تا به حال شده صبح از خواب بیدار شوید و اولین کاری که انجام میدهید روشن کردن کنسول و ورود به جهانی باشد که کلی برای آن زحمت کشیدید تا پیشرفت کند ؟ شاید برای من آخرین زمانی که این اتفاق افتاد، شماره سوم Fable بود. زمانی که حاکم شهر شده بودم و حالا شب ها با رویا تصمیم برای مردم سرزمینم میخوابیدم. هر چند باز هم در Fable قادر نبودم خیلی تغییری در جهان بازی خودم دهم ، نه مانند تجربهای که در Animal Crossing: New Horizons داشتم. در این روز ها که اکثر ما خانه نشیم شدهایم، شاید «انیمال کراسینگ» بهترین دارو و درمان برای این زندان باشد. جهانی که خلق شده تا ما را از مشکلات و سختیهای جهان واقعی دور کند و در عوض به دنیایی ببرد که تنها در رویا های خودمان آرزو تجربه کردن آن را داریم.
داستان با سفر من به یک جزیره خالی شروع شد. جزیرهای که تنها سه عدد راکون در آن زندگی میکردند و حال شانس و اقبال هم با من یار بود که به عنوان عضوی از این جزیره، در آن زندگی کنم. راکونها در ظاهر به قدری مهربان بودند که حتی به من اجازه دادند اسم جزیرهشان را هم تغییر بدهم و من هم اسم «بهشت» را انتخاب کردم. بعد از ساخت و ساز شخصیتم، وارد جزیره شدم. روز های اول به شدت سخت و خسته کننده بودند. تنها وظیفه من رفتن پیش راکون شهر با نام Tom Nook و پرسیدن این سوال بود که حالا باید چکار کنم. او هم به من میگفت: «برو چوب ماهیگیری برای خودت درست کن و برای من چند تا ماهی بگیر تا به تو کمک کنم. برو میوه برام جمع کن. برو پروانه بگیر و… .» از همان اول فهمیدم که Tom هم مثل اکثر آدمها – با این که حتی آدم هم نبود – تنها به فکر منافع خودش است. ؛ اما چارهای نبود و من بودم و یک جزیره که حتی تاریخ، ساعت و آب و هوا آن هم با زمان واقعی برابری میکرد. یعنی اگر فقط قادر بودم شبها بازی کنم، تنها شب های جزیره خودم را میدیدم و همه افراد جزیره هم خواب بودند. بالاخره با کمک Tom فهمیدم که در عمل راکونها تنها به دنبال فردی بودند که از یک جزیره خالی، یک شهرک بزرگ بسازد. کار خودم را با زندگی در یک چادر شروع کردم. صبح به سراغ ماهیگیری و جمع کردن پروانهها میرفتم و شبها هم به سراغ جمع کردن هیزم، سنگ و زغال. بالاخره پول خودم را جمع کردم و Tom هم قبول کرد تا به من وام ساخت خانه بدهد. اما این تمام ماجرا نبود. کم کم ابزار بیشتری به دست آوردم. حالا قادر بودم تا درختان را قطع کنم، پل بسازم، گل بکارم و حتی مسیر آب را برای شکل گیری رودخانه باز کنم. حیوانات بیشتری هم به سراغ جزیره من آمدند تا به عنوان ساکنان جزیره در آن زندگی کنند. هر چند تمام این فعالیتها ساعت ها و روز ها طول کشید، اما نتیجه به قدری شیرین بود که حس کردم کاملا آزادی عمل به دست من سپرده شده تا جهان خودم را همان طور که دوست دارم بسازم. شاید متن بالا بهترین توصیفی بود که در خصوص انیمال کراسینگ در طول یک هفته اول میتوانستم در قالب یک متن بیان کنم.
البته از حق نگذریم شروع بازی خیلی کند و آرام است. در روز های اول تنها وظیفه گرایند کردن منابع خود را دارید. منابعی که حتی زود هم تمام میشوند و در عمل بازی شما را محروم از تجربه بیشتر خودش میکند. البته روز به روز تجربه بازی گسترده تر میشود. با گذر روز ها امکان سفر به جزایر دیگر فراهم شد. در آن جزایر قادر بودم با حیوانات تازهای رو به رو شوم و آنها را برای زندگی در جزیره خودم دعوت کنم. حیواناتی که اکثرشان دارای شخصیت پردازی منحصر به فرد هستند. یکی به ماهیگیری علاقه دارد و دیگری به ورزش. یکی مهربان است و دیگری حسود. نینتندو به خوبی توانسته در قالب حیوانات مختلف، شخصیت های مجزایی را به وجود آورد.
جزیره من در نیم کره شمالی قرار دارد. به همین دلیل تنها میوه موجود برای من، پرتقال بود. اما با سفر به جزایر دیگر قادر بودم تا با ابزار مناسب میوه ها، گل و درختان موجود در آن جزیره ها را برداشته و در جزیره خودم پرورش دهم. حتی قادر بودم گونههای جدیدی از حشرات و ماهیها را در جزایر مختلف پیدا و آنها را به موزه شهر هدیه دهم یا حتی آنها را در یک اکواریوم قرار داده و در خانهام بگذارم یا در نهایت آنها را در بازار بفروشم. خلاصه مطلب آزادی عمل به قدری در انیمال کراسینگ گسترده است که حس میکنم بیان تمام آنها کاری غیر ممکن و دشوار است. شما قادر خواهید بود لوازم خانه خود را انتخاب و رنگ کنید. خانه های مختلف در شهر را احداث و شخصی سازی کنید. حتی قادر خواهید بود تا اسمارت فون خود را به صورت دلخواه شخصی سازی کنید. در عمل هر روز که از تجربه بازی میگذرد، یک اتفاق جدید در جلو پای شما قرار داده میشود. البته ممکن است در اوایل از خود بپرسید خب حالا باید چکار کنم؟ اما در نهایت تجربه این عنوان بدین صورت است که باید به آن زمان بدهید.
انیمال کراسینگ از قابلیت انجام بازی به صورت چند نفره هم بهره میبرد. این قابلیت به صورت Lan و آنلاین در دسترس است. در این مدت قادر بودم به تجربه اثر به صورت آنلاین بپردازم. برای این کار به فرودگاه جزیره رفتم و بعد از آن به جزیره یکی از دوستانم سفر کردم. هر چند ایده انجام بازی به صورت چند نفره در نگاه اول جذاب به نظر میرسد، اما در عمل خیلی نمیتوان جذب بخش چند نفره شد. به جز امکان تبادل میوههای مختلف و یک سری از موارد دیگر، خیلی فعالیت خاصی برای ما وجود نداشت. همچنین پروسه اتصال شما به دوستانتان هم بسیار زمان بر و خسته کنندهاست. این پروسه معمولا بیش از پنج دقیقه زمان خواهد برد و اگر با ارور و مشکلات متفاوت رو به رو نشوید، در نهایت میتوانید از بخش آنلاین استفاده کنید. یکی دیگر از مواردی که میتوانم به آن انتقاد کنم سیاست نینتندو در خصوص این عنوان است. نینتندو تنها اجازه ساخت یک جزیره در ازای هر کنسول سوییچ را میدهد. بدین صورت اگر شما بخواهید بازی را با یکی از دوستانتان در یک کنسول شریک شوید، مجبور خواهید بود تا در یک جزیره و منابع یکسان به انجام بازی بپردازید که در نوع خود عجیب و آزاردهنده است.
بازی نیامده تا در بخش بصری کار خاصی انجام دهد و در عمل با یک عنوان رنگارنگ، دوست داشتنی و همراه با حیوانات مختلف طرف خواهیم بود. طراحی بصری که به خوبی در دل دنیای بازی جای گرفته و در عمل یکی از نکات مثبت انیمال کراسینگ محسوب میشود. صداگذاری و موسیقیها هم پیرو مسیر بخش بصری بازی هستند و اکثرا با موزیکها و استفاده از افکتهای صدایی ساده و مفرحی طرف هستیم.
نتیجه گیری
مزرعه داران یا همان Harvest Moon را در زمان PlayStation به یاد دارید؟ عنوانی که مسئولیت کشاورزی و کنترل یک مزرعه را به دست ما میداد. حال انیمال کراسینگ همان آزادی عمل را به شکل بسیار بیشتری به دست شما میسپارد. در این جا کنترل یک جزیره را در دست خواهید داشت. انیمال کراسینگ همانند دیگر بازیها برد و باخت ندارد. بلکه همانند یک ماراتون عمل میکند. فرقی ندارد اگر بخواهید ده ساعت در روز به تجربه بازی بپردازید یا تنها چند دقیقه زمان خود را صرف بازی کنید، در نهایت نتیجه خیلی تفاوتی ندارد. به عنوان مثال برای ساخت خانه حتما باید به اندازه چند روز صبر کنید و یا حتی برای به دست آوردن یک سری از قابلیتها حداقل باید ۹ روز واقعی از تجربه بازی شما بگذرد. بهتر است از همان جمله کلیشهای استفاده کنم. انیمال کراسینگ به درد همان روز هایی میخورد که به عنوان مثال از تجربه خشونت Doom خسته شدهاید و قصد دارید مدتی را بدون آدرنالین و استرس به انجام بازی بپردازید. یا در محل کار چند دقیقهای بیکار شدهاید و فرصت این را دارید تا ماهیگیری کنید. Animal Crossing: New Horizons یکی دیگر از آن عناوین نینتندو است که تنها سرگرمی را هدف گرفته و در دستیابی به آن هم موفق عمل میکند. مواردی مثل بخش چند نفره و البته سرعت پایین پیشرفت در روز های اول شروع بازی تنها مواردی هستند که میتوان به آنها انتقاد کرد.
امتیاز بازیسنتر
امتیاز بازیسنتر - 9
9
نقاط قوت: آزادی عمل فراوان در تمام بخشها طراحی بصری مناسب با کلیت بازی شخصیت های دوست داشتنی و منحصر به فرد اعتیاد آور نقاط ضعف: بخش چند نفره و پروسه اتصال بازیکنان به یک دیگر شروع نسبتا کند و آرام بازی