پس از موفقیت چشمگیر The Witcher 3: Wild Hunt در لاینآپ شلوغ سال 2015، سیدی پراجکت رد در جایگاه استودیوی توسعهدهنده، اعتبار قابل توجهی برای خود بین اهالی رسانه و مخاطبان ویدئو گیم دست و پا کرد. اعتباری که تیم لهستانی را به عنوان یکی از بهترین استودیوهای متمرکز بر ساخت عناوین نقش آفرینی معرفی کرد و البته انتظارات را برای ساخته بعدی آنها Cyberpunk 2077 به شدت بالا برد. در انتها اما پس از انتشار سایبرپانک، انتظارات به هیچ وجه برآورده نشد. حالا پس از گذشت سه سال شاهد انتشار اکسپنشن Phantom Liberty و آپدیت 2.0 برای این بازی هستیم. سوال اینجاست که آیا سازنده رسالت خود را به سرانجام رسانده است یا خیر؟
بررسی ویدیویی را در یوتوب تماشا کنید
عمده مشکل سایبرپانک در زمان عرضه متوجه بخش فنی بازی، مخصوصا نسخههای نسل هشتمی بود. حالا با اتخاذ تصمیمی درست ، فانتوم لیبرتی و آپدیت 2.0 انحصارا برای PC و کنسولهای نسل نهمی عرضه شد. همین مورد باعث شده تا مسئولین فنی CDPR که زمان انتشار نسخه 1.0 تیم تضمین کیفیت را مقصر میدانستند، یک خروجی فوقالعاده از سایبرپانک روی کنسولهای نسل نهمی بگیرند. در کنار اینکه نقشه اصلی سایبرپانک شهر نایتسیتی را یک پارچه شامل میشد، حالا فانتوم لیبرتی در بخش جدیدی با نام Dog Town دنبال میشود که از نظر ابعادی بسیار کوچکتر از نایتسیتی است. البته که نقشه به صورت جداگانه طراحی شده و تنها صفحات لودینگ، شامل انتقال بین دو نقشه و البته فست تراولها میشود.
مشکلات تکنیکی و باگهای متعدد موجب شدند نتیجه زحمات طراحان هنری بازی اصلی، مخصوصا در زمان عرضه، آن طور که باید و شاید به چشم نیاید. در نسخه 2.0 مخصوصا مخاطبان کنسولی اکنون میتوانند زیباییهای جهان سایبرپانک را درک کنند. حقیقتا تیم هنری سیدی پراجکت سنگ تمام گذاشته و این موضوع در فانتوم لیبرتی و جایجای Dog Town هم به امضای کاری آنها تبدیل شده. محیطی که علاوه بر زیباییهای بصری، از نظر انتقال احساس و اتمسفر بینظیر است و مخاطب را کاملا غرق تجربه بازی میکند. بخش های مرکزی داگ تاون هم همچون بخشی از وگاس در نوادا، با الهام از تمدن کهن کرانه رود نیل و با الگو از معماری Kemet (مصر باستان) ساخته شده. زیباترین بخش را هم باید سازه The Heavy Hearts مشابه هرم بزرگ جیزه دانست که توسط دو تندیس با الگو از اساطیر مصری به دوش کشیده شده. بخشهای مرکزی بورژوا حاکم بر این مناطق را نشان میدهد که طبقه سرمایهدار در هتلهایی آنچنانی زندگی میکند، در حالی که باقی مناطق به بیغولههایی ختم میشود که مردم در فقر مطلق، زاغه نشین هستند. هنر طراحان بازی در نشان دادن اختلاف طبقاتی شدید و نظام فرهنگی و سیاسی گسستهی Dog Twon بینظیر است. دیدن این چنین صحنههایی در فانتوم لیبرتی احتمالا شما را دچار آشناپنداری میکند و آنجاست که چگونگی به تصویر کشیدن این پادآرمانشهر آیندهنگرانه را تحسین میکنید.
این بستر فراهم شده تا شاهد روایت جذابی باشیم. بیراه نیست که CDPR را یکی از بهترین راویان صنعت در قصهگویی سینماتیک بدانیم و انجام این کار در ژانر نقش آفرینی و با تصمیمات مختلف، تداعی کننده دوره طلایی استودیوی BioWare در نسل هفتم است. فانتوم لیبرتی یک تریلر جاسوسی همراه با روایت پیچیده و درگیرکننده است. در حالی که ابتدا با شخصیت V به عنوان یک مزدور برای نجات پرزیدنت Myers رئیس جمهور دولت جدید ایالات متحده وارد Dog Town میشوید، در ادامه شاهد پیچشهای متفاوتی خواهید بود. در حقیقت این پیچشها را شخصیتپردازی بینقص رقم زده است. در این راه باید از کارکتر Solomon Reed با بازی Idris Elba نام برد. شخصیتی که غافلگیرکننده معرفی میشود و با ثبات در داستان نقش خود را تا انتها حفظ میکند. یک مامور ویژه کارکشته که در ظاهر و ابتدای داستان خونسرد و بیاحساس است، اما در ادامه وجهه انسانی او از ضعفهایش و اینکه چگونه در گذشته خود گیر کرده، پرده بر میدارد. در حالی که Johnny Silverhand با بازی Keanu Reeves همچنان نقش جانبی پررنگی را در بیشتر سکانسها دارد، اما دیگر شخصیت مهم و برجسته را باید Songbird معرفی کرد. او در ظاهر جذاب و در رفتار اغواگر است اما عملکردی چندگانه دارد و در باطن شخصیتی چند وجهی و بعضا غیرقابل پیشبینی است. پرداخت این دو شخصیت آن قدر قابل توجه است که اغلب دیگر کارکترهای بازی به حاشیه رانده میشوند. عجیب نیست که Reed و Songbird بهترین مدلسازی را بین تمام NPCهای جهان سایبرپانک دارند و مشخصا در مرکز توجه سازنده بودهاند. قویا میتوان اقرار کرد که ستاره اصلی فانتوم لیبرتی، پروتاگونست و آنتگونیستهای آن نیست و این دو کارکتر جانبی هستند که به وضوح میدرخشند و تا سالها در ذهن و قلب مخاطبان جای خواهند داشت.
نزدیک کردن سبک سایبرپانک به تریلر جاسوسی در اکسپنشن جدید، مراحلی را به وجود آورده که باید همچون ماموری ویژه به ساختمانی نفوذ کنید. ماموریت You Know My Name یکی از بهترین نمونههای ساختاری در ژانر جاسوسی در تاریخ ویدئو گیم است که از حیث کارگردانی در سطح بسیار بالایی قرار دارد. طراحی مراحل، نقطه شروع و چگونگی رسیدن تا نقطه پایان، اوج هنر دیزانرهای سی دی پراجکت را به رخ میکشد. برای به دست آوردن پول بیشتر میتوان سراغ Gigها رفت. علاوه بر این که میتوان در فعالیتهای فرعی پول بیشتری به دست آورد و با چهرههای جدید آشنا شد، چند کارکتر از بازی اصلی هم در Dog Town حضور دارند که دیدن آنها خالی از لطف نیست. شاید به جرئت بتوان گفت که فانتوم لیبرتی از معدود بازیهای ژانر است که به فچ کوئستها اتکا نکرده و تماما برای طراحی فرعیها وقت و هزینه صرف شده است. نکتهای که نباید از یاد برد، کیفیت دیالوگها و سطح نویسندگی این اکسپنشن است که به قوت خود باقیست که البته باید بخشی از این میزان درگیری مخاطب را در سیستم دیالوگ همزمان ابداعی سیدی پراجکت برای بازی اصلی جست و جو کرد. موضوعی که همیشه برای من نکته برجسته و دوستداشتنی سایبرپانک بوده و هست. این سیستم با نمای اول شخص بازی در تعامل است تا یک هارمونی تکرار نشدنی را برای مخاطب رقم بزند تا در هر مکالمه خود را به راستی در جایگاه V ببیند.
هنوز هم کسب درآمد، خرید خانه و خودرو جدید یکی از لذتهای اصلی سایبرپانک به شمار میرود. حتی حالا هزینه کردن برای Cyberwareها نیز از هر زمان دیگری جذابتر است. در حقیقت Cyberware قطعاتی رباتیک هستند که میتوانید در بدن V جایگذاری شوند و او را به یک سایبرگ واقعی تبدیل کنند. این سیستم در فانتوم لیبرتی و آپدیت 2.0 دچار تغییراتی شده است و موراد جذابی را به خود افزوده است. برای مثال لباسها دیگر تنها جنبه ظاهری دارند و میزان زره شما بستگی دارد به Cyberwareهای مورد استفاده. این موارد شامل ویژگیهای جدیدی چون دابل جامپ میشود که در ترکیب با توانایی Dash کردن معلق در هوا، یک سیستم موومنت به شدت لذت بخش را خلق میکند. بازنگری سازوکار تواناییها در 2.0 بازی را دچار انقلاب کرده است. هنوز Attributeها وجود دارند ولی با ورود به هر کدام به سیستم پرک درختی جدید وارد میشوید که شامل تواناییهای Passive و Active است. میتوان سبک گیمپلی خود را ساخت. به مبارزات نزدیک اکتفا کرد که حالا توجه بسیاری به آن شده. تمرکز خود را بر مخفیکاری گذاشت و یا تواناییهای کارکتر را طوری توسعه داد که در هر رویارویی یک اکشن اسلحه محور جذاب را رغم زد. بهبود گانپلی با ترکیب تواناییهای مختلف، یک اکشن Fast Paced جان ویکی را خلق میکند که این موضوع را باید مدیون اجرای 60 فریم بر ثانیه بازی در مد پرفورمنس دانست. فریمی که اغلب دچار افت نمیشود و یکی دیگر از نقاط قابل توجه آپدیت جدید و مورد تحسین در فانتوم لیبرتی است.
برای هر چه داینامیک شدن محیط شهری، بهبودهایی در سیستم ترافیک لحاظ شده. در نوع عملکرد پلیس کاملا تجدید نظر شده و حالا میتوان شاهد تعقیب و گریزهای واقعی بود. در درجات تعقیب بالاتر نیروهای ویژه MaxTac وارد عمل میشوند که رویارویی با آنها بسیار دشوار و چالش برانگیز خواد بود. حالا بیشترین پیشرفت هوش مصنوعی را میتوان در NPCهایی در لباس NCPD به وضوح دید. برای جذابیت بیشتری تعقیب و گریزها، استفاده از اسلحه حین رانندگی مسیر شده که با انتخاب هدف اتوماتیک، کاملا در اختیار مخاطب است و تیراندازی و رانندگی همزمان را بدون آسیب به تجربه هرکدام در بر میگیرد. با اینکه اندک مشکلاتی در طول بازی به چشم میخورند اما بدون شک Phantom Liberty یکی از بهترین DLCهای صنعت ویدیو گیم است که در بعضی بخشها از بازی اصلی هم بهتر ظاهر میشود.به راستی تعهد CDPR به بهبود و پشتیبانی از یک بازی تماما تک نفره که سه سال از عرضه آن میگذرد، جای انتقادی نگذاشته، تا حدی که میتوان تمام خاطرات بد مربوط به سوء مدیریت و تبلیغات اغراقآمیز نسخه 1.0 را در آخر به دست فراموشی سپر و تمام و کمال از اثر نهایی و اکسپنشن قابل احترامش، لذت برد. بار دیگر استودیوی لهستانی ثابت کرد که ایدههای نابی برای بهبود و تغییر ژانر نقش آفرینی غربی دارد. ایدههایی بیبدیل برای مدرنیزه کردن این سبک کهنه که تیمهای دیگر بعضا در به انجام رساندن آن مستاصل ماندهاند. سرانجام سایبرپانک ورژن 2.0 و فانتوم لیبرتی همان چیزی هستند که از سی دی پراجکت انتظار داشتیم؛ عنوانی بهتر از ویچر 3!
امتیاز بازیسنتر - 10
10
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: جلوههای بصری جذاب در کنار اجرای با ثبات 60 فریمی جهتگیری به سمت تریلر جاسوسی و روایتی درگیر کننده شخصیتپردازی، کارگردانی و دیالوگهای با کیفیت تغییرات فوقالعاده نسبت به آپدیت قبلی طراحی باکیفیت مراحل و نبود فچ کوئیستهای آزاردهنده نقاط ضعف: فیزیک نامناسب و هندلینگ نه چندان دلچسب خودروها وجود برخی از باگها