بوی روح نوجوانی

اقتدارگریزی و طغیان گری؛ اولین نمایش inFAMOUS: Second Son در مراسم معارفه PS4 به همراه سخنان عجیب Nate Fox، تریلر داستانی و پخش قطعاتی از اثر معروف Heart Shaped Box از گروه Nirvana، همگی وجود مضامینی مانند سلطه‌گریزی و خراب‌کاری در بازی را فریاد می‌زدند. اما واقعا داستان در بازی نهایی از چه قرار است؟

7 سال از پایان ماجرای Cole MacGrath در نسخه دوم می‌گذرد و اکنون کسانی که به هر نحوی قدرت مافوق بشری دارند از طرف دولت با نام Bio-Terrorist شناخته می‌شوند، و به همین دلیل نیز تحت تعقیب قرار می‌گیرند و زندانی می‌شوند. (در اینجا شباهتی با داستان سری X-Men شاهد هستیم؛ جایی که مردم به دو دسته Mutant و عادی تقسیم می‌شوند) در این بین Delsin Rowe، شخصیت اصلی بازی، یک جوان سرکش که اتفاقا از نسل سرخ‌پوستان شمال آمریکاست به طور ناخواسته بین حوادثی قرار می‌گیرد که سلامتی تمام افراد قبیله و خویشاوندانش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. او به طور اتفاقی قدرت یکی از Bio-Terrorist ها(یا Conduit) که در حال فرار از زندان بودند را جذب می‌کند و خود نیز تبدیل به یکی از آنها می‌شود. در اینجاست که شخصیت منفی اصلی ظاهر می‌شود. Augustine، یک زن میان سال که رییس سازمان DUP و خود یک Conduit است، وظیفه کنترل و زندانی کردن تمام Conduitها را بر عهده دارد. او به همراه سربازهایش از راه سر می‌رسد و یکی از Conduitها را دستگیر می‌کند اما در لحظات آخر به وجود قدرت‌های مافوق بشری در Delsin نیز شک می‌کند، بنابراین Delsin را تحت شکنجه قرار می‌دهد تا از او اعتراف بگیرد. دلسین از هوش می‌رود و وقتی دوباره به هوش می‌آید با صحنه دلخراشی مواجه می‌شود. Augustine تمام افراد قبیله او را شکنجه داده و اگر آنها سریع درمان نشوند، به زودی خواهند مرد. تنها راه درمان نیز استفاده از همان قدرت‌های Augustine است. دلسین که حالا متوجه شده می‌تواند قدرت‌های دیگر Condiutها را جذب کند، تصمیم می‌گیرد هرطور شده قدرت آگوستین را جذب کرده و به مردم قبیله اش کمک کند. اینگونه است که به همراه برادرش راهی شهر Seattle می‌شود.

همانطور که اشاره کردم دلسین یک برادر بزرگتر به نام Reggie دارد که اتفاقا کلانتر آن منطقه نیز هست. او برادری دلسوز است و از روی نگرانی برای دلسین، همیشه او را همراهی کند. در اصل او نقشی بازدارانده را برای دلسین ایفا می‌کند و به نوعی سعی دارد او را کنترل کند تا به سمت نیروهای شر نرود. در این بین چندین شخصیت مهم دیگری نیز در بازی وجود وجود دارند که همگی Conduit هستند، اما متاسفانه به اندازه کافی به شخصیت آنها پرداخته نمی‌شود؛ طوری که به نظر می‌رسد حضور این شخصیت‌ها در بازی بیشتر به خاطر انتقال قدرت‌هایشان به دلسین است و چیزی برای اهدا کردن به داستان ندارند. در inFAMOUS: Second Son به دلیل استفاده از میان پرده‌های 3 بعدی و محیط‌های درونی، نسبت به نسخه‌های پیشین، روایت داستان بسیار بهتر کار شده و حس نزدیکی به شخصیت‌ها را بهتر القا می‌کند. اما متاسفانه در همین حال نیز داستان خیلی سریع پیش می‌رود و به پایان می‌رسد. سازندگان با کمی حوصله بیشتر می‌توانستد خیلی بهتر از این عناصر استفاده کرده و برای مثال با قرار دادن مراحل بیشتری با حضور دیگر کاراکترها به ابعاد شخصیتی آنها شاخ و برگ بیشتری دهند. ولی در مجموع بر روی شخصیت خود دلسین و کاراکتر منفی بازی، آگوستین، به اندازه کافی کار شده است.

انتخاب مسیرهای خیر و شر همیشه بخش جداناپذیری از سری inFAMOUS بوده‌اند. این مسیرها در SS نیز وجود دارند. در این نسخه سازندگان سعی کرده‌اند انتخاب‌های معنی دارتری در بازی قرار دهند اما هنوز هم با آن نتیجه مطلوب فاصله دارند. در هر قسمت با انتخابات خیر یا شر، داستان تغییرات کوچکی می‌کند که بر بقیه شخصیت‌های بازی نیز تاثیر می‌گذارد و هر کدام عکس العمل‌های متفاوتی در مکالمات و میان پرده‌ها نشان می‌دهند. اما در عین حال در انتخاب‌های شر، به جز فطرت شر بودن، پیامد خاصی وجود ندارد که آنها را توجیه کند. اعمال خیر و شر به طور مستقیم در گیم پلی نیز تاثیر می‌گذارند. شما با انجام اعمال خیر و شر در درون بازی می‌توانید درجه یا level خیر و شر خود را افزایش دهید و متناسب با آن زیر مجموعه‌های خیر و شر هر کدام از قدرت‌های خود را آزاد کنید. در مجموع 4 قدرت مختلف در بازی وجود دارد که به خاطر اسپویل نشدن، فقط به دو مورد از این قدرت‌ها اشاره می‌کنیم. قدرت دود یا همان Smoke اولین قدرتیست که دلسین در اختیار می‌گیرد و در ادامه قدرت نئون را نیز از شخصیتی به نام Fetch دریافت می‌کند. هر کدام از این قدرت‌ها نکات ضعف و قوت خود را دارند اما هر چه جلوتر می‌روید نکات قوت قدرت‌های جدید بیشتر می‌شوند و در نتیجه خیلی کم پیش می‌آید که بازیکن به استفاده از قدرت‌های پیشین ترغیب شود. هر کدام از این قدرت‌ها یک حرکت مخصوص دارد که قدرت تخریب بسیار بالایی دارد و می‌تواند چندین دشمن را یکجا از بین ببرد. بسته به وجود شما در هر کدام از حالات خیر یا شر با انجام این اعمال قدرت شما پر می‌شود و در نهایت می‌توانید از قدرت مخصوص استفاده کنید. برای مثال اگر شما در حالت خیر باشید می‌توانید با کمک کردن به مردم شهر ور در مجموع انجام کارهای خوب قدرت خود را پر کنید، اما اگر در این بین یک حرکت شر از شما سر بزند، قدرت شما reset می‌شود و باید از ابتدا شروع به انجام کارهای خیر کنید. این بخش یکی از نکات مثبت اضافه شده به SS است که در نسخه‌های پیشین وجود نداشت. در واقع بازی به گونه‌ای به انجام حرکات خیر و شر شما جایزه می‌دهد که تاثیر مستقیم در گیم پلی داشته باشد. Shardها نیز بازگشته‌اند، اما اینبار پیدا کردن آنها بسیار راحت‌تر شده زیرا در نقشه نمایان هستند و تعدادشان بیش از حد زیاد نیست. از این شاردها می‌توانید برای upgrade قدرت‌های دلسین استفاده کنید.

تیم سازنده با استفاده به جا از set pieceها، محیط‌های داخلی و شهری توانسته ماموریت‌های با کیفیت و متنوعی را خلق کند، البته فقط ماموریت‌های اصلی… ماموریت‌های جانبی (که اگر بتوان همچین نامی روی آنها گذاشت) در چند مینی گیم (از کار انداختن دوربین ها، پیدا کردن نوار صوتی و ..) خلاصه می‌شوند که هیچ تنوع خاصی ندارند و برای در اختیار گرفتن کنترل هر بخشی از شهر باید این ماموریت‌ها را بارها تکرار کنید. شاید تنها نکته مثبت این مینی گیم ها، بخش طراحی روی دیوار به وسیله اسپری باشد که بعضا طرح‌های جالب و معنی داری را مشاهده می‌کنیم. صحبت از محیط‌های شهری شد، شهر Seattle به همراه پارک‌ها، ساختمان‌ها، تابلوهای رنگارنگ و برج معروفش به نام Space Needle به زیبایی هر چه تمامتر در این بازی ساخته شده است. بازی دارای تغییرات آب و هوای داینامیک نیست، اما با پیش روی در مراحل، چرخه شب و روز تغییر می‌کند و ما شاهد لحظات طلوع و غروب خورشید، شب، روز، باران و آفتاب هستیم. تمام این‌ها به همراه قدرت‌های رنگارنگ دلسین و نورپردازی خارق‌العاده، لحظات زیبا و به یادماندنی را خلق می‌کنند که نشان از طراحی هنری عالی بازی دارد. در اوایل بازی می‌توانید شهر سیاتل را از دور دست و در افق مشاهده کنید، این صحنه به راستی من را به تحسین واداشت به طوریکه ناخودآگاه چندین دقیقه به تماشای این صحنه مشغول شدم.

بخشی از این زیبایی مدیون گرافیک بسیار خوب بازی است. استفاده از الگوریتم SMAA T2x برای Anti-Aliasing و v-sync فعال، نتیجه بسیار خوبی داشته و تصاویر بسیار تمیز و بدون هیچ گونه دندانه و بریدگی را به نمایش می‌گذارد. نرخ فریم بازی نیز در اکثر مواقع بالای 30 است که در صحنه‌های خیلی شلوغ کمی افت پیدا می‌کند، اما با توجه به جزییات و open world بودن بازی، دست آورد بسیار خوبی است. چهره و لباس‌های شخصیت‌های اصلی با دقت زیادی طراحی شده اند و جزییات بالایی دارند. همینطور افکت‌های مختلف مانند قدرت‌های دود و نئون، باران و زمین خیس نیز در چشم نواز بودن هر چه بیشتر بازی تاثیر دارند.

موسیقی متن بازی نیز جدا از قطعه‌ای که قبلا اشاره شد، دنباله روی سبک دو بازی قبلی و چه بسا بهتر از آن دو است. اما کاش می‌شد این قطعات را در هنگام گشت و گذار در شهر بیشتر شنید. Troy Baker که این روزها به نوعی Nolan North جدید است، صداپیشگی دلسین را بر عهده داشته که به خوبی از عهده این کار بر آمده و تن صدایی چنین شخصیتی را به نحو احسن بیان می‌کند.

بعد از عرضه سه نسخه از سری inFAMOUS سازندگان هنوز نتوانسته‌اند به خوبی انتخاب‌های معنی‌دار خیر و شر را در دل داستان بازی جای دهند، گرچه در این زمینه پیشرفت‌هایی داشته‌اند اما هنوز جای کار وجود دارد. با این حال Second Son عنوان خوش ساختی است که اگر سازندگان دقت و تلاش بیشتری در بسط دادن شخصیت‌ها و سرعت روند بازی انجام می‌دادند تبدیل به یک عنوان فوق العاده می‌شد.