با گسترش عناوین سولزلایک در یک دهه اخیر، بازیهایی بودند که در این مسیر به موفقیت های بزرگی دست پیدا کردند. و البته عناوینی بودند که به خوبی نتوانستند از منبع الهام خود الگوبرداری کنند و به نابودی کشانده شدند. اما چند سال پیش استودیوی کوچکی به نام Odd Bug Studio عنوانی جاه طلبانه به نام Tails of Iron را روانه بازار کرد که نه تنها یک سولزلایک خوب و حساب شده به نظر میآمد بلکه طراحی منحصربهفرد و داستان زیبای آن باعث شد تا موفقیتهای خوبی را برای این بازی و استودیوی Odd Bug Studio به دنبال داشته باشد. حال بعد از گذشت چیزی نزدیک به 4 سال دومین قسمت از این بازی خوشساخت با نام Tails of Iron 2: Whiskers of Winter که ادامهای است بر داستان قسمت اول ساخته شده است. با بازیسنتر همراه ما باشید.
عنوان Tails of Iron 2: Whiskers of Winter یک اثر اکشن نقشآفرینی دوبعدی پلتفرمر است که درون مایههای زیرژانر سولزلایک را دارد. استودیوی مستقل و کوچک Odd Bug Studio به کمک شرکت United Label اولین قسمت از این بازی را یعنی Tails of Iron در سال 2020 منتشر کرد و حال بعد از گذشت 5 سال دومین قسمت از این بازی با نام Whiskers of Winter برای پلتفورمهای نسل جدید منتشر شده است. اولین قسمت از این مجموعه به خاطر کیفیت مناسبی که ارائه کرده بود با موفقیتهای زیادی روبرو شد و بر همین اساس تیم سازنده بر آن شدند تا ادامهای برای ماجراجوییهای نسخه اول در دست توسعه داشته باشند.
داستان در Whiskers of Winter اینبار در سرزمین شمالی جایی که موشها فرمانروایی میکنند جریان دارد. برخلاف نسخه اول که دشمنان ما موجودات واقعی بودند اینبار قلعه بزرگ موشها مورد تاخت و تاز موجودات اهریمنی قرار میگیرد که به علت ضعف موشها و نداشتن یک ارتش درست و حسابی، سرزمین شمالی توان مقابله با اهریمنان را نداشته و موشها شکست میخورند.
پادشاه موشها در مبارزه با اهریمن بزرگ شکست خورده و از دنیا میرود. در لحظات پایانی عمر خود پسرش Arlo که وارث تاج و تخت پادشاهی است را وصیت میکند تا تلاش کند تا پادشاهی و شکوه موشها را دوباره به سرزمین شمالی بازگرداند. از همین رو داستان بازی ما با کنترل شاهزاده موشها یعنی Arlo آغاز میشود. Arlo تلاش میکند تا با سفر به سرزمینهای مختلف و با مذاکره با دیگر حیوانات و مبارزه با اهریمنان در طول مسیر خود؛ یکبار دیگر شکوه را به سرزمین شمالی بازگرداند.
داستان و روایت داستانی در Whiskers of Winter یکی از ویژگیهای خوب بازی به شمار میرود. یک راوی به مرور و با تمام جزییات اتفاقات رخ داده در طول بازی را به مخاطب نقل و قول میکند. راوی حتی کمک میکند تا مخاطب تمام احساسات و حرفهای رد و بدل شده بین شخصیتهای بازی را که به صورت اشاره با همدیگر صحبت میکنند را برای مخاطب ترجمه و منتقل کند. یکی از نکات مثبت بازی همین راوی است که با صدای گرم و دلپذیر خودش به عنوان یک دوست تا انتهای بازی در کنار ما باقی میماند. در طول سفر پرخطری که شاهزاده ما خواهد داشت، شخصیت های مختلفی را ملاقات میکند که هر کدام از آنها داستان و پیشزمینه داستانی مخصوص به خودشان را دارند. آشنا شدن با شخصیتهای مختلف که هر کدام یکی از موجودات و حیوانات داخل در جنگل هستند، خود به زیبایی کار افزوده است. شخصیتهایی مثل پرندگان مختلف مثل جغدها، سمورها، قورباغهها و… هر کدام عواملی هستند که به روایت داستانی شاخ و برگ بخشیده و در این میان راوی به زیبایی تعامل بین ما و آنها را بهبود میبخشد.
Whiskers of Winter در بخش گیمپلی همان چیزی است که از یک بازی نقشآفرینی انتظار داریم. تنوع بسیار بالای سلاحها، جادوها، تکنیکهای مبارزه و مهارتهای مختلف، تنوع بالای لباسها و زرههای مختلف، امکانات شخصیسازی، دقت به جزییات هر منطقه برای نبردهای مختلف و … از جمله مواردی است که باعث شده تا Whiskers of Winter در بخش گیمپلی فوقالعاده باشد. تنوع بالای دشمنان در مناطق مختلف از دشمنان کوچک گرفته تا غولآخرها همگی مرتب و منظم در طول مسیر در برابر ما حضور خواهند یافت. هر منطقه و هر یک از دشمنان سلاح مخصوص به خودش را میخواهد و این ترتیب به شکلی است که در صورتی که اگر مجهز به سلاح و حتی جادوی مخصوص به آن دشمن نباشیم، از پا در آوردن دشمن خیلی سخت خواهد بود و این در حالی است که بازی به خودی خود بسیار سخت و چالش برانگیز است. Whiskers of Winter به خوبی ادای دین به سبک سولزلایک کرده است و برخلاف ظاهر بصری بازی، چنین درجه سختی زیادی از بازی انتظار نمیرود. البته که با پیشروی در بازی و کسب مهارتهای مختلف و ارتقای موارد مختلفی از جمله نوار سلامتی و میزان آسیب سلاح، می تواینم شرایط نبرد و سختی مراحل را کنترل کنیم اما با این حال مبارزه با برخی از دشمنان بهخصوص باسفایتها واقعا سخت و طاقت فرسا است. بهویژه در مواقعی که بازی بعد از کشته شدن شخصیت اصلی شما را به آخرین محل ذخیره شده بازمیگرداند که این اتفاق امکان این را میآورد که شاید کنترل هیجان و خشم در مخاطب به حالت نابسامانی در بیاید.
البته که نمیخواهیم سختی طاقتفرسای بازی را به عنوان یک نکته منفی قلمداد کنیم اما امکان دارد این حس در طول بازی به مخاطب منتقل شود که دیگر قید ادامه بازی را بزند. اما در طرف مقابل و در برابر تمامی سختیهای موجود، لذت خاصی که بعد از کشتن یک دشمن سرسخت به مخاطب منتقل میشود واقعا بینظیر است. یک حس رهایی و سبکی خاصی در بعد از نبرد وجود دارد که تیم سازنده به خوبی آن را در بازی پیاده کردهاند. به واسطه محیط بزرگ و متنوعی که در بازی وجود دارد، گشت و گذار در محیط واقعا دلچسب و هیجانانگیز است. در کنار صحبتهای راوی به خوبی میتوانیم در محیط بگردیم و حتی بعضا بازی شرایطی را به وجود میآورد که نشانههایی از سبک مترویدوانیایی هم در طول بازی احساس میشود. دالانها و منطقههای تاریک و مختلفی در بازی وجود دارند که گشت و گذار در داخل آنها و یافتن مواد اولیه و سلاحهای مختلف از نکات مثبت بازی به شمار میرود.
بخش اعظمی از نیازهی خدمان را میتوانیم توسط مواد اولیه و پولی که به دست میآوریم خریداری کرده یا درست کنیم. مکانهای مختلفی در جای جای بازی وجود دارند که میتوانیم سلاح، لباس و زره و حتی مهارتهای مختلف مورد نیاز را خریداری کرده یا به فروش برسانیم.
اگر نسخه اول یعنی Tails of Iron را تجربه کرده باشید، حتما با حالت گرافیک بصری بازی آشنا هستید. گرافیک در Whiskers of Winter درست به مانند نامش، (سبیل) شلوغ و پرپشت اما منظم و حساب شده است. با این که بازی دو بعدی است اما حالت زندهای از یک دنیای سه بعدی در بکگراند تصویر وجود دارد که حس پویایی و زنده بودن خاصی به بازی بخشیده است. جزییات بسیار زیاد است و همگی آنها رنگبندی خاصی و ویژه خودشان را دارند. تفکیک محیطها به خاطر فصلهای مختلف به خوبی قابل لمس است. شاید در اوایل بازی به خاطر ریزنقش بودن شخصیت اصلی آنجنان نتوانید با محیط و وجود حرکت شخصیت اصلی در محیط ارتباط برقرار کنید اما به مرور این مشکل رفع خواهدشد. با این وجود خیلی خوب و بهتر به نظر میرسید که شخصیت اصلی کمی تا حدودی هیکل بزرگتری داشته باشد. اما در هر حال گرافیک بصری بازی چیزی کم و کسر ندارد و کیفیت فنی آن هم آنچنان بار سنگینی به سختافزار کنسول وارد نمی کند.
اما در طرف مقابل بخش موسیقی و صداگذاری؛ بار اصلی بازی را به دوش میکشند. همانطور که اشار کردیم صدای راوی تا انتها در کنار شما خواهد بود و قدرت نفوذ این صدا به قدری بالاست که به خوبی شما را با خود همراه خواهد کرد. صداگذاری هر منطقه و محیط به نسبت وقایعی که در آن رخ میدهد متقاوت و متنوع است. صدای تک تک حیوانات از مثبت و منفی و البته تعاملات گرافیکی آنها با همدیگر به شکل زیبا و تاثیرگذاری در بازی قرار داده شده است. هر منطقه موسیقی مخصوص به خودش را دارد و با وجود این که تاثیرگذاری بازی بیشتر بر اساس افکتهای محیطی روی مخاطب اثر میکند اما اندک قطعات شنیده شده نیز جالب و خالی از لطف نیستند.
با وجود تمامی نکات مثبت و مهمی که از Tails of Iron 2: Whiskers of Winter بیان کردیم، اما بازی یک نکته منفی قابل توجه دارد و آن هم شباهت بسیار زیاد آن به نسخه قبلی است. شاید از نظر داستانی و حتی طراحی مراحل شباهتی دیده نشود اما کلیت گیمپلی و حتی مناطق دیده شده به شکلی است که انگار همان نسخه قبلی یعنی Tails of Iron را با ارتقای گرافیکی است که بازی میکنیم. در واقع تنها ایراد بازی در یک جمله که سرشار از تعریف است به پایان میرسد، Whiskers of Winter به واضح یک بازی عالی و لذت بخش است اما این در حالی است که نسخه قبلی را تجربه نکرده باشیدٰ چون این حس به شما منتقل خواهد شد که انگار در حال انجام یک بازی تکراری هستید.
امتیاز بازیسنتر - 8.5
8.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیمپلی جذاب و اعتیادآورماموریتهای فرعی جذابتنوع سلاحها، مهمات و تجهیزات مختلفتنوع مناطق و سرزمینهای مختلفداستان و نوع روایت آنتنوع دشمناننقاط ضعف: بازی پیشرفت قابل ملاحظهای نسبت به نسخه اول ندارددرجه سختی بالااین بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده روی پلتفرم PS5 بررسی شده است