ایکس باکس 360بررسی

بررسی بازی Enslaved: Odyssey to the West

ایده داستان های آخرالزمانی مدت هاست بر دنیای سرگرمی سایه افکنده و کتاب ها و فیلم های زیادی بر مبنای آن نوشته و ساخته شده است. دنیایی که در آن بشریت به دلایل مختلف نابود شده و معدود انسان های باقیمانده نیز برای بقای خود به جنگ و درگیری مشغول هستند. بازی های رایانه ای نیز از این موضوع جذاب استفاده متعددی کرده اند و سرآمد همه آن ها را می توان شاهکاری به نام Fallout دانست. بازی جدید استودیوی Ninja Theory عنوان Enslaved: Odyssey to the Westنیز از این ایده بهره می گیرد، بازی آن ها دنیایی را ترسیم می کند که در آن انسان ها نابود شده و ربات ها بر آن حکومت می کنند. معدود انسان های باقیمانده نیز سعی می کنند از کابوسی که ربات ها برای آن ها تدارک دیده اند فرار کنند، کابوسی که صدها سال پیش گریبانگیر انسان ها بوده و گویی هرگز از آن رهایی نمی یابند، کابوسی که مردم دنیای Enslaved از آن رنج می برند چیزی نیست جز بردگی.

سال هاست که جنگی خانمان سوز بین انسان ها درگرفته، جنگی که نتیجه آن چیزی جز نابودی و تباهی نیست. انسان ها برای پیروزی در این جنگ ربات هایی ساخته اند تا نابود کنند و اینک این ربات ها به قاتل سازندگان خویش تبدیل شده اند. راه گریزی برای انسان ها باقی نمانده و انسان های باقیمانده یا در حال فرار هستند و یا در مخفیگاه ها پنهان شده اند تا شاید از سرنوشتی که خود آن را نوشته اند دور بمانند. ربات ها در پی شکار انسان ها هستند و با گذاشتن سربندی خاص بر سر آن ها، انسان ها را برده خویش ساخته و بوسیله یک کشتی فضایی به مکان نامعلومی می برند جایی که هیچ بازگشتی از آن نیست. قهرمان داستان ما نیز یکی از اسرای این کشتی است، جایی که دختری ناشناس موفق می شود از کشتی فرار کرده و باعث سقوط آن شود، قهرمان بی نام بازی نیز در پی او از کشتی فرار می کند و به خاطر اتفاقی ناگوار در حین فرار بی هوش می شود و وقتی به هوش می آید پی می برد که او نیز به یک برده تبدیل شده است، البته نه برده ربات ها بلکه برده دختر ناشناس. وی خود را Trip معرفی کرده و به قهرمان ما که به خود لقب Monkey داده است می فهماند باید به حرف ها و دستورات او گوش فرا دهد. Trip قصد دارد تا پدر و زادگاه خویش را پیدا کند و Monkey مجبور است دستورات او را اطاعت کند، زیرا مرگ Trip مساوی است با مرگ Monkey. داستان بازی بسیار زیبا و تامل برانگیز نوشته شده است. شخصیت پردازی Trip و Monkey بی نظیر است، Monkey شخصی خشن و بی احساس است و Trip دختری باهوش و ضعیف. همراه شدن این دو شخصیت متضاد بسیار جالب توجه می باشد و رابطه بین آن ها در طی داستان بسیار هوشمندانه نگارش شده است. Monkey که در ابتدا از روی اجبار به Trip کمک می کند و مانع آسیب دیدن او می شود، کم کم به وی علاقه مند شده و نه به خاطر سربند بردگی بلکه به خاطر عشقی که نسبت به Trip در وی پدیدار می گردد به او کمک می کند، عشقی که Trip نیز از آن بهره مند است. داستان بازی بسیار پرپیج و خم و زیبا نگارش شده و بدون شک یکی از نقاط قوت بازی است، شخصیت پردازی بازی در سطح بالایی قرار دارد و تلفیق یک عشق پاک در کنار زندگی در یک دنیای بی رحم باعث می شود که بازیباز مشتاقانه منتظر دانستن پایان داستان شود.

گیم پلی بازی را می توان به دو بخش اکشن و پلتفرمینگ تقسیم کرد. بخش پلتفرمینگ بخشی است که اکثر زمان بازی را به خود اختصاص می دهد. Monkey با توجه به قدرت بدنی بالای خود می تواند از سطوح مختلف بالا رفته و از مکان های صعب العبور گذر کند. مکانیزم بخش پلتفرمینگ ساده بوده و تنها با فشردن یک کلید می توان از سطحی به سطح دیگر پرید، ولی با وجود ساده بودن از جذابیت کافی برخوردار است. چیزی که این قسمت از بازی را زیباتر می کند وجود صحنه های سینمایی است که در طول پرش های Monkey بوجود می آید. خراب شدن یک سکو، سقوط اجسام و … از حوادثی است که در طول بازی به وفور اتفاق می افتد. علاوه بر این در قسمت هایی از بازی باید به سرعت از یک حادثه فرار کرده و این قسمت با توجه به زاویه خاص دوربین و سرعت حرکات Monkey به یکی از بخش های جالب بازی تبدیل می شود. البته به مرور زمان بخش پلتفرمینگ با توجه به سادگی بیش از حد خود به شدت تکراری می شود. تعدای معما نیز در طول بازی وجود دارد که نسبتا جالب هستند ولی تعداد آن ها کم و حل کردن آن ها آسان است و کمبود معما در این قسمت کاملا احساس می شود. طراحی مراحل بازی فوق العاده است و دورنمای چشم نوازی دارند. مراحل جنگلی، شهری، غار و پناهگاه از جمله مکان هایی است که در بازی دیده می شود. طراحی قسمت های مختلف هر مرحله نیز هوشمندانه صورت گرفته و باعث می شود تا مراحل بازی تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشند.

Monkey علاوه بر مهارت در پرش های طولانی در هنرهای رزمی نیز سر رشته دارد. دشمن اصلی Monkey ربات های غول پیکر بازی هستند که البته خود Monkey نیز از لحاظ قد و قواره چیزی از آن ها کم ندارد! اسلحه Monkey در طول مبارزات یک سلاح چوب مانند است که بوسیله آن می تواند ربات های دشمن را از بین ببرد. حملات بازی به سه دسته معمولی، قدرتی و شارژی تقسیم می شود، ضربات معمولی و قدرتی همانند بازی های دیگر این سبک اصلی ترین ضربات را تشکیل می دهند و ضربات شارژی بیشتر جهت از بین بردن ربات های سپر به دست استفاده می شود. مبارزات بازی نسبتا جذاب هستند و برخلاف اکثر بازیهای این سبک که می توان با ضربات و کمبوهای پیاپی دشمنان را از بین برد، برای موفقیت در این بازی باید به درستی از سیستم حمله و دفاع استفاده کنید. ربات های بازی قدرتمند هستند و در مراحل بالاتر تعداد زیادی ربات به شما حمله می کنند که اگر به خوبی از سیستم دفاع و حمله استفاده نکنید به سرعت شاهد صفحه Game Over خواهید بود. البته این ربات ها بیشتر از نظر ظاهری با یکدیگر متفاوت هستند و معمولا از روش های مشابهی برای حمله به شما استفاده می کنند و همین امر باعث می شود که مبارزه با آن ها به مرور یکنواخت و تکراری شود. یکی از مشکلات این بخش نبود تنوع در ضربات Monkey است و در طول مبارزات نمی توان از فنون ترکیبی و متفاوت استفاده کرد که به تدریح موجب تکراری شدن روند مبارزه می شود. اسلحه Monkey علاوه بر ضربه زدن به دشمنان از قابلیت شلیک گلوله نیز برخوردار است. در بازی دو نوع گلوله وجود دارد، گلوله شوک الکتریکی که برای چند ثانیه دشمنان را بی حرکت می کند و گلوله انفجاری که موجب از بین رفتن ربات ها می شود، استفاده از این گلوله ها در برخی بخش های بازی موجب جذاب تر شدن گیم پلی می شود،خصوصا گلوله شوک الکتریکی در طول مبارزات کارایی زیادی خواهد داشت. یکی از مشکلات اصلی بازی دوربین آن می باشد، دوربین در فاصله نزدیکی از Monkey قرار دارد و این امر باعث می شود در طول مبارزات به خوبی نتوانید ربات های پر تعداد دشمن را مشاهده کنید و گاهی پیش می آید بدون دیدن دشمن از او ضربه بخورید. ناگفته نماند دوربین در بخش های پلتفرمینگ زاویه بسیار زیبایی ارائه می دهد و بازی را بیش از پیش سینمایی می کند. همچنین هنگام نابود شدن آخرین ربات حاضر در میدان مبارزه شاهد یک Finisher زیبا و جالب از سوی Monkey هستیم که با نمای زیبای دوربین همراه شده و صحنه جالبی را به وجود می آورد. Monkey علاوه بر اسلحه خود از وسیله ای شبیه به اسکیت برد استفاده می کند که با فاصله اندکی بر روی هوا معلق بوده و در مراحلی که بر روی آب جریان دارد و همینطور برخی مراحل دیگر کارایی دارد. سرعت این وسیله بسیار بالا بوده و در مبارزه با تعدادی از Boss ها کاربرد زیادی دارد.

در طول بازی شما می توانید مهارت های Monkey را ارتقا دهید. این ارتقاها شامل قدرتمند کردن ضربات، افزایش نوار سلامتی، افزایش قدرت گلوله و … می باشد. برای ارتقا به گوی ها نورانی قرمز رنگی که در سراسر مراحل بازی پخش شده اند احتیاج دارید که جمع آوری آن ها به شدت ساده می باشد، همچنین با از بین بردن ربات ها نیز می توانید گوی های به جای مانده از آن ها را جمع آوری کنید. یکی از مشکلات بازی این است که پس از گذراندن نیمی از بازی می توان تمامی ارتقاها را به دست آورد و این امر مبارزات مراحل پایانی را بسیار ساده می کند. در برخی مراحل بازی باید با تعدادی Boss مبارزه کنید که از جذابیت بالایی برخوردار هستند و شکست دادن آن ها علاوه بر داشتن مهارت در مبارزه به سرعت شما در فرار و پرش های پیاپی نیز بستگی دارد. برای شکستن دادن هر Boss باید نقاط ضعف آن ها را شناسایی کنید و به کمک اسلحه Monkey به آن ها ضربه بزنید، علاوه بر این تعدادی از Boss ها را فقط می توان به کمک برخی اشیا سنگین موجود در محیط از بین برد. یکی از نقاط ضعف این بخش کم بودن تعداد Boss ها می باشد که سازنده می توانست با قرار دادن تعداد بیشتری Boss موجب هیجان انگیز تر شدن مبارزات این بخش شود.,,در اکثر بخش های بازی Trip با شما همراه می شود که کنترل او را هوش مصنوعی به عهده دارد. Trip با توجه به جثه کوچک خود توانایی مبارزه با دشمنان را ندارد و با توجه به خاصیت سربند بردگی، در صورت کشته شدن Trip، Monkey نیز از بین خواهد رفت. بنابراین در طول بازی باید مراقب جان Trip نیز باشید، البته او به کمک وسیله ای که در اختیار دارد می تواند ربات ها را برای چند ثانیه بی حرکت کند تا شما آن ها را از بین ببرید، همچنین او می تواند به خوبی در محیط مخفی شود بنابراین وجود او علاوه بر این که لطمه ای به جذابیت بازی نمی زند، در برخی بخش ها بازی را جذاب تر می کند. شما می توانید به Trip دستورات گوناگونی بدهید و همچنین بخشی از معماهای بازی را باید به کمک او حل کنید. دستوراتی که به Trip می دهید شامل دستورات حرکت و توقف، پایین کشیدن اهرم و ایجاد پارازیت جهت مختل کردن حواس ربات ها می باشد، Trip به کمک وسیله ای که در اختیار دارد می تواند با ایجاد یک موج مخصوص حواس ربات ها را پرت کرده تا شما بتوانید از دید آن ها مخفی بمانید. این قابلیت در قسمت هایی که ربات های تیرانداز وجود دارد به شدت ضروری می باشد و باید در زمان مناسب به Trip دستور ایجاد پارازیت را بدهید تا از شر تیرهای دشمن در امان بمانید. Trip در ابتدای هر مرحله به وسیله سنجاقکی مکانیکی موقعیت ربات ها و مین های کار گذاشته شده در زمین و همین طور مقصد Monkey را مشخص می کند که این امر بازی را بیش ار حد آسان می کند. در نهایت باید گفت برخلاف بسیاری از بازی ها که وجود یک شخصیت اضافی فقط موجب کند شدن بازی و از بین رفتن جذابیت آن می شود، شخصیت Trip باعث عمیق تر شدن گیم پلی و جذابیت بیشتر بازی می شود.

یکی از خیره کننده ترین بخش های بازی جلوه های بصری آن می باشد. تا پیش از این دنیاهای آخرالزمانی را بیشتر به صورت شهرهای مخروبه و بدون هیچ گونه علائمی از حیات دیده بودیم، محیط هایی که رنگ غالب آن ها خاکستری بوده و در آن از رنگ سبز هیچ خبری نیست. Enslaved برخلاف آن بازی ها، یک دنیای آخرالزمانی را به صورت سرسبز و زیبا ترسیم می کند. دنیایی که در آن شهرها خراب شده و زندگی در آن جریان ندارد ولی رنگ اکثر محیط ها سبز و گیاهان تمامی مناطق شهری را در برگرفته اند. گرافیک بازی از لحاظ هنری بی نظیر است، استفاده مناسب از رنگ ها و نماهای زیبا این بخش را به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل می کند. مدل سازی شخصیت ها بسیار عالی صورت گرفته و می توان تغییر حالات مختلف را به زیبایی در چهره Trip و Monkey دید. کلیه Cut Scene ها به کمک موتور بازی طراحی شده اند و از کیفیت بالایی برخوردار هستند. طراحی انیمیشن های بازی از نکات برجسته آن است که البته با توجه به تبحر Ninja Theory در این امر و استفاده از اندی سرکیس معروف چیز چندان عجیبی نیست. طراحی ربات ها نیز به خوبی صورت پذیرفته و می توان گفت بازی از لحاظ گرافیک چیزی کم و کسر ندارد. یکی از مشکلات بازی افت فریم در برخی بخش ها می باشد، خصوصا هنگامیکه تعداد زیادی ربات به شما حمله ور می شوند، افت فریم بازی بر روی مبارزات تاثیر نامطلوبی می گذارد. این مشکل در مراحل پایانی شدیدتر می شود و از جذابیت بازی می کاهد.

در پایان باید گفت Ninja Theory توانسته یک دنیای آخرالزمانی متفاوت را نسبتا زیبا ترسیم کند، داستان و شخصیت پردازی بازی در نقطه اوج خود قرار دارد و یکی از دلایلی است که بازیباز را ترغیب به ادامه بازی می کند. گیم پلی بازی در ابتدا جذاب می باشد ولی به مرور تکراری شده و از جذابیت آن کاسته می شود. گرافیک بازی از نکات مثبت آن به شمار می رود و شاهد مناظر تماشایی در طول بازی خواهید بود. صحنه های سینمایی نیز بسیار زیبا طراحی شده و بازی را می توان یکی از سینمایی ترین بازی های این نسل دانست. مشکل اصلی بازی سادگی و تکراری شدن روند آن است، همچنین کمبود بخش های مخفی یا آیتم های مخفی که باید در طول بازی آن ها را جمع کنید کاملا حس می شود و این ها از دلایلی است که موجب می شود بازی ارزش تکرار زیادی نداشته باشد. اگر این ایرادها برطرف می شد بدون شک بازی به آنچه لیاقتش را داشت می رسید ولی با این وجود بازی کردن Enslaved تجربه جالبی است و انجام آن را به همه توصیه می کنیم.

مجموع امتیاز - 8

8

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
داستان عالی
گرافیک زیبا
گیم پلی جذاب
نقاط ضعف:
دوربین نامناسب
روند تکراری بازی

User Rating: Be the first one !

محمد شکری

گیم، کتاب، فیلم، فوتبال

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا