استودیو Fishlabs سالهاست که در زمینه تولید بازیهای موبایلی فعالیت میکند و توانسته در طول زمان سابقه خوبی را برای خود فراهم کند. آنها اما بعد از مدتها به سراغ ساخت یک بازی بزرگ برای کامپیوترهای شخصی و کنسولهای خانگی رفتهاند تا نشان دهند که پتانسیل بیشتری از ساخت یک بازی موبایلی در اختیار دارند. پتانسیلی که تاحدودی توانستهاند آن را با بازی Chorus به نمایش بگذارند. شوتری فضایی که در آن کنترل یک فضاپیما جنگی را برعهده گرفته و باید در نقاط مختلف کهکشان به مبارزه با دیگر فضاپیماها بروید. این تمام آن چیزی است که باید پیش از تجربه Chorus بدانید. اثری خوش ساخت که با خروجی بصری خود توانایی جذب بسیاری از گیمرها را در اختیار دارد اما شاید نتواند تمامی آنها را تا انتهای کار همراهی کند. واقعیت ماجرا این است که بازی Chorus در هسته اصلی خود چیزی شبیه به مجموعه Galaxy on Fire دیگر ساخته استودیو Fishlabs است که نسخههای مختلف آن برای پلتفرمهای همراه منتشر شده. اثری سرراست در ژانر شوتر که در زمینه داستان سرایی نمیتواند انتظارات موجود را برآورده کرده و خود را به دیگر عناوین بزرگ این روزها نزدیک کند.
داستان Chorus شاید ناامیدکنندهترین بخش آن باشد. برگرفته از کلیشه ژانر علمی تخیلی شاهد شخصیتی به نام نارا هستیم که به عنوان خلبانی حرفهای شناخته شده و برای گروهی خاص میجنگد. بعد از مدتی نارا متوجه میشود که فرماندههای او هدفی در خلاف رویکردهای او را دنبال میکنند. نارا از همپیمانهای خود جدا شده و تصمیم میگیرید به مبارزه با گروه Circle مشغول شود. در این مسیر البته نارا تنها نیست و فضاپیمای هوشمند او یعنی Forsaken نیز به عنوان شخصیت دوم در داستان حضور دارد. فضاپیمایی که هوش مصنوعی قدرتمندی را در خود جای داده و سازندگان بازی سعی کردهاند رابطه او و نارا را تبدیل به محوریت اصلی داستان کنند. سالها از دوران اوج این تکنیک داستانسرایی در آثار علمی تخیلی گذشته و شاید یکی از بهترین نمونههای آن مجموعه Knight Rider باشد. جایی که رابطه مایکل و کیت به عنوان یک خودروی هوشمند و سخنگو تبدیل به محوریت اصلی داستان میشد. سازندگان Chorus سعی کردهاند با قرار دادن این مسیر به عنوان تمرکز اصلی خود به نتیجهای جالب توجه دست پیدا کنند اما سطح دیالوگها در حد خوبی از کیفیت قرار نمیگیرید و همین مسئله باعث شده داستان بازی به شکل کلی جذابیت چندانی برای مخاطب نداشته باشد. داستانی که البته در محوریت اصلی خود یعنی مبارزه نارا و گروه Circle هم پیچش خاصی نداشته و به شکلی سرراست شروع و به پایان میرسد. موضوعی که هرچند ضعف نیست اما نمیتوان از آن به عنوان نکتهای مثبت در روایت داستان بازی یاد کرد.
هرچند اینجا با اثری علمی تخیلی و روایت کامل داستانی روبرو هستیم اما تمام طول بازی با کنترل Forsaken پیگیری میشود. شما هیچ نقطهای از بازی را به شکل دیگری تجربه نمیکنید و عملا با شوتری هوایی یا بهتر است بگوییم فضایی مواجه هستید. با این وجود نکتهای که باعث نجات Chorus میشود، جذابیت کلی گیمپلی آن است. درست همانند اکثر بازیهای Aerial Combat، کنترلی کامل روی فضاپیما داشته و اکثر مانورهای استاندارد را میتوانید پیادهسازی کنید. از این دید ساخته Fishlabs تمامی استانداردهای موجود را برآورده کرده اما با قرار دادن یک نکته اضافی توانسته خود را از دیگر هم ژانرهایش جدا کند. اگر فکر میکردید که قابلیت دریفت تنها به بازیهای اتومبیلرانی اختصاص دارد باید بگوییم که Chorus این قاعده را زیر پا میگذارد. شما در این بازی میتوانید با فضاپیمای خود در فضا دریفت کرده و حرکاتی را به نمایش در آورید که دیگر بازیهای این سبک از آن محروم هستند. قرار دادن دریفت در کنار کنترلهای معلوم باعث شده جذابیت حرکت در محیطهای بازی به مراتب بالاتر رفته و لحظات هیجانانگیزی را شکل دهد. در جریان بازی معمولا هدفی جز از بین بردن فضاپیماهای دشمن را دنبال نمیکنید و برای موفقیت در انجام این اهداف به اسلحههای مختلف نیاز دارید. مجموعا بازی سه نوع اسلحه را پیش روی شما قرار میدهد که میتوانید آنها را در کنار دیگر قابلیتهای جانبی فضاپیمای خود ارتقا دهید. هرچند این تعداد در نگاه اول اندک به نظر میرسد اما استفاده از آنها به شکل همزمان و ایجاد ترکیبهای جالب توجه برای مبارزه با انواع مختلف دشمنها میتواند هسته اصلی گیمپلی را تبدیل به بخشی سرگرمکننده برای مخاطبها کند. با تمام این تفاسیر باید در نظر داشت که به شکل کلی این موضوع که هدفگذاری بازی تغییر خاصی نمیکند شاید در طولانی مدت کمی خستهکننده و تکراری شود. برای دوری از این مسئله بایستی به باسها نیز اشاره کنیم که عملا تمامی استراتژیهای مبارزه شما را به چالش میکشند. هرچند طراحی برخی از باسهای بازی قابل توجه است اما بعضا با نمونههایی روبرو میشوید که عملا تنها سعی دارند چالشی عظیم را پیش روی مخاطب قرار دهند. افزایش نابجای درجه سختی در این لحظات میتواند کلیت جریانی بازی را با مشکل مواجه کند. پیشتر به قابلیتهای جانبی Forsaken اشاره کردیم اما بد نیست بدانید که هر کدام از آنها ترفندی جالب توجه را در اختیار شما قرار میدهند. ترفندهایی که شاید به عنوان نوعی از حرکات تهاجمی به شمار نروند اما ترکیب آنها با شکلهای استاندارد مبارزه میتواند به عنوان یکی دیگر از نکات مثبت Chorus شناخته شود.
تمام نکات مثبت و منفی اشاره شده یک طرف و گرافیک بازی در طرف دیگر. آنچه در Chorus تجربه میکنید را شاید به راحتی بتوان در میان زیباترین آثار علمی تخیلی این روزها قرار داد. برای استودیویی که بخش عمدهای از عمر خود را روی تلفنهای هوشمند سپری کرده، دستاوردهای گرافیکی و فنی Chorus مثال زدنی است. اثری زیبا و متنوع که در هر لحظه میتواند با خروجی بصری خود شما را شگفتزده کند. سازندگان بازی در هیچ بُعدی از جنبههای گرافیکی بازی کمکاری نکرده و تا جایی که ممکن بوده از تخیل خود بهره گرفتهاند تا تصاویری زیبا و چشمنواز را پدید آورند. تصاویری که به سرعت با شروع مبارزات تغییر کرده و اینبار سعی میکنند آدرنالین را در رگهای مخاطب جاری کنند. هرچه Chorus از دید گیمپلی و داستان نتوانسته استانداردهای یک بازی موبایل را با شدتی زیاد ارتقا دهد اما از دید گرافیک تمامی انتظارات را برآورده کرده. اثری که شاید از جلوههای گرافیکی نسل جدید در آن خبری نباشد اما نتیجهای باکیفیت را پیش رویتان قرار میدهد. بازی Chorus پر است از ایدههایی که به خوبی پیادهسازی شدهاند اما در میان آنها ضعفهایی وجود دارد که از قرار گرفتن آن در کنار بهترینهای این صنعت جلوگیری میکنند.
امتیاز بازیسنتر - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گرافیک فوق العادهجلوههای بصری با جزئیات و هیجانانگیزپیادهسازی جالب توجه قابلیت دریفتحرکت بینقص در فضامبارزات جذاب در نیمه ابتدایینقاط ضعف: کلیت ضعیف داستانیدیالوگها کیفیت خوبی ندارندبرخی از مبارزات با باسهاتکراری شدن جریان کلی ماموریتهااین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است
بازی Halo Infinite تلاش میکند تا معنای یک بازی Halo بودن را دگرگون کند. چیف را به یک پدر برای هوش مصنوعی سادهلوح تبدیل میکند که همواره ساز مخالف میزند و او را در یک جهان آزاد رها میکند. در نهایت مشخص میشود که ریسک انجام شده ارزشش را داشته و Infinite را به یک بازی خارقالعاده تبدیل کرده است. برخی از المانهای داستان را میتوان بخش ضعیف بازی دانست و قلاب گرپل نیز باعث میشود بقیهی سلاحها و تجهیزات مستر چیف کمی جذابیت خود را از دست بدهند، اما این موارد مشکلات بسیار کوچکی به شمار میروند. شاید بخش داستانی Infinite را بتوان پس از سالها، یکی از بهترین کمپینهای Halo دانست.
گیم اسپات
برخی از مشکلات فنی در بازی وجود دارد که باید برطرف شوند، اما در کل Halo Infinite یک بازی قدرتمند برای یک فرنچایز محبوب است.
برخی از المانهای داستان را میتوان بخش ضعیف بازی دانست و قلاب گرپل نیز باعث میشود بقیهی سلاحها و تجهیزات مستر چیف کمی جذابیت خود را از دست بدهند، اما این موارد مشکلات بسیار کوچکی به شمار میروند. شاید بخش داستانی Infinite را بتوان پس از سالها، یکی از بهترین کمپینهای Halo دانست.