Darksiders Genesis یک استثنا است. اولین قسمت بدون شماره سری دارکسایدز که با فاصله گرفتن از فرمول سنتی سری یعنی یک اکشن / ادونچر سوم شخص ؛ بار دیگر این مجموعه را به اوج رسانده است. در نگاه نخست Genesis شبیه به عناوینی همچون Lara Croft and the Temple of Osiris است که نقش یک نسخه فرعی را برای Tomb Raider ایفا میکرد اما «جنسیس» نه تنها بازی بسیار بهتری نسبت به شماره سوم محسوب میشود بلکه خیلی بیشتر از Darksiders 2 به نسخه اول وفادار است. این بازی را می توان بازگشت قدرتمند سری دارکسایدرز خطاب کرد ؛ بازگشتی که آن را باید مدیون استودیو Airship Syndicate و دو موسس آن یعنی «جو مد» و Ryan Stefanelli باشیم که هر دو از خالقان مجموعه دارکسایدرز بودند.
Genesis یک دیابلو کلون نیست
بگذارید در همین ابتدای نقد خیالتان را راحت کنم. Darksiders Genesis یک دیابلو کلون نیست. حتی اگر شباهت های زیادی بین Genesis و Diablo هم وجود داشته باشد بازهم این بازی بیش از اینکه به شاهکار بلیزارد شباهت داشته باشد ، وام دار نسخه اول Darksiders است. این که دوربین بازی تغییر کرده و از سوم شخص به Top Down تبدیل شده مشخصا در نگاه نخست باعث گمراهی می شود زیرا اکثر مخاطبان – از جمله شخص نگارنده – تا پیش از تست بازی خیال می کردند که این بازی هم یک Dungeon Crawler است که احتمالا مدام شما را مجبور به grinding میکند اما تعجب خواهید کرد اگر بدانید که برخلاف تصورات – که البته تبلیغات سازنده هم در آن بی تاثیر نبوده – Genesis تلفیقی از آثار H&S و Top down shooter است و از منظر گیم پلی بیش از هر چیزی دنباله واقعی دارکسایدرز است. تمامی حرکات و فنون و کمبوهای وار عینا مشابه همان چیزی است که در قسمت نخست شاهدش بودیم هر چند در Genesis فنون و Skillهای بیشتری در دسترس هستند. در مورد شخصیت دوم هم یعنی Strife که تمرکزش تیراندازی با سلاح است ، گیم پلی به عناوینی مثل Hotline Miami و حتی در زمان مبارزه با باسها به Furi شباهت دارد. انتخاب درست سازندگان برای وفادار ماندن به نسخه اول و دوری کردن از تکرار اشتباه قسمت سوم – که خودش هم نمی دانست دنباله دارکسایدرز است یا یک سولز لایک متوسط دیگر – باعث شده Genesis به یک بازی لذت بخش و طولانی تبدیل شود. بازی لذت بخشی که هم طرفداران دارکسایدرز را خوشحال می کند و هم مناسب مخاطبانی است که از اکشن های Top down کلاسیک خوششان میآمد.
مناسب برای دو استایل
نکته مهم و جالب بازی این است که برخلاف اکثر عناوین Co-op محور این سبک ، بازی کردن تک نفره Genesis به شدت جذاب است. توصیه ما این است که این بازی را یک بار به صورت تک نفره و یک بار به صورت دو نفر تجربه کنید. دلیل این امر هم عدم وجود هوش مصنوعی در زمان بازی کردن به صورت تک نفره است. جنسیس به شما اجازه می دهد که بین دو شخصیت اصلی مدام و به صورت Real time سوییچ کنید و به لطف همین ویژگی ، پیشروی در بازی بسیار لذت بخش است. از طرف دیگر با توجه به تفاوت گیم پلی دو کاراکتر وار و استرایف و طراحی منحصر به فرد دشمنان و باس ها ، شما بسته به طرف مقابل باید دست به تغییر کاراکتر زده و با کمک هر دو سوار کار بر موانع پیش رویتان چیره شوید. این موضوع فقط در مورد مبارزات صدق نمی کند و حتی در معدود پازل های بازی هم کارایی دارد. اینکه هر دو کاراکتر ویژگی ها و قدرت های قابل ارتقا منحصر به فرد خود را دارند هم سبب شده تا تنوع انجام بازی به صورت تک نفره بسیار بالا باشد.
کلیت بازی به مانند اکثر عناوین مشابه ، رفتن از نقطه A به B و از بین بردن تمامی دشمنان است. با این حال در تمامی بخش های یک مرحله بازی ، ماموریت جانبی ، دانجن ، معماها و آیتمهایی وجود دارند که شما را ترغیب به گشتن در کل محیط و پاکسازی کامل هر مرحله می کنند. به مانند نسخه های پیشین بخش پلتفرمر هم در بازی وجود دارد هرچند سازندگان می توانستند برای تنوع بیشتر مقداری بخش های پلتفرمر و البته معماهای بازی را بیشتر می کردند. اگر بخواهیم ساده تر بگوییم در هر سه قسمت بازی به بخش های مبارزه ، معما و پلتفرمر تقسیم می شد و حداقل در دو قسمت اول تعادل خوبی بین این ویژگی تشکیل دهنده گیم Darksiders وجود داشت اما در این قسمت عمده تمرکز روی مبارزات است و کمبود دو بخش دیگر مشخصا احساس میشود. دیگر مشکل بزرگ بازی که از تبدیل شدن آن به یک شاهکار جلوگیری میکند ، دوربین بد است. دوربینی که حتی گاهی اوقات بخش های پنهان مرحله را از دید شما مخفی می کند. این دوربین بد در کنار نقشه ناکاآرمد همانند سم برای جنسیس عمل میکند ؛ آن هم برای بازی ای که مخاطب را به گشت و گذار ترغیب می کند.
یک buddy cop فانتزی
در بخش داستانی ، Darksiders Genesis از همان مشکلی رنج میبرد که دیگر قسمتهای سری هم پس از نسخه اول با آن دست و پنجه نرم میکردند. اگر از دوستداران این مجموعه هستید قطعا میدانید که داستان پس از شماره اول هیچ پیشرفتی نداشته و در حقیقت داستان قسمتهای دوم و سوم به صورت موازی با حوادث قسمت نخست روایت میشوند. متاسفانه دارکسایدرز جنسیس هم هیچ کمکی به پیشروی داستانی این سری نکرده هرچند برخلاف قسمت دوم و سوم ؛ اتفاقات پیش از شماره نخست را روایت میکند. اگر از این مشکل بتوانید چشم پوشی کنید ، داستان و شخصیت پردازی بازی خیلی زود شما را جذب خود می کند. نقطه قوت بخش داستانی Genesis ، شخصیت پردازی آن است. پیش از این با کاراکتر War آشنا بودیم اما حالا در این شماره با چهارمین اسب سوار یعنی Strife آشنا میشویم. شخصیتی که هیچ شباهتی به خواهر و دو برادرش ندارد و برخلاف آنها فردی بذله گو است. وجود او در کنار War که شخصیتی بسیار جدی ، خشن و متعصب دارد ، باعث خلق موقعیت هایی متفاوت و جذاب شده. Strife در طول بازی همچون یک ذهن پرسشگر با War برخورد میکند و مدام عقاید قدرتمندترین سوارکار را به چالش میکشد.
از طرفی روابط این دو کاراکتر در نوع خود بسیار بامزه است و در اکثر موارد جوابهای Strife به برادرش و دیگر کاراکترها ، خنده را بر روی لبان شما میآورد. در حقیقت نوع روابط این دو شخصیت بیش از هر چیزی شبیه به فیلمهای buddy cop کلاسیک همچون 48 Hrs ، Men in Black و Lethal Weapon است که در آن یک شخصیت جدی با همکاری شوخ همراه میشود و موقعیت هایی کمدی را با هم رقم میزنند. با اینکه روابط این دو شخصیت نقطه اوج بخش داستانی است اما دیگر کارکترها هم مثل «ساموئل» و «ولگریم» به خوبی نقش خود را ایفا میکنند. مثلا یکی از جالب ترین بخش های بازی ، قسمتی است که دو سوارکار برای نخستین با ولگریم آشنا میشوند و متوجه پیشینه وچگونگی آشنایی این شخصیت محوری با سوارکاران سرنوشت می شویم. تنها نقطه ضعف بخش داستانی نبود میان پرده هایی پرهزینه است و تقریبا همه داستان از طریق دیالوگ های بین دو شخصیت و میان پرده های کمیک روایت می شود. موضوعی که البته با توجه به هزینه ساخت کمتر بازی نسبت به قسمت های قبلی قابل درک است.
بخش Co-opی که می توانست رقیب دیابلو باشد
بخش Co-op بازی در نوع خود بسیار جذاب است ؛ هم اینکه برای نخستین بار شاهد چنین قابلیتی در سری دارکسایدرز هستیم. این موضوع با توجه به تفاوت بسیار وار و استرایف که هر کدام تا حدی یادآور کلاس های Barbarian و Necromancer بازی Diablo 3 است هرچند با توجه به وفادار بودن بازی به نسخه اول و ذات هک اند اسلش آن به هیچ وجه خبری از مبارزات Diablo 3 نیست که در آن به دلیل تعدد دشمن ، چشم ، چشم را نمی بیند. این تفاوت نه تنها خوب است بلکه باعث شده جنسیس هویت خود را داشته باشد اما مشکل اصلی این است که برخلاف شاهکار بلیزارد در بخش Co-op لوکال دوربین به حالت اسپلیت اسکرین در می آید و مشخصا از لذت بازی می کاهد مگر اینکه این بخش را به صورت آنلاین پیش ببرید. خوشبختانه نفر دوم می تواند به راحتی و در هر مرحله ای به بازیکن بپیوندد هر چند ساختار بخش Co-op به این صورت نیست که در هر زمانی بتوانید به بازی بپیوندید و برای این کار بخش های در مرحله وجود دارد که با فعال کردن یکی از آن ها نفر دوم می تواند وارد بازی شود.
نقش آفرینی کهنه در پوستی مدرن
در Genesis قابلیت ارتقا شخصیت ها ، بهبود بزرگی نسبت به سه گانه نخست داشته است. در این بازی هم ولگریم در نقش فروشنده ظاهر شده و می توانید قدرت های مختلفی از او بخرید. علاوه بر ولگریم در این شماره با زیر دست او آشنا می شویم که وار و استرایف می توانند فنون و ضربات جدید را از او بخرند. اما جالب ترین نکته در مورد این بازی ، تعبیه سیستمی جدید با نام Creature Core است. در نگاه نخست این سیستم تقریبا همان Skill Tree مرسوم آثار نقش آفرینی است اما با این تفاوت که Creature Core همانند یک مینی گیم است و مدتی طول می کشد تا با سیستم آن آشنا شوید. این موضوع به هیچ وجه نقطه ضعف نیست بلکه به عمق بازی می افزاید. شما هنگام شکست دشمنان و باس ها می توانید «سول»های آن ها را دریافت کنید. بر اساس همین هسته ها باید صفحه Creature Core که یک مثل برد گیم است را پر کنید و از این طریق نه تنها قدرت های وار و استرایف را ارتقا دهید بلکه پرک های متفاوت را آزاد کنید. جای تحسین دارد که سازندگان برای یک نسخه به ظاهر جانبی ، یک سیستم ارتقا کاملا جدید را طراحی کردند ؛ سیستمی که قطعا به جذابیت های بازی می افزاید.
کلام آخر
Darksiders Genesis در همان پانزده دقیقه اول از کل Darksiders 3 بهتر است و نشان می دهد چرا باید Airship Syndicate وظیفه ادامه این سری را برعهده بگیرد. اگر از دوستداران نسخه اول و دوم داکسایدرز بودید یا اینکه به عناوینی همچون دیابلو علاقه دارید ؛ Darksiders Genesis توقعات شما را کاملا برآورده میکند.
امتیاز بازیسنتر - 8.5
8.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: یک تجربه دارکسایدرز واقعی بخش تک نفره و Co-op هر دو جذاب هستند شصخیت پردازی بسیار خوب که باعث به وجود آمدن لحظات جذاب و خنده دار فراوانی شده است سیستم Creature Core به عمق بازی افزوده نقاط ضعف: اسپلیت اسکرین برای Co-op لوکال دوربین ناکارآمد این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است