حدود یازده سال از عرضه بازی Alan Wake میگذرد. حالا بعد از گذشت یک دهه نسخه ریمستر این بازی در اختیار مخاطبان قرار گرفته و شاید مهمترین ویژگی این عرضهی دوباره این باشد که این بار علاوه بر کاربران اکس باکس و ویندوز، کاربران پلتفرمهای پلی استیشن (PS4-PS5) هم میتوانند اثر استودیوی فنلاندی «رمدی» را تجربه کنند. وقتی صحبت از ریمستر کردن عنوانی که بیش از یک دهه قبل ساخته شده است، میشود اولین نکته مثبتی که به ذهن میآید جلوههای بصری و گرافیکی به روز شده است. همچنین اولین نگرانی که در ذهن مخاطبان شکل میگیرد این است که گیمپلی بازی تا چه حد توان جذب گیمرهای نسل جدید را دارد. اما ماجرا برای نسخه ریمستر آلن ویک تا حدودی متفاوت است. به طور خلاصه میتوان اینطور گفت که نباید انتظار جلوههای بصری و گرافیک فنی به روزی از این عنوان داشته باشید. درست است که بازی پسوند «ریمستر شده» را یدک میکشد اما عملا گرافیک بازی بشدت با استاندارد روز فاصله دارد و حتی نمیتوان آن را در حد یک عنوان ریمستر شده نسل قبلی دانست.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که آلن ویک در سال 2010 همچون معجزهای برای پلتفرم اکس باکس 360 همه نگاهها را به خود خیره کرده بود. در آن سالهای دور، گرافیک فنی، هنری و مخصوصا نورپردازی بازی مخاطبان را مات و مبهوت کرده بود. و حالا پس از گذشت یازده سال تجربه نسخه ریمستر باعث شد تا دوباره به یاد تجربه بازی روی اکس باکس 360 و شگفتیام از گرافیک بازی بیفتم. قطعا تجربه بصری که از بازی خواهید داشت به هیچ وجه در حد و اندازه استانداردهای این روزها نیست اما چیزی که همچنان باعث شگفتی است این است که ظاهر بازی همچنان مدرن و جذاب است. هنوز هم بسیاری اوقات در طول بازی با دورنماهای جذابی مواجه میشوید که احتمالا باعث شوند چند دقیقهای در آنجا بایستید و محو تماشایشان شوید. البته نباید هیچ انتظاری از گرافیک فنی داشته باشید. کیفیت بافتها، مدل شخصیتها و مخصوصا انیمیشنها کاملا تاریخ گذشته هستند. البته بهبودها در طراحی چهره شخصیت آلن ویک تا حدودی محسوس است. در مجموع به عنوان یک نسخه ریمستر شده در بخش گرافیکی اصلا با تفاوت فاحشی نسبت به نسخه اورجینال مواجه نیستیم ولی در نهایت جلوههای بصری در حدی است که قابل تحمل باشد.
همانطور که در ابتدای این متن گفتم وقتی اثری که متعلق به بیش از یک دهه قبل است قرار است دوباره عرضه شود یکی از نگرانیهای اصلی پیرامون گیمپلی آن است و اینکه آیا همچنان گیمپلی توانایی جذب مخاطب امروزی را دارد یا خیر؟ و این درست همان جایی است که نسخه ریمستر آلن ویک شما را شگفت زده میکند. با وجود اینکه آلن ویک همیشه جزو بازیهای مورد علاقهام بود و هنوز هم به یاد دارم که چطور از گیمپلی خلاقانه بازی در زمان عرضه لذت میبردم، قبل از اینکه بازی را شروع کنم شک داشتم که گیم پلی بازی حالا پس از یازده سال باز هم توان این را داشته باشد که من را با خود همراه کند. اما در کمال شگفتی هنوز هم از لحظه لحظه بازی لذت میبرم. گویی گذر این یازده سال هیچ اثری بر گیم پلی بازی نگذاشته است. همچنان گان پلی بازی و ترکیب آن با استفاده از چراغ قوه بسیار جذاب است. تقریبا در تمام رویاروییهایتان با دشمنان باید استراتژی داشته باشید.
در بسیاری از بازیهای هک اند اسلش و شمشیری حتما با دشمنانی مواجه شدهاید که سپر دارند و برای شکست دادنشان باید ابتدا سپرشان را از بین ببرید. آلن ویک به عنوان یک اثر شوتر چنین مکانیزمی در خود دارد. دشمنان شما در این بازی توسط «تاریکی» تسخیر شدهاند و شما برای اینکه بتوانید با سلاحتان آنها را از پای در بیاورید ابتدا باید چراغ قوهتان را به سمت آنها بگیرید تا تاریکیشان را از بین ببرید و بعد آنها را با سلاحتان نابود کنید؛ چیزی شبیه به همان از بین بردن سپر! رمدی موفق شده به زیبایی چنین مکانیزمی را در مبارزات آلن ویک پیاده کند و نه تنها سرعت مبارزات کند نشده بلکه کاملا دارای ریتم و نیازمند استراتژی هستند. شما برای چراغ قوهتان نیاز به باطریهایی دارید که در محیط بازی آنها را پیدا میکنید. این یعنی برای تمام مبارزاتتان باید برنامه داشته باشید تا بیهوده منبع نورتان را هدر ندهید. البته شاید مخاطب امروزی از اینکه بخشهای پلتفرمینگ و معماهای چالش برانگیزی در بازی وجود ندارد کمی ناامید شود اما همین گیم پلی هم کاملا توان همراه کردن مخاطب را دارد. مخصوصا اگر مخاطب به داستان بازی توجه داشته باشد.
قطعا داستان و نحوه روایت آن در آلن ویک شاخصترین ویژگی بازی است. شخصیت آلن ویک نویسندهمشهوری است که مدتی است قادر به نوشتن نیست و به همین دلیل تصمیم میگیرد برای مدتی به همراه همسرش به کلبهای در شهر «برایت فالز» (Bright Falls) برود و در آنجا استراحت کند. طی یکسری اتفاقات مرموز همسر آلن در ابتدای بازی گم میشود و داستان بازی درباره تلاش این نویسنده برای پیدا کردن همسرش است. خط داستانی بازی در شش اپیزود روایت میشود. البته دو اپیزود اضافی که به عنوان دی ال سی برای بازی عرضه شده بودند نیز در نسخه ریمستر وجود دارند. در پایان هر اپیزود با یک نقطه اوج داستانی مواجه میشویم. به همین دلیل روایت اپیزودیک داستان باعث شده مخاطب انگیزه بیشتری برای دنبال کردن داستان بازی داشته باشد. نحوه روایت داستان به قدری مرموز و جذاب است که به فضاسازی و اتمسفر بازی کاملا نفوذ کرده و قدم زدن در محیطهای بازی کاملا حس سرگردان و بیدفاع بودن را میدهد.
شاید هنوز هم هیچ عنوانی نتوانسته است به زیبایی آلن ویک حس درماندگی و ترس ناشی از قدم زدن در جنگلهای تاریک را به مخاطبش القا کند. بازی در شهر کوچک برایت فالز جریان دارد. تعدادی رادیو در طول بازی وجود دارند که با پیدا کردنشان میتوانید آنها را روشن کنید و چند دقیقهای صحبتهای گوینده محلی رادیو درباره شبهای برایت فالز را بشنوید. شاید زیباترین وصف از اتمسفر بازی را همین گوینده رادیو در یکی از برنامههایش بیان کرده است؛ جایی که از سنگینی فضا صحبت میکند و میگوید انگار امشب چیزی در هوا وجود دارد. این دقیقا همان حسی است که از قدم زدن در محیطهای شهری و جنگلی برات فالز میگیرید. انگار سردی، ناامیدی و تا حدودی ترس را در هوای این شهر پخش کردهاند و با هر قدمی که برمیدارید بیشتر در این فضای سنگین غرق میشوید. در طول بازی تیر برقهایی وجود دارند که با رفتن به زیر نور آنها میتوانید سلامتیتان را به طور کامل بازیابی کنید. تصور کنید در یک جنگل تاریک در میان دشمنان تسخیر شده محاصره شدهاید و دیگر مهماتی هم برایتان نمانده که ناگهان از دور نوری به چشمتان میخورد. دیگر تمام هدفتان این خواهد بود که خود را به زیر نور آن تیر برق برسانید. رسیدن به نور این تیر برقها چنان حس آرامشی میدهد که تازه متوجه میشوید در چه فضای سنگین و پلیدی قدم میزدید.
در چند جای روایت داستان به «استیون کینگ»، نوسینده مشهور ژانر وحشت، اشاره میشود. شاید بتوان آلن ویک را نزدیک ترین بازی ویدیویی به آثار کینگ دانست. آلن به عنوان نویسندهای که دچار مشکلات روحی است و مرز خیال و واقعیت برایش کم رنگ شده یاد آور شخصیت جک تورنس در رمان «درخشش» (The Shining) است. همچنین فضای شهر برایت فالز و انسانهای تسخیر شده توسط تاریکی نیز تا حدودی یادآور رمان قبرستان حیوانات خانگی -Pet Sematary (با همین غلط املایی که نویسنده از قصد در عنوان کتابش قرار داده!)- است. اگر از خواندن آثار کینگ لذت میبرید و از طرفداران این پادشاه ادبیات وحشت هستید بدون شک آلن ویک برای شما ساخته شده است!
کلام آخر اینکه اگر تاکنون آلن ویک را تجربه نکردهاید شک نکنید که حالا بهترین فرصت است تا با دنیای آشفته این نویسنده پریشان آشنا شوید و از این شاهکار استودیوی رمدی لذت ببرید. اگر هم پیش از این بازی را تجربه کردهاید باید گفت نسخه ریمستر به جز توضیحاتی که سم لیک در جریان بازی از روند ساخت بازی میدهد، چیز جدیدی برای ارائه ندارد و تنها در صورتی که به دنبال تکرار همان تجربه گذشته هستید، منطقی است که به سراغ نسخه ریمستر بروید. ذکر این نکته نیز ضروری است که با توجه به قیمت 30 دلاری بازی نمیتوان انتظار چندان بالایی از کیفیت ریمستر این بازی داشت و به همین خاطر در این متن و نمره نهایی بیشتر تمرکزم بر روی خود بازی و تجربهای که مخاطب امروزی از این نسخه خواهد داشت، بود.
امتیاز بازیسنتر - 8.5
8.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: مبارزات و گان پلی جذاب و منحصر به فرد اتمسفر جذاب و وهم آلود شهر «برایت فالز» داستان و روایت عمیقنقاط ضعف: بهبودهای گرافیکی اصلا در حد یک عنوان ریمستر شده نیست این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS5 بررسی شده است