‌ها از ایده بکر و خلاقانه‌ای استفاده نشده و بیش از حد ساده و معمولی به نظر می‌رسند.
همانند Walking Dead باید تا جای ممکن از تیر اندازی پرهیز کنید، چرا که با هر صدایی توجه موجودات سیاه بازی را که مردم آن‌ها را سایه صدا می‌کنند به طرف منبع صدا جلب می‌کنید. این قابلیت به شما این امکان را می‌دهد که با یک فریاد، سایه‌ها را به طرف خود یا مکانی خاص بکشانید و با رها کردن اهرم بالابر، آن‌ها زیر ماشین له کرده و یا از روی آنها پرش بزنید تا از دستشان فرار کنید. Randall همانند یک انسان معمولی قدرت مقابله با دو سه تن از موجودات سیاه را دارد ولی اگه تعداد آنها زیاد شود تنها راه شما فرار از دست آنها است.

ازی به عنوان یک survival horror ایده‌های خیلی خوبی در خود جای داده است ولیکن محدودیت‌هایی که تیم سازنده در این بین ایجاد کرده است این قابلیت‌ها را نیز تقریبا به هدر داده است. گیم پلی خطی بازی، بخش survival horror این بازی را خدشه دار کرده است. در هنگام مقابله با زامبی‌های بازی دو حالت وجود دارد؛ یا تعداد آنها زیاد است و به هیچ عنوان قدرت مقابله با آن‌ها را ندارید. در چنین شرایطی باید به جای مقابله، راه فرار را پیدا کنید. و یا اینکه تعداد آن‌ها کم است و امکان از بین بردن آنها توسط تبر یا اسلحه وجود دارد. با این وجود، بازی شما را مجبور به کشتن آنها می‌کند و به شما اجازه فرار نمی‌دهد . در اصل مقابله با زامبی‌ها به شکل یک پازل طراحی شده است که شما باید راه حل آن را پیدا کنید، که مسلما پیدا کردن آن مستلزم تکرار چند باره مرحله است و این یعنی از بین بردن حس ترس و قدرت انتخاب گیمر برای مقابله با دشمنان و در نتیجه کم رنگ کردن المان‌های survival horror بازی.

به عنوان کار اول Deadlight بازی Tequila Works عنوان ارزشمندی است که با وجود مشکلات ریز و درشت خود، باز هم می‌تواند چند ساعتی شما را سرگرم کند و در بین بازی کردن عناوین دنباله‌دار، مزه دهان شما را برای مدتی کوتاه تغییر دهد. در صورتی که در اکانت XBL خود مقداری Point خرج نکرده دارید و از سبک پلتفرمر نیز لذت می‌برید، این بازی می‌تواند انتخاب خوبی برای شما باشد.