چند سال قبل زمانی که سری محبوب Assassin’s Creed در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود، یوبیسافت با چرخشی به موقع، رویکرد متفاوتی در ارائه فرانچایز پرآوازه خود در پیش گرفت و با عرضه Assassin’s Creed Origins، این سری را که پیشتر در سبک اکشن ماجراجویی ساخته میشد، با اضافه کردن المانهای نقشآفرینی به سمت و سویی دیگر برد. موفقیت دو شماره پیشین یعنی Origins و Odyssey راه تازهای پیش روی سازندگان قرار داد و تغییر فرمولهای قدیمی، نتیجه مثبتی را برای سری اساسین به ارمغان آورد. حالا پس از یک سال وقفه از آخرین دیدار با اساسینها، Assassin’s Creed Valhalla توسط یوبیسافت مونترآل توسعه پیدا کرده تا این بار با همراه کردن مخاطبان خود و بازگویی داستان وایکینگهای نروژی، آنها را به قرن نهم ببرد. نمیتوانیم انکار کنیم که تیزر جذابی که برای معرفی Valhalla به صورت CG ساخته شده بود، اشتیاقمان را برای تجربه دوباره این سری بیش از پیش کرد، اما سوال اصلی اینجاست که آیا یوبیسافت توانسته سری Assassin’s Creed را در مسیر درستی حفظ کند یا خیر؟
برای مشاهده بررسی ویدیویی بازی در یوتوب کلیک کنید
این بار داستان اساسینها، ما را با وایکینگی جنگجو به نام اِیوور (Eivor) همراه میکند تا شاهد روایت ماجرای دور افتادن او و همراهانش از زادگاه خود نروژ و درگیر شدنش با کشمکش اساسینها و تمپلارها باشیم. افتتاحیه نه چندان کوتاه والهالا، داستان شسته رفتهای را در مورد چگونگی شکلگیری شخصیت ایوور به تصویر میکشد. درست در همان ساعات اولیه و بعد از اینکه نقاط تاریک ماجرا مشخص میشود، خیلی زود و برخلاف انتظار، مسیر روایی بازی به سمت دیگری برده میشود. در واقع مهاجرت وایکینگها از نروژ و ساکن شدنشان در سرزمینهای انگلیس و نیز درگیری آنها با دیگر قلمروهای موجود در آن مناطق، به یکباره خط داستانی تازهای را معرفی میکند. درست همان زمان که با ضرباهنگ داستان ابتدایی همراه میشویم، به صورتی نهچندان منطقی از تمپوی بالای اتفاقات فاصله میگیریم. گویی که همراه با افت ریتم داستانی، باید از نو به قصهگویی جدیدی گوش دهیم. علیایحال وقایع موجود در سرزمینهای بریتانیا، پس از مدتی آرک داستانی والهالا را به خوبی شکل میدهند و اگرچه کمی زمان لازم است تا همراهی مخاطب با آن به طور کامل شکل بگیرد، اما در مسیر ارائه آن نمیتوان ایراد خاصی گرفت. شخصیتپردازی پروتاگونیست بازی یعنی ایوور نیز مانند اکثریت کارکترهای موجود به خوبی انجام گرفته، البته لازم به ذکر است که در این شماره تنها میتوان جنسیت شخصیت اصلی را تغییر داد و این مورد هیچ تاثیری بر روی پیشبرد داستان ندارد. این تغییر حتی میتواند در میان مراحل و دیدن میانپردههای Real-Time صورت بگیرد. از همینجا میتوانید مطمئن باشید که هیچ تفاوتی در قدرتهای ایوور میان جنس مذکر و مونتثش وجود ندارد و انتخاب جنسیت کارکتر تنها به اسکین و دوبله شخصیت محدود میشود.
مسیر تازهای که برای گیمپلی سری Assassin’s Creed با عرضه Origins آغاز شد، توسط Odyssey به طور مشخصتری ادامه یافت و حالا در Valhalla بیش از پیش گسترده شده است. حالا تا حد خوبی میتوانیم المانهای بازیهای RPG را در والهالا پیدا کنیم و آن را به عنوان یک اکشن نقش آفرینی در نظر بگیریم. گیمپلی در حالت کلی شامل بخشهای گشت و گذار در محیط و همچنین انجام انواع ماموریتهای موجود در آن میشود. اگر به خاطر داشته باشید، ماموریتهای فرعی در آدیسی پس از مدتی بسیار تکراری به نظر میرسیدند. خصوصاً که برای پیشبرد مرحلههای جدید، نیاز بود تا به اجبار به سراغ ماموریتهایی برویم که عمدتاً به بیگاری شباهت داشتند و جز ضایع کردن وقت، نکته خاصی را ارائه نمیکردند. این بار اما به جای وجود چنین کوئستهایی، تمرکز اصلی سازندگان بر روی ماموریتهای اصلی معطوف شده و نتیجه این تمرکز رضایتبخش است؛ چرا که مشخص است سازندگان وقت بیشتری برای طراحی مراحل گذاشتهاند و اگرچه هنوز هم در برخی از آنها همچنان کم عمقاند و چالش خاصی ندارند، اما به طور کلی مجموعه بهتری را به مخاطب عرضه میکنند.
با نبود ماموریتهای فرعی به شکلی که در شمارههای پیشین وجود داشتند، فعالیتهای دیگری در محیط بازی جایگزین شدهاند. همین که نگاهی به نقشه بیاندازید، مجموعهای از اشیای ارشمند، آیتمهای قابل جمعآوری و نیز رویدادهای فرعی قابل مشاهده هستند. نکته قابل توجه، تنوع بسیار بالای این فعالیتها است. ممکن است برای یافتن مقداری طلا لازم باشد از صخرههای مختلف بالا بروید یا برای پیدا کردنشان غارهای مخفی را بگردید. آیتمهایی تحت عنوان Book of Knowledge در این بین وجود دارند که با یافتن آنها میتوانید قابلیتهایی برای استفاده در مبارزات آزاد کنید. بدیهی است که برای گشت و گذار در محیط، مدت زیادی را مشغول پارکور و بالا رفتن از در و دیوار و صخرهها خواهید بود. همانند یکی دو شماره اخیر، در والهالا نیز تقریباً قابلیت بالا رفتن از هر چیزی وجود دارد و نمیتوان انکار کرد که پارکور یکی از لذتبخشترین بخشهای بازی به شمار میرود. البته در طرف دیگر، پایین آمدن از صخرهها چندان بدون اشکال نیست و وقتی پای باگهای پرتعداد این سری به میان میآید، میتوان انتظار داشت که هر چند وقت یک بار درون یکی از سراشیبیهای بازی گیر کنید یا بدتر از آن، از میان بافتها سرخورده و جان خود را از دست بدهید!
سیستم مبارزات والهالا همانند دو شماره پیشین شامل مبارزات تن به تن، استفاده از اسلحه دوربرد مانند تیر و کمان و نیز مخفیکاری میشود. همانند گذشته سیستم مبارزات شامل حمله، دفاع و جاخالی دادن میشود. طولی نخواهد کشید که با سیستم پر و پیمان درخت مهارتها یا همان Skill Tree موجود در بازی، تکنیکهای جدیدی را آزاد خواهید کرد و در کنار باز شدن سلاحهای مختلف و نیز Abilityهای قابل جمعآوری از محیط، مبارزات خود را بیش از پیش متنوع کنید. این موارد باعث خواهند شد تا اگرچه مبارزات تن به تن خالی از باگهای اذیتکننده نباشند، اما تنوع بالای نبردها به لذتبخش بودن تجربهشان کمک کند. از دیگر تغییرات والهالا باید به بازگشت هیدن بلید اشاره کرد. حالا که چند سالی را دور از اسلحه سنتی سری AC گذراندیم، میتوانیم دوباره از آن برای پیشبرد مراحل به صورت مخفیکاری استفاد کنیم. البته گیمپلی بخش مخفیکاری چندان تعریفی ندارد و هوش مصنوعی بسیار ضعیف دشمنان در این بخش شما را از تلاش برای کشتن مخفیانه آنها منصرف خواهد کرد!
اگر بخواهیم به سراغ جلوههای بصری والهالا برویم، با مجموعهای موفق و قابل قبول طرف هستیم. مشخص است که نسخه مورد بررسی ما مخصوص نسل هشتم است و هنوز نمیتوان در مورد کیفیت اجرایی نهایی محصول بر روی کنسولهای نسل جدید صحبت کرد. اما در بررسی ما، تقریباً تفاوت خاصی از منظر گرافیکی میان AC Valhalla و AC Odyssey وجود ندارد. محیطهای بیرونی و خصوصاً جنگلهای انگلیس به زیبایی طراحی شدهاند و در کنار گرافیک تکنیکی قابل قبول، جلوههای هنری خوش منظری را ساختهاند. البته مواردی هم وجود دارند که کیفیت مدلها و تکسچرها به شدت در آنها ضعیف کار شده. برای مثال افکتهای آتشسوزی بسیار پیش پا افتاده کار شدهاند و انگار نه انگار که AC Valhalla در آخرین روزهای نسل هشتم کنسولها عرضه شده است!
در خصوص انیمیشنها نیز گرچه کنترل شخصیت اصلی حرکات نرمی وجود دارد، اما جزئیات مربوط به مدلها تعریفی ندارد. برای مثال موردی که به مقدار قابل توجهی توی ذوق میزند این است که در مکالمات میان شخصیتها، تقریباً چیزی به نام انیمیشن صورت دیده نمیشود! همچنین همانطور که همیشه از AC انتظار داریم، باگهای گرافیکی پرتعدادی نیز در روند مراحل مختلف دیده میشود؛ مدلهای اسلحههایی که در دست شخصیتها هستند گاهاً با مدل خود آنها فاصله دارند، در برخی موارد فیزیک ضربات مشت و لگد به خوبی کار نمیکند و آبجکتهای محیطی دیر لود میشوند. به طور کلی اگرچه اجرای بازی را بتوان قابل قبول دانست، اما افت فریم در مبارزات شلوغ و لودینگهای طولانی (مشخصاً برای نسخه کنسولهای نسل هشتم) به تجربه بازی آسیب میزند.
اگر نگوییم بهترین، قطعاً یکی از مثبتترین اتفاقهای ممکن برای والهالا، بازگشت جسپر کید به عنوان آهنگساز این عنوان است. با تقریب خوبی تمامی قطعات گوشنواز هستند و نکته مهمتر اینکه به درستی در موقعیتهای مختلف بازی نشستهاند. فکر میکنم اگر روبرو برسون، کارگردان و سینماتوگرافر مشهور فرانسوی، فرصت تجربه Assassin’s Creed Valhalla را داشت، میتوانست گواه بدهد که همگامی موسیقی و فرم روایی در کارگردانی بازی، همانطوری هستند که باید در خدمت اثر باشند. موسیقی والهالا به معنی واقعی کلمه کامل کننده تجربه فرمی است که در صفحه آن را شاهد هستیم و به خوبی میتواند موقعیتهای آن را عمیقتر و اثربخشتر کند. هر چقدر که موسیقی بازی عالی کار شده، سایر بخشهای مجموعه صداگذاری تعریفی ندارند. دوبله شخصیتها در سطح متوسطی هستند و متاسفانه به خاطر سینک نبودن حرکت لبها و نیز زود و دیر اجرا شدنشان، جلوه نه چندان جالبی به مکالمات دادهاند. این قضیه در مورد مکالمات درون گیمپلی بدتر هم میشود؛ جایی که روبروی شخصیتها قرار میگیرید، آنها حرف میزنند اما دهانشان بسته است!
یوبیسافت مسیر خود را برای پیشبرد سری Assassin’s Creed انتخاب کرده و با عرضه Valhalla، گامهای خود در این مدار را محکمتر برداشته است. علی رغم حل مشکلاتی نظیر همانند ماموریتهای فرعی که در یکی دو شماره اخیر وجود داشتند و اینبار رفع و رجوع شدهاند، مسائل ریز و درشت دیگری همچنان در بازی خودنمایی میکنند که باعث شده محصول نهایی تا مرز بینقص بودن، فاصلههای بسیار زیادی داشته باشد. شاید اگر میتونستیم راحتتر از کاستیهای موجود در گیمپلی مبارزات، هوش مصنوعی و معدود کمبودهای گرافیکی بگذریم، والهالا تجربهای به مراتب لذتبخشتر برایمان به ارمغان میآورد.
امتیاز بازیسنتر - 7.5
7.5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: ساختار مناسب ماموریتهای فرعی و اشیای قابل جمعآوری اسلحههای مختلف و متنوع به همراه مهارتهای متعدد موسیقی عالی نقاط ضعف: باگهای متعدد هوش مصنوعی ضعیف دشمنان در حالت مخفیکاری این بازی بر اساس نسخه ارسالی سازنده بر روی پلتفرم PS4 بررسی شده است
نقد با کیفیتی بود فرنود قلم خوبی داره
اگر بشه تا چند ماه اینده تحریریه بازیسنتر مجهز به کنسول های نسل بعدی بشه خیلی بهتر میتونن بررسی ها رو از منظر گرافیک و بقیه موارد هم انجام بدن در بازی های بین نسلی
یوبی سافت در حال حاضر تنها نقطه قوت بازی هاش مخصوصا سری اساسین گرافیک و طراحی هنری محیط بازی هست که خیلی خوب کار می شود . اون حس تاریخی همراه با جزییات در دل خودش دارا می باشد . همین
ممنون از نقد و نمره شما