خواندن نقد و بررسی,نسخه اول از سری «رزیدنت ایول رولیشن» زمانی عرضه شد که طرفداران قدیمی «رزیدنت ایول» در بازه زمانی تقریبا دو ساله بین 2009 و 2011 با عرضه رزیدنت ایول 5 و دو نسخه فرعی برای کنسول های Wii، پلیاستیشن 3 و3DS بطور کل از کیفیت این سری سرخورده شده بودند و بازگشت به دوران طلایی رزیدنت ایول 4 به نوعی حکم رویا برایشان داشت. با منتشر شدن رزیدنت ایول رولیشن برای3DS و بعدها کنسولهای خانگی و کامپیوترهای شخصی، شاهد بازگشت فرمول کلاسیک سری محبوب خود بودند. البته رولیشن همچنان با عنوانی مثل رزیدنت ایول 4 فاصله داشت. بار اکشن بازی همچنان بعنوان یک رزیدنت ایول زیاد بود و مشکلات دیگری نیز داشت. اما طراحی کلی بازی کاملا متفاوت از نسخه 5 بود و توانست طرفدران قدیمی بازی را جذب خود کند. اما همه چیز با عرضه دو نسخه بعدی بازی (یک نسخه فرعی با نامOperation Raccoon City و نسخه ششم) بهم خورد و شاهد دو نسخه از ضعیفترین بازیهای تاریخ سری بازیهای رزیدنت ایول بودیم! دو سال بعد از نسخه ششم اینبار سری رزیدنت ایول با نسخه دوم رولیشن بازگشته است تا بار دیگر امیدوار به تجربه یک رزیدنت ایول واقعی باشیم.
از نظر روایی شاهد فرمول جدیدی در این نسخه هستیم. به واسطه عرضه اپیزودیک بازی، سازندگان بازی این فرصت را داشتند تا در طول 4 هفته داستانشان را برایمان شرح دهند. این روایت اپیزودیک به عنوان اقدامی تازه در سری با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده است. داستان از جایی شروع میشود که «کلیر ردفیلد» و «مویرا برتن» که برای کمپانی «ترا سیو» (Terra Save) کار میکنند در یک عملیات تروریستی ربوده و به جزیرهای ناشناخته منتقل میشوند. جزیرهای که حوادث سختی در آن برای قهرمانان داستانمان رقم میخورد. همانطور که گفتیم روایت داستان در چهار اپیزود مجزا انجام میگیرد. این نوع داستانگویی باعث شده رخدادهای داستانی بطور مناسب در طول بازی پخش شوند و در هر بخش از بازی با حوادثی روبرو میشویم که در پیشبرد داستان موثر هستند و از اهمیت بالایی برخوردارند. از طرف دیگر با توجه به اینکه در طول بازی به چند ماه عقبتر یا جلوتر میرویم و به نوعی با «زمان» بازی میشود، اگر بین قسمتهای بازی وقفهی زیادی بیافتد ممکن است باعث سردرگمی مخاطب در درک داستان شود.,,در «رولیشن 2» گیمپلی تغییرات زیادی نسبت به رزیدنت ایولهای قبل به خود دیده است. برای بررسی گیمپلی، بازی را به دو بخش کاوشگری و مبارزات تقسیم میکنیم. بیشتر این تغییرات در بخش کاوش و جستوجو اعمال شده است. در طول بازی دو تیم دونفره را کنترل خواهید کرد. هر تیم شامل یک شخصیت اصلی و یک شخصیت دوم است که همیشه درکنارتان هست و قابلیتهای خاصی نیز دارد. دو شخصیت اصلی (از دو تیم) تقریبا بار اصلی اکشن و مبارزات بازی را به دوش میکشند و شخصیتهای دوم نیز بخش جستوجو در محیط و … را بر عهده دارند. همانطور که گفتیم بیشتر تغییرات و نوآوریهای رولیشن 2 در بخش کاوش و جستوجو است. یعنی بیشتر تغییرات بواسطه شخصیتهای دوم در بازی اعمال شده است. مثلا «مویرا» بعنوان شخصیت دوم، توانایی این را دارد که با استفاده از چراغ قوه خود در محیطهای تاریک به جستوجو بپردازد و مهمات و دیگر جمع کردنیها را پیدا کند. از طرف دیگر شخصیت دوم تیم دوم (از آنجایی که نام بردن از اعضای تیم دوم تاثیری در درک بهتر شما از این متن و به دنبال آن درک بهتر از بازی ندارد از نام بردن آنها اجتناب میکنیم تا خود در بازی با آنها مواجه شوید) میتواند مکان دشمنها در محیط را برای شخصیت اصلی تیم خود مشخص کند یا اشیا مخفی شده در محیط را پیدا کند. قابلیتهایی هستند که احتمالا در قسمت اول بازی از دیدن آنها هیجان زده میشوید و به تیم سازنده بخاطر گنجاندن آنها در بازی آفرین میگویید، اما به مرور زمان هیجان شما تا حدودی به حسرت تبدیل میشود که چرا سازندگان استفاده بهتر و کاربردیتری از این ویژگیها در طول بازی نکردهاند. در واقع این ویژگیها در طول بازی هیچ تغییری در کاربردشان رخ نمیدهد و استفاده از آنها به همان گونه که در ابتدای بازی بوده میماند و به اصطلاح هیچ عمقی به آنها داده نمیشود. بخش مبارزات بازی تغییرات کمتری به خود دیده است. بخش تیراندازی همان ساز و کار کلاسیک و مورد قبول طرفداران را حفظ کرده است. نبود قابلیتهایی مانند کاورگیری و… که از بازیهای شوتر به بازیهای سبک وحشت راه پیدا کردهاند نیز به حفظ کیفیت این بخش کمک کرده است. در درجه سختی متوسط تقریبا با کمبود مهمات مواجه نمیشوید که از این لحاظ بازی میتوانست با کمی سختگیری استرس بیشتری به بازیباز وارد کند و به رسیدن به اهداف خود که همان ترساندن بازیباز باشد بیشتر نزدیک شود. با جمعآوری ابزار مخصوص ارتقا سلاح میتوانید به تقویت و بهبود امکانات اسلحههایتان بپردازید. بخش ارتقا سلاحها چندان پیچیده نیست و تنها با چند کلیک میتوانید اسلحه خود را قویتر کنید. در پایان هر اپیزود از بازی با توجه به جمع کردنیهایی که در طول بازی پیدا کردید اعتباری به شما تعلق میگیرد که میتوانید از آن برای بهبود شرایط فیزیکی و جسمی شخصیتها استفاده کنید. این قابلیت عمق نسبتا خوبی به گیمپلی بازی داده است. یک بخش جدید نیز در خارج از چارچوب قسمت داستانی به بازی اضافه شده به نامRaid Mode که تمرکزش بر قسمت اکشن و کشتن زامبیها است.,,رولیشن 2 در بخش گرافیکی شرایط عجیبی دارد! از یک طرف در ابتدا به عنوان یک بازی دیجیتالی با عرضه هفتگی بود و از طرف دیگر در پایان 4 اپیزود نسخه فیزیکی آن نیز بعنوان یک بازی کامل عرضه میشود. حجم بازی نیز در مجموع 4 اپیزود چیزی بالای 18 گیگابایت هست. اما در بازی با گرافیکی نسل قبلی مواجه میشویم. بله شک نکنید گرافیک بازی کاملا نسل قبلی بوده و حتی در بین بازیهای نسل گذشته نیز حرف چندانی برای گفتن ندارد و در جایگاه پایینی قرار میگیرد. در بخش فنی گرافیک میتوان به بافتهای مات و بدون هیچ جزئیات، لبه های تیز و کیفیت پایین کاراکترها اشاره کرد. هرچند بازی در این بخش ناموفق بوده ولی در فضا سازی و بخش هنری شرایط بهتر است. با توجه به ویژگیهای جزیره خوفناک بازی، در طول گیمپلی به محیطها و مناطق کاملا مناسب با شرایط و ویژگیهای منطقه برمیخورید. دورنماهای زیبا همراه با غروب آفتاب و نورپردازی زیبای آن به همراه حس وهم آلود محیطی که در آن هستید تجربه خوبی برایتان از درک محیط جزیره رقم میزند. جنگلهای تاریک و کلبههای چوبی نیز از دیگر ویژگیهای طراحی محیط جزیره هستند که همخوانی کاملی با اتمسفر بازی دارند. تمام مواردی که درباره گرافیک فنی بازی اشاره کردیم حاکی از یک بازی با تجربه بصری افتضاح است. اگر تازه کنسول نسل جدید خریدهاید و برای یک نمایش گرافیکی به دنبال خرید بازی هستید، رولیشن 2 باید فرسخها دور از دایره انتخابتان باشد. اما نکته جالبی که در اینجا وجود دارد این است که ضعف گرافیکی بازی به هیچ وجه باعث سرخوردگی و زده شدن بازیباز نمیشود. دلیل این موضوع نیز ارجحیت ذاتی گیمپلی بر گرافیک است! در واقع بازیباز پس از مدتها شاهد یک رزیدنت ایول خوب با استانداردهای کلاسیک خود است، پس ترجیح میدهد غرق در گیمپلی و ویژگیهای جدید آن شود تا اینکه بخواهد بر روی گرافیک تمرکز کند. البته گرافیک پایین به هر حال تاثیر خود را بر تجربه شما از بازی میگذارد و بدون شک یکی از ضعفها و ایرادات بازی به شمار میرود اما مخاطب سراغ رولیشن 2 نیامده تا گرافیک نسل هشتمی را تجربه کند (که اگر اینطور بود انتخابهای بیشتر و بهتری را از ابتدای نسل تا به الان داشت) بلکه آمده تا گیمپلی یک رزیدنت ایول واقعی (نسبت به نسخه های شکست خورده اخیر این سری) که سالها از تجربه آن محروم بود را تجربه کند.,,موسیقی عملکرد خارقالعادهای ندارد و در بسیار از مواقع همان سبک موسیقی آشفته و جیغ مانند که در سایز آثار وحشت میشنویم را تجربه میکنیم. اما در مواجه با بعضی از غولها موزیک بازی تغییر جهت میدهد و بطور کامل از یک اثر وحشت آور دور میشود. این مورد درباره یکی از غول آخرهایی که در میانه بازی با آن مواجه میشوید کاملا صدق میکند و شاید چند دقیقهای به فکر فرو بروید که این چه اصواتی است که میشنوید. البته شخصا یک دلیل برای وجود همچین موسیقی ناهمگونی که سنخیتی با یک بازی در سبک وحشت ندارد پیدا کردهام که تا حدودی به روابط بین شخصیتها برمیگردد اما از آنجایی که شاید به نوعی اسپویل داستان بازی به شمار آید از توضیح بیشتر آن خودداری میکنم. صدا پیشگی شخصیتهای اصلی مناسب با شخصیتشان بوده و از دخترک معصوم گرفته تا شخصیتهای شیطان صفت و به نوعی منشا بدیهای در بازی، همگی به خوبی دیالوگ میگویند و از این نظر عنصر نامطلوبی در بازی دیده نمیشود.,,رولیشن 2 در ادامه تغییر و تحولات نسخه اول خود عرضه شد و توانست ویژگیهای تازهای معرفی کند و در کنار همه اینها با عرضه ایزودیک قسمتها در فواصل زمانی معین، تجربه جدیدی را ارائه نمود که میتواند موافقان و مخالفانی داشته باشد. مطمئنا اگر کپکام در رزیدنت ایول 7 از سری رولیشن الهام گیری کند دوباره شاهد اوجگیری سری اصلی این بازی خواهیم بود یا شاید کپکام در صدد حفظ هر دو گروه از طرفداران است و با این سیاست نسخههای شماره دار را برای مخاطبین عام، و سری رولیشن را برای طرفداران قدیمی عرضه میکند. به هر حال باید منتظر ماند و دید کپکام آینده رزیدنت ایول را چگونه رقم خواهد زد.
مجموع امتیاز - 0
0
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: نقاط ضعف: