خواندن نقد و بررسی,در دورهای که اکثر بازیسازان تنها به فکر سود دهی بازیهایشان هستند و مسائل مالی از اولین ملاکهای استدیوها برای ساخت یک بازی است، استدیو هایی ماننند Sanzaru games غنیمتی بحساب میآیند. افرادی که تنها از روی علاقه و بدون دریافت هیچ بودجهای و حتی اجازهای از سوی سونی، دست به ساخت نسخهای کوتاه و غیر رسمی از سری Sly cooper زدند و البته نتیجه کار هم آنقدری راضی کننده بود که اجازه سونی را برای ساخت نسخهای رسمی برایشان به ارمغان بیاورد و شرایط را برای اسلای فراهم کند تا پس از هشت سال دوباره به کنسولهای سونی دستی دراز بکند!
داستان از آنجا شروع میشود که محتوای کتاب thieves raccoonus، شامل تجربیات و ترفندهای اجداد اسلای در امر دزدی که اکنون در اختیار اسلای است، شروع به حذف شدن میکنند، تا جایی که برخی صفحات آن به طور کامل از بین میروند. اسلای هم چاره را در سفر در زمان میبیند و همراه با باند حرفهای خود عازم سفری پر ماجرا در زمان میشوند تا از فاجعهای که در حال رخ دادن است جلوگیری کنند. در کل، داستان بازی کاملا یک بعدی،ساده و به دور از هرگونه چالش و تا حدودی مسخره به نظر میآید! بحثهایی که بین بنتلی و دیگر اعضای گروه پیش میآید جذاب هستند و معمولا به یک موقعیت طنز ختم میشوند. بنتلی که در واقع آچار فرانسه گروه به شمار میرود، اغلب در شروع ماموریت، طی مکالمهای نکاتی را در مورد اهداف آن مرحله و کارهای پیشرو گوشزد میکند و گاهی اوقات اعضای گروه واکنش هایی از سر نادانی نشان میدهند و اینجاست که بنتلی در جواب آن فرد سخنان طنز آلود و کنایه آمیزی بر زبان میراند که تا حدی، بار تکرار را از دیالوگهای طولانی و زیاد بازی میکاهد. در واقع سازندگان زحمت این را به خود ندادهاند تا برای ماموریتها، اهدافی جذابتر و منطقیتر بیابند تا لازم نباشد برای خلق یک منطق پوشالین، مجبور به شنیدن گفتگوهای طولانی بین شخصیتها در آغاز ماموریت و یا در حین ماموریت باشیم. البته در اکثر اوقات میتوان این گفتگوها را رد کرد، ولی بازی شما را با صفحه سیاه رنگ لودینگ که خیلی هم کوتاه نیست مجازات خواهد کرد که چرا نخواستید گفتگوهای مهم بین شخصیتها را بشنوید تا از اهمیت این ماموریت آگاه شوید! با یک نگاه ساده میتوان فهمید که اکثر ماموریتها در رفتن از نقطه A به B و برداشتن یک یا چند شی ختم میشود و یا تعقیب یکی از شخصیتهای منفی بازی. ,,یکی از جذاب ترین بخشهای بازی، مینیگیمهای هک کردن سیستمهای امنیتی هستند؛ بطوریکه اگر اسلای قصد ورود به محوطهای را داشته باشد و یک در بزرگ مانع از ورود او باشد، باید نزدیک سیستم امنیتی آن در رفته تا بنتلی وارد عمل شود و با مینیگیمهایی که اغلب شامل استفاده از موشن سنسور دستگاه یا … میباشد آن را هک کند. بازی دارای پنج مرحله کلی است که در واقع هر مرحله یک برهه از تاریخ را در بر میگیرد از ژاپن فئودال تا انگلستان قرون وسطی و غرب وحشی و … و خود نیز شامل ماموریتهایی میشوند. اسلای با سفر به هر دوره از تاریخ، با یکی از اجداد خود دیدار میکند؛ از یک نینجای پیر تا یک غارنشین بدوی، از یک هفتتیر کش حرفهای تا یک شوالیه انگلیسی و در آخر هم یک کیمیاگر عرب! گیمپلی بازی متناسب با فضای بازی تغییر میکند؛ به طوری که اسلای بواسطه ملاقات با اجدادش میتواند از فنون و قابلیتهای آنها استفاده کند. قابلیت هایی مانند کند کردن زمان، استفاده از تیر و کمان، مخفی کاری به روشهای مختلف و … . به همهی اینها وجود 9 شخصیت قابل بازی را نیز اضافه کنید. شما در طول بازی کنترل پنج جد اسلای را به عهده خواهید گرفت و همچنین ماموریتهایی را با اعضای گروه اسلای یعنی بنتلی، ماری، کارملیتا و خود اسلای به انجام میرسانید. پس از شنیدن همه ی این تفاسیر حتما انتظار یک گیم پلی متنوع و ناب را دارید اما باید گفت تیم سازنده با پرداخت سطحی به المانهای گیم پلی بمثابه ریختن آب سردی بر پیکره بازی عمل کرده است. در واقع بازیباز تا میآید با یک مکانیزم گیم پلی وفق بگیرد و از آن لذت ببرد، بازی با سوییچ از قابلیتی به قابلیت دیگر او را تنبیه خواهد کرد. لذتبخشترین ماموریتها که تقریبا بیشتر ماموریتهای بازی را تشکیل میدهند، مربوط به زمانی است که کنترل اسلای را بر عهده دارید. او مانند همیشه با چابکی در محیط حرکت میکند و خود را با بالا رفتن از دیوارها و درختها و تعامل با محیط، از دید دشمنان مخفی میسازد. در واقع اسلای بیشترین انعطاف پذیری را در ماموریتها و محیطهای گوناگون از خود نشان میدهد و همین را میتوان دلیلی بر جذابتر بودن بازی با او دانست. بخشها و محیط هایی وجود دارند که ماری در عمل هیچ کاری نمیتواند در آنها انجام بدهد و تبدیل به یک تکه گوشت متحرک میشود و همینطور بنتلی! اما همیشه در محیطهای بازی موانعی وجود دارند تا اسلای را به چالش بکشند و این نیز یکی از دیگر دلایل جذابتر بودن بازی با اسلای است. البته هر یک از اعضای گروه قابلیتهای خاص خود را دارند که بعضا در جای خود بسیار مفرح نیز هستند. ,,محیطهای بازی بصورت open world طراحی شدهاند و میتوان آنها را به دو دسته محیطهای درونی و محیطهای بیرونی تقسیم کرد که محیطهای درونی شامل ماموریتهای خطی میشوند و در عوض محیطهای بیرونی دست گیمر را در نحوه انجام بازی باز میگذارند. اما مشکلی که محیطهای بیرونی از آن رنج میبرند یکنواختی و عدم طراحی مناسب آنهاست. بطوریکه وقتی هر پنج محیط بازی را کنار هم میگذاریم عملا تفاوت خاصی بینشان نمیبینیم و تفاوتشان تنها به رنگ بندی و یک سری آیتمهای تزیینی خلاصه میشود که تاثیر خاصی در گیم پلی بازی ندارند و در واقع بازیباز احساس رویارویی با چالشهای متفاوت را نخواهد داشت و بازی تنها سایهای از این تفاوت را به همراه دارد که از عوامل مهم تکراری شدن بازی نیز به شمار میرود. اما همین تغییر محیط به خودی خود موضوع جذابی به شمار میرود و در کنار ملاقات با اجداد اسلای که ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند با وجود ضعفهایی که به آنها اشاره شد جزو نقاط مثبت بازی هست که میتوانست با پرداخت بیشتر، بازیبازان را به وجد بیاورد که این مورد هم مانند بسیاری از موارد دیگر از سوی سازندگان با بی توجهی روبرو شد و تنها برچسب نسبتا خوب را به خود میبیند. نسخه ویتا تقریبا بدون مشکل اجرا میشود و به جز لودینگهای مکرر و بعضا طولانی نمیتوان ایرادی از آن گرفت. البته دوربین بازی نیز گاهی ضعیف عمل میکند. موسیقی بازی نیز در طول این پنج مرحله تغییراتی به خود میبیند و در واقع هر یک از پنج محیط بازی، موسیقی مختص به خود را دارند که سعی شده با حال و هوای آن محیط جور در بیاید اما نتیجه کار آنچنان که باید نیست و تا حدودی ریتم مشابهی با هم دارند اما با این حال باز هم همین تغییرات اندک موسیقی، مانع از تکراری شدن زود هنگام آن میشود. صداگذاری و ادای دیالوگ شخصیتها به خوبی انجام شده و مشکل خاصی ندارد. صدای عوامل محیطی مانند رودخانهها و یا پرندگان و همچنین دشمنان بازی، که اغلب حیواناتی با طراحی چهره مضحک و خندهدار هستند، همگی به خوبی در بازی پیاده شدهاند. صدای چهار شخصیت اصلی بازی و اجداد اسلای نیز کاملا جذاب و منطقی به نظر میرسند و تن صدای هر یک و نحوه ادای دیالوگ هایشان دقیقا منطبق بر شخصیت و تواناییهایشان است.,,مطمئنا یک صدای جذاب بدون اینکه چیزی برای گفتن داشته باشد چندان به چشم نمیآید. مورد دیگری که کامل کننده این بخش است دیالوگهای جذاب و طنز شخصیتهاست که به معنای واقعی خنده آور هستند و کمتر بازی را میتوان یافت که تا به این حد سرخوش و طنز باشد. دیالوگهای تعریف کردن ماری از خود و قابلیت هایش و خود شیفتگی جد نینجای اسلای مثالهای مناسبی برای این بخش هستند. با این حال به نظر میرسد با پیشروی در بازی از این طنز کاسته میشود و تا اندازهای تکراری میشود. البته این طنز به کار رفته در بازی تنها به شخصیتها و دیالوگ هایشان محدود نمیشود و محیطهای بازی نیز از این ویژگی برخوردارند. به عنوان مثال استفاده از برخی حیوانات که در گوشهای دراز کشیدهاند برای پریدن از روی یک مانع، طنز نهفتهای در خود دارد که البته در بازیهای دیگر نیز شاهدشان بوده ایم ولی در اینجا علاوه بر همخوانی داشتن با جو بازی، به زیبایی نیز پیادهسازی شدهاند. ,,باسهای بازی از دیگر بخشهای متفاوت بازی هستند که طراحی خوبی دارند اغلب باسها چند مرحلهای هستند و همین باعث میشود مبارزه با آنها تکراری نشود طنزی که شامل تمام مراحل بازی میشود از این بخش نیز مستثنی نیست. رقصیدن با یک خرس بر روی یخ به عنوان یک باسفایت میتواند نمونه مناسبی باشد که صحت این ادعا را تایید میکند. اگر اهل جمع آوری اشیا و گنجینههای مختلف باشید بازی بیش از بیست ساعت گیمپلی برای شما به همراه خواهد داشت. گرافیک بازی در بخش هنری چندان توفیقی نداشته و جای کار بیشتری دارد. در این مورد ضعف در دورنماها کاملا مشهود است. علاوه بر این، گرافیک بازی از لحاظ فنی نیز چیز تازه و چشمگیری ندارد که البته با توجه به سبک گرافیکی بازی که کارتونی است، میتوان این مورد را توجیه کرد. در آخر Slycooper: thieves in time در این کمبود بازیهای 3D Platformer فرصت مناسبی است برای آشتی با این سبک و Sanzaru games توانست پس از هشت سال تجربهای مدرن اما ناقصی را به طرفداران هدیه بدهد. ناقص از آن جهت که بازی در تمام جوانب خود جای کار بیشتری میطلبیده؛ مانند بخش گیم پلی که با وجود پتانسیل بالا باز هم تکراری به نظر میرسد و یا موسیقی و طراحی مراحل و … . شاید تنها بخشی که کامل به آن پرداخته شده شخصیت پردازی بازی باشد که بیشک یکی از نقاط مثبت بازی به شمار میرود. با این حال به عنوان اولین تجربه Sanzaru games در ساخت یک Sly cooper جدید، با اثری قابل احترام و مناسب تمام سنین طرف هستیم که تجربه آن خالی از لطف نخواهد بود.,دزدی از تاریخ,دزدی از تاریخ,
در دورهای که اکثر بازیسازان تنها به فکر سود دهی بازیهایشان هستند و مسائل مالی از اولین ملاکهای استدیوها برای ساخت یک بازی است، استدیو هایی ماننند Sanzaru games غنیمتی بحساب میآیند. افرادی که تنها از روی علاقه و بدون دریافت هیچ بودجهای و حتی اجازهای از سوی سونی، دست به ساخت نسخهای کوتاه و غیر رسمی از سری Sly cooper زدند و البته نتیجه کار هم آنقدری راضی کننده بود که اجازه سونی را برای ساخت نسخهای رسمی برایشان به ارمغان بیاورد و شرایط را برای اسلای فراهم کند تا پس از هشت سال دوباره به کنسولهای سونی دستی دراز بکند!