یکی از آرزوهای دیرینه بشر سفر به سیارههای دور دست و بنا نهادن امکانات برای سکونت در آن است. در همین راستا، فیلمهای سینمایی، انیمیشنها، موزیک ویدئو و حتی بازیهای رایانهای مختلفی خلق گردیده که در همه آنها به نحوی به این موضوع پرداخته میشود. گاه برخی از این عناوین، چندین پله ضعیفتر از وعدههایی که پیش از عرضه میدادند ظاهر شدند و گاهی نیز فراتر از آنچه که به طور معمول تصور میشد از آب در آمدند. خوشبختانه بازی Astroneer که درحال حاضر بررسی آن را مطالعه میکنید در دستهبندی دوم جای میگیرد.
ابتدا اجازه دهید تا به موضوع و هدف کلی بازی نگاهی داشته باشیم. Astroneer بازیکن را در نقش یک فضانورد تک و تنها قرار میدهد. هدف او، فتح سیارهای جدید و استخراج منابع آن است تا با استفاده از منابع به دست آورده، امکانات را برای سفر به سیارهای دیگر محیا کند. متأسفانه بازی فاقد هر گونه خط داستانی است و بازیکنان با ایجاد موقعیتهای مختلف، میتوانند برای خود لحظات جذابی را ایجاد کنند. شاید بتوان گفت که نبود بخش داستانی در این بازی جز یکی از بزرگترین پتانسیلهای از دست رفته آن به حساب میآید، چرا که موقعیت برای ایجاد یک داستان جذاب در دنیای بازی موجود است. به طور مثال بر روی هر سیاره تعداد زیادی خرابههای ناشناخته از موجودات فضایی وجود دارد اما هیچکدام توضیح خاصی ندارند و بازیکن را در خلا داستانی رها میکنند. در Astroneer، هدف مشخصی برای پیشروی تعیین نمیشود، در عوض خود افراد باید به دنبال اکتشاف رفته و با حدس و گمان و آزمون و خطا، ویژگیهای مختلف را تجربه کنند تا در نهایت به هدف کلی این بازی یعنی سفر به سیارات جدید برسند. دنیای این عنوان با استفاده از فرمولهای پیشرفته طراحی شده، به این معنا که تمامی سیاراتی که با آنها رو به رو میشوید به صورت تصادفی خلق میشوند و سازنده نقش چندانی در ایجاد یک مدل خاص از آنها را ندارد. با این حساب، در دنیای Astroneer بیش از میلیونها سیاره وجود دارد که علاوه بر ظاهری متفاوت، امکانات و منابع متنوعی را نیز شامل میشوند و حتی این احتمال وجود دارد که برخی از آنها فاقد منابع لازم برای انجام تحقیقات و ساخت پایگاه باشند که میتواند برای بازیکنان تازه کار نکتهای منفی به حساب بیاید چرا که مجبور به شروع بازی از ابتدا برای قرار گرفتن در سیارهای با منابع مناسب هستند.
اما گیمپلی بخشی است که Astroneer واقعاً در آن میدرخشد. همانطور که پیشتر گفته شد، با هر بار شروع تازه، شما بازی را در یک سیاره جدید آغاز میکنید که به صورت تصادفی خلق میشود. با فرود آمدن فضانورد بر روی سیاره و مستقر شدن وی، بازیکن باید فضای اطراف خود را بشناسد و برای خود هدفی مشخص تعیین کند تا موفق به پیشروی و رسیدن به سایر نقاط شود. البته بازی دارای بخش آموزشی مختصر و مفیدی است تا بازیکن را با اصول پایهای گیمپلی خود آشنا کند و آن قدری که تصور میشود هم بی برنامه نیست. در هر صورت، اولین و مهمترین کاری که هر بازیکن در آغاز سفر خود باید انجام دهد، پیدا کردن منابع برای ساخت بندهای مخصوص انتقال اکسیژن است، چرا که بدون اکسیژن، بیشتر از یک دقیقه دوام نخواهید آورد و در نتیجه آواتار شما دچار خفگی میشود. ساخت و ساز، جستجو و اکتشاف سه شعار اصلی در Astroneer به حساب میآیند و با قاطعیت تمام میتوان گفت که بازی در زمینه رسیدن به هر سه مورد، کاملاً موفق عمل میکند. ساخت و ساز در این عنوان یکی از کارهای بسیار کلیدی محسوب میشود و خوشبختانه این بخش دارای عمق و چالش لازم در جهت سرگرم نگاه داشتن بازیکن برای مدت زمان طولانی است. به طور مثال، برای ساخت یک آیتم ساده مثل پرینتر سه بعدی با اندازه متوسط، نیاز به پیدا کردن منابع اولیه برای ساخت آن دارید و پس از جمع آوری این منابع، باید نیروی کافی برای تولید آن ایجاد کنید و در نهایت پس از ساخت آن، میتوانید از پرینتر برای ایجاد آیتمهای جدید مثل فضای اضافه برای ذخیره سازی منابع و… استفاده کنید. اما جمع آوری دستی منابع میتواند به امری طولانی، خسته کننده و دشوار تبدیل شود که باعث دل زدگی سریع بازیکن از انجام آن شده که درنهایت منجر به این میشود که افراد دنبال راه دیگری برای ساخت و ساز بگردند.
خوشبختانه Astroneer راههای گوناگونی را در اختیار بازیکن میگذراد و هرگز دست از این تنوع جذاب در گیمپلی بر نمیدارد. به عنوان مثال، با ساختن ماشینهای کندوکاو میتوانید به طور مداوم از منابع مختلف استخراج کنید تا کار ساخت و ساز برای شما سرعت بگیرد و یا حتی میتوانید وسایل نقلیهای را خلق کنید که کار گشت و گذار را برای شما سادهتر کنند تا نیاز مداوم به مواد لازم برای ساخت بند اکسیژن نداشته باشید و بتوانید فواصل طولانی را بدون ترس از دست دادن اکسیژن طی کنید که در نتیجه، مکانهای جدید بیشتری را کشف میکنید. پس از ساخت و ساز، زمان جستجو در محیط و کشف عناصر جدید فرا میرسد. همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، آواتار شما در مدت زمانی کوتاه بدون اکسیژن جان خود را از دست میدهد بنابراین برای جلوگیری از این اتفاق باید همواره از اتصال اکسیژن به او مطمئن باشید. برای ساخت منابع اکسیژنی نیاز به استخراج عناصر پایهای آن دارید و در اینجا پیوستگی تمامی المانهای مختلف بازی با یکدیگر آشکار میشود. شما بدون استخراج منابع نمیتوانید به جستجو در محیط بپردازید و بدون جستجو و اکتشافات جدید هم نمیتوانید از شر سیارهای که بر روی آن گرفتار شدهاید رها شوید که همین مورد یکی از چالشهای جذاب و هوشمندانه بازی را شکل میدهد. دور شدن از پایگاه اصلی میتواند یکی از کارهای خطرناک در این بازی به حساب بیاید. تمرکز شدیدی بر روی سیستم تحقیقات وجود دارد، شما با اسکن کردن اشیاء ناشناخته، آنها را کشف میکنید و در عوض امتیازی تحت عنوان Byte به دست میآورید که در کار ساخت و ساز نقش نیروی محرک یا واحد پولی را برای شما ایفاء میکند. همچنین ساخت و ساز در Astroneer ساده بوده و کافیست تا یک بنای جدید را در هر مکانی که میخواهید قرار دهید، سپس میتوانید سایر بناها را مثل قطعات لگو به یکدیگر متصل کرده و از آنها استفاده کنید.
از جذابیتهای کلی گیمپلی این بازی میتوان به کنترل ساده آن اشاره کرد که کلیدهای زیادی را درگیر کار نکرده و تنها با استفاده از چند دکمه، میتوان همه امور (از قبیل ساخت و ساز و کند و کاو و حرکت کردن) را انجام داد. همچنین از آنجایی که بازی فاقد خط داستانی است، هیچ پایانی هم در کار نبوده و شما به شکل بینهایت میتوانید با یک آواتار بازی کنید. تا به حال چندین بار در مورد مردن و کشته شدن در این بازی صحبت کردیم اما بد نیست به مکانیزم مرگ در این بازی بپردازیم. برای آشنا شدن با این سیستم، کافیست تا تنها یک اشتباه کوچک بکنید تا باعث مرگ آواتار خود شده و در نهایت با صحنهای غیر منتظره مواجه شوید. به محض مردن، آواتار شما دوباره به پایگاه اصلی باز میگردد اما تمامی آیتمهایی که در طول سفر مشقت بار خود جمع آوری نموده بودید را از دست میدهید، اما نگران نباشید، چرا که در صورتی که موفق به یافتن جسد آواتار قبلی خود شوید، میتوانید هر آنچه که از دست دادهاید را باز پس بگیرید، چیزی مشابه پس گرفتن Soul در سری «دارک سولز»! یکی از ویژگیهای Astroneer که باعث افزایش حس کنجکاوی، تنهایی و حرفهای بودن در بازیکن میشود، پیاده سازی سیستم HUD است. طراحی HUD در این بازی بسیار مینیمال بوده و هیچ اثری از متن و میزان آیکن بر روی صفحه نمایش موجود نیست. در عوض همه چیز در خود دنیای بازی طراحی شده که این قضیه کمک شایانی به غرق شدن در بازی میکند. میزان اکسیژن، پر بودن کوله پشتی، جایگاه پایگاه اصلی و فاصله شما از آن، همه و همه در دنیای بازی حضور دارند و گویی خود آواتار هم متوجه وجود آنها میشود. از ویژگیهای جالب برخی از سیارات در این بازی، احتمال وقوع طوفان شن است. تأثیر این طوفان تنها به ویژگیهای ظاهری محدود نشده و تا حدودی باعث تغییراتی جزئی در گیمپلی میشود. به طور مثال با وقوع طوفان، دید بازیکن به طور کامل مختل شده و حرکت آواتار نیز کند میشود، بنابر این بهترین توصیه برای این موارد، پناه گرفتن در یک فضای سر بسته (مثل پایگاه و یا غارها) است. اما پیش از بستن پرونده بخش گیمپلی، بد نیست درباره یکی از ایرادات اصلی این بازی صحبت کنیم. متأسفانه Astroneer یک بازی کاملاً ساده و فاقد هر گونه چالش جدی و هیجان انگیز است. البته یکی از دلایل این امر، هدف طراحان بازی از خلق آن است. استودیو System Era با هدف خلق یک تجربه آرامش بخش، عنوانی را ساخته که فاقد چالشهای رایج این سبک بوده و بازیکن در آن به سادگی میتواند به همه چیز برسد و شاید همین مورد تا حدودی ارزش بازی را در شرایط فعلی آن پایین بیاورد. گفتنی است که بازی به هیچ عنوان مبارزه محور نبوده و به همین علت هیچ نوع اسلحه و سلاح برای دفاع کردن در این بازی وجود ندارد که با توجه به هدفی که Astroneer بر اساس آن طراحی شده، معقول به نظر میرسد. وجود بخش چندنفره در این بازی که درحال حاضر تا سقف 4 نفر بازیکن پشتیبانی میکند یکی از بزرگترین نقاط قوت بازی به حساب میآید چرا که بازیکنان میتوانند با کمکیکدیگر به ساخت و ساز، جستجو و تفریحات جالب بپردازند که تجربه آن خالی از لطف نیست.
از لحاظ ظاهری ما با یک عنوان چشم نواز و زیبا طرف هستیم. این بازی از استایل گرافیکی Low-Poly بهره میبرد که بهترین تصمیم ممکن برای خلق عنوانی آرامش بخش بوده است. انتظار جزئیات گرافیکی فراوات از Astroneer نداشته باشید چرا که بیشتر محیطها و اشیاء مختلف را مثلثهای درشت تشکیل میدهند. آسمان همیشه پر از ستارههای مثلثی شکل درخشان بوده و سطح زمین نیز پر از گیاه و منابع مختلف قابل استخراج که همه آنها دارای فیزیک و وزن هستند. اکثر سیارات، محیطها و اشیاء از رنگبندی شاد بهره میبرند و بازی از سیستم چرخه شبانه روزی، حرکات سیارهای و نورپردازی کاملاً پویا استفاده میکند. نرخ فریم بازی بر اساس تستهای صورت گرفته روی نسخه کامپیوتر با آخرین تنظیمات گرافیکی، بر روی 60 فریم ثابت بوده و هیچ نوع تاخیر و وقفهای در بازی دیده نمیشود که البته با توجه به سبک بودن بازی جز این حالت از آن انتظار نمیرفت. انیمیشنهای به کار گرفته شده برای حرکت شخصیت اصلی، تکان خوردن گیاهان به واسطه برخورد باد با آنها، حرکت وسایل نقلیه و به طور کلی باقی بخشهای گرافیکی نیز بسیار نرم و روان و جذاب طراحی شدهاند. البته گرافیک فنی این عنوان چندان هم بی عیب و نقص نیست. یکی از بزرگترین ایرادات گرافیکی، دورنمای بسیار کم جزئیات و LoD ضعیف بازی است که باعث میشود اشیاء و منابع در دور دست مشخص نباشند و شما مجبور میشوید برای یافتن آنها تا فواصل نزدیک حرکت کنید. موسیقی نقشی کلیدی برای انتقال حس تنهایی در این عنوان ایفاء میکند. هرچند که تعداد قطعات موسیقی کم است اما با همان تعداد محدود نیز بازی موفق به ایجاد لحظاتی ناب در تجربه بازیکن میشود. افکتهای صوتی نیز از تنوع کمی بهره میبرند که بازی میتوانست این کمبود را به سادگی جبران کند اما سازندگان ترجیح دادند تا روی این بخش چندان زحمت نکشند.
درنهایت، شاید فقدان داستان و هدف و محتوایی مشخص برای به پایان رساندن این بازی باعث شود خیلیها از این عنوان دوری کنند، اما گیمپلی جذاب و عمیق در کنار کنترلی ساده، گرافیک چشم نواز و حالت چند نفره سرگرم کننده عواملی هستند که میتوانند فقدانهای داستانی و چالشی بازی را تا حدودی رفع کنند و این عنوان را به یک تجربه سرگرم کننده تبدیل کنند.
مجموع امتیاز - 8
8
امتیاز بازی سنتر
نقاط قوت: گیمپلی عمیق و جذاب تنوع بالا بخش چندنفره سرگرم کننده گرافیک ساده و زیبانقاط ضعف: فقدان بخش داستانی برخی ایرادات در گرافیک فنی کمبود تنوع در موسیقی