اگر به آثار فانتزی غربی علاقه داشته باشید مسلما با موجوداتی چون الف، دورف، اورک و… آشنا هستید. موجودات انسان نمایی که در طی قرنها داستان سرایی در میان مردم اروپا پا به عرصه وجود گذاشته اند، هر کدام دارای خصوصیات و اخلاقیات مخصوص به خود هستند و با توجه به آنها اهدافی را نیز دنبال میکنند. گوشهای بلند و غرور ذاتی الفها، قدرت بدنی بالای اورکها و استقامت و علاقه وافر دورفها به طلا تنها نمونههایی اندک از این موارد هستند. در میان نژادهای گوناگون موجودات خلق شده در داستانهای مردم باختر، شاید گابلینها از جمله موارد مهجورتر باشند و برای مثال حتی تالکین بزرگ نیز به جز در هابیت نامی از آن ها نمیبرد. با این حال و با وجود تهجر نسبی این موجودات نسبت به همتایانشان، آنها نیز خصوصیات خاص خود را دارا هستند. آنچه که گابلینها با آن شناخته میشوند پوست سبز، ریز نقشی، علاقه زیاد و مهارت در استفاده از باروت و مواد منفجره و معدن کاری است. در این میان نکته دیگری نیز وجود دارد: به مانند عموزادههای بزرگ جثه شان، اورکها، گابلینها نیز اکثرا در جبهه منفی داستان و رو در روی انسانها قرار میگیرند و کم پیش میآید که این مغاک زیان نیت خیری داشته باشند. شاید این چیزی باشد که عادت داریم درباره گابلینها ببینیم، بخوانیم یا بشنویم، اما این دلیلی بر این نیست که خلاف آن را نیز مشاهده نکنیم و این در عناوین سری Of Orcs and men اتفاق میافتد. جایی که بر خلاف همیشه این الفها و انسانها نیستند که در طرف خوب ماجرا قرار دارند؛ بلکه به واقع کسانیاند که به واسطه زیاده خواهی خود به بقیه آسیب میرسانند و حتی با یکدیگر نیز توافق نداشته و همواره در مرز صلحی شکنندهاند. Styx: Shards of Darkness، سومین عنوان از سری Of Orcs andMen، در چنین دنیایی اتفاق میافتد. پس از وقایع نسخه قبل ضد قهرمان بازی، استیکس، برای یافتن زندگیای بی دغدغه پا به شهر Thoben میگذارد و غاری را برای سکونت خود دست و پا میکند. اوضاع برای استیکس بر وفق مراد است تا اینکه انسانها شروع به تشکیل گروهی نظامی به نام C.A.R.N.A.G.E Squade برای شکار گابلینها می کنند؛ گابلینهایی که با بی آزاری نسبیشان، مورد تنفر سایر نژادها هستند. با وجود تشکیل گروه ضد گابلین انسان ها، استیکس به واسطه مهارتهایش در مخفی کاری، کماکان زندگی راحت و بی دغدغهای را طی می کند. تا اینکه پس از انجام یکی از ماموریتهایش، استیکس با تعدادی از اعضای گروه C.A.R.N.A.G.E و سر دسته آن ها که Helledryn نام دارد رو به رو میشود. بر خلاف چیزی که در بادی امر به نظر میرسد این افراد قصد دستگیری استیکس را ندارند و در عوض در ازای کهربا( مادهای که استیکس علاقه وافری به آن دارد) ماموریتی را به وی محول میکنند. ماموریتی که استیکس را وارد ماجرایی بزرگ میکند که حقایق زیادی را برای او روشن خواهد کرد…
در بخش گیمپلی با عناونی به مراتب بهتر و خوش ساخت تر از نسخه قبل مواجهه هستیم و بسیاری از ایرادهایی که سابقا مشاهده میشد اکنون وجود نداشته یا کمرنگ شدهاند. خوشبختانه از ابتدای بازی سه مهارتی که استیکس در طی عنوان قبلی کسب کرده بود (Amber Vision که با آن میتوان نحوه و جهت حرکت دشمنان را بررسی کرد و یه به مشاهده اجسام مهم و برجسته محیط پرداخت، توانایی کلون سازی و توانایی نامرئی شدن) در دسترس هستند و برای استفاده از آنها می بایست که از معجونهای Amber استفاده کنید. بر خلاف گذشته که میتوانستید معجونها را از محیط جمع آوری کرده و یا از دشمنان بدزدید، در این نسخه باید با جمع آوری مواد اولیه مورد نیاز و مراجعه به میز کار، به ساخت آنها اقدام کنید. در طی بازی می بایست جمع آوری Skill Point به ارتقا هر چه بیشتر این مهارتها بپردازید. امتیازهای مهارت با انجام مراحل بازی به دست میآیند. همچنین برای هر مرحله 4 مدال نیز در نظر گرفته شده که با دست یافتن به حد نصابهای مورد نیاز هر شاخه، بسته به عملکرد خود مدالی طلایی، نقرهای یا برنزی دریافت می کنید که دریافت این مدالها خود با کسب امتیاز تجربه همراه است. درخت مهارتهای بازی بسیار شکیل تر و کارآمد تر از سابق و به صورت یک چرخه، شامل 5 قسمت، طراحی شده است که هر کدام از 5 قسمت آن اختصاص به یکی از تواناییهای استیکس دارد:
کشتن، مخفی کاری، ساخت معجون و آیتم(Alchemy)، کلون سازی و Amber Vision. با ارتقا هر کدام از این شاخهها، قابلیتهای بیشتری به مهارت مربوطه افزوده میشود. برای مثال با ارتقا هر چه بیشتر Amber Vision میتوان اشیا و دشمنان را تا فاصله بیشتری تشخیص داد. در نهایت لازم به ذکر است که برای آزاد سازی آخرین مهارت هر شاخه علاوه بر امتیاز مهارت یک سنگ کوارتز خالص نیز مورد نیاز است که میتوان آن را در طی مراحل بازی به دست آورد.
چیزی که در یک عنوان مخفی کاری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، هوش مصنوعی دشمنانیست که قرار است با آنها مواجه شوید. در این زمینه Styx جدید دو گانه عمل میکند. مواقعی که پنهان هستید، هوش مصنوعی به خوبی گوش به زنگ است، به صداهای حاصل از برخورد شما با محیط واکنش نشان میدهد و اگر به حضور شما در محیط مشکوک شود حتی مخفی گاه ها را نیز میگردد. با این حال در شرایط عادی و در زمان حرکت در محیط هوش مصنوعی بازی عملکردی کاملا مصنوعی و متوسط دارد. حرکت کردن مداوم بر روی مسیرهای از پیش تعیین شده به صورتی کاملا خشک و غیر قابل باور (برای مثال دشمنان در هنگام دور زدن به جای حرکت منحنی وار، ابتدا طول یک قسمت را در خط راست طی می کند و سپس چرخیده و دوباره در خطی راست به حرکت ادامه می دهد.) و گیر کردن در اشیای محیطی، چیزی نیست که با استانداردهای بالای بازیسازی در نسل هشتم مطابقت داشته باشد.
از هوش مصنوعی بازی گذر کنیم و بپردازیم به بخش پلتفرمینگ و مبارزات بازی که از قضا هر دو نیز به طورکلی از نکات منفی بازی به شمار می روند و اگرچه مانند نسخه قبلی شما را عاصی نخواهند کرد اما کماکان دارای مشکلاتی هستند. مبارزات بازی دقیقا مشابه با نسخه پیشین است. در صورت مشاهده شما توسط یک دشمن، باید در مقابل وی ایستاده و با دفاع کردن به موقع ضربه وی، او را موقتا گیج کرده و از پای در آورید. این سیستم بر روی کاغذ شاید چندان بد به نظر نرسد اما در عمل از پیاده سازی ضعیفی بهره میبرد و اشتباهات سازندگان سبب شده تا مبارزات بازی به جای اینکه سخت و مناسب یک عنوان مخفی کاری باشند، تبدیل به سوهان روح مخاطب شوند. حالت بسیار بسیار مصنوعی مبارزات، تعدد دشمنان و این نکته که در هنگام کشتن یک دشمن کماکان آسیب پذیرید سبب میشود تا در اکثر اوقات عطای مبارزه را به لقایش بخشیده و بازی را از آخرین سیو خود بارگذاری کنید.
در آخر لازم به ذکر است که طراحی رابط کاربری در این عنوان بسیار ساده، زیبا و شکیل و کاربردی کار شده است و این نکته از بدو ورود بازی توجه شما را به خود جلب خواهد کرد.
برای ساخت بازی از نسخه چهارم موتور Unreal Engine استفاده شده است. موتوری که کاملا در خور نسل هشتم بوده و شاهد عرضه عناوینی بسیار با کیفیت که توسط این موتور ساخته شدهاند، بودهایم. نکتهای که مسلما شامل حال استیکس نمیشود. از نظر تکنیکی این عنوان در سطحی کاملا معمولی قرار میگیرد. کیفیت بافتها در سطح متوسطی قرار دارد و کم پیش نمی آید که شاهد بافتهایی دو بعدی باشید. کاراکترهای اصلی اگرچه از پردازش مناسبی بهره میبرند، اما نمیتوان لقب پرجزییات را به آنها داد و از این نظر صرفا در حد قابل قبولی قرار دارند. نورپردازی بازی نیز از نکات تقریبا مثبت آن به شمار می رود با این حال سایه پردازیها دارای کیفیت چندان مناسبی نیستند. انیمیشنهای کاراکترها نیز مصنوعی و خشک بوده و اغراق نیست اگر آن ها را در حد عناوین دو نسل قبل یا اوایل نسل پیش بدانیم. به طور کلی خروجیای که سازندگان از موتوری در این حد قدرتمند گرفتهاند بسیار ناامید کننده است و بازی از نظر تکنیکی به مثابه عناوینی است که با Unreal Engine 3 ساخته شده بودند. در پایان نیز بپردازیم به موسیقی و صداگذاری. خوشبختانه عملکرد صداگذاران در سطح مطلوبی قرار دارد و کم پیش می آید که از بیان دیالوگ توسط کاراکترها زده شوید. با این حال به سبب تعداد کم صداگذاران شاهد صداهای تکراری در میان دشمنان خواهید بود. موسیقیهای بازی نیز در سطحی کاملا معمولی و فراموش شدنی قرار دارند و کم پیش میآید که موسیقی ای بتواند توجه شما را به خود جلب کند.
به طور کلی می توان Styx: Shards of Darkness را عنوانی قابل قبول درسبک مخفی کاری کلاسیک دانست که در حال حاضر و در نبود عنوان شاخصی در این سبک، علاقه مندان را راضی خواهد کرد. بازی اگرچه از مشکلات فنی مختلفی بهره می برد، اما پیشرفت قابل توجهی نیز نسبت به قسمت قبلی کرده است و برخلاف عنوان قبلی، میتوان تجربه آن را توصیه کرد.
با اینحال بهتر است اندکی تا ارزان تر شدن آن صبر کنید!
مجموع امتیاز - 7
7
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: یک مخفی کاری کلاسیک خوب پیشرفت قابل توجه نسبت به عناوین قبلیداستان قابل قبولگرافیک هنری مناسبوجود باس فایتنقاط ضعف:گرافیک تکنیکی ضعیفهوش مصنوعی متناقضمبارزات بدپلتفرمینگ آزاردهندهتکرار لوکیشن های مراحل