بررسی بازی Nine Sols

Nine Sols، اثری نو از استودیوی مستقل Red Candle Games، یک تجربه متفاوت در دنیای بازی‌های ویدیویی است. این استودیو که پیش‌تر با عناوین برجسته‌ای همچون Detention و Devotion شناخته می‌شد، همواره با آثار خود ثابت کرده که درک عمیقی از هنر روایت‌گری، طراحی محیط و جلب احساسات گیمر دارد. با بازی Nine Sols، این تیم خلاق به سراغ سبک جدیدی رفته که تلفیقی از پلتفرمر، سولزلایک، مِترویدوانیا و عناصر داستانی عمیق است. اما امضای خاص Red Candle Games، یعنی طراحی بی‌نظیر و روایت احساسی، همچنان در جای‌جای این اثر مشهود است.

این روزها می‌توان گفت خلاقیت در بازی‌های مستقل بیش از عناوین بلاک‌باستر به چشم می‌خورد. بازی‌های مستقل، به دلیل آزادی عمل بیشتر توسعه‌دهندگان و نبود فشارهای سنگین مالی یا تجاری، معمولا به عرصه‌ای برای آزمایش ایده‌های جدید و نوآورانه تبدیل شده‌اند. در حالی که بسیاری از بازی‌های بلاک‌باستر به فرمول‌های تکراری برای جذب حداکثری مخاطب و تضمین فروش متکی هستند، آثار مستقل جسارت بیشتری در ارائه روایت‌های غیرمعمول، مکانیک‌های گیم‌پلی تازه و طراحی هنری متفاوت نشان می‌دهند. البته، این به معنای بی‌ارزش بودن بازی‌های بلاک‌باستر نیست. آن‌ها همچنان در ارائه جلوه‌های بصری خیره‌کننده و مقیاس عظیم تجربه‌های خود پیشرو هستند. اما زمانی که صحبت از ریسک‌پذیری و اصالت باشد، نگاه‌ها به سمت آثار مستقل دوخته می‌شود. با چنین پیش‌زمینه‌ای، اکنون زمان آن است که بررسی کنیم آیا استودیوی Red Candle Games با جدیدترین اثر خود، Nine Sols، توانسته مرزهای خلاقیت را گسترش دهد و تجربه‌ای فراموش‌نشدنی ارائه کند یا خیر.

سفری به جهان اسرارآمیز

در جهانی که تعادل میان تکنولوژی و عرفان شکسته شده، Nine Sols همانند یک رویا، شما را به سوی داستانی پر رمز و راز و سرشار از احساس می‌کشاند. از لحظه‌ای که قدم در این دنیا می‌گذارید، حس غریبی از هیجان و غم توأمان در وجودتان رخنه می‌کند. این بازی، ترکیبی کم‌نظیر از سبک پلتفرمر و سولزلایک است که در بستری داستانی به شدت جذاب جریان دارد. تم اصلی Nine Sols با عنوان تائوپانک شناخته می‌شود، مفهومی منحصر به‌ فرد که ترکیبی از زیبایی‌شناسی سایبرپانک و اساطیر شرقی است. این تلفیق، فضایی بی‌همتا را خلق می‌کند که در آن فناوری‌های پیشرفته و المان‌های سنتی فرهنگ و باورهای شرقی در هم تنیده شده‌اند. در تائوپانک، همان‌طور که در دنیای Nine Sols شاهد هستیم، آینده‌ای پر از ماشین‌آلات، هوش مصنوعی، و معماری مُدرن با حکمت و عرفان شرقی و ریشه‌های اساطیری ترکیب شده است. این تقابل میان فناوری و معنویت، داستانی عمیق‌تر را به نمایش می‌گذارد و دنیایی خلق می‌کند که هم آشنا و هم غریب است.

Nine Sols، شما را به جهانی تاریک و سورئال می‌برد؛ جایی که سنت‌های عرفانی، افسانه‌های باستانی و عناصر تکنولوژیک در هم آمیخته‌اند. با نقش‌آفرینی در قالب شخصیتی به نام Yi، شما سفری سرشار از چالش و احساس را تجربه می‌کنید؛ سفری که در آن مرز میان انتقام و حقیقت محو شده و شما را در مسیرهایی ناشناخته قرار می‌دهد. روایت بازی در لایه‌های مختلفی جریان دارد؛ از درگیری‌های شخصی شخصیت اصلی گرفته تا رازهای پنهان دنیای بازی. داستان بازی از طریق دیالوگ‌ها، یادداشت‌ها و صحنه‌های سینمایی روایت می‌شود و هر لحظه شما را بیشتر درگیر می‌کند. تِم‌های عمیقی همچون انتقام، فداکاری و انسانیت در بطن داستان تنیده شده که به تجربه‌ای احساسی و تفکر برانگیز منجر می‌شود.

چالش، هیجان و مهارت

قلب تپنده‌ Nine Sols بی‌تردید در سیستم مبارزات آن نهفته است، سیستمی که با الهام از عناوین برجسته‌ای همچون Sekiro: Shadows Die Twice طراحی شده اما به‌ طرز هوشمندانه‌ای با دنیای منحصر به‌ فرد بازی هماهنگ شده است. این مکانیک‌ها بر پایه‌ی سرعت، دقت، و زمان‌بندی دقیق شکل گرفته‌اند و به بازیکنان اجازه می‌دهند با حرکات سریع و دفاع‌های متمرکز، در مبارزات تن‌به‌تن غوطه‌ور شوند. Nine Sols از لحاظ گیم پلی یک اثر قدرتمند و متفاوت در میان بازی‌های دوبعدی سولزلایک محسوب می‌شود. سازندگان بازی تلاش کرده‌اند مکانیزم‌هایی نوآورانه را با عناصری کلاسیک تلفیق کنند تا تجربه‌ای منحصر به فرد و درگیرکننده ارائه دهند. بازی به گونه‌ای طراحی شده که شما را به یاد آثار موفق سبک سولزلایک می‌اندازد، اما با پیچش‌های منحصر به فرد. مبارزات بازی نیازمند صبر و دقت است؛ جایی که شما باید زمان‌بندی حرکات دشمنان را به دقت یاد بگیرید و با استراتژی خاصی به مقابله بپردازید. مبارزات در Nine Sols ترکیبی از دقت، زمان‌بندی و استراتژی است. یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های این بازی، سیستم Parry است که قلب اصلی مبارزات را تشکیل می‌دهد. بر خلاف بسیاری از بازی‌های سولزلایک، Parry در اینجا یک قابلیت فرعی نیست، بلکه مهارتی ضروری است.

باس‌فایت های متنوع

یکی از نقاط قوت Nine Sols، طراحی متنوع و منحصر به‌ فرد دشمنان و باس‌های آن است. هر دشمن و باس در بازی از الگوهای حمله و استراتژی‌های خاصی پیروی می‌کند که بازیکن را وادار می‌کند برای هر نبرد، تاکتیک‌های متفاوتی را اتخاذ کند. از موجودات کوچک و سریع که نیازمند واکنش‌های سریع و دقت هستند، گرفته تا باس‌های قدرتمند و کند که تحلیل حرکات و برنامه‌ریزی دقیق‌تری می‌طلبند، بازی طیف گسترده‌ای از چالش‌ها را ارائه می‌دهد. آنچه تجربه نبرد با باس‌ها را خاص می‌کند، نه تنها مکانیک‌های منحصر به‌ فرد آن‌هاست، بلکه طراحی بصری برجسته‌شان نیز شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هر باس با ظاهری منحصر به‌ فرد و تماتیکی که به دنیای بازی گره خورده، به گونه‌ای طراحی شده که به یادماندنی باشد. این چالش‌ها نه تنها مهارت‌های شما را در استفاده از ابزارها و حرکات سنجیده آزمایش می‌کنند، بلکه نیازمند درک سریع الگوها، استراتژی‌سازی در لحظه و تطبیق با شرایط پیش‌ بینی‌ ناپذیر میدان نبرد هستند. این سیستم طراحی هوشمندانه، حس پیشرفت و رضایت را در طول بازی تقویت می‌کند، به‌طوری که شکست دادن هر باس، نه تنها به خاطر غلبه بر دشواری آن، بلکه به دلیل لذت تجربه‌ای که ارائه می‌دهد، احساس شیرینی به همراه دارد.

مکانیک‌های حرکتی یکی از بخش‌های متمایز Nine Sols، است. شخصیت اصلی بازی به مهارت‌هایی نظیر پرش‌های دوگانه، دیوار نوردی و حرکت سریع دسترسی دارد که در کنار مبارزات، بخش‌های پلتفرمینگ بازی را جذاب‌تر می‌کند. طراحی مراحل به گونه‌ای است که بازیکن باید از تمامی این مهارت‌ها به طور هماهنگ استفاده کند تا بتواند بر موانع غلبه کند. سیستم ارتقا نیز به بازیکنان اجازه می‌دهد تا توانایی‌های خود را بر اساس سبک بازی شخصی‌سازی کنند. شما می‌توانید مهارت‌های مرتبط با Parry، حملات سریع یا حرکات دفاعی را ارتقا دهید و تجربه‌ای متفاوت از بازی داشته باشید. اما باید اذعان کرد که سیستم ارتقا در بازی با ایراداتی همراه است. سیستم ارتقا در بازی اگرچه مفید است، اما از لحاظ تنوع و گستردگی محدودیت دارد و شما پس از مدتی متوجه می‌شوید که اکثر مهارت‌های ارتقا‌ یافته تأثیرات مشابهی بر گیم پلی دارند و تغییرات اساسی ایجاد نمی‌کنند.

شیب دشواری نامتوازن

یکی از نقاط ضعف قابل توجه در Nine Sols، عدم توازن در شیب دشواری مراحل و به خصوص باس‌فایت‌هاست. در حالی که بازی از لحاظ طراحی مبارزات و مکانیک‌های گیم‌پلی خلاقانه عمل می‌کند، این عدم توازن می‌تواند تجربه کلی را مخدوش کند. برای گیمرهای تازه‌کار، مبارزات ابتدایی بازی گاه بیش از حد چالش‌برانگیز به نظر می‌رسند و ممکن است باعث ایجاد نا امیدی شوند، در حالی که در مراحل پایانی، برخی از چالش‌ها نسبت به پیش‌زمینه داستانی یا انتظار ایجادشده برای اوج دشواری، ساده‌تر از حد انتظار هستند. این ناهماهنگی می‌تواند از جذابیت و غوطه‌وری بازی بکاهد و گاهی حس پیشرفت طبیعی را تحت تاثیر قرار دهد. هرچند بازی تلاش کرده با طراحی‌های متنوع و ارائه ابزارهای استراتژیک، به بازیکن کمک کند تا بر چالش‌ها غلبه کند، اما گاهی اوقات این عدم تعادل در سطح دشواری، موجب دلسردی می‌شود و تاثیری منفی بر تجربه کلی بازی می‌گذارد.

Nine Sols از یک طراحی هنری دوبعدی (2D) بهره می‌برد که از همان ابتدا شما را مجذوب خود می‌کند. محیط‌های بازی پر از جزئیات زیبا و پرطراوت هستند. ترکیب رنگ‌ها، نورپردازی و سایه‌ها، حس وهم‌انگیز دنیای بازی را به بهترین شکل به تصویر می‌کشد. جهانی که بازی در آن جریان دارد، تلفیقی از عناصر تکنولوژیک و عرفانی است؛ شهرهای سایبرپانکی در کنار طبیعتی بکر و آرامش‌بخش، تضادی خیره‌کننده خلق کرده‌اند. این تضاد نه تنها از لحاظ بصری بلکه از لحاظ مفهومی نیز با داستان بازی هماهنگ است و به بازیکن کمک می‌کند تا عمق معنای روایت را بهتر درک کند.

هنر در اوج خلاقیت

Nine Sols از یک موتور گرافیکی مبتنی بر Unity استفاده می‌کند که برای بسیاری از بازی‌های دوبعدی و مستقل به دلیل انعطاف‌پذیری و سازگاری بالا محبوب است. بازی از یک پالت رنگی بسیار غنی استفاده می‌کند که در هر منطقه تغییر می‌کند و با تم داستانی و حس لحظه همخوانی دارد. اگرچه بازی در محیط دوبعدی جریان دارد، استفاده از نورپردازی‌های دینامیک و افکت‌های حجمی (Volumetric Effects) به خلق فضایی زنده و پویا کمک کرده است. ترکیب سایه‌ها و نورپردازی در محیط‌های تاریک و روشن، حس تعلیق و رمزآلود بودن داستان را تقویت می‌کند. یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های بصری Nine Sols، پس‌زمینه‌های پرجزئیات آن است. از جنگل‌های انبوه و معابد سنتی گرفته تا شهرهای پر از عناصر تائوپانکی، تمامی محیط‌ها با لایه‌بندی‌های دقیق طراحی شده‌اند. این لایه‌بندی عمق بیشتری به فضاهای دوبُعدی بازی داده و حس بُعد سوم را القا می‌کند. همین طور حرکت‌های شخصیت اصلی و دشمنان بسیار روان و طبیعی طراحی شده. این روانی به لطف استفاده از تکنیک‌های اسکلت‌بندی (Skeletal Animation) و Tweening در Unity به دست آمده است.

هارمونی احساسات

موسیقی Nine Sols یکی از نقاط قوت برجسته بازی است که با ترکیبی هوشمندانه از ملودی‌های آرام و هیجان‌انگیز، به خلق فضایی عمیق و تاثیرگذار کمک می‌کند. قطعات موسیقی به‌ خوبی با سبک بصری و تم داستانی بازی همخوانی دارند و در لحظات کلیدی، حس و حال مناسبی را به بازیکن منتقل می‌کنند. در لحظات آرام و کاوش، موسیقی با ملودی‌های ملایم و دلنشین، حس تفکر و غرق شدن در دنیای بازی را القا می‌کند. از سوی دیگر، در مبارزات و باس‌فایت‌ها، قطعات پرتنش و دراماتیک، هیجان و حس حماسه را به اوج می‌رسانند. استفاده از سازهای سنتی و مدرن به‌طور همزمان، نه تنها به ایجاد فضایی منحصر به‌ فرد کمک کرده، بلکه بر ماهیت دوگانه دنیای بازی، که تلفیقی از سنت و تکنولوژی است، تأکید دارد. این موسیقی نه تنها به‌ عنوان پس‌زمینه‌ای برای گیم‌پلی عمل می‌کند، بلکه به‌عنوان یک ابزار روایی، حس تعلیق، حماسه و حتی اندوه را در لحظات احساسی داستان به‌خوبی به بازیکن منتقل می‌کند و تجربه‌ای به‌یادماندنی رقم می‌زند.

سخن پایانی

استودیوی Red Candle Games با Nine Sols بار دیگر نشان داده که چگونه یک تیم مستقل و کوچک می‌تواند اثری خلق کند که به اندازه تولیدات استودیوهای بزرگ، تأثیرگذار و ارزشمند باشد. این بازی بیش از یک تجربه سرگرم‌کننده، سفری عاطفی است که از ابتدا تا انتها مخاطب را درگیر خود می‌کند. داستانی عمیق و تأثیرگذار، دنیایی بصری که زیبایی و اسرار را در هم می‌آمیزد، و گیم‌پلی‌ای که چالشی معنا‌دار و لذتی وصف‌ناشدنی را در یک قالب پُرمَغز ارائه می‌دهد، همگی از ویژگی‌هایی هستند که این اثر را به یک استاندارد تازه در بازی‌های مستقل تبدیل می‌کند.