احتمالاً تا به حال در زندگی خود با انسانهایی مواجه شدهاید که بسیار شبیه به هم هستند و اغلب برای توصیف این افراد گفته میشود که آنها از یک ذهن واحد استفاده میکنند. زیرا این دسته از انسانها بدون حرف زدن با یکدیگر، میفهمند که طرف مقابل خود به چیزی فکر میکند و یا چه احساسی دارد. امروزه بازیهای آرکید توانستهاند محبوبیت بسیار زیادی را نزد بازیکنان پیدا کنند. در همین راستا استودیوی Starbreeze که پیش از آن با ساخت عناوین مشهوری نظیر The Darkness II و The Chronicles of Riddick: Escape from Butcher Bay برای خود کارنامهی درخشانی رقم زده است، قصد دارد از این موضوع به عنوان سوژه اصلی بازی آرکید جدید خود استفاده کند. چندی پیش بازی Brothers: a Tale of Two Sons عرضه شد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
امروزه عناوین زیادی هستند که مرز بین فیلم و بازی را شکستند ولی Brothers بیشتر این که به فیلم شبیه باشد، همانند یک کتاب شعر است. مکانیزم گیمپلی این بازی بیشتر اسکلت شعر را دارد و با رؤیت آن، صحنههایی را شما شاهد هستید که حتی یک کتاب با هزاران صفحه، از بیان آن به شما عاجز است. این عنوان با معرفی کردن المانهای جدید در بخش گیمپلی خود، کاری میکند که داستان آن هیچوقت تکراری و خسته کننده نشود. اگر شما فکر میکنید که عنوان Brothers: A Tale of Two Sons یک بازی با محوریت Co-Op است، سخت در اشتباهید. این عنوان فراتر از آن چیزی است که شما فکرش را میکنید. در این بازی، بازیکن باید به طور همزمان کنترل هر دو برادر را در اختیار بگیرد. در واقع هر برادر با استفاده از آنالوگهای تعبیه شده روی کنترلر قادر به حرکت کردن خواهند بود. به همین دلیل هر دو دست بازیکن مجبور میشوند که به کار گرفته شوند و در این صورت زدن دکمهها بسیار چالش برانگیز است. سایر حرکتهای این بازی که شامل گرفتن لبهها و … هستند را میتوانید با همین آنالوگها انجام دهید. شاید در ابتدا فکر کنید که این کار ساده است اما وقتی که خودتان آن را امتحان میکنید، متوجه چالش آن برای سلولهای خاکستریتان خواهید شد. به عبارت دیگر متوجه خواهید شد که کنترل کردن دو کاراکتر به صورت همزمان برای مغز شما کمی ناآشناست و تمرین زیادی را میطلبد. در همان آغاز بازی شما حتی نمیتوانید کارهای ساده را انجام دهید و در طول بازی با سختیهای بسیار زیادی روبرو خواهید شد. به عبارت دیگر میتوان گفت که این دو برادر از یک ذهن واحد استفاده میکنند که آن ذهن، مغز شماست. وقتی که چندین بار شما این دو برادر را کنترل میکنید و به وسیلهی آنان به حل پازلهای موجود در بازی میپردازید، شاهد اتفاقات جالبی خواهید بود و پس از مدتی قادر هستید که بهتر از گذشته آنها را به کنترل خود دربیاورید. نقشهای که از بازی پیش روی شما قرار میگیرد در ابتدا عجیب است اما با تداوم بازی متوجه شگفتانگیزی آن خواهید شد.
شما علاوه بر این که میتوانید کنترل دو شخصیت را برعهده بگیرید، قادر هستید که دوربین بازی هم به راحتی تنظیم کنید. پیکربندی گیمپلی Brothers، همانند دیگری بازیها نیست که ادامه داشته باشد، مثلاً در یک مرحله مکانیزم جدیدی معرفی میشود و شما با انجام دادن آن به مرحلهی بعد رفته و از یک سیستم جدیدتری استفاده خواهید کرد. در بعضی از مواقع که تعداد آنها بسیار کم هستند، شما میتوانید تنها یک برادر را کنترل کنید. به عنوان مثال در یکی از مراحل شما باید با برادر کوجکتر پرندهای را در قفس پیدا کنید که یکی از المانهای مهم است. ارتباط با محیط یکی از مواردی است که سازنده این بازی، بسیار روی آن مانور داده است. پس از خروج از دهکده، به اولین پازل بازی خواهید رسید که در آنجا، سگی راه دو برادر را مسدود کرده و هر لحظه امکان دارد یکی از آنها را گاز بگیرد. در این گونه مواقع شما میتوانید با تدبیر، خود را از مخصمه نجات دهید یا این که به ده برگردید و در مورد آن از NPCها سؤال کنید. به دلیل این که بازی به شما اجازهی کنترل هر دو شخصیت را میدهد، معماهای بسیار جالبی در طی بازی مشاهده خواهید کرد که برای حل کردن آنها، نیازمند هستید که از هر دو کاراکتر استفاده کنید. مثلاً راه مسدود شده را به وسیلهی برادر بزرگتر باز کرده و توسط برادر کوچکتر به آن طرف جاده بروید. مراحل مختلف و البته وسایل متنوعی در بازی حضور دارد که در میان آنها میتوان به یک پاراگلایدر اشاره کرد که در یکی از مراحل بازی شما میبایست سوار آن شده و کنترل آن را در اختیار بگیرید. یکی از جذابترین قسمتها، آن است که دو برادر به خود طنابی را وصل کرده اند که باید بوسیلهی آن، از دیواری بالا روند و هر لحظه امکان دارد یکی از آن دو کشته شود ولی با فداکاریهای که برای یکدیگر میکنند، این اتفاق رخ نخواهد داد و اوج احساسات بین دو برادر، به راحتی در این صحنه قابل لمس است. شاید تنها نکتهی منفی که از این بازی دیده میشود، مدت زمان کم برای به اتمام رساندن بازی است که البته نمیتوان آن را ضعف بزرگی دانست زیرا هدف اصلی Starbreeze تجربهی یک گیمپلی کوتاه و شیرین است، نه بلند و خسته کننده!
از یک بازی Arcade نمیتوان انتظار یک گرافیک خیرهکنندهای داشت ولی با این حال Brothers از یک گرافیک قابل قبول بهره میبرد. NPCهای زیادی در بازی حضور دارند که بسیار متنوع هستند و به سختی میتوان دو نفر شبیه به یکدیگر را در طول بازی پیدا کرد و با آنالوگها، قادر هستید با آنها ارتباط برقرار کنید. انیمیشنهایی که برای شخصیتهای بازی در نظر گرفته شده است بسیار دقیق و مناسب هستند. به عنوان مثال نحوهی راه رفتن برادر کوچکتر به دلیل سن پایینی که وی دارد، با برادر بزرگتر کمی متفاوت است و اوج دقت را میتوان در نحوهی Motion Capture کردن آن، مشاهده کرد. فیزیک بازی هم به خوبی توانسته است خودنمایی کند. بازی از نظر بصری بسیار موفق ظاهر شده است. در طی سه ساعت تجربه، به سختی میتوان صحنهای پیدا کرد که در آن منظرهی چشمنواز و طبیعی دیده نشود. این صحنههای داینامیکی نهتنها زیبایی خاص خود را دارند، بلکه نشان دهنده این است که این دو برادر برای دستیابی به هدف خود چه دنیای بزرگی را طی میکنند و چقدر همکاری آنها برای موفقیت تأثیر گذار است. این گونه روابط بین شخصیتها و ریزهکاریهای اضافی با تداوم مراحل بسیار آشکار میشوند. در یکی از سکانسها، دو برادر با پیرزنی روبرو میگردند که در حال جارو کردن جلوی منزلش است. اگر برادر بزرگتر را پیش پیرزن ببرید به او کمک خواهد کرد ولی اگر برادر کوچکتر را نزد او بیاورید، برای تحت تأثیر قرار دادن وی، نحوه گرفتن جارو در دست را نشان میدهد. این صحنه فقط برای این در بازی قرار گرفتهاند که بازیکنان از خصوصیات اخلاقی این دو برادر آگاه شوند. البته صحنههای دیگری هم در Brothers وجود دارد که تجربهی آن را به شما میسپارم تا نهایت لذت را ببرید.
بدون شک موسیقی تاثیر بسزایی در انتقال حسِ در بازی بودن را به مخاطب دارد. آهنگهایی که برای Brothers نواخته شده است، اغلب مناسب هستند و حال و هوای بازی را به شما منتقل میکند. گرچه موسیقیهای این بازی زیاد نیست، اما همین مقدار از آنها سبب ایجاد احساس در بازی خواهد شد. در کنار اینها بازی از یک صداگذاری خوب بهره می برد که بر اتمسفر بازی تاثیر بسزایی دارد. با وجودی که دو برادر در طول بازی زیاد با یکدیگر صحبت نمیکنند ولی صداهایی که برای آنها ضبط شدهاند، همانند خود آنها شیرین و دوست داشتنی هستند. از طرفی صداپیشگان بازی به بهترین شکل کار صداپیشگی را انجام دادهاند و این عمل باعث شد که برقراری ارتباط با تمامی شخصیتهای این بازی کار آسانی باشد. البته به هیچ وجه نباید از کارگردانی در جهتدهی به این صداپیشهها غافل بود.
در آخر باید بگویم که Brothers: A Tale of Two Sons برقراری ارتباط میان بازیهای ویدئویی و چالش را شکسته و آن را گسترش داده است. مراحل پایانی بازی مطمئناً اشک شما را در خواهد آورد اما نه به واسطهی یک خط دیالوگ یا آهنگ غمگیناش، بلکه از طریق گیمپلی خود. در این روزها که بازیهای اکشن بسیار توسعه یافتهاند، کمبود بازیهای ماجراجویی به شدت حس میشوند. صنعت گیم به بازیهای اکشن نیاز دارد اما در کنار آن باید عناوینی نظیر Brothers: A Tale of Two Sons عرضه شوند تا صنعت گیم را به لرزه در بیاورند.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: گیم پلی موسیقی داستان معماهای بسیار جالب