در دورانی از صنعت بازیهای ویدئویی حضور داریم که محصولات عرضه شده برای قرار گرفتن در کانون توجه تعداد بیشتری از گیمرها، شباهت بسیاری به یکدیگر پیدا کرده و بسیاری از آنها اصولی یکسان و تکراری را دنبال میکنند. همین موضوع باعث شده تا کمپانی همچون THQ Nordic با تمرکز بیشتر روی بازیهای قدیمی از شرایط فعلی فاصله بگیرد. یکی از آخرین تلاشهای این کمپانی برای رسیدن به این هدف بازسازی Destroy All Humans! است. اثری که دو نسل پیش و توسط استودیو تعطیل شده Pandemic ساخته شد و حالا بعد از گذشت سالها برای پلتفرمهای امروزی و با گرافیکی به روز شده در دسترس قرار گرفته. بازی که از دید گیمپلی یا داستان تغییری نسبت به گذشته نداشته و سازندگانش اصل تمرکز خود را روی بهود موضوعات مرتبط به مسائل بصری قرار دادهاند. تصمیمی که در کنار مزیتهای فراوان، ضعفهای خاص خود را نیز به همراه دارد. ضعفهایی که اکثر آنها نشات گرفته از ساختار قدیمی بازی Destroy All Humans! است.
شاید کمی عجیب باشد اما بدون شک داستان و نوع روایت آن بزرگترین نکته مثبت Destroy All Humans! است. شاید در ظاهر تمرکز روی موضوعات دیگری به نظر رسد اما سازندگان بازی در دو نسل پیش موفق شدهاند با تاثیرگیری مناسب از آثار علمی تخیلی که محوریت اصلی خود را روی موجودات فضایی قرار دادهاند، به نتیجه قابل توجهی دست پیدا کنند. بازی Destroy All Humans! سعی دارد روایت حمله موجودات فضایی به زمین را از نقطه نظری کاملا متفاوت روایت کند. اینجا شخصیت اصلی و تحت کنترل گیمر، موجودی فضایی با نام کریپتو است. کریپتو در ابتدا با هدف نجات یکی از همنژادهای خود به زمین سفر میکند اما در پس از مدتی متوجه میشود که ادامه حیات نسل موجودات فضایی فیوران (Furon) با DNA انسانها گره خورده و باید از آن برای رسیدن به هدف نهایی یعنی تولید مثل استفاده شود. به شکل کلی داستان Destroy All Humans! خود را درگیر پیچیدگی خاص یا پیامهای ویژه نمیکند و بیشتر سعی دارد بسیاری از کلیشههای دهه 50 میلادی آمریکا پیرامون موجودات فضایی را با لحنی طنز مورد چالش قرار دهد. همین موضوع که برای معرفی سفینه شخصیت اصلی به جای فضاپیما از اصطلاح بشقاب پرنده استفاده میشود به خوبی توجه سازندگان اصلی بازی به کلیشههای دهه 50 آمریکا را نشان میدهد. کلیشههایی که در اکثر مواقع با تصویر اهریمنی کمونیست گره خورده و رویکردی احمقانه آمریکاییهای آن دوران را در فضایی طنزگونه به تصویر میکشد. همین موضوع با توجه به گیمپلیای که به سرعت نقاط قوت خود را نمایان کرده و در ادامه به تکرار آنها میپردازد، بزرگترین عاملی است که میتوان پیشروی در Destroy All Humans! و داستان آن را برای مخاطب جذابتر از پیش کند. جذابیتی که البته طولانی نیست و در بازه زمانی کوتاهی به پایان میرسد. هرچه سازندگان بازی در رابطه با ماموریتها و مراحل اصلی داستان به خوبی چنین نکات مثبتی را پیادهسازی کردهاند اما آنچنان توجه به فعالیتهای جانبی و مکمل نداشته و هر کدام از این موارد را تنها در حد و اندازه یک موضوع جانبی و غیراصلی پیگیری کردهاند.
در میان اکشن ماجراجوییهای امروزی سخت است بازی مشابه Destroy All Humans! پیدا کردن. البته این سختی لزوما در تمامی مواقع معنای مثبتی را به همراه ندارد اما در نظر گرفتن همین تفاوت میتواند در شرایط فعلی ارزشی افزوده محسوب شود. در ظاهر این بازسازی همچون بسیاری دیگر از بازیهای سوم شخص دنبال میشود اما سازندگانش سعی کرده تنها از ساخت شبیهسازی برای تخریب دوری کرده و ساختاری جالب را برای پشت سر گذاشتن مراحل پیش روی مخاطب قرار دهند. به طور کلی گیمپلی Destroy All Humans! به دو بخش کنترل کریپتو و سوار شدن به بشقاب پرنده او تقسیم میشود و هر کدام از دید تجربه کلی، نکاتی متفاوت را به همراه دارند. هرچند کریپتو میتواند با استفاده از تجهیزات متعددی که در اختیار دارد با دشمنها درگیر شود اما سازندگان تمرکز اصلی این قسمت را روی دوری کردن از مبارزات و اتخاذ رویکرد مخفی کاری قرار دادهاند. برای انجام این کار البته قابلیتهای بسیاری در اختیار شما قرار دارد اما بسیاری از آنها تنها مواردی ظاهری هستند و هرچند عملکردی متفاوت دارند ولی نهایتا شاید حتی برای پشت سر گذاشتن مراحل به سراغ آنها نروید. در اصل بزرگترین ضربه در گیمپلی را Destroy All Humans! از پتانسیل دست نخورده خود دریافت کرده. پتانسیلی که میشد با طراحی مراحل بهتر و پیچیدهتر از تمامیت آن استفاده کرد اما در نهایت نقش خود را در ظاهرسازی ماجرا ایفا میکنند. از جمله این قابلیتها میتوان به مجموعهای گسترده از اسلحهها اشاره کرد که هر کدام به شکل متفاوتی روی مبارزه با دشمنها تاثیر دارند اما عملا گیمر نیازی برای به کارگیری تمامی آنها نمیبیند. از سوی دیگر ساختار قرار گرفتن در نقش NPCها و جلو بردن بخشهای مخفیکاری به قدری ساده طراحی شده که مخاطب میتواند بعد از مدتی با پیدا کردن درک درستی از ضعفهایش، روندی ساده را پشت سر بگذارد. ضعفهایی که عموما تاثیر گرفته از هوش مصنوعی ضعیف شخصیتهای غیر بازی است.
بخش دیگری گیمپلی که به حرکت با بشقاب پرنده اختصاص دارد، از دید فرایند پیشروی شاید حتی نسبت به قسمتهایی که مستقیما کریپتو را کنترل میکنیم هم سادهتر باشد اما نهایتا جذابیت بیشتری را به همراه دارد. معمولا زمانی که موقعیت از حال عادی خارج شده و قرار است با تعداد زیادی دشمن روبرو شویم، بازی گیمر را به استفاده از بشقاب پرنده هدایت میکند که با تکیه بر سیستم استاندارد و خوب ارتقا و آزادسازی قابلیتها میتواند شکلهای متنوعی را برای مقابله با دشمنها ارائه کند. موضوعی که بدون معرفی کردن هیچ پیچیدگی خاصی تا انتهای کار جذاب باقی مانده و تجربه آن میتواند برای تمامی گیمرها لذتبخش باشد. جذابیتهای این قسمت زمانی بیش از پیش خود را نشان میدهد که با گرافیک بهروزرسانی شده آن را تجربه کنید. استفاده از افکتهای تصویری زیبا و به بهرهگیری مناسب از تخریبپذیری و جلوههای مبتنی بر فیزیک، حس برتر بودن از انسانها را به بهترین شکل ممکن منتقل میکند. استفاده از محتوای بصری نسخه اصلی و بهبود آن به بهترین شکل ممکن نه تنها ضربهای به اتمسفر کلی بازی وارد نکرده بلکه باعث شده جنبههای طنز ماجرا به شکل بهبود یافتهای خود را نمایان کند. حالا انیمیشنهای بدن و صورت شخصیتها بهتر حس مد نظر سازندگان را منتقل میکند و میتواند از دید ظاهری یکی از بهترین پرودیهای (Parody) دهه 50 آمریکا و مبارزه با کمونیسم را تصویرسازی کند. اصلیترین کاری که استودیو Black Forest Games برای بازسازی Destroy All Humans! انجام داده، بهبود گرافیک و صداگذاری بازی است که این کار را به بهترین شکل ممکن به سرانجام رسانده.
اگر به بازی متفاوت با دیگر اکشن ماجراجوییهای امروزی علاقه دارید، بازسازی Destroy All Humans! شاید یکی از بهترین گزینهها برای شما باشد. بازی که بینقص نیست و همچنان ضعفهای نسخه اصلی را به همراه دارد اما به راحتی میتوان را در کنار سرگرمکنندهترین بازیهای موجود در بازار قرار دارد. بازی که مهمترین خصوصیات یک بازسازی یعنی گرافیک و صداگذاری بهبود یافته را به بهترین شکل ممکن صورت داده و این پتانسیل را در اختیار دارد که مجموعه Destroy All Humans! را برای بار دیگر در رادار گیمرها و علاقهمندان به اکشنهای ماجراجویی کمی متفاوت نسبت به استانداردهای فعلی قرار دهد.
امتیاز بازیسنتر - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: وجود حجم زیادی از قابلیتها برای کریپتو و بشقاب پرنده مجموعهای کامل از امکانات جدید به واسطه ارتقا درجه تنوع خوب مراحل جذابیت بالای بازی در زمان استفاده از بشقاب پرنده گرافیک و صداگذاری خوب و مناسب با اتمسفر داستانی نقاط ضعف: هوش مصنوعی ضعیف دشمنها بازی از تمامی پتانسیل گیمپلی خود استفاده نمیکند این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است