حکایت انسانها، الفها، جنها و در نهایت شیاطینی که قصد نابودی این دنیا را دارند تقریبا سوژه نیمی از بازیهای رایانهایست که بیشتر از هرچیزی وامدار ارباب حلقهها، اثر معروف تالکین است. این تم آشنای داستانی موضوع آخرین اثر شرکت From software یعنی Demon’s Souls است که به تازگی برای کنسول PS3 منتشر شده است. قبل از هرچیزی Demon’s Souls را میتوان دنباله سری نه چندان معروف King’s Field، که در سال 1994 برای کنسول PS توسط همین شرکت ساخته شد، دانست که تقریبا در همه موارد تکرار کننده آن اثر است.
با ورود به Demon’s Souls درخواهید یافت که این بازی بر خلاف انتظار (با توجه به سابقه FS) عنوانی مشابه RPG های غربیست که از جزء به جزء اصول حاکم بر آنها پیروی میکند. برای شروع بازی و ورود به دنیای اساطیری بازی لازم است ابتدا همانند همه نقش آفرینیهای کلاسیک شخصیت خود را ساخته و پس از انتخاب مشخصات ظاهری، نام، جنسیت و …، از میان چهار کلاس جادوگر، سرباز، شوالیه و دزد، کلاس مورد علاقهتان را انتخاب کنید.
بخش ساخت شخصیت DS هرچند بسیار قوی و حرفهای عمل کرده و به گیمرها اجازه ساخت تقریبا هر چهرهای را میدهد، اما کار با آن اندکی سخت و نامعقول بوده و احتیاج به چند دقیقه کلانجار رفتن دارد. کلاسهای موجود در بازی تقریبا همان کلاسهای موجود در KF است که تنها به آن کلاس شوالیه، که اتفاقا کلاسی بیسر و ته و ناکار آمد نیز است!، اضافه شده است. هر چند کلاسهای Demon’s Souls بیش از اندازه سنتی و کلیشهای است اما از تنوع خوبی برخوردار بوده و بازی کردن با هرکدام از آنها تجربه متفاوتی را برای گیمرها به ارمغان خواهد آورد.
قبل از توضیح گیمپلی بازی باید گفت همانطور که به آن مشهور نیز شده است عنوانی بینهایت سخت و بیرحمانه است که گیمرهای تازهکار و حتی حرفهای را نیز به سرعت فراری خواهد داد! دلیل این امر در درجه اول سختی نامعقول بازیست که به نظر میرسد بیشتر از اینکه برای جذاب کردن بازی و به چالش کشیدن بیشتر گیمرها باشد، برای آزار دادن آنهاست! اشتباه نکنید، سختی زیاد به خودی خود بد نیست، بلکه زمانی غیر قابل تحمل خواهد شد که بازیسازان از راه نادرست اقدام به انجام ان کنند. استراتژی اصلی FS برای اجرای این مهم سخت کردن بازی با استفاده از محدود کردن گیمرها در انجام تمامی کارهاست در صورتی که عناوین دشوار دیگری نظیر سری Ninja Gaiden به سخت تر کردن بازی با استفاده از پیچیدهتر کردن گیمپلی و استفاده از تاکتیکهای تهاجمی پیشرفتهتر دشمنان تمرکز دارند. وجود همین تفاوتها باعث به بیراهه رفتن بازی از همان ابتدای کار است.
به عنوان مثال یکی از عواملی که سازندگان برای سختتر کردن بازی در نظر گرفتهاند حذف بخش آموزشی و یا آموزش در حین بازیست که واقعا امری غیر عادی و عجیب است! تقریبا میتوان گفت در Demon’s Souls هیچ آموزش وجود نداشته و همه فنون و قابلیتها را یا باید خودتان به صورت آزمون و خطا فرا بگیرید و یا اینکه پیشبنی کرده و حدث بزنید! در بازی همه چیز سخت است، حتی کار با منوهای بازی!!
اگر از کار با منوهای پیچیده ابتدای بازی گذشته و در آنها سردرگم نشوید، به هسته اصلی اکشن بازی خواهید رسید که بسیار محکم و لذت بخش کار شده است. در این عنوان شما میتوانید همانند همه بازیهای اکشن دویده، ضربه زده و یا دفاع کنید. هرچند مبارزات بازی نیز بسیار شبیه دیگر بازیهای اکشن است اما وجود یک نوار خاص به نام نوار انرژی عملا مبارزات را از سایر بازیهای هم سبک متفاوت و البته سختتر(!) میکند. با درگیر شدن شخصیت شما با هرکدام از دشمنان یک نوار آبی رنگ در پایین درجه سلامتی شما نقش خواهد بست که با وارد کردن هر ضربه، مقداری از آن کم خواهد شد. وجود این نوار باعث میشود شما تمام تمرکز خود را بر روی اجرای صحیح ضربات بگذارید، چرا که در صورت اجرای ضربات بیهوده نوار مذکور خالی خواهد شد و برای چند ثانیه و تا زمان پر شدن مجدد آن در مقابل دشمنان بی رحم بازی بیدفاع مانده و به سرعت به جمع ارواح خواهید پیوست!. با معرفی نوار انرژی یکی از مواردی که همیشه ذهن شما را باید مشغول به خود نگه دارد حفظ انرژی و تجدید دوباره آن است، چرا که خالی شدن آن قالبا نتیجهای جز مرگ در بر نخواهد داشت، اما با چه چیزی میتوان انرژی از دست رفته را دوباره بازیافت؟ خوب پاسخ این سوال واضح است، هیچ چیزی! شما انتظار چیزی غیر از آن داشتید؟
این سیستم اولین استراتژی غیر معقول بازی برای دشواری بازیست که عملا گیمرها را حتی در ضدن ضربات نیز محدود میکند! در سخت ترین بازیها نیز لااقل شما میتوانید هرچند تا که دلتان خواست به دشمنان نگون بخت بازی ضربه وارد کنید اما در Demon’s Souls حساب تک تک آنها را نیز باید داشته باشید که واقعا امری غیرقابل تحمل خواهد بود.
اگر موفق به طی مرحله نخست بازی و کشتن رییس تقریبا نامیرا آن شوید! به مکان مرکزی بازی که Nexus نام دارد خواهید رسید. نکسوس مکانیست که شما میتوانید در آن تجدید قوا کرده، سلاح و شخصیتهایتان را ارتقا داده و یا دیگر مراحل بازی را بنا به دلخواه خود انتخواب کنید. در نکسوس شما به طور کامل برای انتخواب مراحل بعدی بازی آزاد هستید، یعنی آزاد هستید مرحلهای را که سازندگان بازی برای شما در نظر گرفتهاند، انتخواب کنید! شاید در ظاهر DS گیمرها را در انتخواب مراحل آزاد بگذارد اما وقتی شما با تجربهای که در مرحله اول بدست آوردهاید تنها قادر به غلبه بر موجودات یک مرحله خاص ،که در واقع همان مرحله دوم از نظر سازندگان است!، خواهید بود عملا حق انتخوابی برای شما باقی نخواهد ماند (البته مگر اینکه شما خود خواهان سختتر کردن بازی باشید!)
شاید در ابتدای شروع بازی با خود فکر کنید که با پیشروی در بازی و ارتقا شخصیتها اندکی از مشکل درجه دشواری بازی کاسته شده و بازی روان تر خواهد شد اما پس از برخورد با سیستم ارتقا شخصیتها متوجه خواهید شد که ارتقا شخصیتها در این بازی حتی از انجام خود بازی سخت تر است! برای ارتقا شخصیتها، سلاحها، افزایش درجه شجاعت، قدرت و در یک کلام برای انجام کوچکترین کار در بازی احتیاج به جمع آوری ارواح شیاطین است که معادل با واحد پول بازیست. اولین مشکل این بخش در جمعآوری این روح هاست، چرا که برای خرید اولین قابلیت و سلاحها احتیاج به 10 هزار روح است، در صورتی که پس از کشتن هر یک از دشمنان تنها مقدار ناچیز 10 یا 15روح به شما تعلق خواهد گرفت! بنابراین برای خرید کوچکترین قابلیت و آیتم موجود، نیاز به یک نسل کشی اساسی و مبارزه با لشکری از شیاطین است که با توجه به توضیحات بالا امری دست نیافتنی و بیشتر شبیه به آرزوست!
اما مشکل اصلی این بخش که عامل اصلی سختی افسار گسیخته بازیست و بر پیکره گیمپلی ضربه جبران ناپذیری وارد میکند نبود قابلیت ذخیره کردن بازی در هر نقطه از مراحل و حتی عدم وجود Check Point در مراحل است! این بازی به گیمرها تنها اجازه ذخیره کردن بازی در نکسوس را میدهد که در معنی دقیقتر به معنی به پایان بردن کل مرحله و شکست رییس آن بدون هیچ سیو و یا CP است که حتی بازیهای ساده را نیز سخت خواهد کرد، حال DS که جای خود را دارد! اما نکتهای که نبود این قابلیت را اگر جا داشته باشد از این هم نفرت انگیزتر میکند از دست رفتن تمام تجربه و روحهایی که با مشقت فراوان جمع کردهاید، پس از هر بار کشته شدن است.
بعد از یکبار کشته شدن شما به صورت یک روح به همان محله بازگشته و در شرایطی که درجه سلامتیتان حتی نصف نیز شده است!، مجبور به ادامه بازی میشوید. البته بماند که وقتی شما با سلامتی و تجهیزات کامل موفق به اتمام مرحله نشدهاید چگونه با شرایط سختتر قادر به انجام آن خواهید بود؟!. خوشبختانه تمام تجربه و روحهایی که جمعآوری کرده بودید در همان محلی که یکبار کشته شدهاید باقی خواهد ماند و مراجعه دوباره به آن محل میتوانید دوباره آنها را بازیابید اما پیدا کردن یک نقطه در مراحل و سیاهچالههای پیچ در پیچ بازی همانند پیدا کردن سوزن در انبار کاه است و به زودی غید آن را خواهید زد!
متاسفانه نبود یک سیستم ذخیره معقول باعث شده است تا اکثر گیمرها پس از چند بار شکست به کلی غید ادامه بازی را بزنند. به عنوان مثال فرض کنید برای اولین بار یک مرحله را شروع کرده و با مشقت فراوان و پس از صرف ساعتها وقت تمام دشمنان را نابود کرده و روح و آیتمهای بسیاری را جمعآوری کردهاید، اما ناگهان در مقابل یکی از دشمنان و حتی رییسهای بازی شکست میخورید. اینجاست که باید ساعتها تلاش قبلیتان را فراموش کرده و از اول آن مرحله را ادامه دهید و با قبول شکستی دیگر باز هم از صفر و …. . آیا واقعا میتوانید برای بار دهم یک مرحله را تکرار کنید؟
یکی دیگر از تلاشهای مضحکانه FS برای تقلید از بزرگان حذف قابلیت Puse کردن در بین مراحل است، به این صورت که با ورود به منوهای بازی به سبک عنوانهای MMO و یا بازیهای JRPG نظیر Infinite Undiscovery بازی متوقف نشده و منوها همزمان خواهند بود! من نمیدانم وقتی شخصیتها در قویترین حالت خود با دو یا سه ضربه ضعیفترین دشمنان کشته خواهند شد، لزوم استفاده از این حالت چیست؟
گرافیک DS از لحاظ فنی و تکنیکی در مقابل بازیهای روز حرفی برای گفتن نداشته و حتی چیزی فراتر از بازیهای هم سبک خود نیز ارایه نمیدهد اما از لحاظ هنری واقعا در سطح بسیار بالایی قرار دارد. طراحی همه مراحل وسیع بازی، سیاهچالهها و موجودات واقعا خلاقانه انجام شده است و به خوبی حس حرکت در محیطهای باستانی و اساطیری را به گیمرها منطقل میکند. اکثر دشمنان DS بر گرفته از شخصیتهای به یاد ماندنی KF نظیر Blue Demon ها، Evil Dark Magician و … است که برای طرفداران قدیمی KF لذت نوستالاژیکی خاصی به همراه خواهد داشت.
متاسفانه با اینکه بازی عنوانی افسانهای همراه با شیاطین و موجودات اهریمنی به سبک ارباب حلقههاست، از داستان خوبی بهره نبرده و نبود یک خط داستانی محکم و بدور از کلیشه به خوبی در آن حس میشود. به نظر میرسد داستان آخرین مبحثی بوده که FS به آن پرداخته و کمترین توجه ممکنه را به آن اختصاص داده است. اگرچه با پیشروی در داستان و صحبت کردن با NPC های جامد(!) و بدون تحرک بازی با حقایق مثلا تکان دهندهای روبرو خواهید شد که اندکی به جذابیت داستان افزوده و شما را برای ادامه عذاب کشیدن… ببخشد بازی کردن مجاب میکند، اما در مجموع داستان از ظهور قهرمانی که قصد نجات دنیا را دارد فراتر نخواهد رفت.
خوشبختانه FS بر روی ساخت موسیقی بازی اندکی بیشتر وقت گذاشته و در بازی غالبا آهنگهای لذت بخش و حماسی، هرچند اندک، خواهید شنید. صدا گذاری محیط نیز به خوبی و با دقت تمام انجام شده است و شما شاهد شنیدن صداهای بیمربوط نخواهید بود. متاسفانه دوبله انگلیسی بازی بر خلاف نسخه ژاپنی آن از کیفیت خوبی برخوردار نبوده و مخصوصا با حرکت لب شخصیتها (Lip Sync) مچ نیست.
در مجموع می توان گفت Demon’s Souls اثریست که در عمق وجودی آن یک بازی جذاب نهفته است اما به دلیل اشتباه سازندگان این جذابیت در میان سختی بی حد و حصر آن گم شده و اجازه نمایان شدن نیافته است. اگرچه Demon’s Souls جواب کوبندهای برای کسانی است که بازیهای کنسولی را ساده و آسان میپندارند اما بخوبی نیز نشان میدهد طراحی یک بازی سخت و نفسگیر حتی سخت تر از انجام آن است(!) و هر کسی از عهده آن بر نخواهد آمد! در آخر توصیه ما به شما این است که با دم شیر بازی نکرده و خود را درگیر بازی با “ارواح شیاطین” نکنید چرا که ممکن است پس از مدتی خود شما نیز به جمع آنها بپیوندید!
,روح گیمرها در تسخیر شیاطین!,روح گیمرها در تسخیر شیاطین!,حکایت انسانها، الفها، جنها و در نهایت شیاطینی که قصد نابودی این دنیا را دارند تقریبا سوژه نیمی از بازیهای رایانهایست که بیشتر از هرچیزی وامدار ارباب حلقهها، اثر معروف تالکین است. این تم آشنای داستانی موضوع آخرین اثر شرکت From software یعنی Demon’s Souls است که به تازگی برای کنسول PS3 منتشر شده است. قبل از هرچیزی Demon’s Souls را میتوان دنباله سری نه چندان معروف King’s Field، که در سال 1994 برای کنسول PS توسط همین شرکت ساخته شد، دانست که تقریبا در همه موارد تکرار کننده آن اثر است.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: طراحی هنری بی نظیرطراحی مناسب دشمنان و مراحلکنترل بسیار روانبخش چند نفره قوالعاده جذابنقاط ضعف:دشواری غیر منطقی!
من عاشق این بازی هستم . انقدر زیاد تمومش کردم که از دستم در رفته چندبار تموم کردم .
درسته که این نقد 12 سال پیش در سایت گذاشته شده اما فکر کنم اگر آقای ماکان علیخانی نویسنده این نقد اگر دانش فعلی نسبت به آثار هیدتاکا میازاکی من جمله دارک سولز ، بلادبورن و سکیرو رو داشتن هرگز عنوان نمی کردن که دشواری غیر منطقی یکی از نقاط ضعف بازیه . اتفاقا یکی از شیرین ترین بخش های بازی به سختی اون برمیگرده . چون در ازای سختی ای که می کشی پاداش خوبی دریافت می کنی . اگر منظور از سخت باس فایت باشه با Soul اون می تونی آیتم های جالبی بگیری یا ازش برای ارتقا خودت استفاده کنی .
در این نقد حتی به طور مفصل به مکانیک گیم پلی و تاثیرات World Tendency و Character Tendency هیچ اشاره ای نشد . سخت ترین و عذاب ترین و بی منطق ترین چیز توی بازی Shard ها بود که برای پلات کردن بازی واقعا اذیتم کرد . به نظر من منطق بازی بر روی سخت بودنش پیاده سازی شده و از همون اول میخواد کاملا نشون بده این بازی ای نیست که به این راحتی بشه از پسش بر اومد و با سختی کشیدنه که به پاداش می رسی . همین موضوع باعث میشه با هربار مردن مهارت های بازیکن هم ارتقا پیدا کنه و با مهارت بیشتر چالش ها رو یکی پس از دیگری رد کنه .
در مورد Lip Sync هم که فرمودند باید گفت من یادم نمیاد کاراکترا اصلا دهانشون تکان بخوره که بخواد در دیالوگ Lip Sync صورت بگیره . حتی به جز آهنگر دارک سولز که دهانش تکان می خورد یادم نمیاد کاراکتری در مجموعه سولز چنین چیزی براش تعریف شده باشه . نقطه ضعفش به نظر من موسیقیشه البته نه همه قطعاتش اما موسیقی بازی در برخی موارد یک حس بی ربطی رو منتقل می کنه . مثلا موسیقی باس Tower Knight به هر چیزی می خوره الی موسیقی باس فایت !. البته نسخه ارکسترال Demon’s Souls Remake در بخش موسیقی واقعا گل کاشتن و همون ملودی های اصلی رو به شکل فوق العاده ای مجددا بازسازی کردن.
بهرحال از زحمات نویسنده محترم تشکر می کنم و احساس می کنم نقد جای کار داشت و از اینکه یکسری غلط نگارشی هم مثل عبارت Puse داره که در واقع Pause هست هم می گذریم .