خواندن نقد و بررسی,”هیچ وقت با شکستهای اولیه دلسرد نشوید. ”
این اولین توصیهای است که با شروع بخش داستانی بازی به شما خواهد شد! و از قضا این جملهی کوتاه نقش کلیدیای را در تجربهی شما از دومین نسخهی گروه قهرمانان ایفا خواهد کرد.
هر گاه نامی از ژانر قدیمی و البته تا حدودی از رونق افتادهی استراتژی همزمان برده شود، نا خودآگاه نام StarCraft به ذهن هواداران قدیمی خطور خواهد کرد. و بعد از آن ساختن پایگاههای مجهز، فراهم کردن یک ارتش پر تعداد و متخصص، برنامهریزی دقیق برای حمله به پایگاه دشمن و بعد از آن صدور فرمان حمله!
البته شاید کسانی باشند که به موجودات فضایی یا یک سرباز دائمالخمر کله شق مثل جیمی رینور علاقهای نداشته باشند و همینطور دوست دارند مبارزهی آنها الگویی باشد از یک جنگ واقعی! سریع و مرگبار. . .
استودیوی محبوب و موفق Relic در سال 2007 با عرضهی عنوان Company of Heroes تلاش کرد تا مدعی جدیدی را برای تصاحب تخت پادشاهی ژانر RTS به میدان بفرستد. اقدامی که میتوان آن را تا حدودی موفقیت آمیز دانست زیرا بازی آنها موفق شد حداقل بخشی از قلمرو(طرفداران!) این ژانر را تا مدتها با خود همراه سازد.
اما بررسی وضعیت این ژانر در زمان عرضهی CoH میتواند ما را در تحلیل عوامل موفقیت آن یاری کرده و البته راه را برای یک نقد موفق از بازی جدید آماده کند.,
بلیزارد هم که مشغول توسعهی دنیای وارکرفت در غالب MMO محبوب خود بود و در این بین ژانر استراتژی همزمان با اوجگیری محبوبیت کنسولهای نسل جدید میرفت تا به فراموشی سپرده شود. . .
اما در این میان عرضهی CoH مانند یک نسیم خنک و لذت بخش علاقهی طرفداران از دست رفته را به این ژانر قدیمی بازگرداند و البته بخش وسیعی از تازه کارها را نیز مجذوب خود کرد.
جلوههای بصری فوقالعاده پیشرفته و مبارزات سریع و مهیج که بیشتر از مدیریت منابع بر استراتژی نبرد و مدیریت جز به جز نیروها (micro-management)تمرکز داشت باعث شد تا نام این بازی به عنوان ستارهی جدید این ژانر بر زبانها بیفتد و به مدد بخش چند نفرهی عالی خودش تبدیل به رقیب قدری برای غولهای بلیزارد شود.
حالا بیش از 6 سال از آن زمان گذشته است و Relic دنبالهی بازی محبوب خودش را روانهی بازار ساخته است، سوال اینجاست که آیا اینبار هم Company of Heroes 2موفق به تحت تاثیر قرار دادن ژانر شده است؟ در این نقد سعی خواهیم کرد پاسخ مناسبی به این سوال بدهیم.,
باید گفت بخش تک نفره به ویژگیهای برند CoH وفادار مانده و هنوز هم هستهی گیمپلی آن بر مبنای مدیریت جزئی نیروها و چینش استراتژیک یگانها پایه ریزی شده است.
مراحل ابتدایی بازی تا حدودی ساده و سر راست هستند و بیشتر به طی کردن یک مسیر و انجام یک هدف مشخص بدون آزادی عمل استراتژیک محدود میشوند. این مراحل علاوه بر آن که افراد تازه کار را با مبانی اولیهی بازی آشنا میکنند، فرصت مناسبی هستند تا با خیالی آسوده به پیشرفتهای تکنیکی Engine بازی نسبت به سال 2007 پی ببرید.
صداگذاری و جلوههای بصری بازی نهایت تلاش خود را انجام میدهند تا احساس حضور در نبردهای نفس گیر جنگ جهانی دوم را به شما منتقل کنند. صداگذاری بی نقص بازی که در جلوههای انفجار، شلیک اسلحه هاو. . . نمایانگر است نقش خود را به خوبی انجام میدهد.
استایل گرافیکی بازی و طراحی هنری آن به شدت به بازی اصلی وفادار مانده است. اما در بعد تکنیکی پیشرفت قابل ملاحظهای را نسبت به قبل شاهد هستیم. و کیفیت بافت ها، شلوغی محیط، تخریب پذیری آن و. . . به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در کل میتوان گفت بازی از لحاظ فنی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و به شایستگی توانایی انتقال حس هرج و مرج و ویرانی موجود در میدان جنگ را به شما دارد.
اما بعد از لذت بردن از ویژگیهای تکنیکی بازی در قالب مراحل ساده و سر راست نبوغ Relic تازه وارد عمل میشود و شما را وارد جریان اصلی بازی میکند.
در طراحی مراحل بازی سازنده به خوبی از دیگر اثر خود Dawn of War 2 الهام گرفته و مراحل لذت بخشی را که در آن بازی مجبور بودید تا با تعداد محدودی نیرو ماموریت مشخصی را به پایان برسانید به این بازی نیز وارد کرده است.,
به طور مثال در طول بازی و در مراحلی که در سرمای طاقت فرسای روسیه پیگیری میشوند شما باید مرتب مراقب باشید تا پیاده نظامتان به مدت طولانی از منابع گرمایی دور نمانند. زیرا در این صورت باید شاهد مرگ آنها باشید. این امر به کمک یک دماسنج در Interface بازی به شما اطلاع داده خواهد شد. رسیدن به یک منبع حرارتی و یا پناه گرفتن در یک ساختمان میتواند انرژی از دست رفتهی پیاده نظام را بازیابی کند.
این امر باعث تقویت یکی از اصلیترین ویژگیهای این سری یعنی مدیریت جزء به جزء نیروها در طول بازی خواهد شد. گر چه شاید گاهی از دست دادن بخشی از نیروهای خود بوسیلهی سرما اعصاب خورد کن و زجر آور باشد اما فراموش نکنید: “هیچ وقت با شکستهای اولیه دلسرد نشوید. “! علاوه بر این با گذر زمان و گرم شدن محیط در طول یک مرحله به طور مثال باعث خواهد شد تا ضخامت سطح یخ زدهی یک دریاچه کاهش یابد و نیروهای سنگین شما نظیر تانکها در هنگام عبور از این دریاچه درون آب بیفتند و پس از مدت بیشتری بخش عظیمی از این جداره به آب تبدیل شده و عملا امکان استفاده از این مسیر برای شما میسر نخواهد بود.
فاکتور تاثیرات آب و هوایی بر نیروها از بهترین ابداعات چند سال اخیر در بازیهای این ژانر به شما میرود و میتوان آن را با مدیریت ارتفاع در استارکرفت 2 در زمان ورود مواد مذاب به Base مقایسه کرد. به نظر میرسد در سالهای آیندهی بازیهای بیشتری به تقلید از این عامل در طراحی مراحل خود خواهند پرداخت.
در بخش تک نفره شاهد بازگشت یکی دیگر از نقاط قوت بازی نخست هستیم. هوش مصنوعی عالی و کم نقص نیروها و دشمنان به شدت روند انجام بازی را لذت بخش میکنند. به طوری که به ندرت شاهد گیر افتادن نیروها در کنارههای میدان نبرد هستید و فرمان پذیری نیروهای خودی نسبت به واکنشهای شما به نرمی و دقت انجام میگیرد. در عین حال نبرد با هوش مصنوعی نیز لذتی تقریبا هماورد با نبرد با رقبای حقیقی را دارد! گر چه هنوز هم در موقع هجوم نیروهای دشمن شاهد برخی رفتارهای عجیب از سوی یگانها هستیم که البته به ندرت در بازی به چشم میخورد.
واکنشای استراتژیک دشمنان به شما گاهی متعجبتان خواهد کرد و باعث میشود تا در بخش تک نفره نیز با دقت و اتخاذ استراتژی به بازی بپردازید.
اما بخش تک نفره بدون اشکال هم نیست! اصلی ترین نقطهی تاریک بازی را باید در داستان آن جست و جو کرد.
روایت داستان بازی توسط پروتاگونیست این سری Lev Abramovich Isakovich انجام میگیرد و تلاش میشود تا در طول روایت داستان به نقش سربازان و فداکاریهای آنها در طول جنگ اشاره شود. اما باید گفت داستان بازی در خدمت اهداف ماموریتهای بخش تک نفره نیست و داستان و Cut Sceneهای نه چندان جذاب آن مانند یک میان برنامهی نسبتا بی ربط نسبت به خود بازی وقایعی را برای شما بازگو خواهند کرد! وقتی این نوع روایت داستانی را با سری استار کرفت و تطابق کامل اهداف ماموریتها و داستان در جریان بازی مقایسه میکنیم بیش از پیش به ضعف خط داستانی بازی پی میبریم. البته باید گفت داستان نه چندان منسجم بازی به هیچ وجه مانع لذت بردن شما از بخش تک نفرهی غنی و مهیج بازی نخواهد شد. ,
یکی دیگر از شاخصههای اصلی برند CoH بخش چند نفرهی اعتیادآور و قدرتمند آن است. باید بگوییم بازی جدید تا حد زیادی در ادامهی راه عنوان پیشین موفق است. لذت اصلی بازی را هنگامی در خواهید یافت که با دوستانتان وارد نبردهای سهمگینی شوید که دیگر در آن خبری از تصمیمات هوش مصنوعی نیست و تمام امکانات هستهی گیمپلی درخشان Company of Heroes در اختیار شماست تا با افزودن مهارتتان به آن به نبرد با یکدیگر بپردازید.
در طول بخش چند نفره میتوانید با به دست آوردن XP به ارتقای نیروهای خود و اضافه کردن ویژگیهای جدید به آنها بپردازید. این بخش اگرچه تا حدودی وامی از سری Call of Duty به نظر میرسد اما باید گفت به خوبی احساس پیشرفت در طول بازی کردن بخش چند نفره را به شما منتقل خواهد کرد.
بازی بدون افزونه یwintery edition دارای 8 مپ متنوع در بخش چند نفره است و اگر این DLC را خریداری کنید این تعداد به 14 عدد افزایش خواهد یافت.
نقشههای بخش تک نفره شامل مپهای کوچک با قابلیت بازی کردن 2 تا 4 نفر تا مپهای عظیمی نظیر City 17 با گنجایش حداکثر 8 بازیکن در یک زمان هستند که خود این امر باعث ایجاد تنوع خوبی در نبردهای چند نفره خواهد شد.
امکان انتخاب یک Commander خاص به همراه قابلیتهای ارتش وی در طول بازی چند نفره از بزرگترین تغییرات ایجاد شده در بازی نسبت به نسخههای پیشن است.
به طور مثال طرف روس با انتخاب یک فرمانده و نیروهای وی با قابلیت بازسازی سریع یگانها و پیاده نظام پر تعداد و طرف آلمانی با انتخاب فرماندهای با یگان زرهی قدرتمند ولی کم تعداد و البته بازسازی زمانبر از حالاتی هستند که میتواند استراتژیهای متنوعی را در میدان نبرد ایجاد کند. ,
برای تازه کارها هم باید گفت اگر بتوانید با اینترفیس نسبتا پیچیدهی بازی کنار بیایید و “هیچ وقت با شکستهای اولیه دلسرد نشوید. ” میتوانید از امکانات و حالات مختلف بازی بهره مند شوید و در نهایت با کسب مهارت در بخش چند نفره به لذت اصلی موجود در گیمپلی این سری دست یابید.
باید گفت CoH 2به هیچ وجه بازی بد یا متوسطی نیست، بلکه یک استراتژی بسیار خوش ساخت با ارزشهای کیفی بسیار بالاست، اما روایت داستانی نسبتا ضعیف آن در مقایسه با سری استارکرفت باعث میشود تا در بی نقص نامیدن آن تجدید نظر کنیم.
مهمترین عاملی که شاید نتوان CoH 2 را عنوانی در حد بازی نخست بدانیم آن است که این بازی به هیچ وجه نمی تواند تاثیر عمیقی را که عنوان اصلی بر این ژانر گذاشت، بگذارد.
CoH 2 راه بسیار دشواری را برای تصاحب تخت پادشاهی RTS در پیش دارد و البته باید بداند پادشاه معروف، StarCraft اینبار برخلاف سال 2007 آمادهی رقابت است. . .,مقاومت در دمای صفر درجه,مقاومت در دمای صفر درجه,
سرمای شدید روسیه!
در تلاش برای نام بردن از تاثیرگذارترین وقایع جنگ جهانی دوم، بدون شک سرمایه ی کشنده ی سرزمین استالین و شکست فلاکت بار ارتش مغرور هیتلر در بالای فهرست قرار خواهند گرفت.
اما این همه ی ماجرا نیست، سربازان بسیاری بودند که در این شرایط سخت برای افتخار جنگیدند، شاید کمتر کسی از آن ها یادی بکند. اما هنگ قهرمانان در تاریخ جاودانه اند…
مجموع امتیاز - 0
0
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: نقاط ضعف: