برای مشاهده بررسی ویدیویی بازی Devil May Cry 5 در یوتوب کلیک کنید
سالها بود که طرفداران سری محبوب Devil May Cry انتظار ساخت نسخهای جدید که ارتباط مستقیمی با داستان اصلی داشته باشد را میکشیدند و این انتظار فقط مخصوص آنها نبود. به طور کلی افرادی که به سبک HnS علاقه دارند، مدتهاست که از داشتن عنوانی برجسته در این سبک محرومند و در سالهای اخیر، به ندرت شاهد عرضه یک اثر با کیفیت در این سبک بودیم. چند ماه پیش کمپانی «کپکام»، با معرفی بازی Devil May Cry 5 و بازگشت مجدد شخصیتهای اصلی، طرفداران سری را به آرزوی خود رسانید. باید دید آیا این سری دوباره میتواند خود را به عنوان یکی از سرآمدان سبک HnS معرفی کند یا خیر.
بازی به شکل غیر منتظرهای آغاز میشود، در اولین صحنه ما «دانته» و دوستانش «لیدی» و «تریش» را میبینیم که در حال شکست خوردن از یک اهریمن غولپیکر هستند! سپس «نیرو» و شخصیت جدید سری، V، به کمک آنها میآیند ولی تغییری در ماجرا پیش نیامده و آنها توان مقابله با قدرت آن موجود که با نام Urizen شناخته میشود را ندارند. دانته به همراه لیدی و تریش به دام Urizen میافتند و نیرو با کمک V موفق میشود از مهلکه بگریزد. بعد از آن سیری از وقایع اتفاق میافتد، درختی اهریمنی شروع به رشد پیدا کرده و هیولاها به مردم شهر Redgrave City که محل وقوع داستان است، حملهور میشوند و نیرو به مقابله با آنها میپردازد.
داستان حوادث بعد از پایان نسخه چهارم را روایت میکند و کلیت آن همان چیزی است که در شمارههای قبل دیده بودیم، ولی فرم روایت تغییر کرده و به شکل اعجابآوری جذاب و تماشایی از کار درآمده است. با وجود شروع عجیب و بدون مقدمه، به کمک فلشبکهایی که چینش مناسبی در طول بازی دارند، به مرور از حوادث پیش آمده مطلع خواهید شد و تا اواسط آن، تمام رخدادها به شکل منظمی در کنار یکدیگر قرار گرفته و شالوده داستانی، شکل میگیرد. پس از آن باید منتظر سورپرایزهای پیاپی باشید که تا انتها شما را میخکوب خواهد کرد و هر لحظه انتظار وقوع حادثهای غیر قابل پیشبینی را خواهید داشت. هر چند در روایت داستان ایراداتی نیز وجود دارد، از جمله برخی اتفاقات مهم که دلیل آنها روشن نشده و احتمالا در شمارههای آینده پاسخ داده میشوند.
شخصیتپردازی در این نسخه دو جنبه دارد، دانته و نیرو همان شخصیتهایی هستند که انتظار دارید. نیرو جوان، شوخ طبع، عجول و مصمم بوده و همچنان اکثر شوخیهایی که انجام میدهد، بیمزه است! دانته با وجود بالا رفتن سن، باز هم جذابیت خود را دارد و هنوز هم سعی میکند در مواقع لزوم، راهنمای نیرو باشد. V که عضو جدید خانواده بازی است، دقیقا همان حالت مرموز و اسرارآمیزی که سازنده در نظر داشته را ایفا کرده و تا پایان نمیتوان از هدف و مقصود اصلی وی، آگاه شد. در سوی دیگر لیدی و تریش قرار دارند که بود و نبود آنها کوچکترین تاثیری در داستان ندارد و صرفا در چند صحنه کوتاه حضور دارند و مشخص نیست تیم سازنده به چه دلیل از آنها استفاده کرده است.
در ابتدا بازی را با نیرو آغاز میکنیم و سبک کلی مبارزات او همان چیزی است که در نسخه قبل دیده بودیم. هر چند با تغییرات مناسبی که در تواناییهایش ایجاد شده و پس از کمی پیشروی و ارتقا مهارتها، سیستم مبارزه نیرو فرم کلی خود را یافته و با یکی از هیجانانگیزترین سیستم مبارزات در میان عناوین HnS روبرو خواهید شد. «نیکو» دیگر شخصیت جدید داستان است که توانایی خاصی در خلق دستهای مکانیکی دارد که این دستها، دلیل عمده لذت بردن از مبارزه با نیرو است. چندین نمونه مختلف از این دستهای مکانیکی را در ابتدا به همراه خواهید داشت و به مرور نیز نیکو تعداد بیشتر و متنوعتری از آنها را برای شما خواهد ساخت.
تفاوت بین قابلیتهای دستهای مکانیکی بسیار زیاد است، یکی از آنها به دشمنان شوک الکتریکی وارد کرده و دیگری با ضربات شلاق به جان آنها میافتد. یا اینکه به کمک یکی از دستها، موشکی شلیک شده که میتوانید بر روی آن سوار شده و به سمت دشمنان حمله کنید. ترکیب قابلیتهای دست مکانیکی با کمبوهای متنوعی که نیرو انجام میدهد و نیز امکان کشیدن دشمنان به سمت خود، مبارزات را به امری جذاب و هیجانانگیز تبدیل میکند. جهت بالانس شدن سیستم مبارزات نیرو، محدویتهایی برای استفاده از دست مکانیکی در نظر گرفته شده و در صورت بلاک کردن ضربه شما و یا استفاده از قدرت ویژه، دست از بین رفته و باید با جستجو در محیط، به دنبال جایگزین آن بگردید.
Red Orb که از ابتدا در این سری وجود داشته و به نوعی نقش واحد مالی را ایفا میکند، در این شماره به عنصری تاثیرگذار و بسیار مهم تبدیل شده است. تقریبا هر کاری که به ارتقا مهارتهای بازیکن ربط داشته باشد، به Red Orb وابسته است. برای آزاد کردن مهارت جدید برای شخصیتها، یا خرید دست مکانیکی برای دانته به Red Orb نیاز دارید، همین طور ارتقا سطح سلامتی یا قدرت ویژه نیرو بدین وسیله انجام میشود. همانند گذشته این Orb ها با کشتن دشمنان، جستجو در محیط و نیز بهتر بازی کردن و رسیدن به رنک بالاتر، به دست میآیند، ولی برای خرج کردن آنها باید استراتژی مناسبی داشته باشید. علاوه بر موارد ذکر شده، در حین بازی و در صورت تمام شدن خط سلامتی بازیکن، به او این امکان داده میشود که با استفاده کردن مقداری Orb، مبارزه را دوباره از سر گیرد که در صورتی که بخواهید از این ویژگی استفاده کنید، مجبورید برای شیوه مصرف کردن Orb ها، وسواس زیادی به خرج دهید!
Orb هایی که هر شخصیت جمعآوری میکند به صورت یکجا محاسبه میشود ولی شاخه مهارتهای هر شخصیت جداگانه بوده و حتی مهارتهایی که ممکن است مشابه باشند را باید جداگانه آزاد نمایید. البته DMC5 در دادن Orb سخاوتمند است و اکثر مهارتهای کاربردی را با یک دور بازی کردن میتوانید باز نمایید، اما برخی مهارت به حدی گران هستند که احتمالا بعد از چندین دور نیز آزاد نخواهند شد و در اینجا مجبورید یا به فروشگاه مراجعه کرده و با خرج کردن مقداری پول واقعی آنها را بخرید، یا اینکه از خیرشان بگذرید!
V با وجود تازه وارد بودن، توانسته خود را به عنوان یکی از شخصیتهای قابل بازی قرار دهد. گرچه او به دلیل محدودیتهای حرکتی که دارد به صورت مستقیم نمیتواند با دشمنان مبارزه کند و مجبور است از سه موجود دستپروردهای که در اختیار دارد بهره گیرد، کلاغ، پلنگ سیاه و غولی بی شاخ و دم! کلاغ نقش مبارزه از راه دور با شلیک به سمت دشمنان را ایفا میکند و پلنگ نیز مبارزه از راه نزدیک، غول داستان نیز همان قابلیت Devil Trigger است که به صورت محدود ظاهر میشود. برای هر کدام از موجودات نیز شاخه مهارت مجزا وجود دارد و کمبوهای متنوعی را میتوان با آنها اجرا نمود. در نمای کلی مبارزه با V در ابتدا جذاب است ولی به دلیل قدرت بالای مخلوقات، به مرور سیستم مبارزه به فشردن پیاپی و بدون هدف دکمهها محدود میشود و گاهی میبینید که حتی با کمک یک دست هم میتوانید از پس خیلی عظیم دشمنان برآیید. هر چند تعداد مراحلی که با V انجام میدهید کم بوده و در برخی مراحل نیز بین V و دیگر شخصیتها حق انتخاب دارید که از این نظر، نمیتوان بالانس نبودن V را یک نکته منفی بزرگ نامید.
دشمنان تنوع زیادی دارند و هر چه در بازی جلوتر روید، دشمنان جدیدتری را خواهید دید و این تنوع تا انتها حفظ میشود. سیستم حمله هر کدام از آنها نیز به حدی با دیگری متفاوت است که مبارزه با چند نوع دشمن مختلف در یک صحنه، مبارزهای جذاب و نفسگیر را پدید آورد. غولآخرهای سری DMC عموما در سطح کیفی بالایی قرار دارند و مبارزه با آنها، سخت و هیجانانگیز بوده است. نسخه پنجم نیز این روال را به هم نریخته و در طی بازی باید با تعداد زیادی غولآخر به مبارزه بپردازید که برخی از آنها بسیار جذاب و به یادماندنی خواهند بود. خصوصا در چند مرحله پایانی که با تعدادی از بهترین غولآخرهای تمام سری روبرو خواهید شد، خصوصا آنهایی که ارتباط مستقیم با داستان دارند و نه تنها به راحتی شکست نمیخورند، بلکه حسابی عرق شما را در خواهند آورد!
درست در لحظهای که حس میکنید بخش مبارزات روند تکراری به خود گرفته است، دانته وارد کارزار میشود. گرچه از لحاظ ظاهری با دانتهای متفاوت روبرو هستیم ولی به محض در دست گرفتن کنترل او، حس میکنید دیداری دوباره با یک دوست قدیمی داشتهاید. دانته همانند قبل توانایی حمل چند سلاح سرد و گرم مختلف را داشته و به صورت همزمان میتواند آنها را عوض کند. سلاحها تلفیقی از سلاحهای قدیمی وی و نیز اسلحههای جدید هستند، مثلا موتورسیکلتی که از وسط به دو نیم تبدیل شده و سرعت حمله کندی دارد ولی علاوه بر داشتن قدرت بیشتر، شعاع حمله بالاتری را نیز پوشش میدهد. یکی از سلاحهای قدیمی دانته که در نسخه سوم آن را بعد از شکست دادن یکی از غولآخرهای معروف سری به دست آورده بود نیز به بازی بازگشته و نکته جالب این جاست که دوباره باید با آن غول مبارزه کنید، تقریبا به همان شیوهای که در نسخه سوم وجود داشت.
مبارزه با دانته نیز به مانند نیرو جذاب است و با توجه به تفاوتهای زیادی که سیستم مبارزه این دو با یکدیگر دارند، روند کلی مبارزات بازی تا انتها نیز جذابیت خود را حفظ میکند. اما چیزی که موجب شده ارزش این بخش اندکی کاهش یابد، قدرت بیش از حد شاتگان دانته است. یک شلیک شاتگان، حتی قویترین دشمن را نیز بر روی زمین میاندازد که این افتادن، بیش از حد لازم طول میکشد و تا دشمن به خودش بیاید ابتدا چند ضربه شمشیر نوش جان کرده و سپس با یک شلیک دیگر روبرو شده و دوباره داستان ضربات شمشیر تکرار میگردد و این چرخه تا نابودی دشمن ادامه مییابد.
این موضوع بالانس مبارزه به وسیله دانته را به هم میریزد، خصوصا در انتهای بازی که موشکانداز لیدی را نیز قرض میگیرد و در همه جای دنیا، قدرت موشک از شاتگان نیز بیشتر است! چیز دیگری که دانته را بیش از حد قوی کرده، قابلیت Devil Trigger است که در حالت عادی مشکل خاصی ندارد ولی در اواخر بازی، قابلیت ویژهای به دانته اضافه میشود که چندین برابر حالت عادی قدرت دارد و با استفاده از آن میتوان تعداد زیادی دشمن را به راحتی نابود کرد. البته استفاده از این قابلیت برای نابودی غولآخرها ضروری است ولی در جدال با دشمنان ضعیفتر، در برخی موارد مبارزه را به امری ناعادلانه تبدیل مینماید.
با وجود اندک نقصهای ذکر شده، بخش گیمپلی و مبارزات با وجود مدرن شدن، همان چیزی است که طرفداران انتظار آن را دارند و با پیشرفت بیشتر و آزاد کردن مهارتها، میتوان کمبوهای طولانی و جذابی خلق کرد و تا آخرین لحظه از مبارزات لذت برد. اما نکتهای وجود دارد که به گیمپلی آسیب جدی وارد کرده و آن چیزی نیست جز طراحی مراحل تاریخ مصرف گذشته. عجیب است که سازنده برای به روز کردن سیستم مبارزات تلاش زیادی انجام داده ولی مراحل را همانند چیزی ساخته که ده سال پیش طراحی کرده بود.
در ابتدای بازی که اکثر مراحل در محیطهای باز جریان دارد، مشکل خاصی احساس نمیشود و حتی به دلیل وجود قابلیت تخریبپذیری نسبتا گسترده و گرافیک هنری زیبای محیط، قدیمی بودن نوع طراحی به چشم نمیآید ولی از اواسط بازی به بعد، به دلایل داستانی مجبورید در محیطهای تنگ و عموما شبیه به هم، و البته بسیار زشت و آزاردهنده، به جدال دشمنان بروید که تکرار چند مرحله پیاپی به این صورت، باعث خستگی شما خواهد شد. فرض کنید در یک تونل چند قدم بر میدارید، سپس باید با تعدادی دشمن مبارزه کنید، سپس چند قدم دیگر و مبارزه با گروه دیگری از دشمنان و انجام چند باره این کار تا انتهای مرحله. حال در مرحله بعد نیز دقیقا همین روند تکرار میشود که به مرور موجب خواهد شد آنگونه که باید، از مبارزات لذت نبرید. به این موضوع برخی مشکلات دوربین را نیز اضافه نمایید که در محیطهای محدود، بعضا نمای خوبی ارائه نداده و گاهی از جایی که نمیبینید، ضربهای از دشمن دریافت کرده و کمبوی شما نیمه تمام خواهد ماند.
کپکام را باید از سازندههای پیشرو در ارائه پشتیبانی آفلاین به مشتری نامید. یک دور تمام کردن این اثر به معنی کنار گذاشتن آن نیست چرا که برای دورهای بعدی امکانات خاصی تدارک دیده شده است. با آزاد کردن درجه سختی Son of Sparda، تمام قابلیتهای خاصی که به دلایل داستانی و در آخرین مراحل به بازیکن داده شده، حفظ گردیده و از ابتدای دور دوم، خواهید توانست از آنها استفاده نمایید. برای مثال نوعی مشت جادویی، همانند چیزی که در نسخه چهارم دیده بودیم، برای نیرو در نظر گرفته شده که ترکیب آن با دست مکانیکی و دیگر تواناییهای نیرو، موجب خلق کمبوهای جدیدتر شده و انجام دوباره این عنوان را از تکراری بودن نجات داده و ارزشهای آن را بالاتر میبرد. این موضوع در مورد دانته نیز صادق است و برای اجرای مجدد بازی با او نیز قابلیتهای خاصی در نظر گرفته شده است.
سری DMC همواره با موسیقی با ضربآهنگ تند گره خورده که این موضوع در مورد شماره اخیر نیز صادق است. ریتم تند موسیقی که با کمبو اجرا کردن شما تندتر نیز میشود، تاثیر بهسزایی در مهیج کردن مبارزات دارد و شما را به داشتن سرعت بیشتر در فشردن دکمهها وادار خواهد کرد! از نظر تکنیکی با عنوانی 60 فریم روبرو هستیم که موجب شده لذت مبارزات دو چندان شود و از آن مهمتر اینکه نه افت فریمی شدیدی در بازی حس میشود و نه اینکه باگ یا مشکلاتی از این دست، به تجربه این اثر لطمه وارد میکنند. طراحی هنری، به جز تونلهای ذکر شده، همچنان زیباست و محیطها القا کننده فضایی هستند که با داستان، همخوانی دارد. شخصیتها عموما طراحی فوقالعاده دارند و فارغ از اینکه از تغییرات آنها خوشتان میآید یا نه، از نظر طراحی با مدلهایی با جزییات فراوان چه در چهره و چه در لباس روبرو هستیم.
Devil May Cry 5 با رعایت اصولی که موجب شده این سری به یکی از بهترینهای سبک HnS تبدیل شود و نیز افزودن ویژگیهای جدید، سعی نموده علاوه بر راضی نگه داشتن طرفداران قدیمی، برای بازیکنان تازه وارد نیز جذاب باشد و به اهداف خود نیز رسیده است. هر چند وجود برخی مشکلات، مانع از تبدیل این شماره به یک عنوان فوقالعاده شده ولی کماکان با اثری قابل احترام و با ارزش روبرو هستیم که تجربه آن برای دوست داران HnS، لحظات مهیجی را رقم خواهد زد.
امتیاز بازیسنتر - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: مبارزات سریع، جذاب و مهیج فرم جالب روایت داستان دست مکانیکی و کاربردهای مختلف آن امکان مبارزه با سه شخصیت که از تکراری شدن روند بازی جلوگیری میکند موسیقی فوقالعادهنقاط ضعف: عدم استفاده مناسب از برخی شخصیتها در طول داستان بالانس نبودن سیستم مبارزات در برخی مواقع طراحی ضعیف مراحل این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بررسی شده است