محبوبیت مجموعه تلویزیونی Walking Dead و موفقیت بازی تحسین شده Telltale Games، کمپانی Activision را برای خلق تجربه جدیدی در دنیای Walking Dead ترغیب کرد، شرکتی که کارنامه درخشانی در ساخت و عرضه عناوین لایسنس شده ندارد. علاوه بر این مورد، توسعه بازی توسط استودیوی نه چندان مطرح Terminal Reality و نمایشهای ضعیف این عنوان از همان ابتدای معرفی، باعث شدند تا حساب ویژهای روی این عنوان باز نکنیم. اکنون با عرضه این عنوان میتوان قضاوت بهتری راجع به بازی و سازندگان آن داشت و به این سوال جواب داد که آیا Walking Dead: Survival Instinct درخور نام Walking Dead است یا خیر.
داستان Survival Instinct مربوط به حوادث قبل از فصل اول سریال و روایتگر سرگذشت بردران Dixon قبل از رسیدنشان به Atlanta است. Daryl شخصیت اصلی و قابل بازی است که در کنار برادرش Merle برای بقا در دنیای مردگان متحرک تلاش میکنند. بازی شروع مناسبی دارد و آشوب دنیای Walking Dead را به خوبی به تصویر میکشد. بازیکن ابتدا در نقش پدر Daryl کنترل بازی را در دست میگیرد. Dixon و همراهانش به قصد شکار به جنگل رفته بودند که با حمله ناگهانی واکرها (زامبیها در دنیای Walking Dead) غافل گیر میشوند. پس از زخمی و آلوده شدن Dixon حالا این Daryl است که وارد بازی میشود. البته Merle در شروع بازی در کنار برادرش نیست و اولین هدف Daryl پس از حوادث ابتدای بازی پیدا کردن اوست. شخصیتهای فرعی دیگری در بازی وجود دارند که Daryl در خط داستانی اصلی بازی و یا مأموریتهای جانبی با آنها برخورد میکند. به طور کلی داستان بردارن Dixon و یا بازماندگان دیگر پیچیدگی خاصی ندارد، ولی جزئیات بیشتری از آن در خلال بازی روایت میشود. هر دو شخصیت Daryl و Merle پتانسیل بالاتری برای تعریف یک داستان درگیر کننده داشتند ولی متأسفانه به غیر از صداپیشگی خوب هیچ نکته مثبتی در برجسته شدن این دو شخصیت وجود ندارد و استفاده از آنها صرفاً دلیلی برای برقراری ارتباط با سریال Walking Dead بوده است.
Survival Instinct بر خلاف عنوان ساخته Telltale Games، تأکید بیشتری بر اکشن و مبارزات دارد، البته همین مورد نیز این بازی را از عناوین دیگر سبک زامبی جدا میکند. Survival Instinct یک شوتر محض نیست و بیشتر بر پایه سبک مخفی کاری است، به همین علت بازیکنان اغلب اوقات مجبور به استفاده از سلاحهای سرد میشوند. سلاحهای گرم مانند انواع سلاحهای دستی، شاتگان، رایفل و… نیز در بازی وجود دارند ولی استفاده از آنها آخرین راه حل نجات است. Crossbow معروف Daryl نیز یک اسلحه مرگبار و بی صداست که شکار واکرها را لذت بخش میکند!
کشتن واکرها تنها راه پیشروی در مراحل بازی نیست، حتی در بعضی از موارد میتوان بدون کشتن حتی یک واکر مرحله را به پایان رساند؛ اما اگر تصمیم به مبارزه با آنها گرفتید، همانند سریال، تنها راه از بین بردن واکرها، هدف قرار دادن سر آنهاست. واکرها حساس به صدا هستند و در صورت ایجاد کوچکترین صدا از گوشه و کنار به بازیکن حمله میکنند. بهترین راه برای مقابله با واکرها حرکات آهسته و بیصدا و دوری کردن از گروههای آنهاست. با پرتاب بطریهای خالی نیز میتوان حواس واکرها را برای مدتی پرت کرد. در صورتی که بازیکن در دام گروهی از واکرها بیفتد با چرخش شوک و زدن به موقع RT میتواند یک به یک آنها از بین ببرد. نمیتوان یک لوکیشن را از وجود واکرها پاک کرد و به محض شلیک تیر و ایجاد صدا به صورت اتوماتیک این موجودات از قسمتهای مختلف سرازیر میشوند. محل قرار گیری واکرها و آیتمهای مختلف به صورت رندوم بوده و در هر بار شروع مراحل تغییر میکنند.
هوش مصنوعی واکرها تنها محدود به تشخیص صدا میشود! واکرها با حرکت به سمت بازیکن بدون هیچ واکنشی آماده مرگ میشوند و بازیکنان با حرکات سریع به راحتی میتوانند آنها را از بین ببرند. با توجه به هوش مصنوعی باید واکرها را به دو دسته خنگ و باهوش تقسیم بندی کرد. بعضی از آنها از چنیدن متر فاصله وجود Daryl را احساس میکنند و به طرفش حملهور میشوند ولی بعضی دیگر حتی در فاصله چند سانتی با شلیک گلوله هیچ واکنشی نشان نمیدهد! گاهی اوقات باگهای عجیب در هوش مصنوعی مانند درجا زدن واکرها در دیوار نیز جو تاریک بازی را شبیه به جوک میکند!
قسمت اصلی گیم پلی بازی گشت و گذار در لوکیشنهای مختلف جهت پیدا کردن آذوقه، مهمات، اشیا، سوخت، وسیله نقلیه و حتی اشخاص بسته به نوع مأموریت است. تعیین مسیر حرکت در طول سفر بر عهده بازیکن است که با انتخابهای مختلف به مراحل و لوکیشنهای متفاوتی وارد میشود. روشهای متفاوتی برای حرکت در طول سفر وجود دارد؛ بزرگراه، خیابانهای داخل شهر و یا راههای فرعی که هر کدام ویژگی خاص دارند، مثلاً حرکت در بزرگراه سوخت کمتری مصرف میکند ولی در این مسیر تجهیزات کمتری وجود دارد و در عوض راههای فرعی پر از تجهیزات مورد نیاز هستند ولی با انتخاب این مسیرها سوخت بیشتری مصرف میشود. در شروع هر مرحله کنترل لوازم، منابع و اشخاص به صورت انتخاب وسیله نقلیه مناسب با ظرفیت کافی و مصرف پایین، انتخاب سلاحهای مورد نیاز و مدیریت بازماندگان بر عهده بازیکن است. در طول سفر اتفاقات مختلفی از قبیل مسدود بودن راه، خرابی وسیله نقلیه، اتمام سوخت و یا جستجوی محل برای یافتن تجهیزات یا کمک به اشخاص باعث توقف از حرکت میشوند. البته در بعضی از این موارد مثل مسدود بودن راه، نیازی به توقف نیست و با عوض کردن مسیر حرکت میتوان به سفر ادامه داد. تنوع چندانی در طراحی لوکیشنهای بین راهی وجود ندارد و توقفها و جستجوها بعد از مدتی خسته کنند میشوند. بازیکن میتواند در قبال بازماندگانی که در خط داستانی اصلی بازی و یا در مأموریتهای جانبی با آنها رو به رو میشود، تصمیمات مختلفی بگیرد. مثلاً میتواند به آنها برای پیدا کردن سوخت، مهمات و آذوقه مأموریت دهد و یا فقط از آنها محافظت کند. هر کدام از بازماندگان خصلتها و ویژگیهای خاص خودشان را دارند و به فراخور این ویژگیها باید آنها را مدیریت کرد. حتی در صورت مفید نبود هر کدام از اعضای گروه میتوان آنها را از گروه اخراج کرد! به هر حال هیچ کدام از بازماندگان در طول مراحل با شخصیت بازی همراه نمیشوند و در تمامی موقعیتها بازیکن به تنهایی لوکیشنهای مختلف را پیمایش میکند. محافظت از افراد گروه تا پایان بازی پاداش خاصی دارد که در هر بار شروع مجدد بازی میتوان از آنها استفاده کرد. در طول بازی انگیزهای برای انجام مأموریتهای جانبی وجود ندارد. اکثر این مراحل فرعی کسل کننده و کلیشهای هستند و حتی میتوان گفت طراحی احمقانهای دارند! شما میتوانید بدون اینکه از این مأموریتها اطلاعی داشته باشید آنها را از آخر به اول انجام بدهید! مثلاً با پیدا کردن یک باتری مأموریت فرعی شما پیدا کردن فردی میشود که به این باتریها نیاز داشته باشد!
ایدههای جالبی در گیم پلی Survival Instinct وجود دارد ولی متأسفانه هیچ کدام از آنها کامل پیاده نشده است. پس از گذشت چند مرحله، روند بازی به شدت تکراری و یکنواخت میشود و انگیزهای برای ادامه دادن نمیماند. حتی اضافه شدن قابلیتهای ویژه، یافتن آیتمهای مخفی و امکان انتخاب مسیرهای جدید برای دیدن مراحل دیگر در شروع مجدد نیز نمیتواند روال کسل کننده بازی را بهبود ببخشد.
Survival Instinct از لحاظ گرافیکی یک فاجعه به تمام معناست است، به نحوی که نمیتوان تفاوت چندانی بین این عنوان و عناوین نسل قبل پیدا کرد. متأسفانه بازی از تکنیکهای گرافیکی هیچ بویی نبرده است و سایه زنیها و نورپردازی افتضاح و تکسچرهای زشت دست به دست هم دادهاند تا بدترین گرافیک ممکن را برای یک عنوان در پایان نسل هفتم فراهم کنند. باگهای عجیب مانند پرپر زدن و ناپدید شدن بافتها، معلق ماندن اشیا در هوا و گیر کردن آنها در محیط نیز در چنین عنوانی طبیعی جلوه میکنند! چهره شخصیتها طراحی خوبی دارند ولی انیمیشنهای خشک و بی روح و مدلهای تکراری واکرها نیز در کنار مشکلات دیگر قرار میگیرند تا بازی را در قسمت گرافیکی غیرقابل تحملتر از قبل کنند.
به غیر از صداپیشگی دو شخصیت Daryl (با صدای Norman Reedus) و Merle (با صدای Michael Rooker) بقیه شخصیتها صداپیشگی نامناسب و بی احساسی دارند و حس خواندن یک متن از روی کاغذ را به شما القا میکنند. صداگذاری بازی نیز چندان تعریفی ندارد، به طور کلی یک صدای ثابت برای تمامی واکرها در نظر گرفته شده که در هیچ حالتی تغییر نمیکند، البته موسیقیهای بازی قابل قبول هستند و با اتمسفر بازی همخوانی دارند.
AMC Walking Dead: Survival Instinct عنوان ضعیف و بیکیفیتی است که حتی به سادهترین استانداردهای بازیهای این نسل پشت کرده است. در واقع این عنوان برای طرفداران سریال نیز هیچ چیز هیجان انگیز و جالبی ارائه نمیدهد. این عنوان یک نمره منفی دیگر در کارنامه Activision ثبت کرد و این قضیه را اثبات کرد که این شرکت به غیر از سری Call Of Duty نمیتواند عنوان درخور توجهی عرضه کند.
مجموع امتیاز - 4
4
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: شکار واکر با Crossbow !نقاط ضعف:گیم پلی خسته کننده گرافیک بسیار ضعیف انیمیشنهای افتضاح هوش مصنوعی تاریخ مصرف گذشته باگهای نه چندان کم