دو سال پیش و زمانی که Dead Island منتشر شد، توانست با استفاده از سِتی استوایی که مشابه آنها کمتر دیده شده بود، المانهای نقشآفرینی و تم دراماتیک و آشوبمحور فضای خلق شدهاش جلب توجه کند و از گرایش روزافزون سلیقهی عمومی به داستانها و عناوین مربوط به مردگان متحرک استفاده کرده و به موفقیت نسبی و فروشی خوب دست یابد. اما نسخه اخیر با نام نامرتبط Dead Island Riptide تیشه بر ریشهی هرآنچه عنوان اصلی برای عرضه داشت زد. ردپای سازندگان که صرفا به دنبال منافع مادی از این سری هستند در جای جای این شماره به چشم میخورد و کمبود خلاقیت و نوآوری باعث ناامیدی طرفداران این سبک و سری است.
داستان بازی از همان جایی ادامه پیدا میکند که عنوان قبلی تمام شده بود. گروه نامیرا و خودمونی نجات یافتگان، سوار بر هلیکوپتر به ناو ارتش میرسند. با خیال واهی تمام شدن کابوسها(هم برای خودشون و هم برای ما) پا بر روی عرشه میگذارند. اما بعد از سه صفحه دیالوگ آبکی و بی سروته و چندین بار تاب دادن سلاح سرد، این ناو با برخورد با صخرهای کوچک نابود شده و گروه قبلی بعلاوه یک کاراکتر جدید وارد جزیرهی جدید میشوند تا کاری که در آن تبحر دارند را انجام دهند؛ یعنی نجات یافتن. اما این جزیره و کاراکتر واقعا جدید هستند و یا عمل نجات یافتن و بقاء که توسط گروه انجام میشود، در حد و اندازههای عنوان قبلی دلچسب و راضی کننده است؟! در همین ابتدا به بررسی کاراکتر جدید معرفی شده در این عنوان میپردازیم. آیا او واقعا جدید است؟ آیا او با سایر شخصیتها تفاوت محسوس دارد؟ آیا قابلیتهای جدید و منحصر بفرد دارد؟ جواب تمامی این سوالات و تمامی سوالات مرتبط با مبحث نوآوری، مسلما “نه” است. این شخصیت جدید و همراهان قدیمیاش همان یک ذره عمق در شخصیتپردازی نصفه نیمه گذشته خود را هم به لطف طرح آبکی داستان از دست دادهاند و داستان زندگی و سرنوشت آنان نچسبتر از آن است که شما را مشتاق پیگری نماید. همچنین قابلیت و تواناییهایشان بیهوده و تکراریتر از آن است که ملاک انتخاب شما باشد و باعث تمایزشان از یکدیگر گردد.
جزیرهای هم که گروه مجبور به نجات یافتن از آن هستند هم حرف تازهای برای گفتن ندارد و تقریبا مانند نمونهی پیشین است. با این تفاوت که نسبت به عنوان قبلی به مراتب کوچکتر شده و از تنوع لوکیشنهایش به شدت کاسته شده است. بطوریکه فقط محدود به مناطق ساحلی، شهری و قدری هم مکانهای سربسته کوچک و محدود میشوند. تمامی این محیطها بیحوصله و بیمنطق طراحی شدهاند و گشت و گذار در آنها مثل گشتن پی سوزن در انبار کاه است. حتی سیستم مکانیابی عنوان پیشین که مناسبترین راه را برای رسیدن به مقصد، توسط خطوط نقطهچین برایتان فراهم مینمود در اکثرا اوقات از ارائهی خدمات معذور است و مجبورید خود راهتان را از میان مردگان متحرک بیابید. بازی از حیث مسائل تکنیکی و گرافیکی تقریبا در حد عناوین ضعیف نسل قبل است. بافتها، افکتهای مختلف، طرحهای زشت چهره، انیمیشنها و حرکات صورت استفاده شده همگی از دیتابیسی متعلق به یک دههی قبل فراخوانی میشوند. در ابعاد هنری هم میتوان این عنوان را با دیوار نوشتههای انسانهای غارنشین مقایسه نمود آنهم فقط برای دیدن برد مقتدرانهی این دیوار نوشتهها بود. طراحان در انتخاب رنگها، طراحی آبجکتها، حرکات و در مجموع در همه چیز کمترین بویی از مقولهای بنام “هنر” نبردهاند. از آن سواحل آفتابی، آب زلال و انعکاس نور بر بدن عریان مردگان خبری نیست و تعداد انگشت شمار منظره و مکان چشمنواز عنوان قبلی که به صورتی مبهم در یاد مانده بود همگی با دیدن فجایع طراحی مراحل و چینش آبجکتها و غیره با مشاهدهی سیستم بارش باران آنهم در عرض 3 صدم ثانیه همگی از ذهن محو میشوند.
کنترل شخصیتها و سیستم مبارزه نیز همانند عنوان پیشین و بدون کوچکترین تغییری به این نسخه راه یافتهاند. شخصیتها هنگام حرکت شلنگ تخته میاندازند و دوربین در هنگام مبارزات چنان پیچ و تاب میخورد که احساس “سواری گرفتن از شتر” را به شما القا میکند. مبارزه با دشمنان تشکیل یافته از تاب دادن سلاح سرد از چپ به راست و از راست به چپ است. برای تنوع میتوانید سلاح خود را، در تلاشی بیهوده بر فرق سر دشمنان پرتاب کنید و یا طی کوششی بیفایدهتر اقدام به کشتار متخاصمین با سلاح گرم کنید. که در اینصورت اگر سیسم نشانهگیری کذایی این اجازه را بشما بدهد و عضلات سست شخصیت با شما یار باشد میتوانید صدمهای ناچیز بر پیکر شخص مرده وارد کنید. با توجه به این سیستم ناکارآمد و توازنی که اثری از آن به چشم نمیخورد، به تعدادی نامتنهی خواهید مرد. درهربار مردن در مکانی نزدیک به محل فوت دوباره Respawn میشوید و مقداری پول از داراییتان کاسته میشود. اگر فکر میکنید این سیستم همانند قبل کارآمد است و باعث چالش بیشتر در بقاء میشود. باید گفت سخت در اشتباه هستید و با گذشت مدتی کم و بعد از صفر شدن حسابتان با چهرهای بی احساس به ادامهی بازی خواهید پرداخت. ماموریتهای بیسروته و بیشمار، مانند عنوان قبلی انتظار شما را میکشند. از بدو ورود به جزیره، سیل کوئستهای آبکی و مضحک به سوی شما سرازیر میشوند و برخلاف عناوین حماسی هر یک، شامل رفتن از نقطه A به B و تکرار حرکات بیهودهی همیشگی میشوند. در این بین، ماموریتهای داستانی، هر ازچند گاهی جالب میشوند و عبور از دالانهایی خوفناک برای یافتن راهی برای ورود به شهر یا دفاع از مکانی استراتژیک در برابر سیل دشمنان از معدود ایدههاییست که زیر باگها و اشکالات بیشمار بازی لگدمال شدهاند. همچنین لازم بذکر است چیزی بنام هوش مصنوعی در بازی یافت نشد تا به بررسی آن بپردازیم ! بخش صدا در جبههی مقابل همانند عنوان قبلی فوقالعاده است. صدای خارج شده از حنجره پوسیدهی دشمنان چنان طبیعی کار شدهاند که این شبهه را در ذهن ایجاد میکند که مبادا سازندگان از نمونههای طبیعی استفاده میکنند. اما سایر افکتهای صوتی و صداپیشگیهای آماتور و گوشخراش، اندک پتانسیل موجود در این زمینه را نیز در نطفه خفه میکند. موسیقی متن بازی هم تشکیل یافته از یک تکآهنگ است که با در نظر گرفتن ذات صامت بازی، ارزش تحلیل و بررسی را ندارد
شاید بتوان تنها نکتهی مثبت و باارزش این عنوان را کشتار نامید. تلاش برای یافتن اسلحه قدرتمندتر و شخصیسازی آن برای تبدیلش به یک اسلحهی بیهمتا. اما این شخصیسازیها بدون هیچگونه نوآوری از نسخهی قبلی قرض گرفته شدهاند و برای کسانی که عنوان قبلی را تجربه کردهاند امتیازی بیهوده است. شاید تجربهی بازی با دوستان در مد Co-Op یا مشارکتی برگ برنده به حساب بیاید. ولی چیزی در این جزیرهی مرده برای مشارکت وجود ندارد. مسابقات دوی لحظهای برای تصاحب غنائم و راندن وسائل نقلیه کمترین هیجانی است که در این مد به شما دست میدهد.,مرده است این جزیره !,مرده است این جزیره !,
مجموع امتیاز - 5
5
امتیاز بازیسنتر
نقاط قوت: قطع عضو دشمنان !نقاط ضعف: