بازی از لحاظ هنری کمنظیر است و غیر از این هم از استدیوی خوش ذوقی چونBungie انتظار نمیرود. چه در طراحی محیطهای بازی و چه در طراحی کاراکترها و اسلحه، زرهها و سایر موارد، هماهنگی و گیرایی خاصی به چشم میخورد. این در حالی است که به میزان زیاد، خلاقیت و ذوق هنری مصرف شده، تا در میان سیل عظیم محصولات Sci-fi هیچ پیست اسکی دربازی وجود نداشته باشد! و اگر فکر میکنید Destiny به عناوین قبلی Bungie شباهتهایی دارد، باید گفت متاسفانه این مشکلی است که در بین تمامی “برادران زاده شده از یک مادر” صادق است. در طول بازی به چهار سیاره از منظومه شمسی سفر خواهید کرد و مهم نیست مقصدتان کدامیک باشد، چون همهشان بهقدری زیبا و پرجزئیات پیادهسازی شدهاند که گشتوگذار در هر یک، بینهایت لذت بخش و هیجان انگیز است. هرکدام رنگبندی و جو خاص خود را دارند و بهخوبی از یکدیگر متمایز میشوند. همچنین وسعت هر یک از این سیارهها به اندازهای است که نه کوچک بنظر برسند و نه از بزرگی بیش از حد بی در و پیکر به چشم بیایند. انواع مختلفی از مراحل فرعی و فرصتهای گشت و گذار آزادانه برای اکتشاف منابع معدنی هم وجود دارد تا عمق و غنای بیشتری به این مناطق بدهد و همیشه دلیلی برای بازگشت و انجام کارهای بیشتر در آنها وجود داشته باشد. حتی اگر خوششانس باشید احتمال دارد در طول این گشت زنیها درگیر یکی از Eventهای تصادفی شوید و به کمک باقی Guardianها درمقابل آزمونهای کهکشانی، خود را بیازمایید. دشمنان هر سیاره هم لباسها و اسلحههای مخصوص به خود دارند تا در شرایط جویاش دوام بیاورند. تنوع این دشمنان و تاکتیکهای جنگی هردسته هم منحصر بفرد و متنوع است و برای مبارزه با هر دسته وادار به استفاده از روشی خاص و ترفندی متفاوت میشوید. برای مثال بعد از ساعتها سروکله زدن با Fallenهای خبیث و هد-شات کردنشان، به نژاد رباتهای Vex برخورد میکنید که اینبار برای وارد کردن نهایت صدمه به آنها، بایستی شکم-شاتشان بکنید! جدای این موارد جزیی، هوش مصنوعی بالا و بعضا بیش از حد دشمنان باعث میشود که مبارزات هرگز خسته کننده نشوند و هر مبارزه و درگیری به شدت نفسگیر و چالش برانگیر باشد. دشمنان باهوشی که مدام غیب و ظاهر میشوند، سپر بزرگتر از خود دارند و استفاده از آنرا به خوبی بلد هستند. سواد شمردن دارند و موقع کم شدن نیروهایشان پا به فرار میگذارند. بهخوبی سنگر میگیرند و قبل از ورودتان به یک محوطه یا اتاق، تمام تلاششان را میکنند تا غافلگیرتان بکنند. همه و همه به جذابتر و مستحکمتر شدن یکی از پایههای اصلی گیمپلی بازی، یعنی بخش Shooting کمک بسزایی میکنند.,,در Destiny میتوانید از بین سهکلاس کاراکتر Hunter،Warlock و Titan یکی را انتخاب کنید. برای هر یک از این کاراکترها امکانات شخصیسازی قابل قبولی هم تعبیه شده است. شما میتوانید نژاد، چهره، مدل مو و سایر ویژگیهای چهره را خودتان انتخاب کنید و این خود کمک میکند تا به ندرت دو Guardian شبیه هم شوند. هریک از این کلاس کاراکترها دو شاخه یا مجموعه مختلف از تواناییها و قابلیتها متفاوت با هم دارند که میتوانید برحسب علاقه خود در یکی از آنها، و یا اگر خیلی باحوصله بودید در هر دو شاخه پیشرفت کنید. این پیشرفت به دو بخش تقسیم میشود. بخش اول که مانند هر بازی RPG دیگری برپایه کسب XP از کشتن دشمنان و تمام کردن ماموریتهاست. از این راه میتوانید هر کاراکتر خود را تا Level 20 ارتقا بدهید، بعد از این Level بخش دوم شما آغاز میگردد و پیشرفت آن، با پیدا کردن زره و لباسهایی که مولفه Lightشان بیشتر است صورت میگیرد. اما آنقدر که خواندن توضیحات ساده است پیدا کردن این لباسهای نورانی چندان هم ساده نیست. چون نبود روشی مطمئن و راهنماییهای کافی برای پیدا کردن این قبیل آیتمها باعث میشود بیشتر وقتتان را صرف انجام کارهای بیهوده و تکرار مکررات کنید و خیلی زود از بازی زده شوید. به همین دلیل هفتههای اول عرضه بازی، یکی از گیجکنندهترین و دشوارترین ساعات برای Level up شدن بود اما Bungie رفته رفته پی به تصمیم غیرمنطقی خود در این زمینه برده و باهر آپدیت سعی در جبران ساعات هدر رفته بازیکنان میکند؛ اوضاع کمی بهتر شده اما هنوز هم آنطور که باید و شاید آیتم نصیب Guardianها نمیشود. مدهای قابل بازی هم خیلی زیاد و متنوع نیستند. بخشی از این دسته را ماموریتهای داستانی بازی تشکیل میدهند که نسبتا مفصل و طولانی هستند و همیشه با فرصت گشت و گذار آزادانه شروع میشوند که با پیشروی در مرحله کم کم وارد فضاهای بسته و ساختمانهای متعدد سیارهها شده و به هدف ماموریت میرسند. بخش عمده داستان نحیف بازی هم در حین این مراحل بازگو میشود، اما نه به صورت استاندارد و عامه پسندش که تماشای Cut sceneهای خوب و دیالوگهای رد و بدل شده بین کاراکترهای بازی باشد؛ بلکه در هنگام بارگذاری ابتدایی مرحله یا در انتهای هر ماموریت که معمولا بهخاطر هجوم بازیکنها به سمت آیتمهای ریخته شده روی زمین، زیر دست و پا میماند و کمتر گوش شنوا برای شنیده شدن نصیبش میشود. همین تصمیم عجیب در مورد نحوه روایت داستان بزرگترین ضربه را به این بخش وارد میکند و باعث بوجود آمدن جدیترین اشکال بازی میشود، چون عناوین استدیوی Bungie همیشه کاراکترهای بیاد ماندنی و داستانهای عظیم و حماسی داشتهاند. این کارنامه درخشان خود به خود باعث میشود تا انتظارات از این بخش به بالاترین گنجایش خود برسند. اما نبود داستان درگیر کننده و شخصیتپردازی مناسب در بازی عمیقترین زخم را بر دل هوادارن بهجای میگذارد.,,بهغیر از مراحل داستانی میتوانید Strikeهای معدود اما نفسگیر و هیجانانگیز را هم امتحان کنید. این Strikeها تقریبا شبیه به بخش داستانی هستند اما با این تفاوت که بیشتر باهدف کشتار دشمنان و تمرکز بر به دست آوردن آیتمهای بهتر فراهم شدهاند. اما فعلا تعداد این Strikeها 5 تاست و هربار کوچکترین تغییری در روندشان ایجاد نمیشود و بعد از گذشت مدتی تکراری بنظر میرسند. اما همیشه وعده آیتمها و پاداشهای بهتر با درجهسختیها و دشمنان قدرتمندتر دلیل خوبی برای مراجعه مجدد بهشان است. مورد بعد، تورنمنتهای آنلاین به نام Crucible است که بین Guardianهای کهکشان برگذار میشود و شامل همان مدهای معروف و پرطرفدار آنلاین است. Bungie در سری موفق قبلی خود، یعنی Halo، نشان داده که در ساخت مپهای بیاد ماندنی و جالب برای بخشهای چندنفره تبحر خاصی دارد. اینبار هم شاهد همین قضیه هستیم. تعداد این مپها به مقدار مناسب زیاد است و هرکدام با طرح و ساختاری چالش برانگیز و متفاوت مخصوص بهخود پیادهسازی شدهاند تا تنوع بیشتری به این بخش بدهند. علاوه بر مدهای معروف، در زمانهایی که معمولا هر دوهفته یکبار اتفاق میافتد، مدهای جالب دیگر هم به این لیست اضافه میشوند که محدودیت زمانی دارند و پس از مدتی هم برداشته میشوند. مسابقات با وسایل نقلیه و مد متفاوت Iron Banner که برخلاف مدهای قبلی، زره و Level کاراکترها در آن نقش اساسی ایفا میکنند از جمله اینهاست. البته بنظر میرسد تنوع در این بخش ادامه داشته باشد و تا زمان تنظیم این نقد و بررسی تا همین تعداد رونمایی شده بودند.,, و اما میرسیم به گل سرسبد مدهای قابل بازی در Destiny، مدی که اغلب منتقدان روز اول بهراحتی از کنارش گذشتهاند. بله درست حدس زدهاید؛ Raid.Raid بالاترین سطح آزمون برای بازیکنان است و مانند بخشهای داستانی فاقد Matchmaking است، آن هم به دلیلی کاملا منطقی و بدیهی؛ چون در Raid باید تیمی 6 نفره برای خود دست و پا کنید که مانند عقربههای یک ساعت دستساز سوئیسی باهم هماهنگی دارند و در تعامل لحظه به لحظه با هم هستند. هدف از این مد، نفوذ به Vault of glass و رویارویی با چالشهای فوقالعاده داخل آن است. در این Vault باید با آزمونهای مختلف و پیچیدهای که شامل بخشهای پلتفرمینگ، دفاع از موقعیتهای تاکتیکی، مبارزه با چندین باس گردن کلفت و البته تجربه شکستهای پیدرپی سروکله بزنید. متناسب با این درجه سختی و میزان همکاری بالا، پاداش دریافتی در این بخش هم بسیار بالاست و آیتمهایی که از اینجا و با صرف زمان کمتری نصیبتان میشود با ساعتها متمادی از تجربه چندباره مدهای قبلی اصلا قابل مقایسه نیست. یکی از روشهای پیشرفت معقول در بازی هم همین Raid است اما به دلیل نبود Matchmaking (به دلیل ذکر شده در بالا) و دشوار بودن جمعکردن شش Guardian زبده و گوش بزنگ در یک Fireteam، توسط خیلیها نادیده گرفته میشود. بطوریکه براساس تازهترین اطلاعات منتشرشده از سوی Bungie هنوز بیشتر از نیمی از افرادی که موفق به تجربه بازی شدهاند، این مد را تمام نکردهاند.,,حالا یکی از نقاط قوت و اقتدار اصلی بازی یعنی گرافیک تکنیکیاش. در این بخش هر چه گفتهایم و گفتهاند کم است و برای درک بهتر باید حداقل خودتان چند ساعتی بر روی کنسولهای نسل هشتم به گشتوگذار در محیطهای بازی و لذت بردن از مناظر، نورپردازیها، بافتهای باکیفیت، بارش باران در سیاره Venus، شنهای روان در صحراهای سوزان Mars و نگاه بلندمدت و عاشقانه (!) به زمین از روی ماه بپردازید. نور ایجاد شده از شلیک اسلحه شما و دشمنان بر روی سطوع منعکس میشود، دورافتادهترین مناطق و اشیا در بازی سایه زنی شدهاند و Draw Distance فوقالعاده بازی هم واقعا فکبرانداز است. در کل باید گفت هرچه بازی از جنبههای هنری برای عرضه دارد بهخوبی توسط توان تکنیکی بالا به شما منتقل میشود و شاید هم بهتر از نمونههای واقعیشان. افت فریمی وجود ندارد، حتی در صحنههایی که تعداد دشمنان دیوانهوار بالاست و تعداد یارهای خودی هم به حداکثر خود رسیدهاست (رجوع شود به مد Raid) حالا این دشمنان و یارهای خودی را دستگاههای تولید نور و سایههای پویا فرض کنید تا درک بهتری از مزیت ثابت بودن فریم پیدا کنید.,,بخش صداگذاری هم بهخوبی و مطابق استانداردهای روز خودنمایی میکند. تمامی وقایع دور و بر شما بهخوبی صداگذاری شدهاند و مهم نیست که در Tower قدم بزنید و یا در غارهای نمور Old Russia سرگردان باشید، چون همیشه صدای پرواز یک سفینه از دوردست یا غرش ترسناک یک بیگانه هست که شما را هرچه بیشتر به درون بازی کشانده و باعث تاثیرگذاری بیشترش شود. موسیقی متن هم یکی از برگهای برنده بازی است. Bungie قبلا هم شاهکارهای نظیر این در خلق موسیقی متن برای عناوین خود انجام داده و وقتی نام هنرمندان معروفی مثل (Sir) Paul McCartney هم بهگوش میرسد دیگر انتظاری بیشتر از این هم نمیرود. در مواقعی که درگیر مبارزه هستید، همیشه حس و حالی حماسی توسط موسیقی محشر به شما منتقل میشود. در بخشهایی که مشغول گشت و گذار و اکتشاف هستید هم موسیقی متن شما را به کاوشهای بیشتر دعوت میکند. زمانهایی هم که در حال استراحت در حیاط خلوت Tower و لذت بردن از مناظر زیبای آن هستید موسیقیهای آرام و دلنشین روح شما را نوازش میدهند. اما در بخش صداپیشگی با وجود شنیده شدن صداهای آشنا از هنجرههای معروف به دلیل نبود روایت داستانی درگیر کننده تاثیر چندانی وجود ندارد و مهم نیست معروفترین کوتوله دنیا صداپیشه روح (Ghost) شما باشد یا هرکس دیگر، فقط میتوان گفت امتیاز این بخش از بازی نه کم است نه زیاد، فقط مناسب است.,,در پایان برمیگردیم به همان جمله اول، هنوز راه برای MMOهای کنسولی به طور کامل هموار نشده است و حتی با وجود اینکه Destiny خود یک MMO سنتی و تمام عیار نیست همچنان مشکلات MMOهای چندین سال قبل را بهدوش میکشد. پروسه ساخت ده ساله زمان کمی نیست تا مشکلاتی چون تکراری شدن مراحل و ضعفهای داستانی در طول آن حل نشوند. اما هیچ یک از اینها نمیتواند تاثیر نقاط قوت بازی را از بین ببرد و از همه مهمتر باعث شود قبل از بازی کردنش از آن متنفر شد.حاشیههای بوجود آمده پیرامون این بازی زیاد بوده و شاید بخشی از آن بهدلیل سازندهاش باشد که زمانی برای کمپانی مایکروسافت و سری انحصاری افسانهایاش، یعنی Halo کار میکرد. استدیویی که نباید اشتباه کند و انتظاری جز شاهکار از آن نمیرود. درست است که Bungie در ساخت Destiny چند باری از مسیر خارج شده و راه اشتباه را انتخاب کرده اما مطمئنا به مقصد و هدف نهایی خود که خلق بازی سرگرمکننده و قابل تحسین باشد، رسیده است.,,نگهبانان کهکشانی ,نگهبانان کهکشانی ,هنوز راه برای MMOهای کنسولی کاملا هموار نشدهاست. حتی با وجود اینکه Destiny خود یک MMO سنتی و تمام عیار نیست، همچنان مشکلات MMOهای چندین سال قبل را بهدوش میکشد. تلاشهای Bungie برای متقاعد کردن منتقدین برای صبر بیشتر و پر شدن سرورهای بازی برای حاصل شدن تجربهای کامل از قابلیتها و داشتههای بازی تاثیر چندانی نداشته است. اکثر منتقدین در مسابقهای بیپایان با ساعت هستند و در تکلیفی خلل ناپذیر و قلمی بیرحم سعی دارند تا از “ازکار افتادن سرورهای بازی در ساعات اولیه عرضه” و یا “کمبود محتوا در بازی” بگویند و در همان روزهای اولیه به بازار آمدن بازی، پروندهاش را ببندند و آمار بازدید سایتشان را بالا ببرند. اما MMO سبکی نیست که با چند روز یا یک هفته بتوان در موردش نظر داد. بعضی از نقاط قوت و ضعف اساسی بعد از گذشت مدت کمی خود را نشان میدهند. پس با عرض پوزش از تاخیر ایجاد شده در منتشرشدن نقد این بازی، شما را به مطالعه متن نقدوبررسی دعوت میکنیم.