ایکس باکس 360بررسیپلی استیشن 3

بررسی بازی Final Fantasy XIII

آسمان تیره شب مردم شهر را به گرمی در آغوش خود گرفته و با مهربانی نور نقره‌ای رنگ مهتاب را بر روی آن‌ها می‌گستراند. تمام ساکنین شهر ساحلی بودام (Bodhum) با خوشحالی در کنار یکدیگر جمع و به جشن و پایکوبی مشغول شده‌اند. در این لحظه هیچ چیز نمی‌تواند آرامش شبانه آن‌ها را بر هم زند. اما در این میان چهره شش نفر با اضطرابی ناخاسته و بی‌دلیل که از وقوع حادثه‌ای تلخ و دور از انتظار خبر می‌دهد، در میان جمعیت می‌درخشد. گویی سرنوشت تصمیم خود را از هم اکنون گرفته است!. هر یک به کاری مشغول بوده و از حال دیگری بی‌خبر، اما دست سیاه سرنوشت تقدیر آن‌ها را چنان به یکدیگر پیوند داده است که هیچ یک بدون کمک دیگری زنده نخواهد ماند!. بوی تباهی و سرنوشتی شوم از میان نسیم خنک تابستانی نیز به راحتی به مشام می‌رسد. سایه سیاه مرگ به آرامی به سوی آن‌ها نزدیک و عاقبت آن‌ها را در آغوش سرد خود خواهد فشرد… اما این عاقبت کار نخواهد بود، چرا که قهرمانان ما حتی تقدیر را نیز به مبارزه خواهند طلبید!. پس از گذشت 13 روز از درهم پیچیدن سرنوشت سرانجام جنگ آغاز شد…

برگی دیگر از دفتر افسانه‌های بی‌پایان ما این بار در سرزمینی به نام Cocoon (پیله) ورق می‌خورد. سرزمینی که در آن جادو و افسانه چنان با زندگی مدرن و مکانیزه در هم تنیده است که دیگر به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی مردم تبدیل شده است. بهشتی آرمانی که همانند نگینی دست نیافتنی در آسمان سرزمین پالز (Puls) می‌درخشد. این سرزمین رویایی میزبان ماجرای شخصیت‌های ما است. افرادی که شاید در گذشته حتی یکدیگر را نیز نیدیده بودند اما اکنون طلسم شوم l’Cie ها چنان سرنوشت آن‌ها را در هم تنیده است که مجبور هستند برای رهایی از عاقبت شومی که تقدیر برای آن‌ها در نظر گرفته است تمام دنیا را به مبارزه بطلبند. مبارزه‌ای که ماجرای عشق و رستگاری آن‌ها را به تصویر خواهد کشید.

FFXIII بدون هیچ مقدمه و پیش زمینه‌ای گیمرها را وارد داستان پیچیده و جذاب خود کرده و با ریتم و ضرب آهنگ سریع خود آن را به پیش می‌برد. داستانی زیبا و غنی که سرشار از ستایش ارزش‌های والای انسانی است همواره یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر سری Final Fantasy است و FFXIII نیز از این غایده مستثنی نبوده و طرفداران مجموعه را به هیچ وجه مایوس نخواهد کرد. اما این زیبایی و جذابیت زمانی بیشتر نمود پیدا می‌کند که روایت و کارگردانی استادانه و بی‌نقص بازی نیز با آن همراه شده و از آن معجونی خواهد ساخت که دل کندن از آن خود کاری بسی سخت و دشوار خواهد بود!. شاید بتوان گفت نیمی از این جذابیت ماه عسل صحنه‌های سینمایی متعدد و طولانی بازی است که با آرامش و احتیاطی جسورانه گیمرها را از تمام چم و خم خود آگاه می‌سازد.

داستان FFXIII ماجراییست جدی و خشن که در آن خبری از جادوگران باستانی و شیاطین در بند نخواهد بود!. در دنیای FFXIII همه چیز و همه کس جدی است و فضای سنگین و خشنی که بر جای جای آن سایه انداخته است ناخواسته گیمرها را به طور مطلوبی تحت تاثیر قرار خواهد داد. خوشبختانه این روند جدی داستان باعث می‌شود در تمام طول انجام بازی درگیر آن شده و خود را در میان یک نبرد بزرگ و تمام عیار مجسم کرده و همواره با تمام وجود نگران آینده و عاقبت شخصیت‌‌هایتان باشید.

هرچند از زیبایی‌های داستان پیچیده و نفس گیر FFXIII به سادگی نمی‌توان گذشت اما باید پذیرفت که داستان در FFXIII به گستردگی و پررنگی عناوین قبلی سری کار نشده و به دلیل روند خطی و سریعی که خصوصا در نیمه اول بازی طی می‌کند گیمرها را همانند گذشته درگیر داستان نکرده و آن طور که شایسته است از زیبایی‌های نهفته خود استفاده نمی‌کند.

در مجموع می‌توان گفت شاید داستان FFXIII به وسعت ماجراهای اتفاق افتاده در شماره‌های گذشته مجموعه، خصوصا FFVII نباشد اما کماکان یکی از بهترین افسانه‌هایی است که یک بازی رایانه‌ای آن را بازگو می‌کند. هرچند این بخش از بازی کمی قربانی مشکلات تکنیکی و مساولی چون هزینه‌ و زمان ساخت پروژه شده است اما باز هم با در نظر گرفتن تمام نقاط ضعفش آنقدر زیبا و دوست داشتنی کار شده است که بتواند برای مدت طولانی علاقه‌مندان مجموعه را در سرزمین‌های افسانه و خیال به پرواز در آورد.

شخصیت پردازی

دختری سرد و بی‌روح که دشواری‌های زندگی بر خلاف میلش از او شخصیتی محکم و بی‌احساس ساخته است، مردی غمگین که برای تغییر سرنوشت شوم عشقش جانش را در کف دستانش گرفته است، دختری شاد و سرزنده که حتی پلیدی‌های زندگی نیز نمی‌تواند او را از لذت زندگی کردن محروم کند، مردی شوخ طبع که هیچ گاه سنگینی اتفاقات تلخ گذشته از روی سینه‌اش برداشته نخواهد شد، دختری جوان و مغرور که تنها به هدفش فکر می‌کند و در نهایت پسری جوان و غمگین که در دریای تشویش‌های درونیش گم شده است مجموعه‌ای است که شخصیت‌های FFXIII را تشکیل می‌دهد.

FFXIII مجموعه است کامل از تیپ‌های مختلف که عموم گیمرها با انجام آن حداقل با یک یا دو شخصیت از بازی ارتباط برقرار خواهند کرد. شخصیت پردازی‌های دقیق و بی‌نقص یکی از مشخصه اصلی سری FF است و اینبار FFXIII نیز این مزیت را به طور کامل از برادران بزرگترش به ارث برده است. خوشبختانه به لطف تکنولوژی‌های پیشرفته اینبار عواملی نظیر انیمیشن‌های به کار رفته برای هر کدام از شخصیت‌ها نیز به کمک پرداخت آن‌ها آمده و به زیبایی تمام نشان دهنده روحیات آنها است. به عنوان مثال ونییل (Vanille) که دختری شاد و سرزنده است با قدم‌هایی بلند و شاداب گام برداشته و یا سز (Sazh) که مردی شوخ طبع و تا اندازه‌ای خل و چل است(!) دارای چنان حرکاتی است که تنها با دیدن آن‌ها متوجه ترسو و خل وضع بودن او خواهید شد!.

متاسفانه پرداخت شخصیت‌های بازی نیز تاحدودی قربانی خطی بودن بازی شده است، تا جایی که غیر از شخصیت اصلی بازی، لایتنینگ (Lightning) باقی شخصیت‌ها از پرداخت مناسبی که در خور عنوانی که نام FF را یدک می کشد، نیستند. این مشکل پرداخت ضعیف شخصیت‌ها زمانی بیشتر نمود پیدا خواهد کرد که بدانید برای پی بردن به گذشته هر کدام از شخصیت‌ها نیز تنها مجبور به دنبال کردن صحنه‌های نمایشی و فلش بک‌های نمایش داده شده در طول بازی هستید. اشتباه نکنید، پرداخت شخصیت‌ها در FFXIII به هیچ وجه ضعیف نیست بلکه در مقایسه با عناوین دیگر مجموعه حرف چندانی برای گفتن ندارد.

یکی دیگر از مشکلات شخصیت پردازی FFXIII نداشتن چند شخصیت منفی مناسب است. اعضای گروه PSICOM، که بسیار شبیه گروه Turks در FFVII از کار در آمده‌اند، به هیچ عنوان جذابیت آن گروه استثنایی را نداشته و متاسفانه بیشتر از چند صحنه کوتاه نیز در بازی حضور نخواهند یافت!. این مشکل تا جایی است که حتی شما تنها فرصت مبارزه کردن با یکی از اعضای این گروه را خواهید داشت!. از طرف دیگر هرچند شخصیت محبوب و میهمان همیشگی سری، Cid، به جمع دشمنان بازی پیوسته است علارغم تمام زیبایی‌هایش تنها در سه صحنه کوتاه حضور خواهد یافت و همانند دیگر دشمنان بازی نقش چندانی در روند داستان نخواهد داشت. متاسفانه این تنها دشمنان نیستند که نقش پررنگی در داستان ندارند، بلکه شخصیت‌های دیگر داستان، نظیر تیم Nora نیز بسیار کم رنگ ظاهر شده و جز چند صحنه کوتاه و چند دیالگ مختصر هیچ نقش بخصوصی در داستان ایفا نمی‌کنند.

هر چند در طول مقاله از لایتنینگ به عنوان شخصیت اصلی بازی نام برده شده است اما حقیقت امر این است که FFXIII در واقع اصلا شخصیت اصلی ندارد و تمام شخصیت‌های بازی به سهم خود در پیشرفت بازی سهیم بوده و بر خلاف گذشته بازی دیگر بر روی داستان یک شخصیت متمرکز نخواهد بود. شاید بتوان گفت این ویژگی مهم‌ترین نوآوری FFXIII در بخش داستان و شخصیت پردازی خود است که با زیبایی‌های خود به راحتی تمام ضعف‌های این بخش را زیر سایه خود در می‌آورد.

گیمپلی

یکی از قسمت‌های بازی که نسبت به عناوین گذشته مجموعه تغییرات فراوانی را به خود دیده است سیستم مبارزه و گیم‌پلی بازی است که تمام تغییرات آن در راستای ساده و روان‌تر شدن بازی برای عموم گیمرها است. تمام تجربه‌ و تصورات قبلی خود از گیم‌پلی FF را کنار گزاشته و فراموش کنید چرا که در FFXIII دیگر خبری از سیستم گیم‌پلی گذشته نیست و همه چیز دست خوش تغییر شده است!

اولی تغییری که با ورود به بازی با آن روبرو خواهید شد حذف کلی نقشه و شهر‌ها است و دیگر خبری از گشت و گذار با کشتی‌های هوایی و خرید از مغازه‌های موحود نیست!. شاید در بدو ورود بازی حذف این قسمت مهم شما را بهت زده کند اما زمانی که شک آن کمی فروکش کرده و ضربه ناشی از این فقدان بزرگ رنگ بازد کم کم به مراحل خطی بازی عادت کرده و باز هم لذت گذشته را از مبارزات بازی خواهید برد.

مبارزات همانند FFXII دیگر به صورت تصادفی نیست و قادر به دیدن دشمنان در مراحل خواهید بود، اما خوشبختانه با شرکت در میادین نبرد بازی به صحنه دیگری منتقل شده و دیگر مبارزات در همان نقطه ادامه نخواهد یافت. تمامی مبارزات FFXIII به سادگی و تنها با فشردن دکمه دایره پیش رفته و پیچیدگی‌های عناوینی چون Eternal Sonata را نخواهد داشت.

همانطور که گفته شد FFXIII برای روایت داستان از تمامی شخصیت‌های خود به یک میران استفاده کرده و تا نیمه اول بازی شما مجبور به بازی با شخصیت‌هایی هستید که بازی برای شما تعیین کرده است اما در نیمه دوم بازی و از زمانی که تمام اعضای گروه گرد یکدیگر جمع خواهند شد قادر خواهید بود از منو بازی تیم خود را تغییر و با سلیقه خود مبارزه کنید. با ورود به نیمه دوم بازی مراحل نیز گسترده‌تر شده و بیشتر از گذشته رنگ و بوی FF را به خود خواهد گرفت. با گسترده‌تر شدن مراحل بازی دیگر وقت وقت ورود Chocobo های دوست داشتنی سری خواهد بود!

چوکوبو سواری کماکان یکی از قابلیت‌های شیرین بازی است که اینبار بر خلاف گذشته تنها باعث سریع‌تر شدن حرکت شما در نقشه نخواهد شد. چوکوبوها می توانند به مکان‌های مرتفع دست رسی یافته، از دست دشمنان فرار کرده و حتی با سوراخ کردن زمین برای شما گنج پیدا کنند!. متاسفانه چوکوبو سواری در FFXIII کمی سرگیجه‌آور طراحی شده و پس ازمدتی به شما احساس تهوع دست خواهد داد (شاید سازندگان قصد داشته‌اند واقعا حس سواری به گیمرها القا شود!).

ماموریت‌های جانبی متعدد و پرتعداد یکی از سورپرایز‌های FFXIII است که تنها اتمام کامل آن‌ها ساعت‌ها از وقت شمارا به خود اختصاص خواهد داد. این ماموریت‌ها که ماموریت‌های شکست خورده l’Cie های پیشین است غالبا تشکیل شده از یافتن یک دشمن خاص و نابودی آن‌ها خواهند بود. هرچند انجام این ماموریت‌ها جوایز و تروفی‌های ویژه‌ای را به همراه خواهد داشت اما صحنه‌هایی که در بین انجام آن‌ها پخش شده و به توضیح روابط بین شخصیت‌ها خواهد پرداخت یک انگیزه بسیار محکم و خوب برای انجام آن‌ها است. اگر علاقه‌مند به مطلع شدن از قول مخفی بین هوپ و ونییل هستید به هیچ وجه ماموریت‌های جانبی بازی را از دست ندهید!.

کنترل

در یک نگاه کلی می‌توان گیم‌پلی FFXIII را فرم جدیدی از JRPG های نوبتی دانست که در آن سرعت و اکشن بالا به همراه خلاقیت و نوآوری دست در دست یکدیگر داده‌اند تا به همراه هم یکی از لذت بخش‌ترین گیم‌پلی‌های ممکنه برای بازی‌های JRPG را خلق نمایند. در قلب این سیستم سریع و نفس‌گیر سیستم معروف و آشنای Active Time Battle قرار گرفته است که با فرم جدید و متفاوتی به FFXIII راه یافته است.

اگرچه فرم و ظاهر این سیستم با آنچه که در ذهن خود داشته‌اید کمی متفاوت خواهد بود اما کماکان با روشی مشابه گذشته عمل می‌کند. اما نحوه عملکرد جدید این سیستم بدین شکل است که با شروع مبارزات نواری آبی رنگی که از سه اسلات تشکیل شده است (البته با پیشروی در داستان اسلات‌های دیگری نیز به این نوار اضافه خواهد شد) شروع به پر شدن کرده و در این مدت گیمرها می‌توانند ضربات مختلفی را از منو‌های موجود انتخاب کرده و با پایان یافتن زمان پر شدن این نوار شاهد اجرای پشت سر هم آن‌ها باشند. این سیستم جدید اجرای ضربات علاوه‌بر سرعت بخشیدن به مبارزات به گیمرها اجازه می‌دهد ضربات مختلف را با یکدیگر ترکیب کرده و شاهد اجرای چندضرب‌های مختلف و جذاب بازی باشند که انصافا نتیجه آن‌ها دست کمی از اکشن دیده شده در Advent Children ندارند!.

برخلاف گذشته قابلیت‌ و تکنیک‌های مختلف نظیر ضربات، جادوها و … دیگر در منوهای متفاوت قرار نگرفته و همگی آن‌ها در منویی به نام منو “قابلیت‌ها” (Abilities) قرار گرفته‌اند. با انتخاب این منو ضربات و تکنیک‌های مختلفی که در اختیار هر کدام از شخصیت‌ها قرار دارد به نمایش در آمده و شما می‌توانید به دلخواهد خود هر کدام از آن‌ها را انتخاب و پس از تعیین هدف مورد نظر ضربات را بر روی آن اجرا نمایید. هر کدام از این تکنیک‌ها بسته به نوع و قدرت تخریبی خود بین یک تا سه اسلات از نوار ATB را اشغال کرده و به این ترتیب گیمرها را مجبور به انتخاب تعداد محدودی از آن‌ها در هر نوبت مبارزه می‌کند. تنوع در انتخاب تکنیک‌ها علاوه‌بر اینکه به متنوع شدن ضربات و شخصی‌ سازی آن‌ها کمک فراوانی می‌کند نقش مهمی نیز در نتیجه مبارزات خواهد داشت، چرا که انتخاب صحیح تکنیک‌ها (با توجه به نقاط ضعف دشمنان) رمز موفقیت در میادین مبارزات بازی است.

اگر همواره در طول مبارزات علاقه به اجرای یک ریتم خاص از تکنیک‌ها دارید می‌توانید پس از یکبار اجرای آن و با رفتن بر روی منوی “قابلیت‌ها” و فشردن همزمان دکمه جلو و B ضربات مد نظرتان را در کمترین زمان ممکنه انتخاب و به مشاهده اجرای آن‌ها بنشینید. شاید در یک نگاه کلی پیدا کردن نقاط ضعف دشمنان و انتخاب تکنیک‌های مختلف برای مبارزه با آن‌ها کمی سخت و دشوار به نظر برسد اما با کمی تمرین چنان در این کار مسلط خواهید شد که با دیدن دشمنان مختلف، بدون فکر کردن ضربات و جادو‌های مختلف را به طور صحیح انتخاب خواهید کرد. اگر باز هم انتخاب ضربات برای شما مشکل و وقت‌گیر است می‌توانید با انتخاب منوی “مبارزه خودکار” (Auto Battle) این وظیفه را بر عهده هوش مصنوعی قدرتمند بازی قرار داده تا بازی خود بهترین ضربات ممکن را برای شما انتخاب کند.

یافتن نقاط ضعف و قوت دشمنان همواره یکی از تکنیکی ترین قسمت‌های بازی‌های JRPG است که خوشبختانه یا متاسفانه در FFXIII به لطف تکنیک Libra به یکی از جذاب و البته ساده‌ترین قسمت‌های بازی تبدیل شده است. با دیدن هر کدام از دشمنان بازی و یا رییس‌های آن این تکنیک این امکان را در اختیار شما قرار می‌دهد که آن‌ها را اسکن کرده و از پس از مطلع شدن از تمام نقاط ضعف و قوت آن (به عنوان مثال اینکه دشمن مورد نظر در مورد جادوی آتش ضعیف است یا مقاوم) به انتخاب تکنیک‌های کارآمد بپردازید.

همانطور که گفته شد برای شکست دادن دشمنان نیاز به یافتن نقطه ضعف‌های آن خواهید داشت اما این امر تنها کلید پیروزی بر آن‌ها نیست!. تمامی دشمنان بازی در مقابل جادو متفاوت عمل کرده و با جذب آن‌ها باعث پر شدن نوار Break State که در زیر نوار HP اشان قرار دارد، می‌شود (این نوار با وارد ساختن هر ضربه مقداری پر و سپس به آرامی دوباره شروع به خالی شدن خواهد کرد). با پر شدن کامل این نوار دشمن مورد وارد حالتی خاص (Stagger) شده و در حالی که با رنگ قرمز از دیگر دشمنان موجود متمایز شده است نسبت به ضربات شما چند برابر گذشته آسیب پذیر شده و با چند ضربه کوتاه از بین خواهد رفت. با ورود به این حالت نوار مربوطه به آرامی شروع به خالی شدن کرده و اگر در این فرصت موفق به شکست دشمن مورد نظر نشوید وضعیت آن باز هم به حالت عادی باز خواهد گشت.

همانند گذشته در هرکدام از میادین مبارزات بسته به شرایط داستان یک، دو یا سه شخصیت قرار خواهند گرفت که کنترل یکی از آن‌ها در اختیار شما و کنترل شخصیت‌های دیگر بر عهده هوش مصنوعی خواهد بود. هر کدام از این شخصیت‌ها یک نوار HP مخصوص به خود خواهد داشت که با دریافت هر ضربه از دشمنان مقداری از آن کم خواهد شد. با کاهش مقدار این نوار صفحه تصویر به زیبایی به رنگ قرمز متمایل شده و استیل و حرکات شخصیت مذکور نیز افتاده و خسته خواهد شد. در آخر نیز اتمام این نوار به معنی مرگ شخصیت شما خواهد بود. اگر شخصیتی که آن را در مبارزات از دست داده‌اید شخصیت اصلی گروه (شخصیتی که کنترل آن در اختیار شما است) نباشد بازی با یک یار کمتر دنبال خواهد شد (البته با یادگیری تکنیک‌های لازم قارد به زنده کردن دوباره یارنتان نیز خواهید بود!) اما اگر یار از دست داده رهبر گروه باشد بازی متوقف و دوباره از ابتدای آن مبارزه دنبال خواهد شد. هر چند این شیوه جدید شروع بازی پس از هر بار شکست بازی را برای JRPG بازهای کهنه کار بسیار ساده خواهد کرد اما گیمرهای تازه‌کار و کم تجربه آن را سیستم بسیار کار آمد و مفیدی خواهند یافت.

با پایان یافتن هر کدام از مبارزات میزان سرعت عمل و مهارتتان در مبارزه با کمک پنج ستاره نشان داده شده و متناسب با آن مقداری امتیاز و آیتم در اختیارتان قرار خواهد گرفت که اصلی ترین وسیله برای ارتقا شخصیت‌ها، سلاح و قابلیت‌ها خواهند بود. یکی دیگر از سیستم‌هایی که در FFXIII دست خوش تغییرات ریز و درشت متعددی شده است سیستم ارتقا شخصیت‌ و قابلیت‌ها است. FFXIII معرف سیستم جدیدی به نام Crystarium است که پس از تبدیل شخصیت‌ها به فرم l’Cie فعال و وظیفه ارتقا شخصیت‌ها را بر عهده خواهد داشت. اما نحوه عملکرد این سیستم به این شکل است که با پایان بردن مبارزات مقداری امتیاز تحت نام Crystarium Point به شما تعلق خواهد گرفت که برابر با واحد EXP در شماره‌های گذشته مجموعه است. با ورود به منوی بازی و انتخاب گزینه Crystarium بازی این امکان را به شما خواهد داد که با انتخاب هر کدام از شخصیت‌ها و صرف CP های بدست آورده قابلیت‌های بیشتری را برای شخصیت‌هایتان خریداری کنید. اگرچه این سیستم جدید ارتقا شخصیت‌ها را ساده، روان‌ و متمرکز‌تر از قبل کرده است اما در عمل دست گیمرها را برای ارتقا شخصیت‌هایشان بسیار بسته نگه داشته و تا گزینه جدیدی برای خریدن وجود نداشته باشد به آن‌ها اجازه ارتقا نخواهد داد!.

ارتقا و خرید سلاح و قابلیت‌های جدید نیز به دلیل حذف شهر و فروشگاه‌های (در ادامه توضیح داده خواهد شد) محدود به نقاط ذخیره سازی بازی شده است که آن هم از فصل چهارم به بعد قابل انتخاب خواهد بود!. ارتقا و خرید این موارد به طور کامل وابسته به گیل (Gil، واحد پول در دنیای FF) و آیتم‌هایی است که در طول مبارزات و یا مراحل جمع کرده‌اید و دیگر وابستگی خاصی به میزان استفاده از آن‌ها در طول مبارزات ندارد. با ارتقا کامل یک سلاح یک ستاره کوچک در کنار آن قرار خواهد گرفت که نشان دهنده رسیدن آن به آخرین درجه ارتقا است. ارتقا و خرید شخصیت‌ها و سلاح‌های جدید بطور مستقیم به پیش برد بازی کمک فراوانی خواهند کرد و در نهایت ادامه بازی و شکست دشمنان انتهایی بازی بدون ارتقا مناسب سلاح و شخصیت‌ها امکان پذیر نخواهد بود.

تنوع سلاح‌ها و قابلیت‌هایشان واقعا در سطح بسیار خوبی قرار داشته و مطابق شرایط مختلف به کمک شما خواهند آمد. به عنوان مثال شمشیر Lionheart (سلاح مخصوص لایتنینگ) شمشیری است که به استگر شدن سریع‌تر دشمنان می‌انجامد یا Blazesaber بیشتر بر روی ضربات قدرتی متمرکز است و … . هرچند تنوع سلاح‌ها واقعا در سطح بسیار خوبی قرار دارد اما متاسفانه بازی آنقدر چالش برانگیز نیست که گیمرها را برای شکست دشمنان مجبور به استفاده از سلاح‌های مختلف کند و تنها ارتقا یکی از آن‌ها برای به اتمام رساندن بازی کافی خواهد بود.

سیستم کلاس‌های بازی که یکی از بخش‌های جدایی ناپذیر سری FF بوده است نیز به طور کلی حذف و با سیستم جدیدی به نام Paradigm Shift جایگزین شده است. این سیستم جدید که اتفاقا بسیار کارآمد و جذاب نیز از کار در آمده است به گیمرها اجازه می‌دهد در طول مبارزات نقش اعضای گروه را تغییر داده و وظایف مختلفی نظیر درمان، حمله، دفاع و … را به آن‌ها محول کنند. خوشبختانه Paradigm های هر کدام از شخصیت‌ها به طور کامل قابلیت شخصی سازی را دارا بوده و خواهید توانست تغییرات لازمه را در هرکدام از آن‌ها ایجاد کنید. این سیستم عمق بسیار مناسبی به مبارزات بازی بخشیده و عملا قلب و سیستم انتخاب استراتژی‌های مختلف مبارزات به شمار می رود. با قرار دادن شخصیت‌ها در نقش‌های مختلف (که در واقع برابر با کلاس‌های مختلف است) قابلیت و ضربات آن‌ها نیز تغییر کرده و گزینه‌های دیگری از منوی “قابلیت‌ها” در اختیارتان قرار خواهد گرفت، به این ترتیب اصولا لازم است پس از یافتن نقاط ضعف دشمنان (خصوصا رییس‌های هر فصل) هر کدام از شخصیت‌ها را در حالت خاصی قرار داده تا ضربات مورد نظر برای شکست دشمن مذکور در اختیارتان قرار بگیرد.

مراحل

همانطور که پیش‌تر به آن اشاره شد شهر‌ها و سیاهچاله‌ها یکی از مواردی است که به کلی در FFXIII حذف یا دچار تغییر شده است. در درجه اول دیگر خبری از نقشه، شهرها و علیرغم وجود Cid خلبان خبری از کشتی‌هوایی سواری نیست!. اولین نکته‌ای که با حذف نقشه‌های اصلی دست خوش تغییر شده است امکان خرید و فروش آیتم و سلاح‌های بدست آمده در مغازه‌های مخصوص است و این کار به مکان‌های ذخیره سازی پر تعداد داخل مراحل محول شده است.

یک سیاره معلق در آسمان و محیط‌های مکانیکی آن تا دشت‌های وحشی، زنده و سربز سیاره Pulse مکان‌هایی است که مراحل FFXIII را شامل می‌شود. تنوع و جزییات جدید و منحصر بفرد خصوصیت اصلی این مکان‌هاست و هیچ گاه شاهد دیدن مکان‌هایی تکراری که حتی مجبور به رفت و آمد مکرر در آن‌ها هستید(!)نخواهید بود!. حرکت بر روی این مراحل نیز به راحتی امکان پذیر است و هرچند قابلیت پرش برای شخصیت‌ها وجود ندارد اما هرکجا که احتیاج به پرش باشد (این مکان‌ها با دایره‌های آبی رنگ مشخص شده‌اند) شخصیت‌ها با یک انیمیشن بسیار زیبا به راحتی پریده و هیچ مشکلی برای شما بوجود نخواهند آورد.

بر خلاف گذشته اینبار محیط‌های فوقالعاده خطی (که در واقع چیزی بیشتر از یک خط راست نیستند!) جای شهرهای شلوغ و پرتعداد عناوین گذشته را گرفته و غیر از سرزمین Grand Pulse در هیچ یک از مراحل بازی امکان جست و جو و یافتن ناشناخته‌های مختلف را نخواهید داشت!. متاسفانه این مراحل کاملا خالی از NPC خستند و هر چند عجیب به نظر می‌رسد اما در تمام طول بازی امکان صحبت و گرفتن اطلاعات از هیچ فرد خاصی وجود ندارد و در بهترین حالت هنگام عبور از کنار معدود افرادی که در بعضی مراحل وجود دارند یک جمله تکراری شنیده خواهد شد!. حذف NPC ها و امکان صحبت با آن‌ها علاوه‌بر اینکه به حذف معماهای محیطی (که اصولا با صحبت کردن با ساکنین شهرها جواب آن یافت می‌شد) منجر شده است، به مقدار قابل توجهی نیز از عمق داستان کاسته و دیگر قادر نخواهید بود همانند مکالمات طولانی عنوانین قبلی به گذشته شخصیت‌ها و روابط میان آن‌ها پی ببرید. البته ناگفته نماند که این روند خطی مراحل حداقل به سینمایی‌تر شدن بازی کمک فراوانی کرده و روند روایی داستانه و یکپارچه و سریع‌تر از عناوین قبلی مجموعه است.

گرافیک تکنیکی

از هر کدام از بخش‌های بازی که بتوان ایراد گرفت از گرافیک آن نمی‌توان هیچ گونه شکایتی داشت!. خیالتان راحت، همه چیز عالی است و SE به هیچ عنوان هیچ گونه کم کاری نداشته است!. نورپردازی‌های پویا، کیفیت بسیار بالای بافت‌های محیطی و عمق میدان بسیار خوب در کنار یکدیگر تبدیل به معجونی شده‌‌اند که حتی سختگیرانه‌ترین منتقدین نیز چاره‌ای جز تحسین آن نخواهند داشت.

FFXIII یکی از پولیش‌ترین بازی‌های این نسل است که عملادر هیچ کجای آن شاهد باگ یا مشکلات بارگزاری بافت‌ها نخواهید بود، حتی در Grand Pulse که محیطی به نسبت بسیار وسیع و بزرگ است. البته در بعضی موارد دشمنان بازی تنها با نزدیک شدن به آن‌ها ظاهر خواهند شد اما این امر نیز نکته چندان خاصی نیست که از ارزش‌های تکنیکی اثر بکاهد. در طول حرکت در این مراحل پرجزییات نیز هیچ گونه بارگزاری وجود نخواهد داشت که نکته مثبت دیگری برای FFXIII بشمار خواهد آمد. دوربین بازی یکی ار مواردی است که کلنجار رفتن با آن مخصوصا در اوایل بازی بسیار سخت‌تر از شکست دشمنان بازی است!. البته امکان تغییر زاویه دوربین با کمک آنالگ سمت راست وجود داشته و تا حدودی مشکلات آن را برطرف خواهد کرد اما تا به آن عادت کنید اندکی شما را آزار خواهد داد.

به جرات می‌توان گفت طراحی شخصیت‌ها در FFXIII بهترین و پرجزییات‌ترین در تمام بازی‌های دیده شده در این نسل هستند. واقعا دقت و وسواس طراحان بازی مثال زدنی است و به کوچک‌ترین جزییات نیز رحم نکرده‌اند. به عنوان مثال تک تک ته ریش‌های Snow قابل شمارش است یا به راحتی خط‌های افتاده بر روی کفش‌های Lightning را نیز به راحتی خواهید دید!

متاسفانه علی‌رغم تمام زیبایی‌های بازی نسخه X360 بازی گریبانگیر مشکلات ریز و درشت تکنیکی است که به تجربه بصری بازی لطمه وارد می‌سازد. عمده مشکل این نسخه بازی در این بخش کیفیت پایین بافت‌ها و جزییات است که نسخه X360 بازی را در قیاس با نسخه اصلی بازی در رتبه پایین‌تری قرار خواهد داد. این ضعف زمانی بیشتر نمود خواهد یافت که بدانید FFXIII بر روی این کنسول اصلا به صورت HD اجرا نخواهد شد و رزولوشنی برابر با 578p خواهد داشت!. متاسفانه به دلیل حجم کم دیسک‌های DVD در مقایسه با BD سازندگان برای کاهش حجم بازی مجبور به فشرده سازی هر چه بیشتر فایل‌های تصویری بازی شده‌اند که با کیفیت پایین‌تر خود به مشکلات تکنیکی بازی خواهد افزود.

اگرچه در مقام مقایسه نسخه X360 بازی از نظر گرافیک تکنیکی قابل مقایسه با نسخه PS3 نیست اما باید اعتراف کرد این ضعف گرافیکی همانند عنوانی چون Bayonetta عملا به تجربه گیم‌پلی بازی آسیب وارد نکرده و اگر به طور مستقیم با نسخه اصلی بازی نیز مقایسه نشود مشکل چندانی برای مخاطبین خود بوجود نخواهد آورد.

طراحی هنری

بدون هیچ صحبت و مقدمه چینی طراحی هنری FFXIII یکی از بهترین عناوینی است که در تمام طول عمر خود دیده و واقعا بازی از لحاظ بصری دست کمی از یک شاهکار ندارد و صحبت کردن از زیبایی‌های آن خودب هی ک مقاله مجزا نیازمند است!. طراحی بی‌نظیر دشمنان، مراحل، استفاده بسیار مناسب از رنگ‌های شاداب و چینش رنگ‌های مکمل و متضاد (به سبک نقاشان سبک امپرسیونیسم) تنها مواردی است که طراحی هنری بازی را شامل می‌شود.

از حیث رنگ پردازی FFXIII را می‌توان شاداب‌ترین بازی این نسل نامید. در تمام طول بازی درهیچ کجای بازی شاهد استفاده از رنگ‌های مرده و گنگ نخواهید بود، همه چیز آن طور است که باید باشد. آنجا که نیاز به القای حس آرامش است تم مراحل تنالیته‌های رنگ آبی است، جایی که نیاز به نمایش حکومت فاسد Cocoon است تم غالب مراحل رنگ سبز است و … .

طراحی مراحل، خصوصا سیاره مکانیکی Cocoon، دشت‌های پهناور Pulse، کشتی‌های هوای، صفینه‌ها، دشمنان و … آنچنان خلاقانه و زیبا انجام شده است که در بعضی از مواقع کاملا بازی را ول کرده و به تماشای آن‌ها خواهید پرداخت!. هر چند FFXIII از نظر تنوع در تعداد دشمنان به پای عناوین دیگر سری نظیر FFVII نمی‌رسد (به عنوان مثال دیگر شاهد دشمنان خانه‌ای نخواهیم بود!) اما از حیث جثه و اندازه قطعا نظیر نخواهند داشت!. شاید تعجب آور باشد اما یکی از دشمنان شما در بازی یکی تایتان قول پیکر است که هزاران برابر اندازه شما است می تواند به راحتی حتی دایناسور ماموت‌های(!) غول پیکر و چند صد تنی را با اشاره‌ای ببلعد!.

صحنه‌های سینمایی و CG های بسیار زیبا یکی از بخش‌های مثال زدنی سری FF است که خوشبختانه به لطف تکنولوژی‌های جدید و کارگردانی بسیار زیبا و قوی در FFXIII تبدیل به بهترین شده و به راحتی شما را در مقابل کنسول و تلویزیون‌تان میخ کوب خواهد کرد!.

موسیقی

شاید بتوان گفت هیچ عنوانی تا به اکنون نتوانسته است به زیبایی سری FF با ملودی‌های روح نواز خود سرزمین‌های افسانه‌ و جادو را به تصویر کشیده و به آن‌ها جان و فضایی معنوی بخشد. به جرات می‌توان گفت عمده دلیل این موفقیت حضور فردی به نام نوبو امتسو در سمت آهنگ ساز این سری است که برای توصیف توانایی‌هایی او ذکر همین نکته کافی است که به او لقب جان ویلیامز دنیای بازی‌های رایانه‌ای داده‌اند!. اما پس از چندیدن و چند سال حضور بی‌وقفه امتسو به عنوان آهنگ ساز شماره‌های اصلی این سری SE در نبود استاد به ناچار وظیفه ساخت قطعات موسیقی FFXIII را بر عهده آقای ماساشی هامازو گزاشته است. اگرچه هامازو پیش‌تر در ساخت قطعات FFX نیز شرکت داشته و تا حدودی با جو این سری آشنا است اما آیا این آشنایی کوتاه برای ساخت قطعات یکی از عظیم‌ترین عناوین مجموعه کافی است؟ آیا هامازو توانسته با ذهن زیبای خود جای خالی امتسو رو پر کند؟

برای بررسی قطعات FFXIII ابتدا لازم است از دو دید به آن‌ها نگریست. از نگاه اول و در مقایسه با دیگر عناوین موسیقی FFXIII دست کمی از یک شاهکار ندارد!. قطعات پرتعداد و بسیار زیبا که تمام آن‌ها توسط فیل‌هارمونیک ورشو به اجرا در آمده‌اند، اما از نگاه دوم و در قیاس با دیگر عناوین اصلی مجموعه FFXIII فرسنگ‌ها با قطعات جادویی ساخته شده توسط امتسو فاصله خواهد داشت. عمده دلیل وجود این تفاوت بزرگ تغییرات فراوان و اساسی است که هامازو در کار خود لحاظ کرده است.

با ورود به منو اصلی بازی FFXIII اولین شک موسیقیایی خود را به گیمرها وارد خواهد ساخت چرا که در کمال تعجب و ناباوری مشاهده خواهید کرد دیگر خبری از Prelude افسانه‌ای نیست و یک ملودی پیانو دیگر جای گزین آن شده است!. از این نقطه به بعد است که باید کم‌کم خود را آماده شک‌های دیگر کنید چرا که در ادامه از قطعات معروف مجموعه نظیر Fighting (که پس از پایان هر مبارزه نواخته می‌شد) نیز خبری نخواهد بود! من واقعا هنوز متوجه نشده‌ام به چه دلیل قطعات همیشگی مجموعه نظیر Ahead in Our Way حذف شده‌اند!. بگذریم…

پس از گذشت از موارد ذکر شده باید اعتراف کرد هامازو در ساخت قطعات جدید و Motif و Theme شخصیت‌ها به هیچ عنوان کم‌کاری نکرده و با اثر پخته و بسیار شنیدنی طرف خواهیم بود. هر چند کماکان FFXIII از این حیث نیز دارای یک قطعه بیاد ماندی و جاودانه نظیر Theme of love, Matuya Cavern, A One Winged Angle, To Zanarkand و … نیست اما در کل زیبایی‌های خاص خود را دارا است.

متاسفانه کمبود حجم و فضای دیسک بار دیگر باعث بروز نقص دیگری در نسخه X360 بازی شده است. علی رغم اینکه نسخه PS3 بازی از صدای دالبی و Lossless سود می‌برد این نسخه از بازی فاقد قابلیت‌های ذکر شده است که برای طرفداران مجموعه (خصوصا آن‌هایی که از سیستم‌های صوتی پیشرفته استفاده می‌کنند) کمی ناامید کننده خواهد بود.

درمجموع شاید در ابتدای بازی FFXIII بیشتر شبیه یک Action آسان که هیچ شباهتی به عناوین گذشته ندارد به نظر رسد تا همانطور که شایسته آن است یک JRPG سخت و دشوار اما نباید تنها با چند ساعت بازی آن را قضاوت کنید. اگر کمی به آن فرصت داده تا جذابیت‌ها خود را آشکار کند متوجه خواهید شد که با یک محصول کامل و کم نقص طرف هستید که این روز‌ها کمتر در بازار آشفته سبک JRPG یافت می‌شود. شاید بتوان FFXIII را سلیقه‌ای ترین عنوان در بین تمام عناوین مجموعه دانست، یا همانند نگارنده عاشق آن شده و از تک تک تغییرات آن لذت خواهید برد یا از آن متنفر و دیگر به سمت آن نیز باز نخواهید گشت!، همه چیز بستگی به انتظار شما خواهد داشت. اگر انتظار یک JRPG کلاسیک به سبک و سیاق عناوین کلاسیک مجموعه را داشته متاسفانه باید به شما بگویم FFXIII شما را به سختی ناامید خواهد کرد اما اگر مدت‌ها است که دوست داشتید یک جهش عظیم در این سبک رخ داده و با یک JRPG مدرن طرف شوید، به شما تبریک می‌گویم، FFXIII همان چیزی است که انتظار آن را داشتید.

مجموع امتیاز - 9

9

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
داستان پیچیده و درگیر کننده
شخصیت پردازی بی نقص
طراحی هنری استثنایی
موسیقی مسحور کننده
نقاط ضعف:
خطی بودن بیش از حد مراحل خصوصا در نیمه اول بازی
جزییات پایین
کیفیت پایین بافت ها

User Rating: 5 ( 1 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا