بررسیکامپیوتر

بررسی بازی Call of Duty Black Ops 2

از همین الان تنقلاتی برای خودتان آماده کنید که فیلمی اکشن و درگیر‏کننده پیش روی شماست. Call of Duty Black Ops 2. سالی دیگر و Call of Duty دیگر. جمله‏ای که ممکن است خیلی از بازیبازان پیش خود فکر کنند. یک شوتر دیگر تنها محیطی متفاوت با شماره‏های قبل دارد. سخت در اشتباهید. امسال برای سومین بار سری بازی CoD انقلابی در میان شوترها به وجود آورده است. دیگر زمان “بکش برو جلو” ها و پایان‏های کلیشه‏ای تمام شده است. با بازی روبرو هستیم که به بهترین نحو شما را در داستان خود غرق می‏کند. با صحنه‏های کارگردانی شده‏ی فوق‏العاده شما را از جای خود بلند می‏کند. خشاب های خود را چک کنید که جنگی عظیم در پیش است.

سری بازی Call of Duty به گیم‏پلی زیبا و درگیر‏کننده و همچنین داستان‏های حماسی‏اش معروف می‏باشد. در شماره‏های اولیه بازی، مخصوصاً شماره دوم ساخته Infinity Ward شاهد صحنه‏هایی تکرار نشدنی بودیم. داستانی قوی و مبارزاتی بی‏نظیر. همیشه شماره‏های فرد بازی که توسط Treyarch ساخته می شدند، تنها بازیی برای سرگرمی و وقت پر کردن بودند تا نسخه‏های ساخته شده توسط IW عرضه شوند. در سال 2007 انقلابی در میان شوترهای زمانه روی داد. IW با عرضه CoD: Modern Warfare تمامی فرمول‏های استاندارد زمانه را بازنوشت. تا آن زمان اگر نگوییم همه، اکثریت بازی‏های شوتر در زمان جنگ‏های جهانی اول و دوم و یا جنگ سرد اتفاق می‏افتادند. در MW پای به عرصه جنگ های پیشرفته گذاشتیم. سیستم مبارزاتی جدید را مزه کردیم و با داستان فوق‏العاده زیبای آن شگفت زده شدیم. بازیبازی را نمی توانستید پیدا کنید که این موارد را تکذیب کند. همه انگشت به دهان منتظر نسخه دوم سری Modern Warfare شدند. در این میان Treyarch بازی World at War خود را عرضه کرد. با عرضه این بازی دوباره به دنیای جنگ جهانی دوم بازگشتیم. دورانی که دیگر اکثریت بازیبازها از آن خسته شده بودند. حال که بازی در دنیایی مدرن با اسلحه‏های جدید و وقایعی نایاب را مزه کرده بودیم، دوران گذشته برای ما تکراری بود. نسخه دوم MW عرضه شد و با اینکه دوباره با صحنه‏هایی نایاب شما را جذب می کرد، از دید برخی نکات تکنیکی همانند نسخه قبل خود بود و پیشرفتی نداشت. سال بعد بود که Treyarch سری بازی Black Ops خود را عرضه کرد. سری که بی شک همه آن را رقیب سری دیگر Call of Duty یعنی Modern Warfare می دانستند. Black Ops در برخی موارد قوی و در برخی دیگر ضعیف ظاهر شود. دارای صحنه های اکشن زیبا و داستانی بهتر از نسخه های قبلی شرکت سازنده خود بود. Black Ops با اینکه تلاش خود را برای ساخت خاطره برای بازیبازان کرد، به شیرینی تجربه MW نبود و شخصیت‏هایی به یاد‏ماندنی نداشت. Infinity Ward نسخه سوم MW را عرضه کرد. نسخه‏ای که بحث‏های فراوان حول آن صورت گرفت. برخی آن را تقلیدی بدون هیچ‏گونه پیشرفت می دانستند و برخی دیگر همانند همان نسخه اول MW، آن را دوست داشتند. اینجا بود که دیگر Call of Duty فقط یک بازی شوتر بود که هر سال عرضه می‏شد. بازیبازها انتظار چنین تجربه ای را نداشتند. تجربه ای به شیرینی اولین Modern Warfare. شکستن فرمول‏های شوترها باری دیگر. فرزندی جدید متولد می شود. Call of Duty Black Ops 2.

خانه‏ای غرق در آتش. آه و ناله از دور رس به گوش می‏رسد. خانواده‏ای از هم پاشیده. دخترکی در میان شعله‏ها بر سر پدر خود می‏گرید. شعله‏ها مهلتش نمی دهند. برادری برای کمک دست و پا می‏زند. خواهرش وی را می خواند. دخترکی زیباروی که حال تنها گردنبندش نشان از اوست. برادر، خواهرش را در آغوش می کشد و فریاد می‏زند. خواهرش را تنها نخواهد گذاشت. این زجر بدون پاسخ نخواهد ماند.
لحظات شروع بازی چنین هستند. البته بهتر است اصلاح کنم؛ بازی سرشار از چنین لحظاتی هست. توصیف صحنه‏ای که خواندید، داستان قهرمان بازی ما نبود. داستان ضدقهرمان و دشمن اصلی شما بود. بلی درست است. اینبار دشمن شما “آدم بده‏ای” نیست که تنها دست به کارهای پلید بزند، چون می‏تواند. ضدقهرمان ما فردی است که کودکی در درد و رنج بزرگ شده است. فردی که جنگ سرد همه چیز را از وی گرفت. با خود فکر می کنید آیا واقعاً دشمن شما شخصیت بدی هست و یا تنها چون ضد قهرمان شماست و داستان بازی اینطور پیش می‏رود، با وی مبارزه می‏کنید؟
داستان Black Ops 2 در دو زمان مختلف روایت می‏شود. دوران جنگ سرد و سال 2025. دوران جنگ سرد، روایت خاطرات Frank Woods بعد از اتفاقات شماره‏ی اول Black Ops می‏باشد. وی این خاطرات را برای David Mason، پسر شخصیت اصلی شماره اول و همکار Woods، یعنی Alex Mason تعریف می‏کند. David شخصیت اصلی شما در دوران سال 2025 می‏باشد. عبارت شخصیت اصلی را به کار می‏برم چون در طول بازی شما به جای چند شخصیت دیگر نیز بازی می کنید. گرچند بازی با آن‏ها هر کدام به یک مرحله بیشتر نمی‏رسد. داستان ما دارای یک شخصیت ضدقهرمان و پیروان و سازمانش که به نام Cordis Die مشهور می‏باشند، هست. چه خاطرات Woods و چه ایفای نقش David، همه به دنبال رمزگشایی هدف این ضدقهرمان ما می‏باشند. داستان سرشار از لحظات به یادماندنی، صحنه های اکشن زیبا و کارگردانی و نویسندگی بی‏نظیر می‏باشد. اینبار دیگر داستان به دلخواه خود پیش نمی‏رود و شما آن طور که دوست دارید، داستان را می‏بافید. در حین انجام ماموریت‏ها، تصمیماتی که می‏گیرید، نتایج بزرگی برجای خواهند گذاشت. تصمیماتی که گاهی اصلاً متوجه نمی شوید مهم هستند. به طور مثال، پیدا کردن تمامی Intel های یک مرحله و یا سریع به پایان رساندن دیگری. تمامی این تصمیمات در پایان به دور هم جمع می‏شوند و شما نتایج کردار خودتان در طی این بازی را می‏بینید.
با اینکه داستان Black Ops 2 جای بحث فراوان دارد، از این مورد می‏گذریم و به یکی دیگر از نقات قوت سری Call of Duty، یعنی گیم‏پلی می پردازیم. از همان ابتدای بازی شما در میدان جنگی بزرگ قرار دارید. CoD خودش می‏داند که به واقعیت نزدیک نیست. این امر را می‏پرواند و به شما تجربه‏ای همچون قهرمان‏های فیلم‏های اکشن می‏دهد. دشمنانی بسیار زیاد. اسلحه‏های فراوان و انفجارهای بزرگ. چندین نفر در حال حمله به شما هستند، نارنجکی پرتاب می‏کنید، می‏چرخید، دشمنان پشت سرتان را به گلوله می‏بندید و به سمت دشمنی دیگر که تک افتاده می‏دوید و با خنجر خود به زندگی وی پایان می‏بخشید. خوب تا اینجا با اینکه با گیم پلی سریع و کشنده روبرو هستیم، چیز جدیدی را نمی‏بینیم. اوه بهتر هست چند لحظه صبر کنیم. همین ابتدا بعد از اینکه چند نفر را کشتیم، کنترل یک جت موشک انداز را به دست می‏گیریم؟ خوب جالب و هیجان انگیزه ولی برای این سری چیز جدیدی نیست. مرحله را تمام می‏کنیم. روی یک کوه ایستاده‏ایم. نه ببخشید اشتباه شد، با دست کش‏هایی مخصوص به بدنه ی یک کوه چسبیده‏ایم. با طنابی به هم‏رزممان بسته شده‏ایم. چیز خاصی نیست. احتمالاً از کوه پایین می‏رویم. صبر کن ببینم، همکارمان پرید و ما باید با زدن کلیدی طناب را بکشیم تا مانند تابی عمل کند و وی را به سمت دیگر پرتاب کند. حال نوبت ما هست که بپریم. همم، صحنه‏ای خیلی جالب بود. تکراری هم نبود. خوب حالا دیگر به آن سمت کوه رسیدیم. بریم سراغ کشتن با اسلحه. صبر کن ببینم؛ ظاهراً این سورپرایز‏ها همچنان ادامه دارد.

لباس ما مجهز به بال‏هایی هست که حالا آن‏ها را فعال می کنیم. حال باید چه کار کنیم. از بالای کوه به پایین بپریم و مسافتی طولانی را همراه همکارانمان با تنها لباس مخصوصی که داریم پرواز کنیم؟ Black Ops 2 آفرین. تا اینجا ما را شگفت‏زده کردی و در ساعات بعدی نیز این کار را ادامه خواهی داد. صحبت از ساعات بعدی شد. این سری بازی به کوتاه بودن نیز معروف هست. این شماره از بازی نیز حدود هشت ساعت از وقت شما را صرف خویش خواهد کرد. این هشت ساعت آنقدر محتوا دارد که از خیلی بازی های طولانی دیگر شما را سرگرم‏تر خواهد کرد. هرچقدر از جذاب بودن گیم‏پلی بازی بگوییم کم است. ایفای نقش برای شخصیت‏های مختلف، مراحل فوق العاده متفاوت و اکشن بی‏نظیر، تصمیم گیری‏های تاثیر‏گذار و … . حتی اگر باز هم راضی نشده‏اید، بازی سیستم جدیدی را بنیان گذاری کرده است. جدا از مراحل اصلی بازی، یک سری مراحل به نام Strike Force Missions وجود دارند که کلاً با مراحل اصلی متفاوت می‏باشند. در این مراحل (که به جز اولی بقیه دلخواه هستند) شما کنترل چند گروه ضربت را در دست می‏گیرید. این گروهان از نیروی انسانی، ربات‏ها و تیرانداز‏های خودکار تشکیل شده‏اند. شما می توانید در هر زمان که خواستید کنترل هر یک را شخصاً به دست بگیرید و ماموریت را به پایان برسانید. به جز کنترل گرفتن دستی، شما می توانید با دیدی از بالا نیز به گروه‏های مختلف دستور بدهید تا موقعیت خود را حفظ کنند و یا به نقطه حمله کنند و از جایی دفاع کنند. بله این سیستم دارای پتانسیل خوبی هست ولی به خوبی به اجرا در نیامده است. در این مراحل که در پایان بازی نیز تاثیر گذارند، شما اکثراً کنترل یک نیروی انسانی را شخصاً به دست می گیرید و فقط به یارانتان دستور می دهید که همراه شما به یک نقطه حمله کنند. گرچند یاران شما از هوش خوبی برخوردار نیستند و تنها به درد کشته شدن می‏خورند و در آخر نیز این خود شما هستید که با چندین و چند نفر دشمن به تنهایی روبرو می‏شوید. در کل گیم‏پلی این شماره از بازی جدا از بخش Strike Force بسیار بسیار مهیج، حماسی و جذاب هست. از سوار شدن به روی اسب و شلیک موشک انداز گرفته تا تعقیب و منفجر کردن جت‏های دیگر، توسط جت خودتان.

می‏رسیم به بخشی که معمولاً در هر شماره از سری Call of Duty سر آن بحث هست. گرافیک بازی. Black Ops 2 از موتور گرافیکی IW 3.0 استفاده می‏کند. موتور گرافیکی که Modern Warfare یک و دو از آن استفاده کردند. این موتور بسیار بهبود بخشیده شده است و قابلیت‏هایی همچون پردازش بافت های بهتر، پردازش سایه‏های پویا، بهره‏گیری از Directx 11 برای PC، نورپردازی بهتر، افکت آب بهینه شده و … به آن افزوده شده است. همچنین جدا از این موتور گرافیکی، موتور فیزیک Havok که از قوی ترین موتورهای پردازش فیزیک می باشد، به بازی افزوده شده است. اگر از این اصطلاحات و بهبودهای تکنیکی خبر نداشته باشید و تنها به عنوان کاربر مصرف کننده پایانی به بازی نگاه کنید، تنها بهبودهایی که در بازی می‏بینید، نورپردازی بهتر و کیفیت بافت‏های بهبود یافته نسبت به گذشته است. درست است که Black Ops 2 از بهترین گرافیک نسل بهره نمی‏برد ولی همچنان تجربه ای چشم نواز و ثابت بر روی 60 فریم را برای شما فراهم می‏کند. انفجار‏ها و صحنه های اکشن بازی به قدر کافی چشم‏نواز هستند که شما انتظار موتوری که برای شش سال گذشته است را نداشته باشید. تنها نکته‏ای که در گرافیک تکنیکی ضعیف عمل شده است، برخی از انیمیشن‏های دشمنان است. مخصوصاً موقعی از پای در می‏آیند. گاهی انیمیشن آن‏ها ارتباطی با نقطه‏ای که به آن تیر زده‏اید و یا نحوه‏ی مرگشان ندارد و این قسمت نیاز به دقت و پرداخت بیشتری داشت. همچنین با اینکه از موتور فیزیکی خوبی در بازی استفاده شده است، فیزیک، در حد و اندازه‏ی بازی های پنج سال پیش هست و شاهد فیزیک خاصی نیستم و این امر برای بازی به این بزرگی که امسال عرضه شده است، قابل قبول نیست. از بخش تکنیکی بگذریم، طراحی هنری بازی به زیبایی انجام گرفته است. اسلحه‏ها، تجهیزات و محیط‏های بازی با سال 2025 هماهنگی دارد و شما احساس قربت نمی‏کنید. طراحی چهره‏ها با شخصیت‏های بازی هماهنگ هست و المان‏های به کار رفته، در شخصیت پردازی واقعاً تاثیرگذار هستند.

صداگذاری بازی در یک کلام، حرف ندارد. بازی از موسیقی، صداپیشگی و صداگذاری بی‏نظیری بهره می‏برد. صدای شخصیت‏ها، نشان دادن احساسات آن‏ها و هماهنگی صدا با شخصیتشان به نحو احسن انجام گرفته است و کاری توانسته است بکند که خیلی از فیلم‏های هالیوودی نیز قادر به انجام آن نیستند. صدای اسلحه‏ها و تجهیزات با میزان لگد و یا استفاده و قدرت آن‏ها هماهنگی مناسبی دارد. به طوری که وقتی از Shotgun خود استفاده می‏کنید، لگد و صداییش حس قدرت به شما می دهد و واقعاً احساس میزان ضربه و قدرت آن اسلحه به شما دست می‏دهد. موسیقی بازی، شاهکار است. هر مرحله و هر صحنه دارای موسیقی منحصر به فرد خود می‏باشد. موسیقی که شما را شدیداً درگیر می‏کند و آن میزان آدرنالین کافی که باید وارد خونتان کند را می‏کند. به طور مثال در مرحله‏ای در کلاب رقصی هستید و موسیقی Dubstep پخش می‏شود. ناگهان همه چیز به هم می‏ریزد و صحنه آهسته می‏شود. شما در حالت آهسته با آن موسیقیDubstep به دشمان خود شلیک می‏کنید و صحنه ای ماندگار از بازی را پشت سر می‏گذارید. موسیقی بازی توسط دو عجوبه این عصر یعنی استادان Jack Wall سازنده موسیقی بازی‏هایی همچون Mass Effect و Splinter Cell، و همچنین Trent Reznor بنیان گذار و پایه‏ی اصلی گروه Nine Inch Nails و سازنده موسیقی عنوانی همچون Quake، تهیه شده است. فکر نمی‏کنیم موسیقی بازی نیاز به تعریفی بیش از این داشته باشد.

از دیگر نکات مهمی که می‏توان به آن اشاره کنیم، بخش چندنفره بازی می‏باشد. این بخش دارای برخی تغییرات اساسی نیز شده است. مهمترین تغییر در این بخش، سیستم معروف به Pick 10 می‏باشد. در گذشته شما برای انتخاب کلاس خود چند انتخاب محدود از میان اسلحه و Perk‏های مختلف داشتید. در این سیستم جدید، به شما 10 امتیاز تعلق می‏گیرد. این ده امتیاز را می‏توانید صرف هر چیزی که بخواهید بکنید. هر انتخاب شما یک امتیاز کسر می‏کند. به طور مثال دوست دارید به جای نارنجک، از دو اسلحه استفاده کنید و یا دوست دارید به جای صرف امتیاز برای شخصیت خود، آن را صرف اسلحه‏اتان کنید و چندین تجهیزات مختلف به روی آن سوار کنید. اصلاً دوست دارید اسلحه نداشته باشید و ده امتیاز را صرف Perk‏های مختلف کنید! قدرت انتخاب و طراحی شخصیتتان کاملاً دست خودتان می‏باشد. به هر نحوی که دوست دارید کلاس خودتان را بسازید و کاملاً از دیگران متفاوت باشید. از دیگر تغییرات می توانید به تغییر سیستم Kill Streak به Score Streak اشاره کرد. با اینکار دیگر بازیبازان به دنبال سلاخی پی در پی نمی‏باشند و بیشتر در بازی درگیر می شوند تا ماموریت را به پایان برسانند. در این سیستم جوایز مختلف بسته به امتیازی که با انجام هدف‏های مختلف به دست می‏آورید، به شما داده می‏شوند نه میزان کشتن و کشته شدن شما. همچنین به جز مدهای قبلی بخش چندنفره، برخی مدهای جدید مانند Hardpoint و Multi-Team به بازی افزوده شده است. Hardpoint را می‏توان همان King of the Hill دانست. نقطه‏ای در نقشه مشخص می‏شود و دو تیم برای تسخیر آن نقطه با یکدیگر به جدال می‏پردازند. این نقطه چند وقت یکبار تعویض می‏شود و باید مکان جدید را به تسخیر خود در بیاورید. برای به تسخیر در آوردن نیز کافیست تمامی افراد تیم حریف که در آن نقطه هستند، را نابود کنید. زمانی مشخص برای ماندن تا تسخیر شدن آن مکان، وجود ندارد. همچنین این مد دارای زمان Respawn نمی‏باشد و همین امر موجب هیجان بسیار زیاد و اکشنی سریع می‏شود. Multi-Team شامل مبارزه سه تیم مختلف با یکدیگر می‏باشد. شما همراه گروهتان باید گروه های دیگر را نابود کنید. این تجربه‏ای جالب و جدید می‏باشد که به هیجان بخش Multi-Player می‏افزاید. از دیگر قابلیت‏های جدید بخش چندنفره League Play می باشد که شما و تیم انتخابی از دوستانتان را در مسابقه ای در برابر تیم دیگری می‏گذارد. این بخش دارای بازیکنانی با سطح تجربه بالاتر می باشد و برای افراد مشتاق به رقابت مناسب هست.

همچنین به جز بخش رقابتی استاندارد Multiplayer، بخش دیگری نیز برای دوستان علاقه‏مند به زامبی‏ها تدارک دیده شده است. بخش Zombies که از نسخه World at War وارد سری بازی Call of Duty شد، شامل چندین دسته زامبی می‏بود که در فواصل زمانی مختلف به شما حمله می‏کردند و باید خودتان و تیم‏تان را از دست آنان نجات می‏دادید. در Black Ops 2 این مد دارای تغییرات جدیدی شده است. برای مثال دیگر در محیطی معین و بسته برای نجات جان خود تلاش نمی‏کنید و این بار یک اتوبوس جان پناه شماست. شما با این اتوبوس به مناطق مختلف یک نقشه سفر می‏کنید و همراه دوستانتان دسته دسته زامبی سلاخی می‏کنید. شایان ذکر است که شما مجبور به استفاده حتمی از اتوبوس نیستید. می‏توانید از دوستان خود جدا شوید و پیاده به گوشه‏ای دیگر از نقشه سفر کنید که خوب البته اگر دل و روده‏ی خودتان را دوست دارید، فکر خوبی نیست. از دیگر قابلیت‏های این بخش اضافه شدن ساخت و ساز به روش جدیدی هست. Treyarch به این بخش قابلیت ساخت و سازی مانند بازی Dead Island اضافه کرده است. به طور مثال می‏توانید درب ماشینی را جای خود بکنید و به دسته‏ای جوش دهید و از آن به عنوان سپر استفاده کنید. برخی از این سازه‏ها قابل حمل هستند و برخی خیر. برخی برای نابود کردن زامبی‏ها استفاده می‏شوند و برخی برای فرار از دست آن‏ها. این قابلیت جدید، تنوعی جالب برای این بخش ایجاد کرده است. همچنین بخش جذاب دیگر که برای بازی رقابتی ساخته شده است، Grief می‏باشد. در این مد، شما به دو تیم چهار نفری تقسیم می‏شوید و هر تیم در تلاش است که از تیم دیگری پیشی بگیرد و امتیاز بیشتری کسب کند. نکته‏ی مهم این بخش این است که شما به طور مستقیم نمی‏توانید به تیم حریف لطمه‏ای وارد کنید. اگر قصد دارید تیم حریف را از هم جدا کنید، می‏توانید تکه‏های گوشت به سمت آنان پرتاب کنید تا زامبی‏ها به سمت آنان حمله ور شوند و یا آن‏ها را از لب پرتگاه‏ها به پایین بیاندازید. این بخش دارای تجربه‏ی رقابتی جالبی می‏باشد و لحظاتی مهیج را فراهم می‏کند. در آخر بخش Zombies این بازی را نمی‏توان با بازی‏هایی همچون Left 4 Dead و یا Killing Floor مقایسه کرد. هنوز این بخش جای کار فراوانی دارد و به پای بازی‏های مستقل این سبک نمی‏رسد ولی خوب باز برای یک Call of Duty چنین تنوع و بخشی جای تحسین دارد و شما را ساعت‏ها سرگرم خواهد کرد.

در سخن پایانی، Call of Duty: Black Ops 2 نسخه‏ای جدید و انقلابی برای این سری بازی به شمار می‏آید و با داستان درگیر کننده و قابل تغییر به دست شما و همچنین گیم‏پلی بی‏نظیر و صحنه های فراموش نشدنی یک سرمایه گذاری خوب برای اوقات فراغت شما به شمار می‏رود. همچنین اگر از بازیکنان آنلاین می‏باشید، تجربه این بازی با وجود گفتگوهای فراوان در مورد بخش چندنفره، خالی از لطف نیست. پیشنهاد می‏کنیم، این بازی انقلابی را از دست ندهید که یکی از زیباترین شماره های سری Call of Duty می‏باشد.,گردانی مشکی باز می‏گردد,گردانی مشکی باز می‏گردد,

دنباله‏ای قدرتمند بر Call of Duty: Black Ops که بالاتر از انتظارات شما می‏باشد. داستانی بسیار قوی که خود آن را به دلخواه می‏بافید. خون، تیر و کینه‏ای کهنه. خود را آماده‏ی طولانی‏ترین فیلم اکشنی که تا به حال دیده‏اید بکنید که لحظه‏ای از آن خسته نمی‏شوید.

مجموع امتیاز - 8

8

امتیاز بازی‌سنتر

نقاط قوت:
داستان و شخصیت پردازی عالی گیم‏پلی سریع و مهیج تغییر در شیوه‏ی پیشروی داستان توسط شما کارگردانی و نویسندگی قوی صحنه‏های به یادماندنی فراوان
نقاط ضعف:
گرافیک تکنیکی ضعیف انیمیشن‏های نه چندان مناسب

User Rating: 3.55 ( 3 votes)

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا