خواندن نقد و بررسی,شوترهای اول شخص هیچگاه بر روی کنسول دستی جواب نمیدهند و ویتا هم از این قائده مستثنی نیست و باز هم شاهد شکستی دیگر برای ویتا خواهیم بود. اینها بازخوردهایی بود که پس از معرفی KM از گوشه و کنار به گوش میرسید. بازی ای که با توجه به نامش بسیاری فرض را بر این گذاشته بودند که با عنوانی صرفا بکش-جایزه بگیر طرف هستند و بخش داستانی خاص و جذابی در انتظارشان نیست. مخصوصا پس از تجربه های ناموفق Resistance و COD بر روی ویتا بسیاری از دیدن یک بازی اول شخص مطابق با استانداردها بر روی این پلتفرم ناامید شده بودند. البته نام Killzone به قدر کافی بزرگ بود تا همچنان روزنه هایی از امید در دل هواداران وجود داشته باشد.,,پس از انتظار یکساله بالاخره KM عرضه شد تا به حدس و گمان ها پایان دهد. KM تجربه ای مناسب از سبک اول شخص را ارائه میدهد که پیش از این بر روی هیچ کنسول دستی ای با این کیفیت ندیده بودیم! البته همچنان مشکلاتی در نحوه کنترل بازی وجود دارد اما این بازی نشان داد با طراحی و دیدی درست از سخت افزار میتوان بسیاری از مشکلاتی که پیش از این وجود داشت را حل کرد. اگر نسخه های دوم و سوم سری را بازی کرده باشید مطمئنا متوجه تغییر شیوه کنترل بازی در نسخه سوم شده اید. K2 کنترلی سنگین و کند داشت که حس حمل اسلحه های سنگین و پیشرفته را به خوبی القا میکرد اما باعث کند شدن گیم پلی و فاصله گرفتن از یک عنوان صرفا شوتر شده بود. اما نسخه سوم با موجی که COD ایجاد کرده بود همراه شد و یک عنوان شوتر محض را ارائه میداد و دیگر از آن نحوه کنترل خاص کیلزون خبری نبود. در KM استدیو سازنده (Guerrilla Cambridge) با زیرکی تمام کنترل بازی را به سبک نسخه دوم طراحی کرد البته نه به آن سنگینی و کندی. یکی از مشکلات بزرگ این سبک بر روی کنسول های دستی عدم دقت کافی در کنترل و نشانه گیری است خود این مشکل نیز به دو دلیل ایجاد میشود؛ اولی سخت افزار اغلب کنسول های دستی است که کنترلی دقیق و همانند آنچه بر روی کنسول های خانگی دیدهایم را ممکن نمیسازد و دومین دلیل نیز طراحی نامناسب مبارزات و نحوه کنترل خود بازیها است.
سونی با عرضه ویتا و آنالوگ های دوگانه آن تا حدودی مشکل اول را حل کرد. آنالوگ های ویتا ظاهری همانند برادران خانگی خود دارند اما بخاطر سایز کوچکتر باز هم نمیتوانند دقتی در آن حد و اندازه را ارائه دهند! اما مشکل دوم که همان طراحی نامناسب خود بازیها بود را Guerrilla Cambridge با تیزبینی و به شایستگی حل کرد. اولین اقدام این استدیو در این راستا، برگزیدن نحوه کنترل نسخه دوم به عنوان هسته اصلی گیم پلی بود که به دلیل کندتر بودن نسبت به آثار روز باعث شده تا دقت کمتر نشانه گیری نسبت به کنسول های خانگی و در واقع ضعف سخت افزار تا حدودی پوشانده شود. بواسطه آنچه گفته شد، یکی از بزرگترین مشکلات بازی های اول شخص بر روی کنسولهای دستی تا حدود زیادی برطرف شد و به نوعی میتوان آن را فرمولی موفق و استاندارد برای کنسول های دستی دانست. شاید برای بار اول که وارد بازی شوید کمی نحوه کنترل آن برایتان ناآشنا و سخت باشد اما پس از انجام مراحل اولیه به طور کامل با کنترل بازی آشنا میشوید و از آن لذت خواهید برد. گیمپلی بازی به عنوان یک کیلزون نوآوری ها و خلاقیت های بسیاری دارد و انواع و اقسام گجت ها و وسایل اضافه شده به بازی باعث متنوعتر شدن بازی شدهاند. مسلما هرچقدر نحوه کنترل بازی بر روی یک کنسول دستی خوب باشد اگر گیم پلی مناسبی ارائه ندهد ناموفق خواهد بود اما KM در این بخش نیز موفق عمل کرده و سلاح های گوناگونی از نظر نحوه کاربردشان در بازی ارائه میدهد. شاتگان و RPG و … (فارق از نامشان در بازی!) همگی تجربه متفاوت را ارائه میدهند اما در این بین برخی از اسلحه ها نیز وجود دارند که تفاوتشان تنها به شکل ظاهری و نهایتا صدای شلیکشان محدود میشود و به نوعی تنها برای پر کردن لیست اسلحه ها در بازی قرار گرفتهاند.
,, یکی از جذابترین ابزارهایی که در اختیارتان قرار میگیرد Vanguard ها هستند که تنوع بسیار زیادی به روند گیم پلی بازی بخشیدهاند و علاوه بر این به عمق استراتژیک بازی نیز افزودهاند. Vanguard ها در واقع ربات هایی هستند با قابلیت های متفاوت که عمدتا توانایی تحت تاثیر قرار دادن تعداد زیادی دشمن در مدتی کوتاه را دارند و به نوعی شاه کلید شما در مبارزات و لحظاتی که تحت فشار شدید قرار دارید، هستند. یک نوع از Vanguard با قابلیت کنترل از راه دور با نزدیک شدن به دشمنان توانایی کشتن آنها را دارند و بدین ترتیب با ریسک کمتری قادر به پاکسازی محیط بصورت مخفیانه هستید یا نوع دیگری از Vanguard ها توانایی ایجاد سپر دفاعی برای شما را دارند و در مواقعی که زیر آتش سنگین دشمن بدور از مکانی برای پناه گرفتن هستید به کارتان میآیند اما هنگاه استفاده از آنها نباید بیگدار به دل دشمن زد زیرا این نوع سپر ها تنها سمت جلویی شما را پوشش میدهند و همیشه باید مواظب پشتتان باشید! Vanguard ها و کاربردشان به همین دو نوعی که اشاره کردیم خلاصه نمیشوند و در بازی تعداد بیشتری از این ربات ها وجود دارد که قابلیت های خلاقانه ای دارند و باعث خلق موقعیت های جذابی در روند بازی میشوند. بصورت کلی بازی از لحاظ ابزار و اسلحه چه از لحاظ کمی و چه کیفی کمبودی ندارد اما مشکل از جایی شروع میشود که روند ارائه این ابزار را مورد بررسی قرار دهیم. در واقع بازی هیچیک از این ابزارها را به شما معرفی نمیکند و این خود شما هستید که باید با گشتن در فروشگاه بازی که در نقاطی از نقشه قرار دارند آنها را خریداری و مورد استفاده قرار دهید. طراحان بازی میتوانستند با در نظر گرفتن مراحلی خاص در بازی و اجبار بازیباز به استفاده از نوع خاصی از اسلحه در آن مراحل، به نوعی بازیباز را با قابلیت های جدید آنها و این پتانسیل نهفته آشنا سازند که متاسفانه همچین مراحلی در بازی وجود نداشته و بازیبازان میتوانند بازی را از ابتدا تا انتها با نوع خاصی از تجهیزات به پایان برسانند و به نوعی از تنوع گیم پلیای که در بازی وجود دارد بیبهره بمانند البته از دید دیگر میتوان این اتفاق را آزادی دادن به بازیباز دانست تا هر جور که خود دوست دارد بازی کند اما وجود بخش هایی هرچند کوتاه در خلال مراحل اصلی برای آشنایی بازیبازان با قابلیت های بازی میتوانست بدون تحت الشعاع قرار دادن آزادی عمل بازیباز، مفید واقع شود.,, در این نسخه به عنوان شخصی که نگاه تجاری به جنگ دارد وارد درگیری های بین نیروهای ISA و Helghast میشویم. هر مرحله از بازی به عنوان یک قرارداد محسوب میشود و در پایان هر مرحله با نمایان شدن عملکرد شما در طول ان مرحله، دستمزد شما پرداخت میشود و با این پول قادر به تجهیز کردن خود به سلاح ها و زره ها و … خواهید بود. در یکی از این قرارداد ها که به شما محول میشود وظیفه نجات پسر بچه ای را دارید که به نوعی هر دو گروه بازی به دنبال او هستند و از اینجاست که شخصیت پردازی هرچند ضعیف و سست کاراکتر اول بازی به مرور شکل میگیرد و گاها اعمالی خارج از وظیفه خود به عنوان یک مزدور انجام میدهد که وجه انسانی و اخلاقی او را نشان میدهد و به نوعی بازیباز را به کاراکتر اول بازی نزدیک تر میکند. البته همچنان هم شخصیت پردازی شخصیت اول بازی ضعیف و کمرنگ بوده و درک کاملی از او به بازیباز دست نمیدهد.,, در بازی شاهد بخش مولتیپلیر نیز هستیم که به نوعی میتوان از آن به عنوان قویترین بخش بازی یاد کرد. بخش چندنفره بازی شامل سه مود DM،TDM و مود دیگری که در طول آن باید ماموریت های متفاوتی انجام دهید، میشود. این مود که Warzone نام دارد شامل 5 مرحله میشود که هر مرحله قوانین و اهداف خاص خود را دارد و در پایان هر پنج مرحله، با توجه به نتایج کلی، تیم برنده مشخص میگردد. ارائه این سه مود در 6 نقشه وسیع و بزرگ، تنوع زیادی به بخش مولتیپلیر بازی داده است و این تنوع با وجود تجهیزات و لوازمی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، بیشتر نیز میشود و میتواند بازیبازان را تا ساعت ها سرگرم کند. همانطور که از یک کیلزون انتظار میرود گرافیک بازی فراتر از انتظارات بوده و تجربهی بصری را ارائه میدهد که پیش از این مانند آن را بر روی هیچیک از کنسول ها دستی ندیدهایم.طراحی هنری بازی به واسطه دورنماهای چشمگیر و محیط های داخلی ساختمان ها با معماری خاص که پیش از این در KZ2 شبیه به آنها را دیده ایم قابل قبول بوده و با عناوین اصلی سری نیز قابل مقایسه است. کیفیت بافت ها جزو نقاطی است که افت و خیزهایی دارد و بعضا بافت های بیکیفت در بازی یافت میشوند اما سازندگان با استفاده مناسب از افکت blur تا حدودی مانع از به چشم آمدن این مشکل و همچنین لبه های تیز شدهاند به طور مثال هنگامی که اقدام به سنگر گیری میکنید مشکلات گرافیکی به واسطه فاصله کمی که از اجزای محیط دارید، نمود بیشتری پیدا میکنند اما در اینجور مواقع حالت ماتی که آن اشاره کردیم باعث پوشاندن ضعف های تکنیکی میشود و علاوه بر این جلوه بصری زیبایی به بازی میدهد. نورپردازی نیز نسبت به آنچه پیش از این بر روی ویتا دیده ایم بسیار پیشرفت کرده و تاحدودی عملکردی مشابه به نسخه های کنسولی را درمقیاس کوچکتر ارائه میدهد. بنظر میرسد تصمیم Guerrilla Cambridge مبنی بر استفاده از انجین KZ3 و بهینه سازی آن برای ویتا، جواب داده و شاهد عملکرد عالی این انجین بر روی یک کنسول دستی هستیم. استفاده از موسیقی در بازی تاحدودی کمرنگ بوده اما بطور کلی موسیقی حال و هوای حماسی داشته و به جذابیت های صحنههای سینمایی بازی افزوده است. صداپیشگی اکثر شخصیت ها چیز خاصی دربر ندارد و بعضا نیز کیفیت پایینی دارند به مانند صداپیشگی شخصیت نوجوان بازی.,, KM مطمئنا جزو بازیهای زیبا و منحصر به فرد ویتا است وبه نوعی ناجی سبک FPS بر روی کنسول های دستی است. در حالی که چند عنوان مطرح دیگر به طور کامل بر روی این پلتفرم شکست خوردند، KM با بهره گیری هوشمندانه از قابلیت های ویتا و طراحی مناسب برای کنسول های دستی توانست تجربه ای موفق ارائه دهد که با وجود کاستی هایی که دارد، قدمی روبه جلو و یک پیشرفت برای ویتا محسوب میشود.,تاجران جنگ,تاجران جنگ,
شوترهای اول شخص هیچگاه بر روی کنسول دستی جواب نمیدهند و ویتا هم از این قائده مستثنی نیست و باز هم شاهد شکستی دیگر برای ویتا خواهیم بود. اینها بازخوردهایی بود که پس از معرفی KM از گوشه و کنار به گوش میرسید. بازی ای که با توجه به نامش بسیاری فرض را بر این گذاشته بودند که با عنوانی صرفا بکش-جایزه بگیر طرف هستند و بخش داستانی خاص و جذابی در انتظارشان نیست. مخصوصا پس از تجربه های ناموفق Resistance و COD بر روی ویتا بسیاری از دیدن یک بازی اول شخص مطابق با استانداردها بر روی این پلتفرم ناامید شده بودند. البته نام Killzone به قدر کافی بزرگ بود تا همچنان روزنه هایی از امید در دل هواداران وجود داشته باشد.
مجموع امتیاز - 0
0
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: نقاط ضعف: