«استیون اسپیلبرگ» در فیلم «هوش مصنوعی» به رابطه بسیار مهمی اشاره میکند. رابطه مهمی به نام احساس که وقتی به اوج خود میرسد پا را فراتر از هر قید و بندی گذاشته و باعث میشود حتی یک ربات از درون متحول شده و در وجودش حسی به نام عشق شکوفا شود. حسی که باعث میشود حتی زمانی که یک ربات هستید برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید. این بار «پلاتینیوم گیمز» با عنوان تازه خود «Nier Automata» قصد دارد تا با نگرشی متفاوت و از نگاه بازیهای ویدئویی این ایدئولوژی را نمایش داده و به چالش بکشد. پس با ما همراه باشید تا ببینیم این استدیو دوستداشتنی تا چه حد در تحقق این امر توانمند بوده است.
داستان همه چیز است!
(نیر: آتوماتا) قرار نیست مجددا فلسفه «هوش مصنوعی» را تکرار کند اما با توجه به داستان و فضایی که در بازی حاکم است می توانیم از «نیر: آتوماتا» به عنوانی نمادی از این فلسفه یاد کنیم. نمادی که شاید نمونهاش چه در صنعت سینما برای هوش مصنوعی و چه در صنعت بازیهای ویدئویی کم و بیش پیدا شود اما مهم چیزی است که تا ابد در خاطرهها باقی خواهد ماند که «نیر: آتوماتا» توانسته این نگرش را به خوبی پیدا کرده و ما با یک داستانی منحصربهفرد و زیبا روبرو هستیم که با وجود صحنهها و رویدادهای احساسی، اتفاقاتی فراموش نشدنی را برای ما به ارمغان میآورد. متاسفانه صحبت زیاد در مورد جزییات داستانی امکان لو رفتن آن را بیشتر میکند. بنابراین در یک نگاه کلی به داستان در نیر: آتوماتا میتوان به راحتی گفت که داستان، شخصیت پردازی و روابطی که بین تمامی رباتهای داخل بازی وجود دارد باعث شده تا داستان و فضایی منحصربهفرد را برای مخاطب شکل بگیرد. این حس و حال زیبا در کنار تزریق سکانسهای سینمایی که مختص سازندگان ژاپنی است، تا انتها مخاطب را میخکوب کرده و در عطش رویدادهای داستانی قرار میدهد. شاید در ابتدا اینطور به نظر نرسد و با دیدن سبک گیمپلی و اکشنی که در بازی وجود دارد این احساس منتقل شود که با یک بازی اکشن و گیمپلی محور روبرو هستیم اما به مرور و با شکل گرفتن شخصیتها و گسترده شدن جزییات داستانی، این داستان است که بر بازی حاکم میشود و مخاطب را درگیر خود میکند. خوشبخاته کرکترهای اصلی بازی به خوبی شخصیت پردازی شده است. این پرداخت خوب شامل حال همه شخصیتها میشود و حتی دشمنان بازی نیز مشخصات و فلسفه مخصوص به خود را دارند. بنابراین بازی در گام اول در رساندن رسالت خود به عنوان یک اثر نقش آفرینی موفق ظاهر شده و مطمئنا حضور آقای «Yoko Taro» در راس تیم نویسندگان بازی به بهتر شدن این فضا و داستان بازی کمک کرده و ایشون با ترکیب و ایجاد یک فضای خاص در دنیای اندرویدها توانسته سناریویی منحصربه فرد را خلق و با دنیای نسخه قبل یکی کند که جای تحسین دارد.
اندروید خود را آپدیت کرده اید؟
بازیهای امروزی دیگر به مانند گذشته فقط بر روی یک سبک تمرکز نکرده و قریب به اتفاق عناوینی را مشاهده میکنیم که از ترکیب چند سبک شکل گرفته و در تلاش هستند تا تجربهای منحصربهفرد را به مخاطب انتقال دهند. از این رو تاثیر سبک نقشآفرینی در بین بازیها بسیار دیده شده و اکثرا شاهد یک فرم و هسته مشابه در بین بازیها هستیم. به خصوص که وقتی بازی در داخل یکی از سبکهای اصلی به مانند JRPG و یا RPG قرار گرفته باشد. چه بسا که بیشتر شاهد یک فرمی آشنا مثل لول آپ شدن، ارتقا، ترکیب مواد اولیه، شخصیسازی های مختلف و پرزرق و برق و… که به یک ریتم عادی تبدیل شده است. بنابراین در اینجا این استدیو سازنده است که باید تلاش کند از این ریتم تکراری و تعریف شده یک شکل و ظاهر جدید را طراحی کرده و مخاطب را درگیر تنوع کاری خود بکند. با توجه به سابقهای که استدیو «پلاتینیوم گیمز» همیشه در عناوین خود در بخش گیمپلی و البته ترکیب بهینه آن با محیط و اتمسفر بازی داشته است باید گفت که اینبار نیز استدیو توانسته است به این مهم دست پیدا کرده و «Nier: Automata» با حفط فرم تعریف شده در این سبک، یک فضا و اتمسفر منحصر به فرد را منتقل میکند. شما میتوانید به مرور با جمع آوری امتیاز لولآپ بشید و شخصی سازی کنید، سلاح های متعدد تهیه کرده و آنها را نیز ارتقا دهید. یکی از نقاط قدرت بازی تنوع بسیار بالای امکانات بازی چه در شخصی سازی و چه در سلاحها و حتی در دشمنان بازی است. البته دشمنان معمولی اکثر در یک فرم و در یک شکل مشابه ظاهر میشوند اما غولآخرهای «نیر: آتوماتا» مثل بقیه عناوین ساخته شده توسط پلاتینیوم متنوع، جذاب و غول پیکر ساخته شدهاند که هر کدام قلق خاص خود را برای از بین بردن نیز دارند. اما «نیر: آتوماتا» در کنار حفظ عناصر نقش آفرینی توانسته تا یک H&S به تمام معنا را ارائه دهد. به مانند «بایونتا» و «رایزینگ» شاهد تنوع بسیار زیاد کمبوها با استفاده از سلاحهای متفاوت هستیم که هر کدام روش مخصوص خود را دارند. سلاح یا شمشیرهای موجود در بازی در دو حالت مورد استفاده قرار میگیرند. در حالت اول ضربات سبک ولی سرعتی است و در حالت دوم ضربات سنگین اما قدرتی است که نقطه تفاوت بازی اینجاست که هر سلاحی کمبوی مخصوص خود را داشته و زمانی که کمبوهای ترکیبی زده میشوند مخاطب به خوبی شاهد تعویض سریع و نمایشهای خوب شخصیت به هنگام کمبو زدن میشود. یکی از نقاط قوت استدیو ژلاتینیوم اینجا خودنمایی کرده و با اجرای خوب کمبوها شاهد نمایشی بینظیر از ضربات پیدرپی هستیم که بر روی دشمن بخت برگشته وارد میشود. بازی چند یار همراه دارد. یک یار به نام «Pod» که یک ربات کوچک است همیشه در کنار شما حضور دارد و نقش بسیار پررنگی در کمک به شما و تنوع بخشیدن به گیمپلی ایفا میکند. در واقع تمامی نمونههای آندرویدها که با نامهایی مثل 2B و یا 9S نام گذاری شدهاند یکی از این رباتهای کوچک در کنار خود دارند. اما شما در برخی مراحل شخصیت همراه دیگری نیز خواهید داشت که به عنوان 9S در بازی معرفی شده و نه تنها در مبارزه با دشمنان به شما به خوبی کمک میرساند بلکه با درگیر شدن در فضای داستانی و روابطی که بین شخصیت اصلی و 9S شکل میگیرد، فضایی دوست داشتنی و به یادماندنی را رقم میزنند.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: داستان و شخصیت پردازی بی نظیرطراحی مراحل خاصگیم پلی کامل و اعتیادآورموسیقی بی نظیر و به یادماندنیباس فایت های متنوعنقاط ضعف:گرافیک تکنیکی ضعیف