نقد و بررسی,بیست و دو سال از تولد ژانر شوتر اول شخص میگذرد. در این سالها صدها و شاید هزاران عنوان در این سبک منتشر شدهاند، اما هنوز هم نقطهی شروع در اذهان باقی مانده است.
در سال 1992 دو نابغهی جوان، جان کارمک و جان رومرو و استودیوی کوچک و تازه تاسیسشان id دست به خلق یک شگفتی بزرگ زدند. مطمئنا بارها سابقهی id Software و عناوین موفقش را خواندهاید پس نیازی به واگویی دوباره نیست.
اما بحث ما اینجا پیرامون همان شگفتی اولیه است. Wolfenstein 3D شروع یک موج جدید در دنیای سرگرمی بود. بدون شک اگر بخواهیم میزان تاثیرگذاری این بازی بر دنیای سرگرمی را بسنجیم به راحتی میتوانیم از آن با عنوان “پدر خوانده” یاد کنیم! ولفنشتاین نه تنها یک سبک جدید را پایهگذاری کرد بلکه بازیهای رایانهای را به سمت دنیای سه بعدی سوق داد. شاید اگر موفقیت استثنایی این بازی نبود هیچگاه موج سه بعدی شدن بازیها با این قدرت به پیش نمیرفت.
در این بیست و دو سال عناوین زیادی در این ژانر ساخته شدند. بازیهایی که به قدری فوقالعاده بودند که خود را در کنار نام پدرخوانده به تالار افتخارات این ژانر افزودند.
سوال این است که این همه سال بر اولین سری FPS چگونه گذشته است؟ پاسخ ما دوگانه است!
اولین دنبالهی رسمی بر بازی سال 1992 در سال 2001 منتشر شد. بازگشت به قلعهی ولفنشتاین از هر لحاظ یک شاهکار به تمام معنا بود و همچنان نام این سری را به عنوان یکی از بزرگترین عناوین بازیهای رایانهای زنده نگه داشت. گیمپلی فوقالعاده، جلوههای بصری شگفت انگیز و اتمسفر بی نظیر آن همه و همه بازی را به یک شاهکار به یادماندنی بدل کردند.
اما همهی ماجرا به این خوبی نیست! فارغ از دنبالههای فرعی از این سری عنوان اصلی بعدی در سال 2009 منتشر شد. نحوهی نام گذاری بازی نوعی ReBoot از سری را به اذهان متبادر میساخت.
ساختهی Raven Software به هیچ وجه بازی بدی نبود اما دخیل نبودن تیم id در ساخت بازی به شدت بر کیفیت آن تاثیر گذاشت. بازی با استانداردهای شوترهای موفق روز و نیز میراث گران بهای پیشینیان خود فاصله داشت.,
این بار تیم MachineGames وظیفهی ساخت بازی را بر عهده گرفته است و البته همچنان نظارت id بر روند ساخت بازی وجود داشته است. اعضای MachineGames را برخی بازیسازان سابق StarBreeze تشکیل میدهند. امری که از همان ابتدا باعث شد با نا امیدی کامل به بازی نگاه نکنیم.
حال سوال اینجاست که آیا Wolfenstein: The New Order عنوانی در حد نام خود هست یا خیر؟ آیا میتوان آن را در سال 2014 یک شوتر موفق قلمداد کرد؟ در ادامه مطلب به این نکته پاسخ خواهیم داد.
در ابتدا به سراغ بخش داستانی بازی میرویم. توجه به این نکته که TNO بدون بخش چند نفره عرضه شده است، به شدت اهمیت بخش تک نفرهی آن را افزایش میدهد.
شما همانند گذشته بازی را در نقش William “B.J.” Blazkowicz قهرمان خشن و Nazi کش معروف آغاز میکنید. سکانس افتتاحیهی بازی به خوبی شما را با قهرمان بازی و همرزمان او آشنا میکند و در نهایت قساوت و خشونت General DeathHead شخصیت منفی اصلی بازی نیز به شما معرفی خواهد شد.,
باید گفت بازی به طرز غیر منتظرهای در خلق روابط انسانی عمیق بین شخصیتها موفق عمل میکند و این موردی است که ما از یک ولفنشتاین انتظار نداشتیم! Blazkowicz این بار تنها یک قهرمان خشن کلاسیک نیست بلکه مونولوگهای او در کنار نویسندگی و صداپیشگی خوب، وی را به یک شخصیت قابل باور، چندلایه و دوست داشتنی تبدیل کرده است.در ضمن شخصیتهای گروه مقاومت و نیز Villainها به خوبی پرداخته شده و برخی از آنها نظیر Anya و Fergus Reid تا مدتها در یاد شما باقی خواهند ماند. وجود برخی تصمیم گیریها در بازی نیز سبب تغییر در خط داستانی خواهد شد که خود به عاملی برای افزایش تکرار پذیری و تجربهی مجدد آن بدل میشوند.
داستان بازی در بازهی زمانی 1946 تا 1960 به وقوع میپیوندد. سکانس افتتاحیه بازی در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم قرار دارد و این بار این نیروهای متفقین هستند که در آستانهی شکست قرار دارند. پیشرفت اعجاب انگیز تکنولوژیک ماشین جنگی آلمان نازی که به کمک افکار شوم General DeahHead محقق شده است، معادلات جنگ را کاملا بر هم ریخته است. Blazkowicz و همراهانش ماموریت دارند با از بین بردن ژنرال مخوف آلمانی روند جنگ را تغییر دهند. ماموریتی بی بازگشت که شکست در آن یعنی پایان همه چیز.
اما ماموریت با موفقیت به پایان نمیرسد و Blazkowicz با بدنی مجروح و حافظهای از دست رفته 14 سال از عمر خود را در یک تیمارستان متروکه که محل نگهداری نمونههای آزمایشی ارتش نازی به شمار میرود سپری میکند. اما بازگشت خونین قهرمان ما و تلاش او برای احیای هستهی مقاومت و شکار DeathHead ادامهی ماجرایی است که در پیش دارید. باید گفت ولفنشتاین در بعد داستانی هم موفق عمل کرده است و با دستکاری در تاریخ آن را به طرز جالب و مهیجی بازنویسی کرده است. این نکته در کنار شخصیتهای جذاب بازی شما را ساعتها سرگرم خواهد کرد.
اتمسفر و جو بازی شاید به تاریکی و سنگینی Return to Castle Wolfenstein نباشد اما در نوع خود عمیق، پیچیده و مناسب است. جو بازی در جاهایی به شدت به عنوان بزرگی چون Half-Life 2 نزدیک میشود. اولین مواجهه با Berlin و همچنینی طراحی سربازان در بازی قطعا شما را به یاد City 17 خواهد انداخت. مراحلی نظیر مرحلهی فرار از زندان را نیز می توان با The Chronicles of Riddick: Escape from Butcher Bay مقایسه کرد.
داستان و فضای بازی از مواردی هستند که MachineGames تلاش کرده است کیفیت آنها را از سطح سری فراتر برد و باید گفت سازندگان در خلق یک Blazkowicz مدرن در بستری متناسب با وضعیت این ژانر در سال 2014 موفق عمل کرده اند.,
The New Order نیز از نیز از این قاعده مستثنی نیست. گیمپلی بازی همچنان بر مدار کشتار لذت بخش بنا شده است. سلاحهای بازی واقعا متنوع، بزرگ و قدرتمند هستند و شلیک کردن با آنها بسیار لذت بخش است. در کنار این امر وجود قابلیت Dual Wielding نیز بر این لذت افزوده است. حس شلیک با دو شاتگان اتوماتیک با خشاب های 20 تیری واقعا وصف ناشدنی است. حتی Pistol بازی نیز بسیار قدرتمند است و نه تنها یک سلاح بی مصرف نیست بلکه در مبارزات یک اسلحهی کارآمد محسوب میشود. همچنین سلاح خاصی نظیر Laser Cutter نیز در حل معماها و البته سوزاندن صورت نازیها تنوع ایجاد کرده است!
اما بزرگترین تفاوت TNO با پیشنیانش را باید در افزوده شدن قابلیتهای مخفیکاری به هستهی گیمپلی آن دانست. یک چاقوی کارآمد با تمام کنندههای مرگبار در کنار یک سلاح کمری قدرتمند مجهز به صدا خفه کن یک گیمپلی کاملا متفاوت را برای شما رقم میزنند. در تبلیغات بازی پیش از عرضه بر این مورد تاکید شده بود اما به شخصه آن را جدی نمیگرفتم اما باید اقرار کرد نتیجه فراتر از حد انتظار است. بازی را میتوان با روشهای مخفیکارانه پیش برد و با کمترین درگیری و کشتن Commanderها مراحل را به پایان رساند.
تنوع Nazi ها نیز در سطح قابل قبولی قرار دارد. از سربازهای عادی گرفته تا سگهای زره پوش و البته سگهای مکانیکی مخوف در کنار رباتهای غول آسا و غیره. همه باعث میشوند تا مبارزات بازی تکراری نشوند و البته اتخاذ استراتژیهای متفاوت برای مبارزه با هر کدام نیز بر جذابیت بازی میافزایند.
سیستم سلامتی بازی به گذشتگان این ژانر وفادار مانده است. در این جا خبری از Regenerating Health Bar نیست و سلامتی شما با عدد به نمایش در میآید که برای پر کردن آن باید از بستههای سلامتی استفاده کنید. همچنین Armor نیز در بازی مانند سالیان دور با برداشتن زرهها از محیط پر میشود. در ضمن گشتن اتاقهای مختلف برای یافتن Secret های پرتعداد و کشف Easter Eggها را نیز مانند 22 سال پیش فراموش نکنید. به طور مثال در کمپ لندن هنگام خوابیدن B.J بر روی یکی از تختها می توانید Wolfenstein 3D را دقیقا شبیه به قبل و در قالب کابوسهای Blazkovic بازی کنید.,
باید گفت در صورت نبود این ضعف در ساختار گیمپلی میتوانستیم سیستم مبارزاتی بازی را تقریبا بی نقص بنامیم که متاسفانه این گونه نشد.
در بازی نوعی سیستم Perk هم طراحی شده است. بدین شکل که با انجام دادن فعالیتهای خاصی در هر زمینه از مخفیکاری تا نبرد مستقیم و غیره قابلیتهای جدیدی برای B.J فعال میشوند. البته باید گفت این سیستم بیش از حد ساده و کم عمق است. به شکلی که به دست آوردن Perk ها به شدت ساده و پیش پا افتاده است و البته تاثیر فعال شدن آنها نیز در بازی به چشم نخواهد آمد.
اما میرسیم به بررسی بازی از لحاظ فنی؛ در ابتدا باید گفت بازی با موتور id Tech 5 ساخته شده است. موتوری که پیش از این آن را در Rage مشاهده کرده بودیم. با توجه به نقش استراتژیک این Engine برای Bethesda و تبدیل شدن آن به یکی از موتورهای داخلی این شرکت و استفاده از آن در ساخت عناوینی نظیر The Evil Within و در آینده Doom 4 انتظار داشتیم تا عملکرد آن در The New Order پیشرفت قابل توجهی نسبت به Rage داشته باشد اما متاسفانه این پیشرفت چندان چشمگیر نیست.
ایدههای جاه طلبانهی id Tech 5 هنوز به طور کامل محقق نشده است. مشکلاتی نظیر بارگذاری با تاخیر بافتها و البته برخی بافتهای بی کیفیت همچنان گریبان این موتور را گرفتهاند. البته این بدان معنا نیست که بازی از لحاظ بصری در سطح پایینی قرار دارد. بلکه باید گفت با یک طراحی هنری زیبا در کنار محیطهای پرجزییات و البته انیمیشنهای روان و واقعی طرف هستیم که بازی را از لحاظ فنی در سطح قابل قبولی قرار میدهند. همچنین این سطح کیفیت بصری با Performance خوبی نیز همراه است که البته جزو ویژگیهای Engine بازی به شمار میرود. این نکته را نیز فراموش نکنید که بازی مملو از محتوای بزرگسالانه است! از سلاخی کردن نازیها با خشونت تمام تا تعاملات شخصیتها. همچنین Cut Sceneهای زیبا و سطح بالای بازی نیز نقش به سزایی را در ارتقای سطح دیداری و نیز سیر روایی بازی ایفا میکنند.
بازی از لحاظ صوتی در سطح بالایی قرار دارد. موسیقی بازی چه در موارد سکون و چه در هنگام نبردهای شلوغ وظیفهی خود را به خوبی انجام میدهد. در کنار این امر صداپیشگی مناسب شخصیتها به خصوص B.J نیز باعث میشود تا از شنیدن صدای آن لذت ببرید. علاوه بر این افکتهای صوتی سلاحها نیز به شدت شلیک کردن با آنها و تکه تکه کردن نازیها را لذت بخش میکند.,
جنگ جهانی دوم تا کنون مورد اقتباس فیلم ها و بازی های متعددی قرار گرفته است. این عناوین در بازگویی تاریخ دو راه متفاوت را در پیش گرفته اند. برخی حواث را آنگونه که واقعا اتفاق افتاده به تصویر کشیده اند و برخی دیگر با دستکاری در تاریخ ماجراهایی جدید را نقل کرده اند.
در میان عناوین دسته ی دوم Wolfenstein از محبوب ترین و قدیمی ترین ها به حساب می آید. در دنیای ولفنشتاین، آلمان نازی فاتح جنگ بین الملل دوم است. دنیا تحت سیطره و اقتدار آلمان هیتلری قرار دارد. و هژمونی این قدرت برتر اجازه ی خودنمایی به هیچ قدرت معارضی را نمی دهد. اما در این میان هنوز بارقه ای از امید برای مقاومت باقی است. William “B.J” Blazkovic سرباز کهنه کار نیروهای متفقین در یک امر تخصص زیادی دارد، کشتن نازی ها!
مجموع امتیاز - 0
0
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: نقاط ضعف: