بدون شک میتوان ژانر FPS را یکی از محبوبترین ژانرهای بازیهای رایانهای از ابتدا تا به اکنون دانست. عصر طلایی بازیهای رایانهای در ابتدای دههی 90 را میتوان با عنوان جریان سازی، چون Wolfenstein به یاد آورد. اواخر دههی نود را با درخششQuake ، Unreal Tournament و Half-Life و سالهای ابتدایی قرن21 را با ظهورHalo و شاهکارهایی چون HL2 و …
اما این ژانر همیشه بر یک مسیر مستقیم و مشخص حرکت نکرده است. اولین آثار موفق شوتر را باید آثار Run ‘N Gun و زیگزاگ شوترهایی دانست که مهارت در حرکتهای سریع و شلیک به موقع در آن حرف اول را میزدند. پس از مدتی الگوهای روایی پیشرفته و تکنولوژیهای سمعی و بصری جدید به بازیسازان این امکان را دادند تا بتوانند Shooterهایی با بخش داستانی غنی و طولانی خلق کنند. نقطهی اوج این جریان را باید در عناوینی نظیر System Shock و Half-Life جست و جو کرد.
اما روند همیشه به همین منوال نماند. اولین نشانههای ورود واقع گرایی به خط داستانی و گیمپلی شوترها را باید در سری Medal of Honor ردیابی کرد. پرداخت Mohبه جنگ جهانی پدیده جدیدی نبود زیرا پدر شوترهای سه بعدی ولفنشتین نیز با کشتن هیتلر به محبوبیتی نجومی رسیده بود! اما این بار قضیه متفاوت بود و رویکردی مبتنی بر شواهد تاریخی و اقتباس همه جانبه از جنگ جهانی دوم مدال افتخار را خلق کرد. چند سال بعد و در سال 2002 EA با هدف بهره برداری بیشتر از محبوبیت موضوع جنگ جهانی دوم که با قدرت تمام در سینما نیز در حال فتح گیشهها بود، به Dice دستور داد دست به خلق عنوانی بزند که اینبار در آن بر بخش چند نفره تمرکز شود.
تا پیش از این Epic و id به عنوان سلاطین مطلق شوترهای چند نفره با Quake و Unreal جهت گیریهای ژانر را تعیین میکردند و موجودات فضایی و سلاحهای آینده گرایانه در کرات دور بودند که میادین نبرد را میساختند.
Battlefield 1942 اولین تلاش برای خلق یک شوتر چندنفرهی موفق بر اساس الگوی جنگ جهانی دوم بود. بازی به موفقیتهای خوبی دست پیدا کرد و خود را به عنوان رقیبی جدی برای عناوین مطرح بازار مطرح کرد. البته سال بعد و با عرضهی شاهکار Call of Duty تاج و تخت عناوین جنگ جهانی دوم به Infinity Ward رسید؛ اما این پایان کار سری Battlefield نبود، بعد از یک سفر کوتاه به ویتنام و عنوانی جذاب با اقتباس از جنگ ویتنام سال 2005 زمان ظهور یک پدیدهی واقعی بود!
DICE زود تر از سایر رقبا تصمیم گرفت تا میدان جنگ را از سواحل نرماندی به خاورمیانه بکشاند و اولین Military Shooter با کیفیت به معنای واقعی کلمه را خلق کند. Battlefield 2 یک شاهکار تمام عیار و یک موفقیت تجاری واقعی بود. تمرکز بازی بر بخش چندنفره و عدم وجود بخش داستانی تصمیمی بود که به درستی از سوی دایس اتخاذ شد، زیرا در زمانی که شوترهای داستانی نظیرHalf-Life 2 و Farcry با قدرت تمام در صحنه حاظر بودند یک بخش تک نفره متوسط چیزی جز شکست محسوب نمیشد. بتلفیلد 2 استانداردهای شوترهای چند نفره را چندین پله ارتقا داد و اثری بر آن ژانر گذاشت که سالها ماندگار بوده و هست.
اولین نکته کوچ بازی به دنیای امروزی و استفاده از جنگ افزارهای مدرن بود. پس از آن باید به محیطهای وسیع، مپهای عظیم و نبردهایی در ابعادی بسیار بزرگ اشاره کرد. اما میبایست این محیطهای وسیع را با Sprint و Rocket Jump طی می کردیم؟ خیر انواع وسایل نقلیه از جیپ و تانک گرفته تا هاور کرفت و جت و هلیکوپتر در اختیار شما بود تا یک جنگ واقعی را تجربه کنید!
میادین نبرد بزرگ و رئال با وسایل نقلیهی پرتعداد به مهمترین ویژگی بتلفیلد 2 تبدیل شد و ژانر FPS را برای همیشه دچار تغییرات بنیادین کرد. پس از موفقیت BF2 به مرور شاهد ظهور شوترهای نظامی بودیم روندی که تا به امروز نیز ادامه دارد.
سری بتلفیلد بعد ها با 2142 به آینده سفر کرد اما باز هم تمرکز خود بر بخش چند نفره را فراموش نکرد.
با ورود کنسولهای نسل هفتم، DICE تصمیم گرفت تا این سری را بر روی کنسول های خانگی نیز عرضه کند. این جا بود که سری Bad Company متولد شد و برخلاف پیشنیان خود دارای بخش داستانی خوبی نیز بود.
با عرضهی شمارهی دوم از سری BC که اینبار برای زادگاه میدان نبرد یعنی PC هم منتشر شد دوباره نگاهها معطوف سری Battlefield شد. BC 2 یک شاهکار واقعی بود و به عقیدهی خیل کثیری از طرفداران این سری بخش چند نفرهی آن هنوز هم بهترین کیفیت را در میان عناوین عرضه شده از این سری دارد.
با موفقیت مافوق تصور سری Call of Duty و رویکرد جدید آن به بخش داستانی شوتر های نظامی EA نیز با Battlefield 3 تلاش کرد تا سهم خود را در این بازار با گرته برداری از اثر IW افزایش دهد.
BF 3 در بخش چند نفره یک Battlefield واقعی بود اما در بخش داستانی یک تقلید ناموفق از سری CoD! اما به هر حال باز هم می توان BF3 را عنوانی با کیفیت و موفق دانست که بازیکنان زیادی را صدها ساعت با بخش چند نفره خود مشغول کرد.
حال دو سال پس از عرضهی BF 3 و همزمان با عرضهی کنسولهای نسل جدید شاهد عرضهی Battlefield 4 هستیم. در ابتدا باید گفت نسخهی کنسولهای نسل جدید وPC بازی از لحاظ فنی فرسنگها با نسخهی کنسولهای نسل قبل فاصله دارند و تجربهای کاملا متفاوت را از لحاظ بصری به شما ارائه خواهند کرد. در این نقد قصد بر آن است تا به بررسی نسخهی PC بازی بپردازیم که بدون شک برترین ورژن موجود از BF 4 نیز هست.
در ابتدا به بخش داستانی بازی میپردازیم. همانطور که پیش از این گفته شد موفقیت بی نظیر سری ندای وظیفه باعث شد تا شرکتهای متعددی با پیروی از آن روش سعی کنند سهمی از این بازار برای خود دست و پا کنند.Dice نیز از قافله عقب نماند و در این مسیر گام برداشت. پس از بخش داستانی نه چندان با کیفیت بازی قبل این بار استودیوی سازنده تمام تلاش خود را برای بهبود آن انجام داده است.
سوال اینجاست که آیا این عمل با موفقیت همراه بوده است؟ متاسفانه جواب منفی است. هنوز هم بزرگترین نقطهی ضعف بازی بخش داستانی آن است. البته بازی به وضوح پیشرفتهایی را در خلق سکانسهای سینمایی و Set-Piece های مهیج داشته است اما هنوز هم با عنوانی نظیر Modern Warfare 2 فاصله ی زیادی دارد. داستان بازی همان Plot تکراری آمریکا در برابر تروریسم جهانی است که اینبار در چین به وقوع میپیوندد. مقامات چینی سعی دارند کسی را بکشند که مرگ وی منجر به یک بحران بزرگ جهانی خواهد شد. وظیفهی حفظ جان این فرد که متاسفانه تا آخر بازی نیز موفق به شناخت خاصی از وی نمیشوید بر عهدهی شماست!
از داستان انتظار بیشتری نداشته باشید زیرا علاوه بر کم محتوا بودن خط داستانی تنها 4 ساعت برای به اتمام رساندن آن زمان نیاز دارید. که متاسفانه این روزها به امری عادی تبدیل شده است!
البته باید گفت در مقایسه با بازی قبلی بخش داستانی پیشرفت کرده است و وقتی این امر را در مقابل افت محسوس سری CoD با Ghosts قرار بدهیم میتوانیم بگوییم عملکرد DICE در این زمینه چندان هم ضعیف نبوده است.
اما مگر چند نفر Battlefield را برای بخش تک نفرهاش بازی میکنند؟ قدرت نمایی سازندگان را باید در بخش چند نفره جست و جو کرد.
بخش چندنفره علیرغم اینکه تغییرات بنیادینی را نسبت به بازی قبلی به همراه نداشته است اما باید گفت هنوز هم کم نقص و بی رقیب است. مهمترین ویژگیهای افزوده شده به این بخش را باید بازگشت تخریب پذیری جنون آمیز محیط به سری، پس از Bad Company 2 دانست، که حتی وسیعتر و واقع گرایانهتر از قبل نیز شده است؛ و همچنین Commander Mode که با تغییراتی از 2142 راه خود را به سال 2013 و BF4 گشوده است!
باید گفت Dice سعی نداشته تا تغییرات اساسی را در ساختههای دوسال قبل خودش ایجاد کند و بازی هنوز هم آن نبرد 64 نفرهی فوق العاده مهیج مبتنی بر وسایل نقلیهی زمینی هوایی و دریایی است! بله درست حدس زدید این بار شاهد تمرکز سازندگان در Map های بازی بر پر رنگ کردن نقش جنگ افزارهای دریایی هستیم و این امر را در نقشههای متعددی میتوان به وضوح مشاهد کرد.
نکتهی جدید افزوده شده به بخش چند نفره را میتوان اثر گذاری بازیکنان بر ساختار نقشهها دانست. این امر با تخریبپذیری فوق العادهی بازی به طرز مهیجی محقق شده است. برجها و سازههای عظیمی را تصور کنید که با انفجاری مهیب شروع به سقوط میکنند و شما باید برای حفظ جانتان از این انفجار عظیم، هر چه میتوانید از محیط دور شوید، اگر نه زیر مقادیر عظیمی بتون مدفون خواهید شد! علاوه بر این برخی مپها نظیر “Paracel Storm” نیز تغییرات محیطی خاصی، نظیر طوفانهای بزرگ را فراهم میکنند که سبب تغییرشکل میدان نبرد خواهند شد. باید گفت اضافه کردن Set-Piece های Real Time به بخش چند نفره از بهترین ابتکارات سازندگان در این بخش است و هیجان بسیار زیادی را به بازی تزریق خواهد کرد.
با توجه به تغییرات ناچیز مودهای بازی نسبت به نسخهی قبل در این نقد سعی می کنیم به آنچه با قبل متفاوت شده است بپردازیم. Commander Mode که از Battlefield 2142 اقتباس شده است را باید بزرگترین ویژگی جدید بخش چند نفرهی بازی دانست که الحق جذاب نیز هست. این بخش سعی میکند تا با قرار دادن یکی از بازیکنان به عنوان فرماندهی میدان نبرد، بعد استراتژیک نبردها را تقویت کرده و مبارزهها را هدفمندتر سازد. اختیارات فرمانده از دادن دستور حملهی هوایی به یک نقطه، فرستادن نیروهای کمکی، موشک باران و ارسال مهمات به نقاط مختلف نبرد تا موارد مشابه دیگر گسترده شده است.
باید گفت این بخش هنگامی اهمیت خود را نشان میدهد که شما دارای یک Clan حرفهای باشید و با انخاب یک فرمانده ماهر معادلات جنگ را به طرز قابل توجهی به نفع تیم خود تغییر دهید.
بخشهای چند نفره بازی شامل Conquest,Rush,DeathMatch,Team DeathMatch,Squad DeathMatch,Squad Rush,Obliteration,Defuse,Domination,Air Superiority و CTFمیشوند که هر یک ساعتهای مدیدی میتوانند شما را سرگرم کنند. شاید خاصترین حالت بخش چند نفره را میتوان Air Superiority دانست که در پک China Rises به بازی اضافه شد و نبردهای هواییای را خلق میکند که هیچ جای دیگر نظیر آن را نمیتوانید پیدا کنید.
سلاحهای بازی نیز با تغییرات اندکی نسبت به بازی قبل بازگشتهاند. انواع سلاحهای مدرن از Assault Rifle ها و شاتگانها گرفته تا انواع اسنایپرها و SMG ها و …در بازی یافت میشوند که بدون تغییرات خاصی قابل استفاده هستند. از تغییرات صورت گرفته در پروسه آزاد شدن سلاحها و امکانات را میتوان تاثیر امتیازات حاصل شده در بخش داستانی بر این بخش دانست.
دو سال پیش وقتی اعلام شد سری Battlefield دیگر از Steam پشتیبانی نمیکند و زین پس EA Origin و سیستم جدید Dice یعنی Battle Log، محور بخش چندنفره بازی خواهند بود، خیلی ها ناخشنود شدند. باید گفت Battle Log بعد از دوسال هنوز هم پاشنه آشیل بخش چند نفرهی Battlefield محسوب میشود. باگهای متعدد، ریست شدن روند پیشرفت،Log Out های متعدد و ناخواسته و چندین مشکل دیگر که در بستر اینترنتی کشور ما چندین برابر نیز می شوند! باعث میشوند تا گاهی علنا نتوانید بازی کنید. علاوه بر این باید گفت فشار EA بر DICE برای رساندن بازی به Launch کنسولهای جدید و تعطیلات سال میلادی، باعث شده است تا با یک اثر تقریبا نیمه کاره مواجه باشیم! از باگهای متعدد موجود در بازی گرفته تا مشکلات BattleLog همه از مواردی هستند که اعصاب گیمرها را خط خطی خواهند کرد. البته Dice قول داده است تا به زودی تمامی این مشکلات را برطرف کند. اما این باعث میشود تا ما آرزو کنیم، ای کاش می شد همچنان BattleField را روی STEAM داشت.
در نهایت باید گفت بخش چندنفرهی BF 4 هنوز هم بهترین نمونهی موجود برای جنگهای وسیع شلوغ در محیطهای باز، مبتی بر وسایل نقلیه است. مواردی که به هیچ وجه در Call of Duty و سایر عناوین مشابه در دسترس نیست.
اما وقتی سخن از سری میدان نبرد و به خصوص نسخه PC آن میشود، بدون شک توجهها به سمت ابعاد فنی آن نیز جلب می شود. Battlefield همیشه از عناوینی بوده که مرزهای تکنولوژیهای گرافیکی را به جلو برده است. چهارمین عنوان شماره دار از این سری نیز از این منظر مستثنا نیست و باید گفت با یک شاهکار سمعی و بصری طرفیم. نسخه جدید موتور Frostbite با استفاده از انواع تکنولوژیهای گرافیکی موجود، دست به خلق یک شاهکار بصری بر روی کامپیوترهای خانگی زده است. استفادهی هوشمندانه و واقعی از قابلیتهای DirectX 11 باعث شده است تا نسخه ی PC علی رغم وجود نسخه های کنسول های تازه از راه رسیدهی PS4 و XONE هنوز هم بهترین تجربهی بصری را در میان سایر پلتفرم ها ارائه بدهد.
باید گفت Performance موتور بازی نیز نسبت به نسخهی قبلی ارتقا یافته و سیستمهای بیشتری میتوانند بازی را اجرا کنند. البته باید گفت برای لذت بردن از جادوی بصری DICE باید یک سیستم به روز و قدرتمند داشته باشید. در غیر اینصورت بخش وسیعی از تجربهی دیداری بازی را از دست خواهید داد. بدون شک BattleField 4 بر مرزهای تکنولوژیهای گرافیکی ایستاده است و میتوان گفت تنها هماورد آن Crysis 3 و CE 3.0 و شاید با کمی اغماض Metro Last Light هستند. و سایر عناوین PC ازلحاظ گرافیک بسیار از این دو بازی عقبترند.
اما نمیتوان نقد را بدون تمجید از جلوه های صوتی استثنایی بازی به پایان برد. فقط به شما پیشنهاد می کنم با یک سیستم صوتی قدرتمند به انجام بازی بپردازید و از بهترین جلوه های صوتی خلق شده در یک شوتر نظامی تا به امروز لذت ببرید.
وقتی در حال مبارزه هستید و یک جت از بالای سر به شما حملهور میشود بیش از هر چیز غرش رعد آسای آن است که مو را به تن شما راست خواهد کرد! این کیفیت بی نظیر جلوههای صوتی جنگ افزارها را می توان به تک تک سلاح ها و وسایل نقلیه بازی تعمیم داد، و متواضعانه DICE را سلطان جلوههای صوتی لقب داد. موسیقی فوقالعاده و تم اصلی عالی بازی نیز چه در بخش تک نفره و چه در بخش چند نفره نقش مهمی را در القای حس یک نبرد مهیج به شما خواهند داشت.
در پایان باید گفت Battlefield 4 بازی بسیار ارزشمندی است. بخش چند نفرهی آن ارزش صدها ساعت صرف وقت را دارد و هنوز هم در میان سایرین بی رقیب است. اما بخش داستانی نه چندان قوی و مشکلات متعدد BattleLog و باگهای بازی در هنگام عرضه باعث میشوند تا نتوانیم آن را را یک شاهکار تمام عیار بدانیم. اما مصرانه پیشنهاد میکنیم اگر یک سیستم قدرتمند و البته ساعتها وقت در اختیار دارید به هیچ وجه خود را از تجربهی یکی از بهترین شوترهای نظامی ساخته شده تا به امروز محروم نکنید.
مجموع امتیاز - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: بخش چند نفره جلوه های صوتی گرافیک گیم پلینقاط ضعف: محتوای کم خط داستانی