خواندن نقد و بررسی,در دو قرن اخیر، فیلمها و کتابهایی در وصف دراکولاها و Vampireها ساخته و نوشته شده است که توانستهاند میان قلبهای مردم، برای خود جا بازکنند. شاید یکی از مهمترین آثاری که مرتبط با دراکولاها تدوین شده است، کتاب Bram Stoker بود که در اواخر صدهی 80 نوشته شده و در آن موقع فروش بسیار زیادی کرد و هنوز هم طرفداران بسیار فراوانی دارد. از آن موقع تا الان ما فیلمها، سریالها و کتابهایی را مشاهده کردیم که همگیِ آنها مرتبط با خونآشامها بودند. استودیوی مجارستانی Neocore Games سعی داشته است که از خونآشامها استفاده کند و در نتیجه اولین نسخه از سری Van Helsing را بر روی PS2 عرضه کرد که این بازی از فیلمی با همین نام اقتباس شده بود و به خوبی موفق شد که استانداردهای فیلم را در قالب یک بازی عرضه کند. علاوه بر سری Van Helsing، این استودیوی نوپا بازیهای دیگری هم در دست ساخت داشت که نسخهی دوم King Arthur و The Kings Crusade از مشهورترین آنها میبود. حال به تازگی Neocore Games نسخهی جدیدی را از سری Van Helsing عرضه کردهاست که در این مطلب به نقد آن خواهم پرداخت. ,,ماجرا از جایی آغاز میشود که به پسر Abraham Van Helsing نامهای میرسد. در این نامه از او میخواهند به شهر Borgovia برود تا آن شهر را از وضع آشفتهبار نجات دهد. ون هلسینگ تصمیم میگیرد که به همراه Lady Katarina به این شهر برود و مأموریت خود را شروع کند. در مسیر راه، کاروان آنها مورد حملهی Vampireها قرار میگیرد که ون هلسینگ به همراه کاترینا موفق میشوند که از این مخمصه نجات یابند. آنها برای این که بتوانند مسیر خود را برای رسیدن به Borgovia هموار کنند، باید از دروازه جوهری (Ink Gate) عبور کنند. پس از عبور از چالشها، آنها موفق میشوند که به Borgovia برسند و همانند انتظار، این شهر دستکمی از جهنم ندارد و به دستان موجودات نفرتانگیز افتاده است. پس از چند روز تلاش، ون هلسینگ به همراه کاترینا به مکان مخفیای به نام “Secret Lair” میرسند که در آنجا با ومپایری به نام Vlados ملاقات میکنند. در واقع فرستندهی نامه، همین Valdos بوده و از ون هلسینگ تقاضای کمک کرد. او اطلاعات مهمی را در اختیار ون هلسینگ قرار میدهد و تا حدودی پشت پردهی این ماجرا را برای او افشا میکند. یکی از ایراداتی که داستان دارد، پیشروی کند روند داستان بود؛ به طوری که شاید در ابتدای بازی شما از تجربهکردن این عنوان پشیمان شوید اما رفته رفته زمانی که ون هلسینگ و کاترینا به شهر نفرین شدهی Borgoiva پا میگذارند، ماجرا تازه شروع میگردد و داستان روند خوبی را به خود میگیرد. به طور کلی داستان این بازی را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد؛ قسمت اول داستان بسیار روند کندی دارد اما پس از گذشت 30 درصد از بازی، روند آن بسیار جذاب است. شخصیتپردازی هم قابل قبول است و بازیکنان میتوانند با ون هلسینگ و حتی با کاترینا رابطه خوبی برقرار کنند.,,The Incredible Adeventures of Van Helsing روایتگر داستان فرزند Abraham Van Helsing است که در همان ابتدا بازیکنان میتوانند کاراکتر اصلی این بازی را کاستومایز کنند. اولین نکتهای که توجهات به خودش جلب میکند، این است که بازیبازان قادر هستند که First Name (نام) شخصیت اصلی را انتخاب کنند اما مهمترین نکتهای که باعث شده است این بخش زیاد کامل نباشد، عدم وجود کاستومایز در چهره شخصیت است. بدیهی است که بازیکنان زمانی که اسم شخصیت را انتخاب میکنند، انتظار دارند که بتوانند در قیافه و صورت شخصیت اصلی بازی، مطابق با سلیقهی خود تغییراتی ایجاد کنند. البته تیم سازنده سعی بر این داشته است که با دادن امکانات نسبتاً مناسبی در بخش کاستومایز، نظیر تغییر رنگ لباس و کلاه ون هلسینگ، ضعفهای این بخش را بپوشاند و تا حدودی موفق به این کار شدند ولی مطمئناً میتوانستند این بخش را عمیقتر طراحی سازند. مکانیزم مبارزه هم تا حدودی قابل قبول طراحی شده است. سیستم مبارزه به دو بخش سرد و گرم تقسیم میشود. در هنگام جدالهای تن به تن، سلاحهای سردی نظیر شمشیر و چاقو طراحی شده است که بازیکنان با استفاده از آن، قادر هستند که دشمنان خود را پای در بیاورند. در آن سوی دیگر، ما شاهد سلاحهای گرمی نظیر Pistol و Shotgun هستیم که به ندرت در طول بازی دیده میشوند، زیرا کشتن دشمنان با استفاده از اینگونه سلاحها آسانتر است. دشمنان شما هم فاقد سلاحهای گرم هستند پس واضح است که کشتن دشمنان از فاصلهی دورتر، پیامدهای کمتری را به همراه خواهد داشت. درجههای سختی این بازی هم به خوبی متعادل هستند و میتوانند نیازهای همهی بازیکنان برآورده کند. هر کدام از سلاحهای بازی دارای ویژگیهای خاصی هستند که بازیکنان با استفاده از آنها، قادر به تار و مار کردن دشمنان هستند. برای استفاده از قدرتهای ویژه سلاحها، باید نوار Mana را پر کرده و اگر بتوانید ضربات زیادی را به حریف متحمل کنید، نوار Rage پر خواهد شد و با آن دشمنان خود را به درک خواهید فرستاد.,,Lady Katrina علاوه بر این که کفهی ترازو داستان را به سمت “مثبت” سوق میدهد، در گیمپلی این بازی هم تأثیرات بهخصوصی گذاشته است. او همانند یاوری است که هرگز از شما جدا نمیگردد. به عنوان مثال میتوانید او را در قلب دشمن بفرستید و از فاصلهی دور، او را پشتیبانی کنید. این کار را میتوان به صورت معکوس هم انجام داد. صرف نظر از همهی اینها، برای شخصیت Katrina، منویی گردآوری شده است که شما میتوانید به راحتی کنترل او را در اختیار بگیرید و وی را به یک جنگجوی حرفهای تبدیل کنید. با کشتن هر دشمن، آیتمهای زیادی را قادر هستید که بدست بیاورید و آن را بفروشید یا این که وسایل مورد نیاز خود را خریداری کنید. هربار که مهارت شما افزایش مییابد به شما پنج عدد Ability Point و سه Skill Point تعلق میگیرد که برای استفاده از آنها، تیم سازنده یک Skill Tree (درخت مهارت) طراحی کردهاست که متشکل از دو شاخهی اصلی است که هر کدام از این دو شاخه، به یک مبارزهی خاص تعلق دارند. شاخهی اولی Mystic Warrior نام دارد که به خرید ویژگی برای سلاح سرد اختصاص پیدا کرده است و شاخهی دوم تحت عنوان Occult Hunter است که مختص سلاحهای گرم است. هر کدام از این دو شاخه هم از چند زیر مجموعه تشکیل شده است که مهمترین آنها Perkها هستند که بسیار برای بازیکنان کارسازند و از تنوع زیادی برخوردار هستند تا بازیکنان متفاوت، نسبت به این بازی یک تجربهی متفاوتی داشته باشند. از میان Perkها میتوان به Reload سریعتر سلاحهای گرم اشاره داشت که در مناطق شلوغ بسیار کاربرد دارد. Lady Katrina هم این ویژگی را داراست که به روند گیمپلی کمک زیادی خواهد کرد. به طور کلی گیمپلی TIAoVH با وجود این که کمی کلیشهای است اما توانسته است که استاندارهای سبک RPG را به خوبی رعایت کند و لحظات شیرینی را برای بازیکنان آن رقم بزند.,,دورهی اوج دراکولاها مربوط به قرن نوزدهم میلادی بود. تیم سازنده هم به خوبی حال و هوای آن دوره را در بازی پیادهسازی کردهاست. بازی با الهام گرفتن از دو تم هنری Gothic و Noire، به خوبی اتمسفر آن دوره را بوجود آورده است. طراحی هنری این بازی بسیار ستودنی است و از جزئیات بالایی برخوردار هستند. طراحی فضای شهر کاملاً مطابق با دورهی ون هلسینگ است و نسبت به نوع پوشش او، بالانس است. ماشین آلات به خوبی طراحی شده اند و با قرن نوزدهم همخوانی دارند. سازندگان با وسواسی که روی ساخت ابزار آلات و فضای شهر انجام دادند، توانستند گرافیک هنری و بصری بسیار خوبی بوجود بیاورند. با این وجود هر چقدر که گرافیک هنری خوب است، اما این بازی ضعفهای زیادی در قسمت “گرافیک تکنیکی” در خود میبیند. بافتها و تکسچرهای کاراکترها و حتی محیط اطراف از کیفیت زیادی برخوردار نیستند. باگهای زیاد و اعصاب خردکن هم در بازی قابل رؤیت است. اما چیزی که بسیار توجه ما را به خود جلب کرد، این بود که در مواقعی که دشمنان بیش از حد تجمع میکنند، فریمریت همچنان ثابت است و شما به هیچ وجه متوجه افت فریم نخواهید شد. رنگبندیهای محیط هم بسیار خوب است و از Contrast و Brightness بسیار متعادلی بهره میبرند. افکتهای این بازی هم زیاد چنگی به دل نمیزنند و NG کمی باید روی گرافیک تکنیکی این بازی کار میکرد.,,اتمسفر این بازی در حد خوب ظاهر شده است و این را میتوان مربوط به بخش موسیقی مناسب TIAoVH دانست. قطعات بسیار با کیفیت هستند و ساندترکهای بسیار خوبی برای این بازی طراحی شده است. در همان Main Menu، قطعهی بسیار زیبایی پخش میشود که ذهن بازیکن را برای شروع این بازی آماده میکند. دیالوگها هم مناسب هستند و از حالت کلیشهای به خود نمیگیرند. صرف نظر از همهی اینها، افکتهای موسیقی هم بسیار ستودنیاند و هرگز احساس خستگی را به شما دست نخواهد داد. به طور کلی، موسیقی و صدای این بازی به خوبی توانسته اند احساسات بازیکن را تحت کنترل بگیرند. به طوری که شما در هنگام مبارزه، حس میکنید که شما جای ون هلسینگ هستید!,,در آخر هم باید بگویم که The Incredible Adventures of Van Helsing یک عنوان بسیار مناسب برای طرفداران RPG است. سازندگان برای ساخت این بازی یک نیم نگاهی هم به عنوان Diablo داشتند که به خوبی توانستند از نقاط قوت این بازی استفاده کنند و عنوانی را عرضه کنند که مطابق میل خیلی از هواداران این سبک است. در آخر هم توصیه میکنم که طرفداران سبک RPG، این بازی را تجربه کنند.,ماجراهای یک شکارچی,ماجراهای یک شکارچی,
در دو قرن اخیر، فیلمها و کتابهایی در وصف دراکولاها و Vampireها ساخته و نوشته شده است که توانستهاند میان قلبهای مردم، برای خود جا بازکنند. شاید یکی از مهمترین آثاری که مرتبط با دراکولاها تدوین شده است، کتاب Bram Stoker بود که در اواخر صدهی 80 نوشته شده و در آن موقع فروش بسیار زیادی کرد و هنوز هم طرفداران بسیار فراوانی دارد. از آن موقع تا الان ما فیلمها، سریالها و کتابهایی را مشاهده کردیم که همگیِ آنها مرتبط با خونآشامها بودند. استودیوی مجارستانی Neocore Games سعی داشته است که از خونآشامها استفاده کند و در نتیجه اولین نسخه از سری Van Helsing را بر روی PS2 عرضه کرد که این بازی از فیلمی با همین نام اقتباس شده بود و به خوبی موفق شد که استانداردهای فیلم را در قالب یک بازی عرضه کند. علاوه بر سری Van Helsing، این استودیوی نوپا بازیهای دیگری هم در دست ساخت داشت که نسخهی دوم King Arthur و The Kings Crusade از مشهورترین آنها میبود. حال به تازگی Neocore Games نسخهی جدیدی را از سری Van Helsing عرضه کردهاست که در این مطلب به نقد آن خواهم پرداخت.