برای مشاهده بررسی بازی A Plague Tale: Innocence در یوتوب کلیک کنید
زمانی که پس از مدتها انتظار نتیجه کاری مشخص میشود، هیچ چیز نمیتواند خوشایندتر از برآورده شدن سطوح مختلف توقع از آن کار باشد. بازی A Plague Tale: Innocence چنین شرایطی را برای من رقم زد. اولین بار که ویدئو معرفی بازی را دیدم، مجذوب فضای تاریک و خاص آن شدم، مشاهده خواهری که از برادر کوچکترش به هر قیمتی محافظت میکند برای من یادآور بخش کوتاهی از بازی I Am Alive بود که سادگی معصومانه شخصیت Mei را در ذهنم ماندگار کرده است. با خود میاندیشیدم که آیا میشود تمام این احساسات، وابستگیها و سادگی را در بازی جدید و بزرگتری مشاهده کنم و باید بگویم A Plague Tale پاسخی تقریبا کامل به تمام خواستههای من بودهاست.
در پاراگراف بالا تقریبا تکلیف بازی و کیفیت آن مشخص شد، اما اگر میخواهید بدانید چرا، با ادامه مطلب همراه باشید.
جریان بازی برداشتی خیالی از طاعونی است که در قرون وسطی گریبانگیر اروپا شد و به «مرگ سیاه» و یا Black Death شهرت دارد. داستان روایتگر سرگذشت خواهر و برادری از یک خانواده شرافتمند است که برای زنده ماندن وارد ماجرایی میشوند که هیچوقت تصورش را هم نمیکردند. Amicia De Rune دختر نوجوان خانواده برخی از فنون شکار و سوارکاری را از پدر خود که شوالیه نامداری است آموخته و Hugo فرزند کوچک خانواده به علت بیماری با دنیای بیرون چندان آشنا نیست و حتی خواهر خود را نیز بسیار کم دیده است. مادر خانواده بیشتر وقتش را صرف درمان «هیوگو» میکند به طوری که حسادت «آمیسیا» را نیز برانگیختهاست.
پس از گذشت دقایقی از شروع داستان، این خانواده توسط گروه Inquisition مورد حمله قرار میگیرند و بازیکن در نقش آمیسیا شاهد به قتل رسیدن تکتک خدمتکاران، دوستان و اعضای خانواده خواهد بود. مادر خانواده که هیوگو را بیش از هرچیزی دوست دارد او را به آمیسیا سپرده و از او میخواهد به هر نحوی شده از منطقه فرار کرده و جانشان را نجات دهند.
از این پس داستان اصلی با سوالات بسیاری آغار میشود، بیماری هیوگو چیست؟ مادر او برای درمانش چه اقداماتی انجام داده است؟ چرا گروه Inquisition به دنبال آنها هستند و بسیاری موارد دیگر، اما از آنجایی که داستان یکی از پایههای محکم A Plague Tale: Innocence است، از شرح بیشتر آن پرهیز میکنیم. تنها باید به این نکته اشاره کرد که پرداخت و نحوه روایت داستان به خوبی صورت گرفته و ریتم آن در طول بازی حفظ میشود. تمام نکات داستانی در طول یکبار به پایان رساندن بازگو خواهد شد و هیچ بخشی از آن برای بالا بردن زمان بازی و یا ادامه احتمالی در قالب DLC و حتی نسخههای بعدی از دید بازیکن پنهان نگه داشته نمیشود.
هسته اصلی گیمپلی را مخفیکاری و حل پازل تشکیل میدهد. تقریبا همه چیز کاملا خطی بوده و راه حل مشخصی دارد و در صورت اشتباه منجر به مرگ یکی از شخصیتها میشود. دشمنان شما در بازی دو گروه هستند، گروه اول Inquisition و گروه دوم موشها که حامل طاعون بوده و به علت تعداد بسیار زیاد، نه تنها ناقل بیماری بوده، بلکه در یک چشم به هم زدن باعث مرگ بازیکن میشوند. در مواجهه با هر دو گروه تقریبا جای حرکت اشتباه ندارید، البته با کمی پیشروی به آیتمهایی دسترسی پیدا میکنید که در صورت حمل آنها میتوانید برای یکبار از مخمصه فرار کنید. حالت دیگری هم در مقابل Inquisition وجود دارد و آن استفاده از هوش مصنوعی نه چندان جالب بازی است.
سلاح آمیسیا یک قلابسنگ است که قابلیت پرتاب سنگ و مواد مختلف شیمیایی که در طول داستان به آنها دست مییابید را دارد. به کمک این سلاح کوچک میتوانید با یک هدفگیری خوب دشمنان خود را از پای در آورید، اما آمیسیا یک آدمکش حرفهای نیست! در بیشتر مواقع به کمک ابزار در دسترس باید با پرت کردن حواس سربازها راه را برای پیشروی باز کنید و در صورتی که چارهای نباشد مجبور به قتل هم خواهید بود، این عمل یا توسط ابزارهای در دسترس صورت میپذیرد و یا توسط هدایت جریان موشها! ابزارهای مختلف با پیشروی در بازی در دسترس قرار میگیرند که هرکدام عملکرد خاصی دارد و از ترکیب آنها برای پیشبرد مراحل استفاده میشود. همچنین برخی از قابلیتهای آمیسیا نیز به وسیله آیتمهایی که در محیط پیدا میکنید قابل ارتقا هستند.
تنها عامل بازدارنده موشها، نور است و بسیاری از پازلها نیز بر این اساس ساخته شدهاند. علاوه بر این پازلها، با از بین بردن منابع نورِ دشمنان میتوانید سیل موشها را به سمت آنها روانه کرده و علاوه بر از بین بردن دشمن، راه را موقتا برای خود باز کنید. پیشتر به هوش مصنوعی دشمنان اشاره شد، در اکثر مواقع اگر سربازها متوجه حضور شما شوند تقریبا کار تمام است و امکان مبارزه رو در رو نیست، اما امکان گریختن از منطقه وجود دارد و اگر بتوانید در منطقهای امن پنهان شوید، سرباز مورد نظر هم بعد از مدت کوتاهی از تعقیب شما صرف نظر میکند! البته طبق منطق بازی، تمام دنیا نا امن بوده و امکان جان سالم به در بردن از آن تقریبا غیر ممکن است و شاید سرباز مورد نظر هم چنین نظری داشته باشد، اما مشکل اینجاست که این دو شخصیت برای رهبر این گروه ارزشمند بوده و باید زنده تحویل او داده شوند!
البته مورد جالبی هم در مقابله با سربازها برایم پیش آمد که انتظار آن را نداشتم. در یکی از مناطق که توسط تعداد زیادی سرباز مورد محافظت بود لو رفتم و توانستم چند تن از آنها را قبل از رسیدن به خودم از پای در آورم، اما یکی از آنها تنها یک قدم با من فاصله داشت و در حالی که منتظر شروع مجدد بودم، ناگهان کشته شد! لحظهای بسیار متعجب شدم، اما پس از اندکی فهمیدم که تیر یکی از دشمنان به جای من به او برخورد کرده و مرا نجات داده است. چنین تعامل طبیعی میان سیستمهای بازی در این عنوان دور از انتظار و قابل تأمل بود.
در طول بازی با شخصیتهای جدیدی مواجه میشوید که شما را همراهی خواهند کرد و هر کدام به طریقی برای پیشبرد مراحل به کمک شما خواهند آمد. گرچه این شخصیتها هر کدام ویژگی خود را دارند، اما اساس کاری که انجام میدهند یکسان به نظر میرسد. با این حال افزودن لایهای دیگر برای حل پازلها و از آن مهمتر پرداخت مناسب آنها و همراهی و دیالوگهایی که رد و بدل میشود نکتهای مثبت و خوشایند است.
در بخش بصری، A Plague Tale: Innocence در یک کلام فوقالعاده عمل کردهاست. تک تک مراحل با جزییات فراوان طراحی شدهاند. نور پردازی به زیباترین شکل ممکن صورت گرفته و طیفهای رنگی نرم آن چشمها را نوازش میکند. محیطها با وجود اینکه زیبا و خیره کننده هستند، تیرگی و غم درون خود را به خوبی نشان میدهند. انیمیشنها شاید در اوایل کار اندکی خشک به نظر برسند اما با گذشت زمان و ترکیب شدن با جلوههای خیره کننده، این حس نیز از بین میرود و بازیکن تنها به تحسین این صحنههای فوقالعاده میپردازد. با وجود خطی و محدود بودن مسیر بازی، دورنماها جزییات فراوانی دارند و در خلق آنها کوتاهی صورت نگرفتهاست. دیگر عوامل موثر در ایجاد چنین جلوهای رابط کاربری آن است که در اکثر مواقع هیچ علامتی روی صفحه نیست و بازی شما را با دنیای خود تنها میگذارد تا از آن نهایت لذت را ببرید. به شخصه با وجود وقت محدود، حدود پنجاه درصد از زمان خود را به ثبت تصویر از بازی اختصاص دادم.
موسیقی نیز با فضای قرون وسطایی A Plague Tale: Innocence هماهنگی داشته و ضرب آهنگ آن بسته به موقعیت و مکان تغییر کرده و احساسات مختلف از جمله تنهایی، ترس و تنش را به خوبی به مخاطب القا میکند. در قسمت صداپیشگی، تیم سازنده از افراد هم سن و سال با شخصیتها استفاده کردهاند که در ابتدا شاید شنیدن صدای غیر حرفهای با توجه به سایر عناوین برای مخاطب کمی غیرمتعارف به نظر برسد، اما پس از گذشت اندکی زمان و مشاهده نحوه بیان احساسات و ادای جملات توسط این صداپیشگان، پی به کار فوقالعاده آنها و انتخابِ به جای سازندگان خواهید برد.
تا این بخش مشخص شد که بازی تقریبا در تمام زمینهها قدرتمند عمل کرده است و تنها ضعف آن را میتوان کمبودهای جزئی در بخش گیمپلی دانست اما نقطه قوت اصلی آن، نشان دادن انسان، انسانیت و احساسات است. بازیکن با دختری همراه میشود که به برادرش حسادت میکند، چراکه مادرش به خاطر او به وی بسیار کمتوجهی میکند، اما در ادامه میبینیم که آمیسیا چطور به هیوگو وابسته شده و همه چیز را فدای او میکند! شخصیتی که واکنشش بعد از اولین قتل برای محافظت از برادر کوچکش دیدنی است تا جایی پیش میرود که نفرت در وجودش رخنه کرده و از کشتن دشمنان نه تنها ناراحت نمیشود، بلکه خوشنود هم خواهد شد. در کنار او هیوگو را داریم که درک درستی از جریانات پیشرو ندارد. صحنههایی به خاطر بازیگوشی به اطراف میدود، به خاطر برخورد تند با خواهرش قهر میکند و گاهی از ترس به او میچسبد. در میان غم و اندوهی که دنیا را دربر گرفته، دیدن پسر بچهای که به دنبال پروانهها میدود و گلی را به موهای خواهرش برای محافظت وصل میکند، حسی وصفناپذیر دارد. این موارد تقریبا برای همه شخصیتها رعایت شده است. از خودگذشتگیهای شخصیتهای همراه حتی میتواند اشک مخاطب را دربیاورد، قدرتطلبی شخصیت منفی داستان نیز که حاضر است به خاطر آن دست به هرکاری بزند و دنیا را به ویرانه تبدیل سازد و موارد بسیار دیگر همه ریشه در ذات انسان دارد. A Plague Tale: Innocence پکیجی است از عواطف و احساسات انسانی در شرایط سخت و این مورد است که کار استودیو کوچک Asobo را جاودانه میکند.
اگر به دنبال تجربهای متفاوت از بازار بازیهای امروزی هستید، حتما A Plague Tale را تهیه کنید. استودیو Asobo علاوه بر خلق یک اثر فوقالعاده، نامش را در لیست سازندگانی قرار داد که حتما باید چشم به اثر بعدی آنها دوخت و نیز به صنعت بازی بازهم یادآوری کرد که علاوه بازیهایی با بودجههای کلان، آثار جهان باز و عناوین آنلاین و … به تجربههای خطی و بیحاشیه با داستان و روایت قوی نیاز دارد. ساختههایی که علاوه بر سرگرم کننده بودن، دارای معنا و مفهوم عمیقتری هستند.
امتیاز بازیسنتر - 9
9
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: روایت قوی و حفظ ریتم استفاده به جا و مناسب از امکانات بازی موسیقی زیبا و دلنشین صداپیشگی منحصر به فرد گرافیک خیره کنندهنقاط ضعف: کمبودهایی در بخش گیمپلی ساده بودن مکانیک مبارزه به Bossها