جزیره سرگردانی

شخصیت‌های زیادی در دنیای بازی‌های کامپیوتری وجود دارند. از کسانی که با روح‌ها هم صحبت هستند گرفته تا مرد انتقام جویی که خدایان هم نتوانستند مانع او شوند! در میان این همه شخصیت کاریزماتیک و جذاب شاید داستان جوانی که برای عمل به وصیت مادرش به جزیره‌ای سفر کرده چندان جلب توجه نکند. Far Cry 4 بازی‌ای است که روایتگر داستان این مرد جوان یعنی آجی (Ajay) است. اما بر خلاف شخصیت آجی، FC4 جذاب، چشم‌نواز و غیر قابل پیش‌بینی است. داستان بازی از جایی روایت می‌شود که آجی برای عمل به وصیت مادرش یعنی بردن خاکسترش به جزیره کـیرات (Kyrat)، پا به این جزیره مرموز می‌گذارد؛ و چندی نمی‌گذرد که متوجه جنگ داخلی عظیمی بین دو گروه در جزیره می‌شود. جنگی که حالا آجی خود را نیز بخشی از آن می‌داند و اینگونه ماجراجویی‌ بازیباز در یکی از زیباترین جزایر بازی‌های رایانه‌ای یعنی کـیرات آغاز می‌شود.

همانطور که گفتیم، آجی به عنوان شخصیت اصلی این نسخه از بازی برای عمل به وصیت مادرش پا به این جزیره می‌گذارد و با ورود به جزیره خود را در میان دو گروه مبارز در جزیره می‌یابد. از یک طرف مبارزانی که برای نابودی دیکتاتوری Pagan Min (شخصیت منفی بازی) برخواستند، یعنی گروه Golden Path و از طرفی هم ارتش قدرتمند Pagan Min که بر کل جزیره مسلط است. پس از رخ دادن اتفاقاتی در ابتدای بازی، آجی به گروه مبارزان Golden Path می‌پیوندد تا جزیره را از سیطره Pagan خارج کند. داستان همانگونه که شرح داده شد کاملا کلیشه‌ای و به نوعی تکرار خط به خط داستان نسخه سوم است. البته گویا اینبار سازندگان بازی با توجه به موفقیت شخصیت پردازی Vaas در نسخه سوم، با اعتماد به نفس بیشتری به سراغ داستانی مشابه با همان داستان تکراری رفته و تقریبا شخصیتی مشابه با Vaas را خلق کرده‌اند. اینبار نویسنده داستان سعی بر این داشته تا در مسیر داستان، مباحث جدی‌ای که کشورهای جهان سومی به آن مبتلا هستند را بیان کند. شاید به همین دلیل است که اینبار نقش بومیان جزیره و آیین‌ها و سنت‌های آن‌ها و همینطور اختلاف نظر بین آن‌ها مبنی بر تجدد‌گرایی یا عدم تجددگرایی و وفاداری به سنت‌ها پررنگ تر شده است. در میان مبارزان گلدن پث دو رهبر جوان وجود دارند که هر یک از آن‌ها بر اساس عقاید و تجربیات خود و آنچه از گذشته جزیره دیده‌اند سعی بر نابودی پگن مین و اصلاح جزیره دارند و درست در همینجا است که انتخاب بازیباز در روند پیشروی داستان اثر می‌گذرد. تعداد انتخاب‌ها و آثار آن‌ها در طول بازی بگونه‌ای است که پس از مدتی پیشروی در داستان و مشاهده عکس‌العمل دیگر شخصیت‌ها نسبت به انتخاب هایتان، به اهمیت انتخاب‌های پیش رو پی می‌برید. در کل شاید تنها نقطه قوت داستان بازی همین تاثیر گذاری مخاطب در آن باشد؛ در غیر اینصورت با داستانی به شدت کلیشه‌ای و ضعیف طرف هستیم که تقریبا شبیه آنرا در نسخه سوم هم مشاهده کردیم. همانطور که اشاره کردیم گویا با خلق شخصیت واس در نسخه سوم، سازندگان با اعتماد به نفس بیشتری دست به خلق داستان و شخصیت‌های نسخه چهارم بازی زده‌اند. البته این اعتماد به نفس زیاد، کار دست سازندگان بازی داده است و علاوه بر داستان ضعیف، شاهد شخصیت‌های کم عق و غیر‌منطقی هستیم. گویا طراح شخصیت‌های بازی همیشه شخصیت واس را در پس ذهن خود داشته و با الگو برداری از آن، دست به خلق شخصیت‌های جدید زده است. به جز چند شخصیت محدود همه‌ی کاراکترهای بازی عکس‌العمل های اغراق شده و بی‌منطق دارند و گویا در حال اجرای یک نمایش هستند و به نوعی سعی دارند در برابر بازیباز جلب توجه کنند! شخصیت اول بازی یعنی آجی نیز بدون هیچ پیشرفتی نسبت به جیسون (شخصیت نسخه سوم) همچنان بدون بُعد است و گویا همیشه منتظر دیگران است تا به او بگویند چه کارهایی انجام بدهد و چه کارهای انجام ندهد! البته در بازی تا حدود بسیار کمی با پیشینه آجی آشنا خواهیم شد اما هیچ تاثیری از آن گذشته بر شخصیت فعلی او و فعالیت‌هایش در جزیره مشاهده نمی‌کنیم.

خب اگر تا اینجای این مطلب را مطالعه کرده باشید FC4 برایتان کاملا ناامیدکننده جلوه کرده است که به حق هم در زمینه داستان و شخصیت‌های آن، اثری کاملا ناامید کننده است. اما چیزی که باعث درخشش بازی شده بدون هیچ شکی گیم پلی کم نقص (که پایه آن در نسخه سوم بنا نهاده شده) و المان‌های جهان‌باز، بازی است. تغییرات گیم پلی نسبت به نسخه سوم بسیار کم است و اگر نسخه سوم را بازی کرده باشید، از همان ابتدا به FC4 مسلط خواهید بود و خواهید دانست چگونه در بازی پیشروی کنید. بخش شکار حیوانات و Crafting تقریبا بدون تغییر به نسخه چهارم منتقل شده‌اند. بیش از 9 کلاس اسلحه در بازی وجود دارد که هر کدام از آن‌ها خود دارای زیر مجموعه متنوعی از سلاح‌های متنوع هستند. تفاوت بین اسلحه‌ها نیز کاملا آشکار است و هرکدام از آن‌ها تاثیر متفاوتی بر روی دشمنان دارند و از این نظر تنوع دلچسبی را تجربه می‌کنیم. آزادی عمل در انجام ماموریت‌ها نیز از ویژگی‌های جذاب فارکرای است. بسته به نوع استراتژی و میزان مهماتتان می‌توانید مخفی‌کاری را انتخاب و یا اینکه جهنمی برای دشمنان به پا کنید. در هر دو شیوه بازی کردن، بازی برایتان چالش برانگیز خواهد بود. در مراحل مخفی‌کاری به لطف هوش‌مصنوعی خوب دشمنان هیچ پیش‌بینی‌ای درست از آب در نخواهد آمد و باید در نهایت احتیاط اقدام کنید و همینطور در این مراحل تیروکمان و چاقو دو یار جدانشدنی شما خواهند بود. از طرف دیگر در مراحل اکشن بواسطه وجود کلاس‌های مختلف و چالش بر‌انگیز دشمنان و ادغام آن با سیستم سلامتی آجی با شرایط بحرانی و جذابی مواجه می‌شوید. وجود موشک‌اندازها و اسلحه‌های سنگین حس قدرتمندی شیرینی به شما می‌دهد و از آنطرف هم آسیب‌پذیری‌هایی در آجی و محدودیت‌هایی در سیستم سلامتی و بطور کلی توانایی‌های او وجود دارد. در نتیجه‌ی از کنار هم قرار گرفتن قدرت‌ها و ضعف‌های آجی، تعادل مناسبی در بازی شکل می‌گیرد که به هرچه دلچسب‌تر کردن بازی کمک می‌کند. البته همانطور که اشاره کریم در نگاه کلی تغییرات بازی در بخش گیم‌پلی نسبت به نسخه قبل بسیار کم بوده اما از آنجایی که گیم‌پلی نسخه سوم به قدری جذاب و کامل طراحی شده، همچنان هم در این نسخه جذاب و چالش‌برانگیز جلوه می‌کند. از طرفی دیگر ماموریت‌های جانبی به زیبایی طراحی و پیاده سازی شده‌اند و کمی از تکراری شدن گیم‌پلی می‌کاهند. اما به هر حال نمی‌توان از تکراری بودن کلیت گیم‌پلی بازی گذشت. البته تغییرات کوچکی در گیم‌پلی نیز وجود دارد. بعنوان مثال تغییر محیط بازی به بلندی‌های هیمالیا باعث وجود صخره‌ها و کوه‌های زیادی در نقشه شده است. بدین منظور چند ویژگی جدید به بازی اضافه شده است. استفاده از قلاب صخره نوردی یکی از آن ویژگی‌ها است که برای بالا رفتن از کوه‌ها و صخره‌ها در بازی استفاده می‌شود. اما استفاده از آن برایتان چندان هم روان نخواهد بود و احتمال دارد چند باری در طول بازی از دست آن کلافه شوید. مثلا در برخی مراحل بازی بوسیله این قلاب باید از موانع و پرتگاه‌ها عبور کنید و برای این کار نیاز به عوض کردن تکیه‌گاه قلاب در اواسط راه دارید. اما از آنجایی که این تکیه‌گاه ها چندان به وضوح در صخره ها مشخص نیستند (مخصوصا زمانی که بین صخره‌ها آویزان و در حال تاب خوردن هستید) ممکن است نتوانید مکان صحیح آن‌ها را تشخیص دهید و چند باری باعث مرگتان شوند. از طرفی دیگر استفاده از قلاب به همین روش محدود شده است و از پتانسیل آن برای انجام کارهای دیگر استفاده‌ای نشده (استفاده از قلاب در بازی توم ریدر را بیاد بیاورید).

یکی از مکانیزم های جدید گیم پلی استفاده از حیات وحش جزیره در بازی است. به دو صورت می‌توانید از حیوانات در مبارزه علیه دشمنان استفاده کنید. در یک روش با پرتاب تکه‌ای گوشت به سمت دشمنان، حیوانات درنده را به سمت آن‌ها هدایت می‌کنید. این قابلیت در کنار نبردهایتان با دشمن مکمل خوبی است و بعضا باعث برتری‌های چشمگیری در مبارزات می‌شود. فیل‌ها نیز در FC4 حضور پررنگی دارند. شاید بتوان این فیل‌ها را از دوست داشتنی‌ترین حیوانات بازی‎های رایانه‌ای دانست! استفاده از آن‌ها در مبارزات کفه‌ی ترازو را به سمت شما سنگین خواهد کرد. آن‌ها بسیار قدرتمند و تاثیر‌گذار در درگیری‌ها هستند و در عین حال به لطف صداگذاری مناسب، بسیار دوست‌داشتنی و بامزه هستند! دیگر ویژگی جدید بازی افزوده شدن هلیکوپتر تک سرنشین به لیست وسایل نقلیه آن است که برای گشت گذار در کـیرات بسیار کارآمد است. همانطور که اشاره کردیم با تغییر مکان بازی از Rook Islands به جزیره Kyart شاهد تغییراتی در نقشه بازی هستیم. کیرات بسیار سرزنده‌تر از جزیره قبلی است. حیات وحش بسیار پویا که حتی در گردش‌هایتان در جزیره نیز بر رویتان اثرگذار است از جمله ویژگی‌های این جزیره است. در این جزیره با دو محیط متفاوت مواجه خواهید شد؛ یکی بخش جنگلی و خوش آب و هوا خود جزیره است که تقریبا همان حس و حال نسخه قبلی را دارد (باز هم تکرار نسخه سوم!) و دیگری مناطق مرتع و برفی هیمالیا. بخش جهان باز بازی عملا در همان منطقه جنگلی نقشه جریان دارد و تنها در بعضی از مراحل بازی به مناطق برفی سفر خواهید کرد. اگر FC3 را بازی کرده باشید چشم‌اندازها و مناظر بکر آنرا فراموش نخواهید کرد. کـیرات حتی از Rook Islands هم زیباتر است. به واقع دورنما‌های بازی بسیار نفس‌گیر هستند. هنگامی که با یک هلیکوپتر در جزیره اوج می‌گیرید از کنار هم قرار گرفتن المان‌های محیطی بازی نهایت لذت را خواهید برد. وجود آبشار، ساختمان‌ها و غارهای کشف نشده، معابد و آثار باستانی، کـیرات را بسیار دیدنی کرده است. اما دیدن این اجزا محیطی کنار هم بواسطه هلیکوپتر بسیار دیدنی‌تر و چشم‌نواز‌تر خواهد بود.

گرافیک بازی بعنوان یک بازی نسل هشتمی قابل قبول و همچنین از دو جهت قابل بررسی است. از نظر فنی با اوج و فرودهای فراوانی در بازی مواجه خواهیم شد. کیفیت متوسط بافت‌ها و همچنین وجود برخی دندانه‌ها در اجزای محیط از نکاتی است که جلب توجه می‌کند. همچنین فیزیک مناسب درختان و شاخ و برگ آن‌ها و همچنین تاثیر پذیری درخت‌ها و گیاهان و علف‌ها از عوامل محیطی مانند قدم زدن بر روی علف ها یا عبور هلیکوپتر از نزدیک آنها از نکات جذاب گرافیکی بازی است. از جمله لحظات زیبای بازی زمانی است که تخریب پذیری این پوشش گیاهی را می‌بینیم. کافی است یک درخت تنومند را آتش بزنید تا ذره ذره تغییرات در بافت بدنه آن را مشاهد کنید و از این جزییات نهایت لذت را ببرید. در مجموع گرافیک فنی بازی متوسط است و فضا را هم برای تحسین و تمجید و هم برای انتقاد و ایراد گرفتن باز گذاشته است. اما چیزی که بازی در آن می‌درخشد گرافیک بصری آن است. تم محیطی بازی بسیار شبیه به واقعیت اینچنین جزایری است. درخشش نور خورشید و خودنمایی آن در بازتاب از دریاچه‌ها و همچنین دورنماهای بینظیر بازی چیزهایی نیستند که در هر بازی بتوانید آنرا تجربه کنید. حال تصور کنید همه‌ی این اجزا زیبا را در یک زاویه بر بلندای کـیرات مشاهده کنید! در کل از نظر بصری کمترین ایرادی به بازی وارد نیست و بخش‌های متنوع محیط به زیبایی در کنار هم قرار گرفتند و تاثیر آن‌ها بر یکدیگر به این زیبایی افزوده است.

بازی دارای بیش از 30 قطعه موسیقی است و تنوع خوبی را از این نظر ارائه می‌دهد. آهنگ‌هایی که در حین رانندگی از تنها ایستگاه رادیویی جزیره می‌شنوید و همچنین در حین مراحل به گوشتان می‌رسد به زیبایی با فعالیت‌هایتان هم‌خوانی دارند. همینطور یک گوینده نیز در این کانال رادیویی از اخبار و اتفاقات جزیره خبر می‌دهد و گاهی نظرات خود را درباره ماموریت‌‌ها و کارهایی که شما در جزیره انجام داده‌اید بیان می‌کند. صداپیشگی شخصیت‌ها نیز در بهترین حالت از حد متوسط فراتر نمی‌رود. همانطور که پیش از این اشاره کردیم اغراق در شخصیت پردازی، گویا به صداپیشگی آن‌ها هم نفوذ کرده است که در برخی اوقات نتیجه خوشایندی را در بر نداشته است. بطور کلی صداپیشگی بازی را می‌توان متوسط ارزیابی کرد.

یکی از ایرادات فاحش نسخه قبلی بخش آنلاین ضعیف و کم عمق آن بود که انتقادات زیادی نیز نسبت به آن می‌شد. بدین ترتیب تغییراتی در بخش آنلاین نسخه جهارم پدید آمده که در ادامه مروری بر آن خواهیم داشت. بخش آنلاین بازی را به طور کلی به سه قسمت می‌توان تقسیم کرد؛ co-op، مرحله سازی و PVP. اینبار در بخش co-op بسته به میزان پیشروی که در بازی داشته‌اید، به نقشه بازی دسترسی بدون محدودیت خواهید داشت و می‌توانید کل جزیره را با دوستتان بگردید که مطمئنا ویژگی جذابی به شمار می‌رود اما چیزی که در این بخش آزاردهنده است نبود محتوی اختصاصی برای این بخش است. شما تنها می‌توانید مراحل جانبی بازی را با دوستانتان تجربه کنید که تنوع این مراحل به هیچ وجه برای ساعت‌ها تجربه بدون خسته شدن، کافی نیستند و از طرفی دیگر در طراحی این مراحل توجه چندانی به کار تیمی نشده تا بازیباز مجبور باشد برای اتمام آنها با شریک خود همکاری داشته باشد. قسمت دیگر بخش آنلاین ساخت مرحله است که در آن می‌توانید مراحلی که دیگر بازیبازان می‌سازند را دانلود و حتی بصورت آفلاین تجربه کنید. با کمی جست‌وجو بین مراحل این بخش، مراحل جذاب و متنوعی برای بازی کردن پیدا خواهید کرد و از این نظر با یکی از بخش‌های جذاب این عنوان طرف هستیم. قسمت دیگر بخش PVP است که دارای سه مود: propaganda، outpost، demon mask است. در دو مود outpost و propaganda یک تیم باید از مواضعی دفاع و تیم دیگر به آن مواضع حمله کند. مود demon mask هم همان CTF است که در آن ماسک جای پرچم را گرفته. تجربه این بخش از بازی چیز جدیدی برایتان نخواهد داشت و احتمالا پس از چند ساعتی مشغول بودن در این بخش از آن زده خواهید شد. اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم FC4 بازی‌ای نیست که آنرا برای بخش آنلاینش بخواهید!

سری فاکرای با عرضه نسخه سوم تحول عظیمی به خود دید. تغییرات در آن نسخه بسیار زیاد و در عین حال بسیار کم نقص بودند. شاید به همین دلیل است که با وجود بیش از حد تکراری بودن نسخه چهارم، باز هم گیم‌پلی بازی جذاب جلوه می‌کند. اگر نسخه سوم را بازی نکرده باشید یا زمان کمی را صرف آن کرده باشید مطمئنا FC4 برایتان جذاب خواهد بود. اما اگر وقت زیادی را در Rook Islands گذرانده‌اید، کـیرات به زودی برایتان تکراری می‌شود و به همین دلیل اگر قرار باشد استدیو سازنده در نسخه‌ها بعدی نیز به همین منوال پیش برود مطمئنا با چالش بزرگی مواجه خواهد شد. شاید به تنهایی بتوان نسخه چهارم را کم نقص ارزیابی کرد اما با وجود FC3، نسخه چهارم حرف جدیدی برای گفتن ندارد .,جزیره سرگردانی,جزیره سرگردانی,

شخصیت‌های زیادی در دنیای بازی‌های کامپیوتری وجود دارند. از کسانی که با روح‌ها هم صحبت هستند گرفته تا مرد انتقام جویی که خدایان هم نتوانستند مانع او شوند! در میان این همه شخصیت کاریزماتیک و جذاب شاید داستان جوانی که برای عمل به وصیت مادرش به جزیره‌ای سفر کرده چندان جلب توجه نکند. Far Cry 4 بازی‌ای است که روایتگر داستان این مرد جوان یعنی آجی (Ajay) است. اما بر خلاف شخصیت آجی، FC4 جذاب، چشم‌نواز و غیر قابل پیش‌بینی است. داستان بازی از جایی روایت می‌شود که آجی برای عمل به وصیت مادرش یعنی بردن خاکسترش به جزیره کـیرات (Kyrat)، پا به این جزیره مرموز می‌گذارد؛ و چندی نمی‌گذرد که متوجه جنگ داخلی عظیمی بین دو گروه در جزیره می‌شود. جنگی که حالا آجی خود را نیز بخشی از آن می‌داند و اینگونه ماجراجویی‌ بازیباز در یکی از زیباترین جزایر بازی‌های رایانه‌ای یعنی کـیرات آغاز می‌شود.